« حکومت دینی حکومت رذل هاست - م سحر | Main | مرگ مشكوك رشيد اسماعيلي؛ سرآغاز «قتلهاي خاموش» است؟!- بابک داد »

ناسیونالیستهای آریامهری دشمنان دمکراسی و ازادی ایران

به عقیده من راه نجات ایران بر پایی حکومتی دمکراتیک  بر اساس ارزشهای حقوق بشری و رفتن بسوی خود کفایی علمی و اقتصادی است.نیروهای ناسیونالیسم  آریامهری و اسلامیستها بر ضد این راه حل هستند و عملا هم کمونیستها در عمل همسویی با این دو نیروکرده اند و مثل گلسرحی  مولایم علی کرده اند در زمان شاه و یا مثل کیانوری اسیر جذبه ضد امپریالیستی خمینی دجال و همکار ریگان شده اند. تنها راه نجات ایران توسل به ارزشهای مدرنیته ای دمکراسی  و حقوق بشر و سکولاریسم است که ریشه در عقلانیت آزاد ورها دارد.عوامل مرتجع ضد این عقلانیت برای اهداف طبقاتی و قشری خود سعی در تقویت سنن ضد مدرنیته ای دارند.این عوامل را باید شناخت و افشا کرد.
ملایان با توجه بفساد و آدم کشی و حق کشی آنان در سی و چهار سال گذشته برد ایدئولوزیک و مردم فریبی خود را از دست داده اند.اپوزیسیون ناسیونالیسم آریامهری ملایان این روزها با توجه به این دد منشی ملایان و رفتارهای ضد ایرانی ملایان شاه را رو سفید کرده است حالا از پناهگاه های خود مثل آن مقام امنیتی ببیرون جهیده اند و بنفع دیکتاتور و فساد شاه که کمتر از ملایان بوده است تبلیغات میکنند و ملت را هم سرزنش میکنند که چرا زیر بار حکومت شاه نرفتیئ تا به این وضع بد دچار نشده بودید.
این عوامل هر از گاهی یاد کورش و رضا شاه و آریامهر را میکنند تا بخیال خود حق آنان را ادا کرده باشند.
یکی از این نمونه ها در فیس بوک چنین نوشته است:

هرگز نخواب كوروش اى مهر ارياى. بى نام تو وطن نيز نام و نشان ندارد. 

چهار شهریور ماه سال روز تولد كوروش كبير ،شاه شاهان،شاه هخامنشى،بنيان گذار بزرگترين امپراطورى در تاريخ انسان را با سخنان شاه فقيد به تمام هموطنان و دوستان گرامى تبريك مى گويم

اين رژيم خونخوار و الت دست منافع خارجى مى تواند چندين سال با ترور و ترور يسم و سستى و ناتوانى غرب دوام اورد،ولى بى هيچ ترديد همچون بارها و در ازاى سده ها ايران از نو زاده خواهد شد،نيرومند خواهد شد و مورد احترام قرار خواهد گرفت و اين سرو بلند راه هميشگى و تاريخى خود يعنى بزرگى و سترگى را خواهد يافت،اين رژيم پوچ و نفرت برانگيز پيوندى است كه هرگز نخواهد گرفت و ايران جاويدان ان را پس خواهد زد،اين رژيم نه با گذشته ما انطباق دارد و نه با فرهنگ و سسن ما همخوان است،فقط روح و روان مردم را مورد تجاوز قرار مى دهد،تاريخ پر فراز و نشيب ما از اين پديدها زياد به خود ديده ،جهش و گردن افراشتنش ناگيز خواهد بود ،بازگشت به سرچشمه هاى ژرف فرهنگ مان و به ارزش هاى تمدن مان اين كار را انجام خواهند داد.

