ارزشهای دینی و ملی استبداد زا حکومت استبدادی و در نتیجه عقب ماندگی ایران را سبب میشود
عقب ماندگی و استبداد نبودن حقوق دمکراتیک و شکنجه زندانیان و کشتار آنان و فساد و هزاران نوع بدبختی ایرانی و جهان سومی همه اش بازتاب استبداد و فاشیسم موجود در ایران است.مسایل کشور ایران و ایرانیان فقط سیاسی نیست که ملت ؛ رهبر یا شاه نظر خودشان را عوض بکنندتا مسئله کشور هم حل شود.مسایل ما فقط سیاسی نیست مسایل ما اقتصادی و فرهنگی هم است.برای نمونه لینک زیر را در مورد اقتصاد دلالی و رانت خواری را ببینید
چرا اقتصاد دلالی و کمپرادور بر اساس واردات بر ضد دمکراسی و همراه با دیکتاتوری است
http://efsha.squarespace.com/blog/2011/3/1/610018224505.html
http://efsha.squarespace.com/blog/2011/3/1/610018224505.html
در کنار این اقتصاد که از زمان رضا شاه در ایران اوج گرفته است و در حکومت ملایان هم ادامه یافته است که فقط همین ادامه اقتصاد دلالی نشان میدهد که دو حکومت شاه و شیخ از یک قماش هستند و هر دو مزدور بیگانه و بر ضد ایران و ایرانی بوده اند و شاهنامه و قران را برای فریب بکار برده اند.در لینک زیر علل باز تولید استبداد را در ایران میبینیم که علاوه بر اقتصاد دلالی فرهنگ ضد حقوق بشری ملی و دینی ما هم خودش یک عامل تولید استبداد است.اصلا نبودن فرهنگ حقوق بشری در بین مردم ما خودش یکی از موانع اصلی عدم اتحاد نیروهای سیاسی که چنبره ارزشهای ضد حقوق بشری دینی و ملی این نیروهای مخالف حکومت خودشان استبدادی هستند مثل سلطنت طلبان اریامهری و مجاهدین خلق و غیره. تا زمانی که هویت فرهنگی وملی ما حقوق بشری نشود ودر پی دمکراسی نرویم در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
/2010/4/17/116421137335.html
چرا ارزشهای حقوق بشری و باور به آنها برای ایران مهم است
یعنی هنوز غلظت دمکراسی خواهی رضا پهلوی به اندازه دمکراسی خواهی خمینی در پاریس نرسیده است و خمینی اگر با آن ادعا به استبداد و فاشیسم رسید هیچ دلیلی ندارد که رضا پهلوی با فرهنگ فعلی دینی و ملی ما که ضد بشری است و در کنار ادامه اقتصاد دلالی که فاشیستها و نوکران بیگانه را تامین میکند دوباره استبداد و فاشیست در ایران بوجود نیاید میخواهم بگویم که این سیاسی کاران شاید هم با پیش بینی این ناممکن بودن ایجاد دمکراسی با این فرهنگ ملی و دینی دارند با ملت بازی میکنند. حتی من و شما هم رهبری را بدست داشته باشیم این وضع اتفاق میافتد
فضایی که ما در آن هستیم باید تغییر کند تا بتوانیم از این مخمصه نجات یابیم.یعنی با رنسانس فرهنگی ابتدا باید ارزشهای حقوق بشری را در فرهنگ و باور خود نهادینه کنیم و هویت حقوق بشری داشته باشیم و در ضمن لازم است از اقتصاد دلالی بسوی اقتصاد تولیدی برویم.ما سوار بر اسبی هستیم که ما را بسوی نابودی میراند.نجات ایران در بر پایی حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری و رفتن بسوی خود کفایی علمی و اقتصادی است.مصدق هم بسوی اقتصاد تولیدی و کاستن از واردات رفت که منافع سرمایه داران جهان خوار بخطر افتاد بنابراین نوکر وعامل خودشان یعنی شاه را دوباره حاکم کردند وبا ساخت و پاخت با خمینی میدانستند که خمینی ده ها برابر شاه میتواند به انها خیر برساند اورا حاکم کردند
سرمایه داران جهان خوار
سی سال پس از مذاکرات مخفی با سولیوان
در کنار این معاشقه خمینی و ریگان را در اکتبر سورایز 1982 و ایران کنترا هم ببینید
Reader Comments