« تاریخچه ای از حکومت ملایان | Main | آیا عرفان و دمکراسی از یک جنسند؟ »

آیا عوامل ملایی در فیس بوک فعال نیستند؟

بنظرم نوشته زیر از سوی عوامل رژیم در فیس بوک و در صفحه مربوط بدمکراسی پست شده است

؛؛؛؛؛؛؛ منور مرگ رذالت‌های شیطانی ؛؛؛؛؛؛؛

،،، فروغ هم پرنده آزاده‌ای بود ،،، که به مرگ مشکوکی ،،، نه به شکل علیرضا مرد ،،،

،،، قبل از مرگش گفت ،،، تنها صدا است که می‌ماند ،،، و بعد رفت ،،، و صدایش ماندگار شد ،،،

،،، بلی او پیام داد ،،، مرگ من روزی فرا خواهد رسید ،،، ؟ ؟ ؟

،،، دریکی از این تلخ و شیرین روز‌ها ،،، روز پوچی همچو روزان دگر ،،، اما فروغ پوچ نبود و پر بود ،،، صدای ماندگار و درد مشترک زنان و آزادی ایران شد ،،، ؟ ؟ ؟

،،، نمیدانم درست نوشتم یا نه ،،، میدانم استنباطم از خواندن شعر‌های این آزاده پریده از قفس و یاد او در خاطره هایی است که از او در شبابم و رویا‌هایم دارم ،،،

،،، افکار و اندیشه‌هایم نقش از فروغ و هزاران خاطره از دیگران بی‌ حفظ دارم ،،، و باور دارم این صدا است میماند و پرنده‌ها همه مردنی یا به کوچ و هم رفتنی هستنند ،،،

،،، در نفس‌هایم که بی‌ صدا از دم و باز دم‌ها است ،،، سعی‌ و جهدم را خلوص ،،، و یاد از خدا آفریدگار خود و هم شما و این جهان و کهکشان دارم ،،، ؟

،،، مرگ‌های دیگران چگونه را دیدم و مرگ خود را چه می‌‌اندیشم ،،، این قلم را بی‌ جفا رانم ،،،

،،، از خود هم شما می‌پرسم ،،، در این حیات کوتاهی که همه این واقعیت مرگ را در یکی از این تلخ و شیرین روز‌ها و ماه‌ها و یا سال‌ها در پیش رو داریم ،،، از حیات خود و دیگران چه میخواهیم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، آیا مسافرین هوپیمای ایران ایر را که از تهران به ارومیه پرواز داشتنند ،،، و دیروز مردند را به خاطر داریم ،،، آیا أان‌ها که مردند ،،، وقتی‌ در صندلی‌های خود جای گرفته بودند می‌‌دانستنند ،،، هرگز به مقصد نخواهند رسید ،،، ؟ ؟ ؟

،،، بلی این سوانح و خاطرات تا آخر این عمر همه ما ،،، که مرگ حتمی و برای مردمان و بازمانده گان که زنده هستیم ناگوار است ،،، یاد این سانحه و تمام سوانح زنده گان اکثرا غمگین و رنجور خواهند بود ،،،

،،، از یاد آوری این تصادف یا سانحه عده‌ای که چه مظلومانه مردند ،،، هرموقع که سوار هواپیما شویم شاید یترسیم ،،، و آیا بعضی‌ هم که از این سقوط سالم ماندند قادرند بدون ترس درآینده بر هواپیمأیی سوار و پیاده شوند ،،، ؟ ؟ ؟

،،، آیا حمله نظامی آمریکا را به عراق و یا ناتو را که به نام تثبیت صلح جهانی‌ و با حمایت شورای امنیت و کشور‌های بلاک جک به اققانستان انجام پذیرفت را به خاطر دارید ،،،

،،، آیا میتوان توجیه کرد که به خاطر صلح ،،، برای سایر ملت‌ها با کشتار مردم بیگناه و در اصل به خاطر نفت و یا اورانیوم سوخت آینده مرگ‌های میلیونی تحمیل کنیم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، مگر صدام در جنگ ۸ ساله ایران و عراق مورد حمایت کامل بلاک جک و کارگزار آن ها برای جلوگیری از صدورانقلاب و انحراف اسلام از مسیر اصلی‌ و درست خود نبود ،،،

،،، راستی‌ آیا خمینی طلبه بی‌ تجربه از سیاست‌های جهانی‌ ،،، اگر اصرار به ولایت فقیه و حکومت آخوندی نمیکرد ،،، ما این همه قبرستان‌های آباد و ناکجا آباد داشتیم ،،،

،،، چرا صدام به کویت حمله کرد و بر علیه بلاک جک قیام کرد ،،، چرا صدام اعدام و فرزندانش به قتل رسیدند ،،،

،،، سید احمد خمینی چرا به قتل رسید و سیدعلی و شیخ کوسه چرا مرگ او را طبیعی وانمود کردند ،،،