محمد رضا شاه پهلوى
در بحث برای این موارد مثل همیشه کار بترک و فارس کشانده شد و این که زبان فارسی برتری نسبت به زبان ترکی دارد و .....
در پایان هم این دوست ما نوشت که :
من خودم ترکم ولی زبون ترکی برای شنونده ناخوشاینده وقتی که فارسی میخوان حرف بزنند با اون لهجه..!!واقعیت دیگه حالا چه ما دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم.
 جواب از افشا:
نه شما ترک نیستید بلکه یک نژاد پرست ضد حقوق بشر هستید.این گفتار و رفتار نشانه رفتار ضد حقوق بشری است.تحقیر لهجه کسی برابر است با زیر پا گذاشتن حقوق بشر.این که روزی هزاران بار ترک خر گفته شود و یا عرب سوسمار خور اینها نشانه جامعه مریض و ضد حقوق بشری است و این که من و یا شما از ترس تحقیر زبان خودمان را دور بیندازیم و خواستار همانی باشیم که مرکز و زایش این تحقیر است نشانه قربانی بودن است متاسفانه شما هم قربانی و هم با پذیرش خواسته های ضد بشری تحمیل شده بر شما نژاد پرست هم شده اید.
آدمی مثل شما باید از عقده خود کم بینی رنج ببرد که بگوید ترکی زبان علمی نیست و یا ادبیات ندارد.اولا فارسی زبان ایرانی نیست بلکه وارداتی از شرق ایران است که بهمت شاهان ترک و مغول و غیره توانست زبان منطقه ای از بنگلادش تا آناتولی بشود.اصولا رضا شاه با ایرانی قلمداد کردن زبان فارسی به آن ضربه سهمناکی زده است و حتی در افغانستان هم پشتونها را بر علیه زبان فارسی وارد میدان کرد.دهه ها است که پزشک ترک سندرم پزشکی بنام سندرم بهجت کشف کرد که زبان فارسی و بادعای شما زبان علمی چنین دست آوردی نداشته است.اصولا آنچه از حوزه زبان فارسی در ایران و افغانستان بر آمده است خرافه و دین زدگی بوده است.من آذربایجانی هستم و از طلوع تاریخ در منطقه بوده ام و بستن من به مغول و غیره فقط دروغ بافی و رفتار ضد علمی است، البته از یک مرتجع و ضد ایرانی واقعی بجز این هم انتظار نمیرود که عده ای از ایرانیان را به بیگانگان مربوط بسازدو تحریک احساسات بکند

یک مثال میزنم تا برای شما روشن باشد که توهین با کلمه منگول برای بازی کن ملی سوئیس چه عوارضی داشته است:
"میشل مورگانه‌یا" ساعتی پس از باخت سوئیس مقابل کره جنوبی اظهاراتی را بر روی صفحه توییتر خود قرار داد که به قول "جیان جیلی"، سرپرست تیم فوتبال المپیک سوئیس، تبعیض آمیز، نامحترمانه و موجب خدشه‌دار شدن شان بازیکنان کره جنوبی و متعاقبا مردم این کشور بود که در نهایت باعث اخراج او از المپیک شد.
"میشل مورگانه‌یا" دومین ورزشکاری است که از بازی‌های المپیک 2012 لندن اخراج می‌شود. پیش از این "وولا پاپاکریستو"، دوومیدانی کار یونانی، به دلیل اظهارات نژادپرستانه از دهکده مسابقات اخراج شده است.
بر پایه گزارش آسوشیتدپرس، مورگانه‌یا پس از شکست 2 بر یک تیم المپیک سوییس مقابل کره جنوبی بر روی صفحه توییتر خود نوشت: بروید به جهنم. شما یک مشت منگول هستید.
منبع:مهر
http://www.gol.ir/news_info.php?id=3341 

ببینید اولین لغت نامه بزبان ترکی در یک هزار سال پیش بوده است ولی اگر فارسی قدمت کافی در ایران داشت باید لغت نامه فارسی هم در این حدود در ایران پدید آمده
باشد و چنین نشده است اصولا اشعار فارسی بعد از سامانیان دشروع شده است و به ایران هم وارد شده است .سعدی و حافظ هم فارسی زبان مادریشان نبوده است بلکه آموخته اند این زبان فارسی را.شما بنام ایرانی زبان فارسی را حق ندارید مصادره بکنید. ادعای شما در مورد برتری زبان فارسی بر ترکی آن قدر نژاد پرستانه است که من نمیخواهم به آن جواب بدهم شما در عصر فئودالیته همسو با بنیان گزاران ایدئولوزی دروغین و ساختگی ناسیونال آریامهری دارید درجا میزنید و با دروغ و جعلیات میخواهید ملت سازی بکنید.
در دوره پهلوی حکومت سعی کرد که ملایان را از قدرت دور کند و بتنهایی قدرت حکومتی را در دست بگیرد.بنابراین دیگر شاه تاج را از ملا بعنوان قداست حکومتش و یکی بودن دین و دولت دریافت نمیکرد بلکه فقط بنا بر قدرت خودش تاج بر سر میگذاشت.ملایان از دادگستری اخراج شدند و دادگستری عرفی جایگزین آن شد. تحصیلات مردم از حوزه نفوذ روحانیت خارج شد و بمدارس دولتی سپرده شد.

