« دلهره‌های دموکراسی‌هراسان، مهران شقاقی | Main | ویدئو مستند قتلهای زنجیره ای ملایان در ایران »

چگونه ارتجاع ایرانی را بشناسیم

ا

در اول نگاهی به معنای ارتجاع در سیاست و اجتماع بپردازیم.این را از ویگی پدیا پیدا کرده ام

ارتجاع، در معنی لغتی به معنای «بازگشت» است و در مفهوم سیاسی به معنای مخالفت با پیشرفت و تحول در بنیادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و یا روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی موجود می‌باشد. همچنین خواهان «خنثی شدن» این‌گونه تحولات و «بازگشت به گذشته» نیز ارتجاع نامیده می‌شود.[۱]

در هر جامعه ارتجاع و ترقی‌خواهی مفاهیمی نسبی هستند و به درجه پیشرفت و مرحله تاریخی آن جامعه بستگی دارند. نیروهای مترقی یک جامعه می‌تواند در جامعه‌ای دیگر محافظه‌کار یا ارتجاعی محسوب شود. راست‌گرایی افراطی که به روابط و نهادهای اقتصادی و اجتماعی کهنه وابسته‌است و در مقابل تحول مقاومت می‌کند ارتجاعی محسوب می‌شود. همچنین، ارتجاع و نهادهای دینی اغلب مورد حمایت یکدیگر هستند. ارتجاع ضد دموکراسی بوده و با انتقال قدرت و ثروت از قشرهای حاکم به قشرهای محکوم مخالفت دارد. رژیم‌های دیکتاتوری فاشیست و استبداد تئوکراتیک از این گونه‌اند.[۱]

ارتجاع به معنای مبارزه طبقات و اقشار در حال نابودی و زوال علیه جامعه است. سیر جبری تاریخ و مبارزه توده‌ها جوامع بشری را به سوی رشد و ترقی می‌برد و اقشار و طبقاتی را که صاحب امتیازات مربوطه هستند و با سیر آنی جامعه مخالفند و مایلند وضع موجود را حفظ کنند به نابودی حتمی محکوم می‌کند. چنین است نابودی برده‌داران و سپس فئودال‌ها و سپس سرمایه‌داران، هر یک در دوران تاریخی معین خود مطابق با سطح رشد نیروهای تولیدی. اما این طبقات برای حفظ منافع استثمار‌گرانه خود، برای حفظ امتیازات و موجودیت خود، با ترقی جامعه در تضاد واقع می‌شوند و با پیشرفت اجتماعی مخالفت می‌ورزند. مظهر آن مناسبات تولیدی فرسوده‌ای می‌شوند که به سدی در راه تکامل جامعه بدل شده‌است. بنابر این ارتجاع یعنی دفاع از نظام فرسوده و محکوم به نابودی، و مخالفت با ترقی و پیشرفت.

ارتجاع گاه به شکل جبر و اختناق خونین و ترور جمعی توده مردم جلوه‌گر می‌شود. گاه در سیمای افکار و عقاید پوسیده و کهنه با تکیه بر عادات و عقب ماندگی‌های فرهنگی علیه اندیشه‌های ترقی خواهانه مبارزه می‌کند. ارتجاع به شکل تشدید ستم بر توده‌های زحمتکش از نظر اقتصادی و سیاسی و بر ملت‌هایی که از حقوق خود محروم شده‌اند و یا به شکل سرکوب نهضت انقلابی که جامعه را به جلو می‌راند تظاهر می‌کند. در عصر

امپریالیسم در کشورهای صنعتی، فاشیسم و میلیتاریسم جلوه‌های ارتجاع هستند.

_____________________-

 