،،، چرا سیا و انتلیجنت سرویس و دستگاه‌های جاسوسی چین و روسیه و فرانسه و سایر کشور‌های بلاک جک قادر نیستنند ،،، از حمل و نقل میلیون‌ها تن از مواد مخدر ،،، و خرید و فروش آن در جهان جلوگیر‌ای کنند ،،، چه کسانی از از خرید و فروش و توزیع این مواد در جهان سود برده و میبرند ،،، و چقدر جنایت و مرگ و میر ناشی‌ از این تجارت ،،، در جهان اتفاق افتاده و می‌‌افتاد ،،، راستی‌ مسول این همه فحشا و تن فروشی در جهان کیست ،،، آیا در آمریکا که فحشا خلاف قانون است ،،، میلیون‌ها فاحشه وجود ندارد ،،، از فحشا تحت پوشش و پنهان در آمریکا چه کسانی بهره مند هستنند ،،، که پلیس خود نیز از مشتریان این فاحشه خانه‌ها میباشد ،،،

،،، چرا ما مردم سر خود را در برف فرو کرده ایم ،،، از چه ترسیدیم و میترسیم ،،، که این همه خلاف از حاکمان دیدیم و میبینیم ،،، به روی خود نمیاریم به حاکمان اجازه میدهیم در فرودگاه‌ها تا فیها خالدون و زیروی کفش‌های ما را وارسی و جستجو کنند ،،، تا زنده بمانیم و به این حیات بیمارگونه و مملو از فسادهای اجتماعی ادامه دهیم ،،، بله اکثر ما به هر قیمتی همه میخواهیم زنده بمانیم ،،، وازاین حیات پراز تزویر وریأیی که حاکمان به ما تحمیل کردند ومی‌‌کنند،،، لذت ببریم ،،، که اکثرا هم تنها‌ها رنج‌های ناشناخته می‌‌بریم ،،،

،،، راستی‌ این نقابداران برای چه در فیسبوک چره‌های خود را پنهان کرده و میکنند ،،، از جان ما چه میخواهند ،،، مگر نه این است که به ما می‌گویند از مبارزین هستنند ،،، که برای حفظ امنیت خود نام‌های جعلی به کار میبرند ،،، مگر نه این است که برای باز کردن صفحه در فیسبوک تمام اطلاعات خود را باید تقدیم حاکمان کنند ،،، پس حتما به حاکمان محرم هستنند ،،، و بر ما که از مردمان ساده هستیم نامحرم هستنند ،،، این محارم حاکمان جهان ،،، چرا از ما که مردمان بی‌ حجاب هستیم ،،، وحشت نشان دادن نام و چهره‌های حقیقی‌ خوددارند ،،، مگر نمیدانند همه در چنگال حاکمان اسیر و آشنا هستیم ،،، مگر نمیدانند دارای رهبرانی با نقاب امنیت صلح جهان و چهره هایی مهربان و هم نوبل بگیر هستیم ،،، پس چرا خود یا که مزدورند و حقوق دارند ،،، دسته‌های جاهلی را هم فریبخورده به جیب دارند ،،، این حجاب‌ها و هم ریا با ما دارند ،،، که معذورند و برما وحشت‌ها و وسواس‌ها و مرگ‌ها را تحمیل دارند ،،،، چرا برما سایر دوستان خود نمیگویند ،،، که از جانب ارباب حاکم ماموریت سرگرمی و شناسأیی ما را دارند ،،، چرا ما را هم تشویق به نقابداری و پنهانکاری می‌‌کنند ،،، بلی وظیفه همه سایبر لینک‌های سید علی‌ و بلاک جک ،،، با کمترین هزینه ما مردمان عادی و ساده را ،،، شناسأیی و پرونده سازی کرده و سرکار گذاشتنند که مبارز مردمی و انقلاب به ثمر نرسد ،،، و با القا ترس دأیم ملت را از مرگ میترسانند ،،، ؟ ؟ ؟

،،، راستی‌ این احتمال و امکان برای هر یک از ما وجود دارد که دچار مرگی ناگهانی شویم ،،، آیا زندگی‌ و حیات بعد از مرگ را قبول داریم و یا باور کردیم و داریم مرگ پایان و آغاز نیستی‌ است ،،، ؟ ؟ ؟

،،، راستی‌ ،،، چه احساسی‌ از مرگ خود و هم دیگران داریم ،،، اگر از مرگ میترسیم ،،، چرا طالب جنگیم ،،، مگر نمی‌دانیم تضاد و تناقض ،،، زمینه ساز جنگ و مرگند ،،، پس اگر مرگ تلخ است چرا با هم میجنگیم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، بلی بر مرگ خود تا به حال چه گونه اندیشیدیم و احساس ما از واقعیت مرگ در سنین مختلف چه بوده است ،،، چگونه با خود این واقعیت محتوم را هضم و جذب و مسئله را با خود و دیگران حل کرده ایم مقصود بحث مرگ است ،،، ؟ ؟ ؟

