« تعمیق عقب ماندگی ایران در شتابی که تحولات علمی دارد | Main | یادی از زینب پاشا، شیر زن دلاور آذربایجان - مجید رضازاد عموزین‌الدینی »

خودکفایی اقتصادی و نوع حکومت کشور



نوشته موضوعش اقتصادی است. رابطه اقتصاد یک کشور با نوع حکومت آن کشور را مورد بحث قرار میدهد.  آیا نوع  اقتصاد یک کشور سبب بر آمدن حکومت دمکرات یا استبدادی  میتواند باشد.
خودکفایی  اقتصادی بمعنای  این  نیست که با دنیا قطع رابطه اقتصادی  در بین باشد بلکه  اقتصادی است  که حتی با دنیا  هر چه بیشتر تعامل بیشتر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی هم داشته باشد ، مقبول تر است.
اقتصاد تولیدی خود کفا در حد اقتصاد آلمان و انگلیس و یا حتی هلند هم در این بینش قرار میگیرد
عده ای در این بین سفسطه میکنند:
آنها میگویند هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که اقتصاد خود کفا داشته باشد و همه کشور ها به هم محتاجند.هیچ رابطه ای بین اقتصاد و میزان دمکراسی در کشور ها وجود دارد.میگویند ببینید در این وابستگی ها دمکراسی انگلستان هم چنان بر قرار است  و ضد تولیدی بودن اقتصاد ایران هم با ایجاد دمکراسی در کشور هیچ تضادی ندارد و اقتصاد دلالی بر اساس واردات و قاجاق کالا که در ایران حاکم است  بر علیه ایجاد دمکراسی در کشور نمیتواند باشد.اینها  مثلا اقتصاد ایران و انگلستان را
 مشابه هم در نظر میگیرند و در اقتصاد آمریکا هیچ نوع خود کفایی و در اقتصاد ایران هیچ نوع وابستگی را نمیبینند و یا اگر هم میبینند در گفتار خودشان آن تفاوتها را پنهان میکنند.دعوا یی بر سر نام نیست.منظور من این است که نوع اقتصاد آمریکا  بیشتر به برقراری دمکراسی میانجامد و نوع اقتصاد ایران سبب اشاعه و باز تولید استبداد و بر ضد ایجاد دمکراسی در کشور است.سوای این که به اقتصاد آمریکا نام خود کفایی یا هر نام دیگری بدهیم فرقی نمیکند و دعوایی بر سر عنوان خود کفایی نیست.
از نظر من برای داشتن اقتصاد تولیدی لازم است که حکومت سیاسی کشور مولفه هایی از دمکراسی همسو با ارزشهای حقوق بشری داشته باشد
زیراداشتن یک جامعه تنش زا و بدون قوانین ثابت و مشخص برای زمان طولانی نمیتوان برشد اقتصادی نایل شد .در نهایت اگر سیستم حکومتی نتواند بدلخواه افراد و با تشویق آنان بتولید بیشتر راه را برای توسعه اقتصادی و اقتصاد تولیدی  باز کند با زور هم نخواهد توانست چنین بکند.
کسانی که قدرت سیاسی را بناحق در اختیار گرفته اند و این افراد درنود سال اجیر کسانی بودند که اقتصاد ضد تولیدی و وارداتی و دلالی را توسعه داده اند.این افراد که دیروز وابسته بدربار و امروز وابسته به بیت رهبری هستند از این اقتصاد وارداتی نفع میبرند و نفع آ این حاکمان همسو با تولید کنندگان جهانی  است و فقط این مصدق بود که اقتصادش مبتنی بر اقتصاد صادراتی بود و محدود کردن واردات .مصدق را ارتجاع جهانی با کمک ارتجاع داخلی سرنگون کرد.علاقمندان میتوانند لینک زیر را در مورد واردات و صادرات دوره مصدق ببینند

