« یادی از زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان - مجید رضازاد عموزین‌الدینی | Main | مقایسه امیرکبیر ، مصدق و بنی صدر »

مدرنیته و سلسله پهلوی 


با اجازه دوستان میخواهم به ادعای پهلوی پرستان در مورد مدرن کردن ایران پاسخ بدهم .زیر بنای مدرنیته عقلانیت ازاد و رهاست.مشخصات این عقلانیت را زیر میبینیم. 
خرد هم وسیله ای مثل وسایل دیگر است! مثل چاقو و یا ماشین.شما میتوانید استفاده خوب از خرد بکنید و یا استفاده بد از خرد بکنید باید سعی کرد با ارزشهای عادلانه وعاقلانه جلوی استفاده بد از خرد و عقل را گرفت .همانطوری که جلوی استفاده بد از چاقو را میگیرند: اگر با چاقو به کسی حمله شود مجازات دارد ولی اگر با همان چاقو جراحی شود و بیمار را از مرگ نجات دهند تشویق هم میشوند و جایزه هم میگیرند.استفاده بد از خرد باید مجازات داشته باشد:
استفاده بد از خرد جایی است که ارزشهای حقوق بشری پامال شده باشدمثلا آزادی بیان نباشد آزادی تحصیل نباشد _ آزادی انتخابات نباشد و ....
عقلی که مورد حمایت قرار باید بگیرد عقلی است که خودکفا و آزاد و رها باشد و هدفش کشف حقیقت و رفاه انسانهای امروز وآینده باشد
عقلی که آزاد و مستقل و خودمحور است و نوکر دین و یا ایدئولوژی نیست پرستش کورش را بعنوان سلاحی علیه حقوق بشر مردم ایران رد میکند.
بعضی از عقلها عقل ناقص و نوکر هستند مثلا عقل مسیحی عقلی است که در خدمت اشاعه عقایدی است که در انجیل بیان شده است و هیچگاه آن عقل حق ندارد(یعنی خودفروخته است) که مسیح را انکار کند با این که فردی بنام مسیح حتی در تاریخ مدون وجود ندارد! یا عقل هیتلری عقلی است که در خدمت اثبات حرفهای هیتلر و ایدئولوژی نازی است یعنی عقل هیتلری حق ندارد که نازیسم را انکار کند وو سوال کند چرا باید یهودیان را کشت و چرا ملت آلمان برترین است.از این لحاظ عقل هیتلری عقلی ناقص و نوکر است و به همین ترتیب عقل اسلامی هم عقلی است که سنت محمد و نوشته های قران او را تایید کند و نه تنها حق ندارد علیه آن نوشته ها و سنن دلیلی ارائه کند بلکه اگر دیگران هم دلیلی بر رد عقاید و نوشته های قران آوردند این عقل اسلامی باید آنها را بچالش بگیرد و نتیجه آن عقل اسلامی علمی است که در اسلام میگویند باید بدنبال آن علم بود منظور از علم اسلامی شیمی و فیزیک و ... نیست بلکه پیدا کردن تاییدیه ای بر قران و سنت محمد است.اسلام هم مثل هر دین دیگری با علمی که حرفهای محمد و دیگر پیامبران را انکار کند ضدیت دارد.
عقلی که کورش پرستان بکار میبرند عقلی است که نمیتواند کورش را رد کند. اگر در آن ایدئولوژی یکی بگوید کورش دیکتاتور بود و آدم میکشد و کشور گشایی میکرد ضد ایرانی و ضد کورش تلقی شده و دشمن شمرده میشود.از این عقل بنام خرد در تبلیغات کورش پرستان میاید باید بر حذر بود. 
بنابراین همه ما باید یاد بگیریم که چگونه از عقل و خرد استفاده درست بکنیم.