،،، از خود و آموخته‌هایم از این وهم میگویم ،،، شخصا به مرگ بسیار فکر کردم ،،، پیش از این‌ها خیلی‌ می‌ترسیدم ،،، زمان هایی موهای بدنم و سرم میخ میشد ،،، دهانم خشک و حال استفراغ میگرفتم ،،، شاید هم شما اصلا دلتان نمیخواست و نمیخواهید این مطلب را به مرگ بخوانید ،،، و این صفر دیوانه بیخودی اوقات شما را تلخ کردم ،،، بلی چه خوشتان بیاید و یا نیاید ،،، تکلیف دارم آنچه را که از دیدن مرگ‌ها تجربه کردم ،،، مشتی از خروار‌ها را برایتان بگویم ،،، ناخواسته‌ها مرگ های بسیاری را در انقلاب و هم جنگ‌ها دیدم ،،، مرگ‌های فجیع بسیاری ناشمرده‌ها از دوستان و بستگان و نا اشنیان را از نزدیک و در اطراف و پشت و پیش رو دیدم ،،، که نتوانستم اجسادی را که کشته بودند بشمارم ،،، آنقدر دیدم که چه آسان و گاهی‌ هم شیرین و پایان دیدن رذالت‌های شیطان‌ها ،،، شرافتمندانه هم مردانه است *انسان* مردن ،،، که دیگر پس از آن خود در تعقیب مرگ بودم و هستم ،،،

،،، بلی با دیدن اجساد بسیاری از ایرانیان و عراقی‌ها که در جنگ دیدم ،،، و بسیار هم که از جنگ درمی رفتنند بعد از دیدن و دفن آن همه اجساد ،،، از خودم می‌پرسیدم به کدامین جهالت‌ها جوانان دو کشور همسایه ،،، این چنین به دست هم نابود و و گاهی‌ اوقات هم پودر و جزغاله‌ها میشدند ،،، بعد از آن صحنه‌ها هیچوقت دیگر از مگه و اشخاص پرقدرت نترسیدم ،،، بلی در لجنزار‌های خون آلود جنگ و ثانیه‌های انتظار به مرگ ،،، دیگر مرگ برایم واقعیتی آشکار از پایان حیاتم در تمامی لحظه‌های زندگیم شد ،،، که هر لحظه و هر روزم را به مرگم انتظارم ،،،

،،، و با این انتظار بود و نابودم تا که هستم از خدا مستم ،،، و در مستیم هم پیمانه با او که هوشیار از باده‌ها هستم ،،، که کم خوابم و بیدارم ،،،

،،، دیروز این حادثه سقوط هواپیما در مسیر ارومیه را که صبح زود در آمریکا در برکینک نیوز شنیدیم ،،، و همزمان اعدام هایی که در ایران ساعت هایی پس و پیش این سقوط دلخراش انجام شد و میشود ،،، باعث الهام این منور شد ،،،

،،، قبلا بار‌ها به صدا‌های وحشتناکی که شنیده بودم ،،، در خود از ترس مرگ ریدم و شاشیدم و هم غش کردم ،،، و از حال رفتم و فکر کردم ،،، که مردم ،،، بعد هم که به خود آمدم ،،، ابتدا بر خود لرزیده و مبهوت بودم که هنوز زنده‌ام ،،،

،،، بعد این ناباوری‌ها از بودنم در کنار اجساد دیگران و رفته گان شرم داشتم و دارم ،،، از ضعف و استشمام و کثافت‌ هایی که درون و بیرون پیکر و هم لباس خود داشتم ،،، ابتدا شرمسار و سپس بیشرم بعد‌ها هم صفر شدم ،،،

