« بهرام مشیری و استبدادیون و درکنارش تاریخ موسیقی ایرانی | Main | سیری در گفتمانِ ناسیونالیسمِ «آریایی» در ایران - رضا پرچی زاده »

بحث استاد نوری علا و اوبالی در گوناز تی وی

 

در ویدئوی زیر استاد نوری علا در بحث با گوناز تی وی شرکت کرده است.ضمن تشکر از ایشان که وقت خودشان را برای روشنگری گذاشتند مطالبی را یاد آوری میکنم ابتدا لینک ویدئو که دوساعت گفتگو را شامل میشود.

https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=jRXw6efyfNg

گروه های ارتجاعی استاد نوری علا را مورد حمله قرار داده اند که نشان از بد ذاتی و خود پرستی آنان دارد.

بحث بین اوبالی و دکتر نوری علا است.اوبالی با جعل قوم فارس سعی دارد بگوید که در ایران یک قومی بر تمام اقوام ایرانی سلطه دارد و اقوام دیگر را استعمار میکند ولی ما در ایران قومی بنام فارس نداریم.من در زیر یادداشتهایی را در این مورد داشته ام میآورم

من به گوناز تی وی حدودا هشتصد دلار کمک کردمالبته چند سال پیش.ولی بارها به اینها تذکر دادم در ایران قومی بنام فارس وجود ندارد این ترک و فارس کردن غلط است.مسئله ما ارتجاع است یعنی اسلامیستها و ناسیونال فاشیستهای آریامهری. اوبالی ولی هیچ گاه این تذکر در باره جنگ ترک و فارس را با من بحث نکردند و من فهمیدم که اینها بدنبال حقیقت نیستند بلکه میخواهند تبلیغات کنند.هر چه در ایران وضع کشور  استبدادی باشد به این گروه میدان فعالیت بیشتری خواهد داد.

آیا در ایران امروزی قومی بنام فارس وجود دارد

http://efsha.squarespace.com/blog/2010/7/25/303661282816.html

 

روی دیگر سکه ارتجاع شیخ و شاهی امثال اوبالی ها هستند بعنوان مثال من بارها نبودن قوم فارس را تذکر داده ام ولی حتی بمن  جواب هم ندادند.اوبالی با این رفتارش همان قدر به دمکراسی نزدیک است که ملا ها نزدیک هستند. ولی آنانی که جعلیات پهلوی را نیز  محکوم نکردند مثل ایرانیان نژاد آریایی هستند و یا امیر کبیر ایدئولوزیک و جعل اشعار فردوسی؛ اینها  هم جزو ارتجاع ایرانی هستند و دفاع اینها از ایران دفاع از دمکراسی نیست

امثال اوبالی ها مرتجع قومی هستند.ناسیونال فاشیستهای آریامهری هم مرتجع هستند و اسلامیستها هم مرتجع هستند و متاسفانه اکثر مردم ایران هم باورهای ارتجاعی و استبدادی دارند.اینها برای منافع خودشان مرتجعان دیگر را بد و خودشان را خوب معرفی میکنند.تا ملت ما نتواند با رنسانس فرهنگی و دینی و سیاسی  هویت خود را حقوق بشری و دمکراتیک و سکولاریته تعیین کنند.نه  هویت اسلامی و

بت هویت  ناسیونالیستی آریامهری و با هویت قوم گرای فاشیستی ما در چرخه عقب ماندگی وحق کشی فرو خواهیم غلطید

 


آیا انتقاد از ملت درست است یا این که این انتقاد نشانه دیکتاتوری منتقد است؟

 http://efsha.squarespace.com/blog/2012/7/23/307490214374.html

ما نمیتوانیم ناسیونالیسم و اسلامیسم و مدرنیته را در ایران آشتی بدهیم.در یک صد سال اخیر هر کوششی در این زمینه شکست خورده است.ما مجبوریم که مدرنیته را ارزش اول کشور اعلام کنیم.یعنی ارزشهای حقوق بشری و دمکراسی و سکولاریسم باید ارزش اصلی در کشور باشد و وطن پرستی و دین پرستی هم خوب است منتها ارزشهای ناسیونالیسمی و دینی حق وتو کردن ارزشهای مدرنیته را نخواهند داشت.فعلا هر کس بگوید بالای چشم کورش و محمد یک ابرو بوده است ضد ایرانی و ضد اسلامی محسوب میشود که بر خلاف ارزشهای مدرنیته است

 

اهمیت ارزشهای حقوق بشری در ایران و در باورمندی مردم به این ارزشها برای شکست استبداد 

http://efsha.squarespace.com/blog/2011/7/2/774975790655.html

 

ارتجاع ایرانی در برابر پیشرفت کشور سد بزرگی است و عامل عقب ماندگی علمی و صنعتی و فرهنگی ماست.این ارتجاع با اصول دمکراسی و سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری مخالف است.امروزه که دمکراسی بر روی کاغذ دشمنی ندارد ارتجاع ایرانی سعی دارد خودش را دمکرات و معتقد به دمکراسی همم بنامد.مثلا مقامات جمهوری اسلامی میگویند ایران آزادترین کشور است و حقوق دمکراتیک مردم با انتخابات فراوان در تمام سطوح تامین میشود!!! که البته نمیتواند جلوه های ارتجاعی این رژیم مرتجع را بپوشاند.سلسله شاهان

پهلوی هم همینطور ادعا میکرد بلکه کورش را هم بنیان گذار حقوق بشر مینامید ولی کسی بالای حرف شاه نمیتوانست نظری بدهد چه برسد به انتقاد کردن یا مخالفت با نظر شاه.شاه بر خلاف قانون اساسی کشور را تک حزبی هم کرد ولی از ادعای خودش در مورد کورش بنیان گذار حقوق بشر دست نکشید.