رضا شاه بجای مدرنیته در ایران که اصلش عقلانیت آزاد و رها و دمکراسی و سکولاریسم همسو با دمکراسی (دیکتاتوری نمیتواند سکولار باشد زیرا سکولاریسم فقط غیر دینی نیست .دین یکی از سدهایی دمکراسی و عدالت است .نزاد پرستی و تبعیضات دیگر ایجاد کردن مثل تخریب معبد بهایی ها در تهران توسط محمد رضا شاه و ...ضد سکولاریسم است) رضا شاه کشف حجاب کرده است ولی اجازه نداده است دخترانش بمیل خود و با کسی که دوست دارند ازداج کنند و برای آنان تکلیف کرده است که با شخص بخصوصی ازدواج کنند این با روح ارزشها یی که کشف حجاب را توصیه میکند ضدیت دارد و نشان از بی سوادی و عدم شناخت مدرنیته دارد.عمر هم این کار را با دخترانش نکرده است


مدرنیته ای که اساسش بر عقلانیت ازاد ورها باشد بعلم و دمکراسی و سکولاریسم همسو با حقوق بشر منتهی میشود. ولی مدرنیزاسیون رضا شاهی کاری به علم و دمکراسی و سکولاریسم ندارد و فقط ظاهر سازی مدرنیته برای کشور است.او فکر میکند فرق انسان ایرانی با انسان غربی در این است که انسان غربی کلاه پهلوی دارد(کلاه فرانسوی برای پلیس و ...) ولی نمیداند که این چنین نیست ارزشهای آن غربی داشتن حکومت غیر استبدادی و برابری انسانها و زن و مرد و عدم تبعیض دینی و حکومتی و اجتماعی است که رضا شاه دیکتاتور بشدت با آن ارزشها مخالف است زیرا با نوکری بقدرت رسیده است (بر خلاف دیگر سلسله های مستبد که با تکیه بر قدرت ایلی بقدرت رسیده اند ) و رضا شاه هیچ گونه پشتیبان داخلی داشت مگر کسانی که در اطرافش بنا به خیالاتی جمع شده بودند که در نهایت هم این رضا شاه بود که مثل خمینی از انها سواستفاده کرد و بعدا دورشان انداخت.در واقع رضا شاه بجای تمدن لابراتواری مدرنیته غربی برای ما تمدن بلواری و لباس و سینما و ... غیر تولیدی و مصرفی را آورد.روح مدرنیته در بعد اقتصادی شاید تسخیر جهان و زندگی کردن راحت در اثر تولیدات اقتصادی زیاد است ولی رضا شاه اقتصاد ایران را بتدریج ضد تولیدی و مصرفکده تولیدات اربابان خودش کرد .برای مثال اصولا به علت مازاد تولیدات غربیها هم زمان در کشور های تحت سلطه آنان یا در جهان سوم راه آهن سازی شروع شد علت اصلی فقط این بود که بازار مصرف بزرگ تر شود تا مازاد تولید بفروش برسد و سلطه غرب را تضمین کند

در این مورد خاندان پهلوی عقب تر از قاجار است اصل و ریشه مدرنیته را که گسترش حقوق مردم در سیاست بر اساس سکولاریسم و فرد گرایی است و تغییر ارزشهای فرهنگی مورد علاقه  رضا شاه نبود زیرا استبداد وی را از بین میبرد: 
سه پاراگراف بعدی  از منصور پویان  است در مقاله ایشان بنام فراز و فرود مدرنیته در ایران: مفهوم مدرنيته و تجدد با مفهوم مدرنيزاسيون و نوسازندگى تفاوت دارد. مدرنيته و يا تجدد دلالت بر تغييراتِ نگرشى و ارزشى و فرهنگى دارد. در حالي كه از مدرنيزاسيون بمعنى شيوه تازه اى در روابط توليدى داير كردن است. مدرنيزاسيون، همچنين، دلالت بر نوسازى و مديريت علمى در اداره سيستم هاى جامعه دارد. استفاده از پيشرفتهاى فن آورى و تكنيكى، وجه ديگرى از مفهوم مدرنيزاسيون است. ورود به مدرنيته، اما، نيازمند جهان بينيِ تازه اى بر پايه فردگرائى، سكولاريسم و انسان باورى (اومانيسم) است. اين دوفرايند در جامعه سنتى ما، بطور موازى و هماهنگ، از رشد موزون برخوردار نبوده اند.
شاهان پهلوى عمده كوشش خود را بر مدرنيزاسيون و نوسازى متمركز كردند و از وجه نوگرائيِ فرهنگى و توسعه سياسى، كه جانمايه مدرنيته را تشكيل مى دهد، سرباز زدند. در نتيجه، نوسازندگى بى تجدد راه به پيش گشود و انقلاب بهمن ۵۷ حادث شد. نوسازندگى، البته همواره، آسان تر مى نمايد و بطور صورى مى تواند كمبودهاى تجدد و نبود نوگرايهاى فرهنگى و فكرى را بپوشاند. رضا شاه پهلوى، در دوره سلطنت خود (۱۹۴۱-۱۹۲۱)، با تمام قدرت و با همت بسيار برنامه نوسازندگى را، كه از اقدامات آتاتورك در تركيه نمونه بردارى شده بود، به مورد اجرا گذاشت. نوسازندگى ارتش و ديوانسالارى و ايجاد يك دولت مقتدر مركزى از جمله اصلاحات و اقدامات مفيد رضا شاه بود. اما رضا شاه وقعى به ميراث انقلاب مشروطه (۱۹۰۹ - ۱۹۰۵) و مطالبات آزاديخواهانه و دمكراتيك آن ننهاد. انقلاب مشروطه ايران بر آزاديهاى مدنى، تساوى حقوقى و بر نوگرى فرهنگى پاى مى فشرد و مدرنيته را سرلوحه مطالبات تاريخى مردم ايران گردانيده بود.