،،، اما پس هر مرگ و میری که را میدیدم در اولین فرصت لباس خود را عوض کردم اگر آب بود غسل می‌‌کردم و تلاش داشتم که به وظاف‌ام ادامه دهم ،،، در جبهه‌های جنگ به جنازه‌های بیشماری که در آمبولانس بر هم انباشته و از درز‌ها خون شرشر بر خاک خط می‌کشید ،،، و از کنارمان در زیر ترکش خمپاره‌ها و در گرد و خاک گذر میکرد فکر می‌کنم که چقدر جنازه‌ها از طرفین جنگ دیدم ،،، ،، هنوز هم به کس و کسانی‌ را که در جبه‌ها بودند و شهید شدن و اسمشان هم دیگر به ندرت شنیده میشود میاندیشم ،،، بلی به میراث خواران خون شهیدان و جانبازان انقلاب و صیغه کنندگان همسران شهدای جنگ میاندیشم ،،، به مجروحینی که در بیمارستان اهواز جنب رود کارون زیبا ،،، دکتر مدنی که بعد‌ها رئیس بهداری کل ستاد مشترک ارتش شد ،،، چگونه دست تنها و بیوقفه و شبانه روزی به مداوای مجروحین میپرداخت ،،، و بعد‌ها بچه ۱۳ ساله برادرم را که اتوموبیلی در خیابان زیر کرده بود و لگن خاصره آاش دو نیم شد او با تجاربی که از جنگ به دست آورده بود نجاتش داد باز می‌‌اندیشم ،،، به مرگ مظلومانه پدرم که به هیچکس از خانواده و فامیل تا در قید حیات و درد‌ها بود نگفت ،،، که به چه دلیل در سن ۷۷ سالگی شلاق‌ها خورده است ،،، چرا اوامر بازجو‌ها را اجرا نکرد مرا برای بازگشت به ایران فریب نداد ،،، و چطور صدای کتک خوردن و ناله‌های پدرام را از گوشی تلفون در لوس آنجلس و او در محبس حاکمان ایران بود ،،، صدای فریاد‌های درد مظلومانه پدرم را هنوز در گوش‌هایم میشنو‌ام و باور نمیکردم ،،، این چنین بیرحم در حق پیرمردی رو به موت باشند ،،، مضروب و شکنجه شد و در کنار خیابان رها شد و بعد از مدتی هم که مادر و خواهرم از کنار خیابان به خانه برده بودند فوت کرد می‌‌اندیشم ،،، به شاهد پسر همسرم مهناز که با شرف‌ترین زن و یاری است که بیش از ۳۰ سال است خود خواهی‌ها و بیشرافتی‌های ظالمانه‌ام مرا بردبارانه تحمل کرده و به این صفر و همه فرزندانش خالصانه عشق می‌ورزد می‌‌اندیشم ،،، که که دوست و همراهم شهید محمد زارع زاده که به همراه پسر عمه آاش محمد رضا استدلالی۹۹۵۰ قبضه اسلحه را در شرایط سخت روز‌های اول جنگ از سراسر ایران و از شهر های مختلف و پادگان بدون سرباز به بسیج بوشهر رسانده بودند ،،، موفق این ماموریت که توانسته بودیم نیروهای مردمی را که دست خالی‌ و به شوق دفاع مقدس به جبهه میرفتنند تجهیز کنیم تا آبادان و اهواز که شهید چمران هم با عده کمی در اهواز مقاومت میکرد از سقوط نجات دهیم ،،، از تهران اطلاع دادند که همسرش در حال زایمان است ،،، و هرچه که اصرار کردم که به تهران برود قبول نکرد ،،، و به ماموریت بعد رفت و هیچ وقت فرزندش شاهد را ندید ،،،

،،، بلی مرگ‌ها را یک تغییر شکل انرژی مثل تبدیل آب به بخار ،،، از این باور مرگ‌ها مثنوی ۷۰ من هم بیان دارم ،،، به حیات بعد از این مرگم ،،، یقین دارم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، شما چه فکر میکنید ،،، آیا باور دارید اصلا نباید فکر مرگ را کرد ،،،، و بی‌ خیال از کنارش گذشت ،،، و تن به هر رذالتی داد و چاپلوسی تا اعدام و ریاست کرد ،،، ؟ ؟ ؟

،،، تا روزی هم که مرگمان فرا رسد بهتر است بی‌خیال و در فکر به چنگ آوردن پول و زن لذت و سوار مرکب از این دنیا به کام و با زینت و سیر و پرقدرت باشیم ،،، ؟ ؟ ؟

آیا این فضای مجازی فیسبوک میتواند سمبولی از واقعیت‌های افکار عمومی‌ جامعه امروز ایران و هم جهان و تلد و مرگ دوستی‌ها و تصویری از وقایع حقیقی‌ باشد ،،،

،،، اگر باشد ،،، ؟ ؟ ؟

،،، آیا از خود میپرسیم ،،، مقصود و منزل گاه نهأیی ما از حضور در این مباحث متضاد و پرخاشگرانه آخرش چیست و به کجا ختم به خیر و یا دعوا و دلیت و بلوک میشویم ،،، اگر این دوستان روزی حاکم شوند ،،، اعدام نخواهند کرد ،،، ؟ ؟ ؟

،،، راستی‌ چرا ما اینقدر با هم ساعتی‌ چنین خوب و لحظه‌ای بعد دشمن‌های خونین و با هم بد هستیم ،،، بده بستون‌های ما چیست ،،، که بیخبر از غارت ۱۰۰ ساله نفس و هم نفت و هم ایران خود هستیم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، چرا خیلی‌ از دوستان ما با نقاب و اسامی جعلی و استوره‌ها و تعارفات و تصدوق‌ها ما را بی‌ آنکه آن‌ها را بشناسیم شیفته خود می‌‌کنند ،،، تا جأیکه برای کمک به پیروزی انقلاب ضد آخوندی خود به آن‌ها شهریه و کمک‌های مالی‌ هم کردیم و یا می‌کنیم ،،، و یا اگر آن‌ها رتاأیید نکردیم و پول ندادیم ما را بایکوت و بدنام و بی‌ حیثیت می‌‌کنند ،،، راستی‌ این‌ها کیستنند که ما ما با مناعت تبی که داریم شماره‌های کردیت کارت خود را به آن‌ها میدهیم و یا برایشان چک از حساب جاریمان میفستیم ،،، آیا میدانید اگر آن‌ها مأمورین اطلاعات سید علی‌ و دلقک باشند ،،، دستشان با مأمورین اطلاعات بلاک جک همه با هم در یک کاسه‌ است ،،، ،،، و با داشتن شماره حساب‌های شما قادرند همه موجودی‌های شما را شناسأیی این همه مملو از خشم و کینه‌ها و قهر‌ها و جدأیی‌ها و فخر‌ها نسبت به هم طالب مرگ دشمنان و یا زنده باد‌های خوبان رهبر و معبود خود باشیم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، مگر نه این است که همه آرزو‌ها و آرمان‌هایمان را در این صفحه مطرح می‌کنیم و روزی هم به مرگ طبیعی و یا یک سانحه هوایی و یا تسدف رانندگی میمیریم و از این جهان میرویم ،،، ؟؟؟