راه مصدق راه ما باید باشد

http://efsha.squarespace.com/blog/2011/3/18/454200915799.html

حاکمان در اقتصاد ضد تولیدی ایران در واقع دلال تولیدات بیگانه هستند و در این اقتصاد ضد تولیدی نفع دارند.اینان  تعرفه گمرکی یک کالای وارداتی را پایین میآورند و بعد از اشباع بازار سریعا تعرفه آن کالا را چند برابر میکنند.در نتیجه بدون رقیب میشوند و واردات خودشان را با سود بیشتر در بازار میفروشند.این وضع در مورد تلفنهای دستی توسط دولت احمدی نژاد انجام یافت و این عده خائن میلیونها دلار را بجیب زدند. این گروه با افکار ارتجاعی خودشان خودکفایی  اقتصادی را  عملی ضد اقتصادی مینامند و میگویند مثلا ما مزیت نسبی برای تولید نداریم و اصولا بدروغ خود کفایی اقتصادی را برابر با قطع رابطه کشور با تمام دیگر کشورها مینامند.این وضع بویژه با قاجاقچی گری مقامات دولتی و برادران قاچاقچی احمدی نژاد در سپاه تشدید میشود و این مقامات اهرم تبلیغات و رسانه های جمعی را در دست دارند و برای فریب ملت و کول زدن مردم از این اهرمهای رسانه ای سو استفاده میکنند

اگر در کشور خودکفایی خوراکی و صنعتی داشته باشیم این برابر خواهد بود با استقلال سیاسی و نزدیک تر شدن حکومت بسمت ارزشهای دمکراتیک و بر قراری حکومت دمکراتیک همسو با حقوق بشر در نهایت کار.

 
آیا از زمان قاجاریه تا کنون پیشرفته تر شده ایم و یا این که عقب مانده تر شده ایم؟بنظرم در واقع ما عقب مانده

تر شده ایم.زیرا نه تنها به صنایع تولیدی جدید که خود کفایی ما را تامین کند و نیاز ما را ببیگانه از بین ببرد ،دسترسی پیدا نکرده ایم بلکه همان خود کفایی فئودالی خودمان را هم از دست داده ایم

خرابی اقتصاد ایران از زمانی آغاز شد که سیاست دولتهای نفتی ضد تولیدات داخلی بود، یعنی از زمان رضا شاه این دولتهای نفتی یواش یواش رشد کرده اند تا بوضع امروزی و در جمهوری اسلامی رسیده اند.مشخصه کلی این دولتها نوکری بیگانه در سیاست خارجی و ضد یت با تولیدات داخلی و دامن زدن به اقتصاد دلالی بر اساس واردات بوده است

.زمان احمد شاه اگر ما آبگوشت میخوردیم همه چیزش ایرانی بودولی در زمان محمد رضا شاه گوشتش استرالیایی ؛ نانش آمریکایی و حبوباتش هم از هند میامد.این اقتصاد کمپرادوری در دوره رضا شاه پایه گذاری شد و استعمار اقتصادی ایران شروع شد و این اقتصاد در زمان فعلی هم ادامه دارد و باعث تضعیف ایران و اقتصاد آن است و نشانه نوکر بیگانه و عامل بیگانه بودن خمینی مثل رضا شاه هم میباشد.


خودکفایی کوتاه مدت گندم در زمان خاتمی بدست آمد.البته باید بدانیم که عربستان از سال 1996 در گندم خود کفاست و گندم هم صادر میکند.در ضمن ما در اوایل انقلاب تکنولزی نورد میل گرد را به ایتالیا فروختیم و لی در کشور امکانات زیادی وجود دارد که زمینه ایدئولوزیک حکومت (دیکتاتوری ) اجازه رشد نمیدهد مثلا ما از صنعت توریسم میلیارد دلار میتوانیم در امد داشته باشیم و از سرمایه گذاری خارجی در استخراج نفت و گاز هم میتوانیم سالانه فقط سی و شش میلیارد دلار از پارس جنوبی بدست آوریم.اما ملاحظات غلط و ضداقتصادی اخوندی این امکانات را از ما گرفته است .من دوستی دارم که در دوره دکترا درس میخواند و در اوایل انقلاب که دانشگاه ها را بستند این دوست بنده اعتراض کرد او را ممنوع التحصیل کردند وحتی ممنوع از یافتن شغل دولتی.خودش با راندن وانت بار زندگی کرد و عاقبت با ساختن دستگاهی که ما و ژاپن وآمریکا نمونه اش را داشتیم نفر دوم جشنواره خوارزمی شد.این گونه با نیروهای انسانی برخوردایدئولوزیک شده است اگر زیر پر و بال این نیروهای انسانی گرفته شود خود کفایی علمی واقتصادی متناسب با زمان مقدور است.اما دیکتاتوری اجازه نمیدهد چه حالا و چه زمان شاه که بندها شل تر از زمان ملایان بود.