ارتجاع ایرانی در برابر پیشرفت کشور سد بزرگی است و عامل عقب ماندگی علمی و صنعتی و فرهنگی ماست.این ارتجاع با اصول دمکراسی و سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری مخالف است.امروزه که دمکراسی بر روی کاغذ دشمنی ندارد  ارتجاع ایرانی سعی دارد خودش را دمکرات و معتقد به دمکراسی همم بنامد.مثلا مقامات جمهوری اسلامی میگویند ایران آزادترین کشور است و حقوق دمکراتیک مردم با انتخابات فراوان در تمام سطوح تامین میشود!!! که البته نمیتواند جلوه های ارتجاعی این رژیم مرتجع را بپوشاند.سلسله شاهنشاهی پهلوی هم همینطور ادعا میکرد بلکه کورش را هم بنیان گذار حقوق بشر مینامید ولی کسی بالای حرف شاه نمیتوانست نظری بدهد چه برسد به انتقاد کردن یا مخالفت با نظر شاه.شاه بر خلاف قانون اساسی کشور را تک حزبی هم کرد ولی از ادعای خودش در مورد کورش بنیان گذار حقوق بشر دست نکشید.
نیروهای حاکم بر کشور در نود سال اخیر ارتجاعی و ضد مردم و ضد کشور بودند علیرغم ادعای بسیارشان بر وطن پرستی و خواستار پیشرفت ایران بودن.
کمونیستها هم در عمل با مخالفت دمکراسی و اعای این که این دمکراسی امپریالیستی و مرتجعانه است در عمل با این نیروهای مرتجع ارتجاعی همراهی  کرده اند  و اسیر برداشتهای ایدئولوژیک خود هستند.در عمل کار بجایی رسیده است که مثلا عده ای از کمونیستها از آخوندها و سیاست آنها دفاع میکنند.
از نظر من هر کسی که در ایران با مظاهر مدرنیته ضدیت میکند ارتجاعی است .مظاهر مدرنیته دمکراسی ؛ سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری است.من فکر میکنم که مظاهر مدرنیته بهترین محک برای یافتن مرتجع و تشخیص ترقی خواهان است
اکثریت اپوزیسیون ایرانی دارای باورهای ارتجاعی و استبدادی هستند که منشا بسیاری از مسایل کشورمان است.این باورها متعلق  به اسلامیستهای سیاسی و ناسیونال فاشیسم آریامهری است.این دو اپوزیسیون که در نود سال اخیر هم حاکمیت و هم اپوزیسیون هم بوده اند در عمل همسو با ارتجاع جهانی  بوده اند که سبب عقب ماندگی در کشور ما شده اند.تا زمانی که مردم بسمت باورهای مدرنیته یعنی دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر نروند  نه تنها راهی برای اتحاد بین مردم موجود نخواهد بود بلکه زمینه ساز ادامه حکومت مرتجعین هم خواهند شد
از نظر من بر اساس منافع ملی و در حکومت استبدادی  نمیتوان به اتحاد رسید  زیرا منافع ملی خودش بر آمده از نظرات حاکمان است و منطبق بر دیدگاه سیاسی حاکمان  است. مثلا  در رژیم شاهنشاهی تقویت احساسات ملی و تقویت ارتش ملی ملاک بود و در رژیم اسلامی تقویت باورهای اسلامی و تقویت قدرت حکومت ملاک منافع ملی است. نام بردن از محک منافع ملی برای اتحاد سرپوش گذاشتن بر این ایده های و نظرات حاکمان است.ما را حاکمان به اتحاد نمیتوانند برسانند زیرا این حاکمان در طول تاریخ استبدادی فقط برای منافع خود کوشش کرده اند.ملت با رنسانس فرهنگی و دینی و سیاسی اگر بباورهای مدرنیته ای مزین شود یعنی باورهای دمکراتیک و ارزشهای حقوق بشری و سکولاریسم را باورهای خود و هویت خود بداند خواهد توانست بر خرافات و احساسات ضد عقلی فایق آید و عقب ماندگی علمی و صنعتی کشور را جبران نماید

 

..البته اگر منافع ملی بر اساس حقوق مردم تعریف شود که در دمکراسی و سکولاریسم این منافع ملی بر اساس حقوق مردم خواهد بود زیرا آزادی بیان و نقد ادعاهای احزاب و حکومتها و مردم وجود دارد و این ما را از اشتباه جلوگیری میکند

.............................................

عملیات مشترک نیروهای ارتجاعی برای فریب مردم ایران:

اول-تقویت خرافات ملی در ایران.مثلا ترکان از نژاد مغول و بازمانده مهاجمان به ایران هستند

آیا ترکان ایرانی از نسل مغولان مهاجم به ایران هستند؟

http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/15/777269380210.html

یا ایرانیان  اصیل آریایی نژاد هستند

ارهای ژورنالیستی دکتر اشرفیان بناب 

http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/24/816321988263.html

آیا ایرانیان نژاد آریایی هستند

http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/15/286959975228.html 

یا کورش بنیان گذار حقوق بشر, شعر سعدی بر سر در سازمان ملل و ......

دوم تقویت خرافات اسلامی در جامعه که در سی و چهار سال اخیر نمونه های بسیاری را دیده ایم

سوم حمله به دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر و سازمان ملل و مبارزان حقوق بشری در کشور

سوم - ضدیت با تولید در عمل و یا افزایش واردات و قاچاق دولتی نیازهای مردم در عمل

چهارم -تاکید بر ایدئولوژی و انکار ارزشهای مدرنیته ای مثل دمکراسی و سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری و تمایل به استبداد حکومتی


Posted on Sunday, December 2, 2012 at 09:12PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>