،،، و چرا میخواهیم افکار خود را در این فضای مجاز محک بزنیم ،،، و آیا قادریم مواضع خود را به مقصدی را که داشتیم اگر غلط بود ،،، اصلاح کنیم و مسیر تازه‌ای را برای باقیمانده عمر انتخاب و اختیار ،،،

،،، و چرا بعضی‌ و یا بسیاری از مردمان اصرار و لجاجت بر آگاهی‌ خود دارند ،،، اگر از افکار ما تبعیت نکردند باید از آن‌ها متنفر شویم ،،، و اگر لازم دیدیم زندانی و شکنجه و و تجاوز و در نهایت اگرتسلیم ما نشدند اعدام کنیم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، چرا خود را صفر فرض کرده و مینامم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، به خاطر این که وارد هر مأقله و اندیشه و بحثی‌ وقتی‌ وارد شدم ،،، از پیش خودم را علامه دهر و ذیحق مطلق فرض نکنم ،،، بی‌ نظر و بی‌ شک و مستمع باشم ،،، بلی از شما و افکار و آرزو هایی که دارید الهام میگیرم ،،، ؟ ؟ ؟

،،، و بعد میبینم که صحنه برخورد اندیشه‌ها ،،، محل کار و زار منییت‌ها میشود ،،، آقای وفا آشتیانی گفت ،،، هر یک از دوستان میخواهد لحاف را بروی خود بکشد و دیگران را بی‌ پوشش و لحاف کنند حال مردمان یا حاکمان باشند ،،، ؟ ؟ ؟

،،، ما کشوری داریم به نام ایران که در آن تولد یافتم ،،، آواره‌ای بی‌ خانمان دور از خاک وطن هستم ،،، بیش از ۱۶ سال است که در لوس انجلس شهر مسحور و مشهور به *شهر فرشتگان* با طلوع هر صبح که نگاه می‌کنم ،،،

،،، غروب آفتاب را در تهران برایم تداعی میشود ،،، که بنا بر شهادت عکس هایی که در آلبوم گرفتم بیشتر اوقات با حمد و سپاس از خدا که روز دیگری را به امتحان انسان شدن آغاز کرده‌ام شکر میگویم خودم را به خوبی میشناسم که چه حیوانی بوده‌ام ،،، و چه شیطان مخوفی هم در قفس درونم دارم ،،، اما این شیطان را رام درونم دارم ،،، از خودم و دیگران و خدا هم نمی‌ترسم ،،، که در نهایت مرگی را که سال‌ها است منتظر بودم ،،، در یکی از همین روز و شب‌ها است که در پیش رو دارم ،،، هر ر و زی را که آغاز کردم و می‌‌کنم ،،، احساسم بر این است که احتمالا آخرین روز و یا ساعتم وقت رفتنم باشد ،،، که باز می‌بینم زنده و هم انواع احساس هستم ،،، از خودم می‌پرسم با خدا و یا که جهل حاکم از شیطان بی‌ خدا باشم ،،، تصمیم میگیرم با خدا و بری از امیال خشم و کینه و نفرت هم حسادت بر کسی‌ باشم ،،، به یاد مردمانی بسیار دلشکسته از ظلم حاکم ایرانمان را با اشک حلقه بسته یا سریز بر گونه‌هایم از چشمانم جاری دارم ،،،

،،، از خودم میپرسم چرا بی‌ غم که میگیرم ،،، همه چیز‌هایم که خوشبختی است همسری را هم با خدا و مهربان دارم ،،، لقمه‌ای هم نان و پاکت‌های سیگارم کنار دست و هم فندک‌ها که بسیار دارم ،،، پس چرا طغیان و هم بی‌ یار و فریادم ،،، چه چیز از خود و هم دیگران خواهم ،،، چرا مرگم را از خدا خواهم ،،، چرا صفرم ،،، که *من* نیستم ،،، ز من‌ها و خروار‌ها که دیدم هم که بیبنم ،،، چرا بیزار نیستم ،،، چرا اینقدر سوال و هم جواب دارم ،،، چرا با خود و هم این مردمان هم بی‌ ریا و بی‌ حجاب هستم ،،، خدا اخر چرا من یا خروار و هم مثقال نیستم ،،، چرا خواهم به مرگ جان گداز میرم ،،، خدا کیستم ترا در سینه‌ام با هر نفس دارم ،،، خدا چیستم که جسم ثقیل و پر آدا دارم ،،، چرا بیترس از تو و هم این مردمان هستم ،،، جوابم ده‌‌‌ چه می‌‌خواهم ،،،

