« سرباز وطن یا جنایتکار جنگی؟ - عیسی سحرخیز | Main | سو استفاده اسلامیستهای ایرانی از دمکراسی - محمد جلالی (م. سحر)ر »

تمرد بجای نافرمانی مدنی - محمد جلالی (م سحر )ر

از افشا
این ها سعی میکند مفاهیم را از ماهیتش خالی کنند.مردمسالاری را بجای دمکراسی میگذارند و مردم سالاری اسلامی مینامند که اسلام با دمکراسی نمیتواند همسو باشد اسلام ببرده داری معتقد است و خدای اسلام برده داری را امضا کرده است اسلام به آزاد و برده معتقد است که ضد دمکراسی است و اسلام تساوی حقوقی بین زن و مرد را نمیپذیرد .اینها که این تعارضات را نمیتوانند از اسلام جدا کنند حق بکار بردن مردم سالاری اسلامی را ندارند.

  •  دمکراسی نوین پدیده ای مربوط به عصر مدرنیته و روشنگری است .این دمکراسی در زمینه ای از سکولاریسم و حقوق بشر نسج گرفته است این دمکراسی دمکراسی برده داری در یونان و یا ابتدای تاسیس آمریکا نیست و اصولا رژیم آمریکا دمکراسی نیست بلکه اتحادیه است یعنی مصالح اتحادیه بر اصول دمکراسی برتری دارد بعنوان مثال تعداد رای ال گور در انتخابات سال دو هزار میلادی از تعداد آرای بوش زیاد بود ولی بوش در ایالات بیشتری برنده شده بود و احتمالا در فلوریدا هم تقلب صرت گرفته باشد زیرا برادر بوش فرماندار فلوریدا بود و با پانصد رای بیشتر در فلوریدا پیروز شد.این که بیاییم کورش را بنیان گزار حقوق بشر و دمکراسی بنامیم ربطی بدمکراسی و حقوق بشر نوین ندارد و یا این که یکی میاید و ادعا میکند با دین ایران باستانی میترایی ما میتوانیم دمکراسی بنا کنیم هدفش حمله بریشه های دمکراسی و انکار روشنگری و مدرنیته است و باید از این تحریفها جلوگیری کرد.من بعنوان نمونه هیچگاه مشروعیت را در نوشته هایم بکار نمیبرم زیرا تبلیغ اسلامیستی است و بجایش از واژه حقانیت استفاده میکنم منشا مشروعیت اسلامی ادعای محمد و رفتار اوست ولی منشا حقانیت عقلانیت آزاد و رها و خود محور است و اینها به نتایج مختلفی میرسند که با هم متضاد هم 
-------------------------------




با توجه به ابهام و سئوالاتی که واژه «تمرد» برای بعضی ها طرح کرده بود توضیحات زیر را درحاشیه نوشته ام که اینک به متن منتقل می کنم:

در واژه نافرمانی مدنی برای ما ایرانی ها که اسیر حکومت جهالت و بیداد ضد تمدنی و ضد مدنیت ولایت فقیه هستیم این ابهام هست که گویا مردم معترض با ساختار یک حکومت مدنی و سیویل و شهر نشین طرف هستند و اعتراضاتشان را درچارچوب مدنیت و سیویلیته ای که در حکومت موجود است بیان می کنند. حال آن که چنین نیست. حکومت ولایت فقیه ضد تمدنی و ضد سیویلیته است. وقتی بگوییم نافرمانی مدنی معنای دیگرش آن است که ما با جمعی متمدن که قاعده بازی را رعایت می کنند طرفیم. حال آن که چنین نیست. اسلامیست ها در همه جای دنیا به ویژه در ایران خمینیستی از ابزار و ظواهر جهان متمدن و سیویل برای تسلط و حفظ قدرتشان بهره می برند.
برای آنها همه چیز بدل به ابزاری جهنمی می شود. قانون ابزار است ، مجلس ابزار است . رأی ابزار است . و به خصوص درجایی که هنوز به قدرت نرسیده اند انتخابات و دموکراسی برای آنان در حکم کاندوم یکبار مصرف است. زیرا به محض آن که صاحب قدرت شدند آن را به دور خواهند انداخت یا از محتوا تهی خواهند کرد و اسلامیزه اش خواهند کرد و مثل سروش که می گفت دانشگاه را به عطر و بوی اسلامی تجهیز می کند انتخابات را هم به عطر و بوی اسلامشان معطر می کنند و ما ایرانی ها سی و چهار سال است که از فشار و غلظت کُشندهء این «عطر و بو» دلمان می خواهد سرهایمان را به هرگنداب و لجنزار ی که ممکن باشد فرو ببریم. به هرحال قانون در دست اینها ابزار زور و تسلط است و بس . معنای دیگری ندارد. اسباب مدنیت نیست .
نمونه گویایش همین است که این روز ها همه دیدند که چگونه یک مأمور جنایت کار به جای قاضی می نشیند و سالها آدم می کشد شکنجه می کند و وقتی در مواردی خاص ناگزیر می شوند به روی او بیاورند اورا به جرم قتل های عدیده اش 200 هزار تومان یعنی پول یک کیلو گوشت جریمه می کنند اما اگر دانشجویی سخنی گفته باشد یا در نشریه دانشجویی اش مطلبی نوشته بوده باشد او را به زندان می اندازند و ستاره می دهند و شکنجه می کنند هنگامی که سالها زندانش را گذراند اگر جان سالم به در برد و در زندان نمرد خانواده او می باید چند ضد ملیون توما برای آزادی موقت او وثیقه بگذارد یعنی هست و نیست یک خانواده را به نام قانون برای خاموش کردن ابدی صدای یک دانشجو به گروگان می گیرند. هردو مورد نام قانون دارند. این مثال نشان می دهد که تا چه حد حکومت میراث خواران خمینی در ایران با مدنیت ارتباط دارد. پس نافرمانی مدنی درجایی مطرح است که مدنیتی هست . در اینجا واژه عربی تمرد بسیار درست تر و به جا تر است. اصلاح طلبانی مثل اکبر گنجی و متفکران و فرمایشگران بالا دست او در انتخاب
این واژه ها عمد دارند. آنها قصدشان تطهیر و طبیعی جلوه دادن نظامی ست که توحش محض است!

Posted on Saturday, July 6, 2013 at 04:07PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>