نیروهای حاکم بر کشور در نود سال اخیر ارتجاعی و ضد مردم و ضد کشور بودند علیرغم ادعای بسیارشان بر وطن پرستی و خواستار پیشرفت ایران بودن.

کمونیستها هم در عمل با مخالفت دمکراسی و ادعای این که این دمکراسی امپریالیستی و مرتجعانه است در عمل با این نیروهای مرتجع ارتجاعی همسو  شده اند و اسیر برداشتهای ایدئولوژیک خود هستند.در عمل کار بجایی رسیده است که مثلا عده ای از کمونیستها از آخوندها و سیاست آنها دفاع میکنند.

از نظر من هر کسی که در ایران با مظاهر مدرنیته (دمکراسی و سکولاریسم همسو با حقوق بشر ) ضدیت میکند ارتجاعی است .مظاهر مدرنیته دمکراسی ؛ سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری است.من فکر میکنم که مظاهر مدرنیته بهترین محک برای یافتن مرتجع و تشخیص ترقی خواهان است

اکثریت اپوزیسیون ایرانی دارای باورهای ارتجاعی و استبدای هستند که منشا بسیاری از مسایل کشورمان است.این باورها متمایل به اسلامیستهای سیاسی و ناسیونال فاشیسم آریامهری است.این دو اپوزیسیون که در نود سال اخیر هم حاکمیت و هم اپوزیسیون هم بوده اند در عمل همسو با ارتجاع جهانی سبب عقب ماندگی در کشور ما شده اند.تا زمانی که مردم بسمت باورهای مدرنیته یعنی دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر نروند نه تنها راهی برای اتحاد بین مردم موجود نخواهد بود بلکه زمینه ساز ادامه حکومت مرتجعین هم خواهند شد

از نظر من بر اساس منافع ملی و در حکومت استبدادی نمیتوان به اتحاد رسید زیرا منافع ملی خودش بر آمده از نظرات حاکمان است و منطبق بر دیدگاه سیاسی حاکمان است. مثلا در رژیم شاهنشاهی تقویت احساسات ملی و تقویت ارتش ملی ملاک بود و در رژیم اسلامی تقویت باورهای اسلامی و تقویت قدرت حکومت ملاک منافع ملی است. نام بردن از محک منافع ملی برای اتحاد سرپوش گذاشتن بر این اهداف و نظرات حاکمان است.ما را حاکمان به اتحاد نمیتوانند برسانند زیرا این حاکمان در طول تاریخ استبدادی فقط برای منافع خود کوشش کرده اند.ملت با رنسانس فرهنگی و دینی و سیاسی اگر بباورهای مدرنیته ای مزین شود یعنی باورهای دمکراتیک و ارزشهای حقوق بشری و سکولاریسم را باورهای خود و هویت خود بداند خواهد توانست بر خرافات و احساسات ضد عقلی فایق آید و عقب ماندگی علمی و صنعتی کشور را جبران نماید

اهمیت ارزشهای حقوق بشری در ایران و در باورمندی مردم به این ارزشها برای شکست استبداد ایرانی اسلامی

http://efsha.squarespace.com/blog/2011/7/2/774975790655.html

ارتجاع داخلی همسو با ارتجاع جهانی سبب زورگویی و چپاول اقوام و ملت ایران است. این ارتجاع فارس نیست بلکه از جمیع اقوام ایرانی است.استعمار داخلی ما از ارتجاع است.این را نباید پوشاند

ارتجاع فعلی ایرانی هم ناسیونال فاشیستهای آریامهری و اسلامیستها هستند.البته این ارتجاع ایران را یک پارچه میخواهد زیرا بنفعشان است ولی این ایران یک پارچه ولی زیر نظر ارتجاعیون خودش یک نوعی دوستی خاله خرسی است

من تمام ویدئو را گوش کردم.حق با نوری علا بود.همان طور که گفتم قومی به نام فارس در ایران نداریم بلکه ارتجاع داخلی داریم که با ایدئولوژی اسلامی و ناسیونال فاشیستی آریامهری است که در نود سال اخیر قدرت را در دست داشته اند و از همه اقوام ایرانی هم در این ارتجاع شرکت دارند.اقای اوبالی بدنبال دمکراسی نیست و منبع من تجربه شخصی ام در کمک به گوناز تی وی است که این شبکه در آن موقع صدا و نظرات مرا سانسور کرد و میتواند افکار خیلی های دیگر را هم سانسور کند. تاکید اوبالی بر ترک و فارس نشانه ای از فرار کردن در مقابل واقعیت است

 

راه نجات ایران بر قراری حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری ورفتن بسوی خودکفایی علمی و اقتصادی است.مسایل ملی با این حکومت حل خواهد شد

 

Posted on Saturday, January 19, 2013 at 01:11AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>