خودم دانم چه میخواهم ،،، خدا خواهم که عشقم مهربان دیدم ،،، چرا این مردمان نامهربان دارم ،،، که میدانم سران این جهان را ما ریادریم ،،، وقوفم عشق است ،،، انفاق عشق را کرور‌ها در نظر دارم ،،، که دلهای شکسته چشمان اشک الود ملتم هم این جهان را اشک چشم دارم ،،، بلی دیوانه هستم ،،، که از امیال دردمندان جدا هستم ،،، بلی شاید که خود اشک خدا هستم ،،، بیکس و تنها در دل این دردمندان هستم ،،، تمامی من خودم دردم ،،، گمکسته درمان بر این درد‌ها مرحم جان‌ها هستم ،،، چرا در امتحان هستم و یا هستیم ،،، و هم بیچاره گان بی‌ تدبیر از خرد هستیم ،،، بلی تدبیر را که گم کردیم اسیر دست شیطان شیاطین در جهان میلیارد‌ها هستیم ،،، ندانیم این فقری که ما داریم ،،، طمع را با ریا مخلوط و ترکیب به خون داریم ،،، بلی حکام زیبا و مهربان را بر خواص داریم ،،، فریبند مردمان را هم به آسانی ،،، کنند زندان شکنجه ،،، تا بگیرند نامه و نادمیت را به آسانی ،،، گفتنند آدمیت را به حیوانی ،،، چنین کردند که ما را من‌ها کردند ،،، از هم ما را هم جدا بیخانمان گشنه رها کردند ،،، راه درمانم چنین است ،،، پایان این درد و آلام و این رنجت ،،، شناسید خود و هم این وقت و اوقات را به نیکی‌ ،،، نیک‌ اندیش و هم گفتار و کردار ،،، مسازید لحظه‌ها ساخته من‌ها ،،، بیا با هم شویم این جمع و یاران ،،، که من‌ها را کنیم ما ،،، چنین ،،، راه رفتن را علاجش ،،، چاره بیماری این عصر و دوران ،،، شرافت‌های موجود صفر دانیم ،،، شرافت را از خدا به نو انسان بسازیم ،،،، ؟ ؟ ؟

،،، وقتی‌ که ثانیه‌ها و ساعت‌ها به صورت باد می‌‌گذرد ،،، صفر تبدیل به اعداد میشود ،،، و همزمان هم به یاد می‌آورم که وقت‌ها گذشت ،،، و نفت‌ها و گاز‌ها به غارت است ،،،

,,, وقت = تایم = غارت نفت ایران و سایر کشور منطقه خانور میانه ،،، و سایر کشور‌های جهان سوم جهان ...

،،، شیطان = عوامل و لینک‌های بلاک جک بین ملت ما ،،،

،،، خدا = صفات نشی‌ از پندار و کفتار و کردار نیک‌ ،،،

،،، وجدان = سنجش و ترازوی قوای انفاس (خدأیی و شیطانی در واحد زمان حال و نگرش به مقصد و مقصود حیات) درون هر بشر در حیات موقت ،،،،

،،، انسان = بشر در حال تکامل از ناقص به کمال ،،، مقاوم در برابر نفس شیطانی خود و دیگران ،،، و پذیرش تحمل و استقامت سختی‌ها بدون انحراف ،،، برای خود آگاه و نه خود خواه ،،، و آرزوی به آگاهی‌ خود و مردمان به حقیقت حیات ،،، و انتشار عطر آگاهی‌ و حقیقت به همه آحاد جامعه ،،،

،،، پس اگر این تعاریف را قبول کردید و پذیرفتید ،،، بهتر است ،،، که این مزدوران شیطان ،،، و ابزار حاکمین بلاک جک را در بین خود شناسأیی و رسوا کنیم ،،،

،،، بیأیم جهان را تنها از دریچه چشم و نوک دماغ خود نبینیم ،،، از دیدگاه دگرانی که با ما امال و آرزوهای مشترک فریب خورده گان با هم مشارکت و متحد باشیم ،،،

،،، بیداری و وحدت ملت ،،،

،،، ملت ایران در این روز‌های حساس الزامی است ،،، رویا‌ها و خیال بافی‌‌ها و خود خواهی‌ها باعث تباهی و تجزیه ملت و سپس ایران عزیزمان است ،،،

،،، بلی از مرگ دیگر نمی‌ترسم ،،، خود قربانی این نیرنگ‌ها بودم ،،، سکون و ساکتی بودم ،،، صدا هستم ،،، صدای بی‌ صدایان جهان هستم ،،، که بی‌ ترسم بی‌ نیاز از حاکمان هستم ،،، به مرگ ناگهانم انتظار هستم ،،، نترسیدم که می‌میرم ،،، به مرگم با صدا هستم ،،، امیدم با خدا هستم ،،، به نیرنگی را بر جهان با رنگ‌ها بستنند ،،، ،،، به بیرنگی با شما هستم ،،، ای مردمان خوبان و نیکان در این دنیا ،،، بدانید با شما نهایت‌ها صفا هم عشق هستم ،،،