اخراج ملایان از دادگستری و دانش آموزی مردم مسئله ای را حل نکرد زیرا نیروهای اسلامیستی و مرتجعین اطراف حکومت پهلوی هر دو ارتجاعی و ضد ملت بودند و هر دو راه پیشرفت مشروطیت را که همان دمکراسی و مدرنیته است سد کرده اند

علیرغم کوششهای پهلوی شاهنامه خوانی با مراسم عاشورا جایگزین شد و این بسی تعجب انگیز است که چرا در اوج تبلیغات ناسیونالیستی پهلوی این جایگزینی صورت گرفت؟ بنظرم جوابش این است که ناسیونالیسم پهلوی با حرکتهای ارتجاعی رضا شاه از بستر پیشروانه مشروطیت جدا شد و رویه ارتجاعی و استبدادی بخود گرفت.مردم هم در تقابل با این حرکات بسوی نیروهای دیگر ارتجاعی یعنی ملایان و اسلامیستها کشیده شدند.زیرا این ناسیونالیسم غیر واقعی و رومانتیک و غیر علمی بود مثل کورش بنیان گزار حقوق بشر و یا نژاد اریایی ایرانیان که با علم ژنتیک هم خوانی ندارد.این ناسیونالیسم بر علیه زبان و فرهنگ قومیتهای ایرانی بود و بدروغ زبان فارسی را که زبان منطقه ای از بنگال تا آناتولی بود بعنوان زبان فقط ایرانی قالب میکرد. در صورتی که زبان فارسی کنونی زبان وارداتی از شرق ایران است و هیچگاه مردم ما به آن زبان صحبت نمیکردند و همیشه بزبان اقوام ایرانی در داخل کشور صحبت میشده است .بعد از اسلام زبان دولتی و دیوانی فارسی بوده است ولی مردم فارسی صحبت نمیکردند و هر منطقه ای از ایران زبان بومی خود را داشت
راستی چقدر بین تصاویر شبیه سازی شاهنامه و عاشورا شباهت وجود دارد.ریا کاری رضا شاه و خاندان پهلوی رستم را بپای امام حسین قربانی کرد

راستی این چه نوع ناسیونالیستی بود که مراسم شاهنامه خوانیش از بین رفته است و حتی در زمان خود حکومت هم مراسم عاشورا با شکوه تر و همگانی تر از شاهنامه خوانی اجرا میشد؟ چرا بعضی ها نمیخواهند پوچ بودن و رومانتیک و ضد علمی بودن ناسیونالیسم پهلوی را بپذیرند؟ بختیاری و دیگران اقوام ایرانی در زمانی که تفریحات همگانی نبوده است شاهنامه خوانی میکرده است. ولی بعد از پهلوی در شهرهای بزرگ کسی شاهنامه را نمیشناسد مگر این که با تبلیغات و اشعار جعلی همان اشعار را بنام فردوسی اصلی در واقع فردوسی جعلی و ایدئولوژیک را فردوسی اصلی رنگ کرده و بمردم فروخته اند مثل
چو ایران نباشد تن مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
بقیه اشعار جعلی شاهنامه را در لینک زیر ببینید

اشعار جعلی در شاهنامه
http://efsha.squarespace.com/blog/2011/11/20/183233404525.html

خلاصه ناسیونالیسم فاشیسم آریامهری بر جعل و تقلب و دروغ ساخته شده است:
یکم-این ناسیونالیسم قوم اصلی کشور را فارس میداند ولی اصلا قومی بنام فارس در ایران وجود ندارد و مردم ایران فقط فارس زبان شده اند.
دوم - این که زبان فارسی زبان تاریخی و ملی ما از تاسیس ایران (هزاران سال قبل از اسلام)تاکنون است که دروغ است و فارسی دری فقط بعد از اسلام از شرق ایران بکشور وارد شده است
سوم-ملت ما آریایی نژاد هستند که دروغ ضد علمی و مخالف با یافته های علم ژنتیک است.
چهارم کورش بنیان گزار حقوق بشر اس در صورتی که در زمان کورش ایده حقوق بشر شناخته نشده بود و کورش جنگ طلبی است که برای قدرت و کشور گشایی میکوشد حتی برای رسیدن بقدرت پدر بزرگش را هم کشته است.کدام فرد معتقد به حقوق بشر پدر بزرگش را برای رسیدن بقدرت میکشد و یا برای تصرف کشورها به جنگ میپردازد
بدبختی در این است که ملت ایران که اکثریت آنان بعد از آریا شدن یک شبه به امت اسلامی خمینی تبدیل گشتند درست اندیشیدن را وانهاده و فقط از احساسات و تبلیغات
پیروی کرده اند و نتیجه این پیروی ملتی ضد حقوق بشری و استبدادی و عقب مانده است

Posted on Friday, August 30, 2013 at 01:03AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>