این که خودکفایی ممکن نیست حرف ناواردی است.مردم لازم است امکان بقا داشته باشند مثلا مثل سرخ پوستان از بین نروندو این نیاز دارد که ملت و جامعه انسانی همسو با تمدن بجلو برود و فاصله اش را از دیگران کم کند تا در خطر زوال قرار نگیرد.امروز کشور های پیشرفته آلمان ؛ آمریکا ؛ فرانسه میتوانند غذا صادر کنند مثل گوشت و لبنیات ؛ گندم و همزمان در صادرات صنعتی و علم نوین هم بر جسته هستند و خود کفایی امکان دارد تنها ژاپن است که تازه به کلوب پیوسته است فعلا غذا وارد میکند.

فرض محال که محال نیست تصور بفرمایید که تمام دنیا بزیر آب رفته و فقط ایران باقی بماند ؛ آیا جامعه ایرانی و زندگی در جامعه بقهقرا نخواهد رفت زیرا تمام نیازش را از خارج وارد میکند. حالا تصور کنند به جای ایران آمریکا باقی بماند سطح زندگی در آمریکا ایا به اندازه ایران پایین خواهد آمد؟ نخیر سطح زندگی زیاد تغییر نخواهد کرد زیرا اجتماع آمریکایی به جامعه خارج از خودش نیازعمده ندارد.


در زیر مزایای توسعه اقتصادی و صنعتی شدن را بررسی میکنیم.این مزایا همگی خاصیت ضد دیکتاتوری دارند و این که ادعا میشود که خودکفایی اقتصادی و اقتصاد تولیدی سبب دیکتاتوری میشود نظریه پوچی است.در ایران   دوران شاه و بویژه دوران آخوندها که نهایت دیکتاتوری  و وابستگی اقتصادی و واردات همه نیازهایمان است  چگونه ممکن است  اقتصاد تولیدی سبب دیکتاتوری بد تر از وضع فعلی بشود!!
توسعه اقتصادی منجر به استقلال بیشتر کشور میشود به این معنا که دول بیگانه نمیتوانند تاثیر زیادی بر روی تصمیمات دولت بگذارند بویژه در مقایسه با زماانی که کشور توسعه اقتصادی نداشته است.توسعه اقتصادی عبارتست از رشد اقتصادی همراه با تغییرات بنیادین در اقتصاد و افزایش ظرفیت‌های تولیدی اعم از ظرفیت‌های فیزیکی، انسانی و اجتماعی.
در زیر مزایای توسعه اقتصادی و صنعتی شدن را بررسی میکنیم.این مزایا همگی خاصیت ضد دیکتاتوری دارند و این که ادعا میشود که خودکفایی اقتصادی و اقتصاد تولیدی سبب دیکتاتوری میشود نظریه پوچی است.در ایران   دوران شاه و بویژه دوران آخوندها که نهایت دیکتاتوری  و وابستگی اقتصادی و واردات همه نیازهایمان است  چگونه ممکن است  اقتصاد تولیدی سبب دیکتاتوری بد تر از وضع فعلی بشود!!توسعه اقتصادی منجر به استقلال بیشتر کشور میشود به این معنا که دول بیگانه نمیتوانند تاثیر زیادی بر روی تصمیمات دولت بگذارند بویژه در مقایسه با زماانی که کشور توسعه اقتصادی نداشته است.توسعه اقتصادی عبارتست از رشد اقتصادی همراه با تغییرات بنیادین در اقتصاد و افزایش ظرفیت‌های تولیدی اعم از ظرفیت‌های فیزیکی، انسانی و اجتماعی.

این وضع میتواند در حکومتی که بعداز ملایان بوجود آید تکرار شود
خلاصه وضعیت وبضاعت فرهنگی ما و بضاعت اقتصادی جامعه ما آن چنان وخیم است که هر کس رهبر شود ما در استبداد غوطه ور خواهیم بود زیرا ما سوار اسبی هستیم که همه ما را بسوی استبدادی و عقب ماندگی میبرد و این اسب همان اقتصاد دلالی کمپرادوری و باور های ضد حقوق بشری ملی و دینی است . ما برای بقا بتولیدات ملی خودمان وخود کفایی نیاز داریم ولی اگر بعهده اقتصادی نفتی و دلالی بگذاریم آنان میگویند ما آب را در کشاورزی هدر میدهیم بهینه این است که اب را صادر کنیم پولی که بدست میاید از محصولات کشاورزی بیشتر است و این برای ایران مفید تر خواهد بود ولی در عمل پول آب هم بجیب کسانی خواهد رفت که خیلی اسلامی ویا خیلی ایرانی و یا هر ایدئولوژی استبدادی دیگر در حکومت است.اقتصاد دلالی و نفتی (معادل اقتصاد بدون کوشش و فعالیت تولیدی ) اولین عامل در بازتولید استبداد است.تعادلی بین واردات و و صادرات و با اولیت صادرات باشد تا بتوانیم در بین ملل دیگر ما هم سربلند باشیم اقتصاد ما باید تولیدی باشد نه دلالی و وارداتی تازه در مورد دلال بودن هم گندش را در آورده اند مثلا در زمان خاتمی چهار میلیارد دلار کالا از دبی وارد کردند و سی در صد سود به بازرگان دبی دادند.حتی در این دلالی هم بی عرضه بوده اند.تازه این اقتصاد دیگر دلالی بر اساس واردات نیست کم کم دارد به اقتصاد دلالی بر اساس قاچاق میشود