،،، باز هم خیر پیش ،،، و با بیداری و بی‌ اتلاف وقت و زمان ،،، برای به دست گرفتن سرنوشت ملت ایران به دست حاکمان برخاسته از آرا مردم ،،، و آگاهی‌ همه رنجدیده گان ملت‌های های جهان ،،، برای برقراری صلح در ایران و جهان بدون تحمیل مرگ و اعدام و زندان و تحریم و تهدید و جنگ ،،، با روش‌های مسالمت جویانه جهان به جبر حاکمان فریبکار خود اعتراض کنند ،،، بلی تنها راه پیروزی انسانیت مخالفت با تحمیل مرگ ناشی‌ از جهالت‌ها و جهانخواری بر مردمان است ،،، که با افشاگری ابزار بلاک جک که توجیه کننده سیاست‌های سرمایه داران شرکت‌های چند ملیتی و تعیین کننده گان حاکمان وتو هستنند پرداخت ،،،

،،، پس بهتر است فریب اخبار و تحلیل‌های روشنفکران خود فروخته و مبلغ حقوق بشر را در ویترین تلویزیون‌های جهانی‌ نخوریم ،،، و ناخود آقا به باور‌های دروغی هایی را که بر مغز‌های ما تزریق کردند و می‌‌کنند ،،، مرده باد‌ها و زنده بعد‌ها سر ندهیم ،،، بفهمیم که ریشه‌ها و دست اویز‌های برای منافع چه دسته و گروهأیی از این جام‌های جهان نما تبلیغ میشود ،،، که در راس همه این اسباب مدیای فریبکار جهانیست که مهمترین نقش را با ترکیب و انتشار اخبار راست و دروغ و جهت دار در افکار عمومی‌ ملت‌ها ایفا می‌‌کند ،،، بلی ما ملت‌های جهان اگر با اتحاد و توحید اندیشه و گفتار و تبلیغ و عمل کنیم میتوانیم به پیروز‌ای و جامعه انسانی‌ و نه حقوق بشر تقلبی که ساختنند دستیابیم ،،، بلی این پیروزی در گروی باور‌های اکثریت جامعه کم و بیش ۷ میلیاردی بشر است ،،، که به صورت برده گانی از طمع و مصرف و لذت‌های فردی جوامع را التقاطی از غرایز حیوانی با شمأیی از بشر در جنگل‌های آسمان خراش‌ها ،،، مردمان را میفریبند و جهان و محیط زیست را به نابودی انسانیت سوق داده و میدهند ،،، ،،، بلی در اصل و ریشه همین کشور‌های بلاک جک هستنند ،،، که به خاطر تامین منافع ک اربابان خود یعنی سرمایه گزاران اصلی‌ انتخاباتی آنان که صاحبان شرکت‌های چند ملیتی هستن د ،،، ملت‌های دیگر را کشتنند و می‌‌کشند و تجزیه‌ها کردند و برای آینده ایران هم نقشه‌ها از پیش تعیین شده دارند ،،، و در میان ملت ایران کرد‌ها و بلوچ‌ها را بهترین بهانه و خط اول ترک شکستن ایران کهن اقوام مهربان ما را دارند ،،، و مزدوران همین بلاک جک جهانی‌ هستنند که دوستان ما را در فیسبوک و خارج میفریبند در بین همه به عمل تفرقه و نفاق مشغول هستنند ،،، پس بهتر است با درک با چشمان باز کارگزاران بلاک جک را در بین خود بشناسیم و رسوا سازیم و اجازه ندهیم که دوستان و مردمام ایران و جهان را با شعار‌های زرورق پوشانده بفریبند ،،،