شاهان پهلوى با ميراث و مطالبات انقلاب مشروطه به مخالفت برخاستند و مدرنيزاسيون را، كه براى سربلندى و استقلالِ ايران ضرورى مى دانستند، براى شكل پذيرى فرهنگ و هويت ايرانى كافى شمردند. آنها به اصلاحات بسيارى دست زدند، اما، تلاش پيگيرى براى تحكيم جامعه مدنى و ايجاد نظام حزبى و مردم سالارى بعمل نياوردند. آنها در وجه نوگرائى فرهنگى، نيز، نتوانستند روشنفكران و تحصيل كردگان را به همكارى با دولت جلب كنند تا شالوده جديدى براى هويت و فرهنگ ايرانى بنا نهاده شود. همين خلاء و شكاف يعنى عدم توجه به نوگرائى فرهنگى، و عدم هويت بخشى جديد به شهروند ايرانى، موجب گرديد كه مدرنيته در جزئيات خود، از قبيل نوانديشى، نونگرى و نوباورى، نتواند بطور همگون، در كنار برنامه مدرنيزاسيون ، رشد كند. اين خلاء و شكاف جا را براى رخنه سنت و كهنه انديشى بازگذاشت؛ آنچنانكه در بهمن ۵۷ رژيم شاه ساقط گرديد و بنيادگرائى مذهبى و مجموعه ارزشها و باورهاى برآمده از سنت دينى بر تجددخواهى و ميراث انقلاب مشروطه خطى قرمز و مردود كشيد. بدين نحو، بى توجهى به آزاديهاى سياسى و عدم مشاركت مردم از يكطرف و غفلت در اتخاذ برنامه هاى نوگرى از طرف ديگر موجبات شكست رژيم پهلوى را فراهم آورد. بارى، اتحاد چپگرايان، اسلاميان و ملى گرايان، در بهمن ،۵۷ پادشاهى پهلوى را واژگون كرد و اين پاسخى به برنامه هاى غير مشاركتى و به اهدافِ توسعه استبداديِ شاهان پهلوى بود.

شاهان پهلوی بجای تقویت عقلانیت مردم آنان را بسوی خرافات و توهمات ملی سوق دادند و جعلیاتی را بعنوان هویت ایرانی بر کشور غالب کردند.این غلبه بعلت سرکوب آزادی های سیاسی و آزادی بیان و انحصار دستگاه های تبلیغاتی از قبیل رادیو و تلویزیون و آموزش عمومی و ...بود.در زیر به ناسیونلیسم پهلوی نظر میکنیم و دروغ ها و توهمات آن را کاوش میکنیم 


ناسیونالیسم سلسله پهلوی
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/6/22/252154768527.html

 

Posted on Sunday, August 9, 2015 at 09:13PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>