 در مورد این که اقتصاد باید تولیدی بشود یکی از نماینگان ارتجاع در مجلس شورای ارسلامی بر تولید اقتصادی تاکید کرده است ولی غافل از این است که کل حرکت حکومت بسمت سیاستهای ضد تولیدی است.نقد زیر برای ادعا ی این نماینده که کوچک زاده نام دارد نوشته شده است

 

نقد زیر برای ادعای نابجای مهدی کوچک زاده درباره حمایت از تولیدات داخلی است

 

جناب کوچک زاده بر موضوع درستی انگشت گذاشته اید.تولید در کشور باید پا بگیردو ما باید خود کفا شویم تا بقای ملی داشته باشیم.
دولتهای ایرانی بعد از قاجار همگی دلال تولیدات بیگانه و بر ضد تولیدات داخلی بودند مثلا دولت احمدی نزاد که شما مدح ایشان را بارها گفته اید یکی از دولتهای ضد تولیدی و وارد کننده اصلی از خارج بوده است.ایشان در ویدئوی زیر میگوید سیب زمینی نکاریم بلکه آبش را صادر کنیم.خوب البته در آمدش هم مثل صدور نفت در جیب اینها خواهد رفت و فقر و فساد و دزدی در کشور هم چنان بیشتر خوااهد شد.دزدیهای جمهوری اسلامی دزدیهای زمان شاه را رو سفید کرده است. دولتهای شاه نه ادعای وابسته به نیروی آسمانی و روحانی داشت از دولت ملایان کمتر دزدی کرده است.در زیر لینک ویدئوی احمدی نژاد را در باره صدور آب و ضدیت با تولید سیب زمینی میبینیم:
لطفا ویدئوی زیر را که پیشنهاد فروش اب توسط احمدی نژاد خائن بتولیدات و امنیت غذایی کشور است را ببینید
شما و هیچ کدام از مقامات جمهوری اسلامی در پی تولید و ساختن نبوده اید بلکه در پی واردات و بهره بردن از این واردات و در نتیجه تخریب تولیدات داخلی بوده اید.این کمال ناجوانمردی است که چیزی که نبوده اید (طرفدار تولید : تولید بنزین داخلی یک قدم بجلو بود ولی دولت احمدی نژاد با سیاست واردات هر چه بیشتر ده قدم به عقب بوده است.شما جناحی از حکومت هستید که در مورد تولید داخلی نه قدم به عقب برداشته اید نمیگویم ده قدم برای این که جنین کارهای جزیی هم بوده است) خود را جا بزنید.تمام جناح های جمهوری اسلامی منافعی همسو با تولید کنندگان بیگانه و ضدیت با تولیدات داخلی دارند منظورم سرجمع اینهاست مثلا در دولت خاتمی خد کفایی گندم بدست آمد ولی دیدیم که در نهایت همین خط دشمنی با تولیدات داخلی و خودکفایی ملی پی گرفته شد.آن قدر دولت خاتمی بی عرضه بود که از بازرگان امارات واردات کرده است و یک میلیارد و دویست میلیون دلار به آنان سود رسانده است.دولتهای جمهوری اسلامی بر توسعه خرافات دینی و ضدیت با عقلانیت آزاد ور ها و با دامن زدن به اقتصاد دلالی بر اساس واردات دشمن مردم ایران و همکار ارتجاع جهانی است.شما هم در این مورد مهره کوچکی هستید.
http://efsha.squarespace.com/blog/2014/4/22/317000724908.html


Posted on Sunday, August 23, 2015 at 02:00PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>