،،، این صفر تنها به آگاهی‌ شما مردمان که دست خدا در زمین هستید طمع دارم ،،، و از خدا ،،، و شما مردمان و حاکمان ،،، تنها مرگم را در راه رسیدن به این آرمان میخواهم ،،، که صفری از امیال و غرایز حیوانی‌ و قتل و غارت حاکمان وتو و فرزندانش بلاک جک باشم ،،، پس مردمان اگر شما هم با مرگی شرافتمندانه موافقید ،،، که سرنوشتی محتوم و این گذرگاه نهأیی را همه در پیش رو داریم ،،، برای قبولی امتحان ملا شدن چه آسان ،،، آدم شدن محال است ،،، لازم است است که همه بشریت به جامعه انسانی‌ ارتقا یابند ،،، و چنین تحولی صورت نمیپذیرد مگر آن که بتوانیم به جای انتقاد از دیگران و احساس برتری به دیگر مردمان ،،، انتقاد از خود را آغاز کنیم ،،، و بیش از این که به عیب جویی از سایرین بپردازیم ،،، نقاط ضعف خود را ترمیم و التیام بخشیم ،،، سه گام اول برای رسیدن به چنین حال و احوالی ،،، اولا کنترل خشم و عصبانیت است که از سایرین زود نرنجیم و پرخاش کنیم ،،، دوما بدانیم که دیگران بر اساس تربیت نادرست از محیط خانواده و اجتمادست به اعمال خلاف و قانون شکنی می‌‌کنند ،،، پس بهتر بدانیم که حاکمان بر جهان خود مصادیق بارزز قانون شکنی‌ها و بزرگترین جرائم و فساد‌ها هستنند ،،، که با ابزار و امکاناتی که در دست دارند ،،، تمام معایب خود را پوشانده و از فریبکاران خلف وعده‌های خود حتی در کشور‌های ادعا به دموکراسی هستنند ،،، و سر منشا همه این ناکامی‌های بشری و جنگ‌های منطقه‌ای و جهانی‌ در تاریخ تا کنون ،،، به جهالت و‌ها رقابت‌های حاکمان کشور‌ها و بر اساس اختلافات مادی و رقابت در قدرتمندی‌ها صورت پذیرفته و می‌‌پذیرد ،،، پس خانه انسان‌ها از پای بست قصر‌های حاکمان ویران و مردمان جهان بیمارند است ،،، برای آگاهی‌ و استقرار حکومت انسان ها ،،، همه با هم ،،، به بلاک جاک فریاد و هم پژواک‌ها کنیم ،،، وتو بی‌ حق وتو ،،، و فکر جمع کردن بساط و سفره لابی و فساد در سازمان دول باشیم ،،، که ریشه تمام فساد‌های جهانی‌ است ،،، و برای از بین بردن این ظلم و فساد ،،، راه حل ساختن سازمان ملل مبتنی‌ بر آرای ملت‌ها است ،،، که تمامی دول از حقوقی یکسان و مساوی برای همه کشور‌های عضو برخوردار باشند ،،، سوم این که کینه توز و قاتل نباشیم ،،،

،،، پس هموطنان عزیزو آزاده‌ام ،،، بیأیید با وحدت و توحید پشت در پشت ،،، و به شیوه‌های صلح و مسالمت و با برهانی قاطع از حق و حقیقت دفاع کنیم ،،، و نه فریفته بت‌های پیش ساخته و رزرو و نوکران بلاک جک باشیم ،،، که با ایجاد تضاد و تناقض و تفرقه‌ها بین ملت ایران پارازیت‌ها بین ما هستنند ،،، و زمینه سازان کودتا و جنگ و فریب ابزار و یا نوکران بلاک جک برای تجزیه ایران و ایرانی‌ هستنند ،،، ملت ایران بیأیید با هم و جهان آشتی‌ باشیم ،،، با محبت و رأفت به خود و سایر ملت‌ها سخن گوئیم ،،، از رهبرانی که قبول داریم بخواهیم که به فکر ملت همه اقوام با سایر رهبران دوست باشند ،،، برای حذف یدیگر این همه شعار‌های خود پرستانه صادر نفرمایند ،،، از این رقابت‌های احمقانه و بچه گانه دست بردارند به فکر اتحاد و تجمیع نیروهای مردم کشورمان باشند ،،، که اگر این رهبران اپوزیسیون چنین با هم آشتی‌ نکردند و همه با هم به آغوش همه ملت بر نگشتنند ،،، بهتر است از خود محوری و تجزیه طلبی آن کسانی که حکومت را تنها برای حزب خود میخواهند ،،، بلی از آن‌ها حمایت نکنیم ،،، و بدانیم که با ایجاد این تفرقه‌ها برای بلاک جک وقت می‌‌خرند ،،، تا نفت ملت ایران را با سرگرم کردن مبارزین بیگانگان به غارت ببرند ،،، و خود این سران و وابسته گان تشکیلاتی و تبلیغاتی آن‌ها در ناز و رفعه و عیاشی ،،، و و خودشان حقوق بگیر و مورد حمایت بلاک جک در امن و امان و حفاظت‌ها هستنند ،،، و طرفداران آنان در زجر و عذاب باشند ،،، ایرانیان در سراسر جهان به قیام نفس و جهاد اکبر دعوت و همراه باشیم ،،، بلی ما ایرانیان میتوانیم در قرن ۲۱ پرچمدار آزادی و مساوات و احترام به حقوق نژاد‌ها ,,,*همه ملت کورش های این زمان*,,, باشیم و به هیچ شاه و امامی نیازمند نباشیم ،،، آزاده گان غیر وابسته به بلاک جک همه مردمان و اقوام جهان بیأیید دست در دست هم دهیم ،،، نه تنها ایران همه رنجدیدگان جهان را برای این قیام انسان ساز فراخوانیم ،،، برای پیروزی انسانیت و نه حکومت اشخاص بکوشیم ،،، شرافت‌ها را در رهبری‌های جمعی با آزاد سازی ایران در جهان به اهتزاز داریم ،،، به پیش آزادیخواهان و آزاده گان ایرانی‌ ،،، خیر پیش
،،،،،،
_______________________

نظر راجع به این نوشته ها

این نوشته طولانی که خالی از مغز شویی و اصول وان شناسی هم شاید نباشد درست بنظر نمیرسدو نویسنده نباید از اهل نجات باشدنویسنده که حقوق بشر و دمکراسی را و روشنفکران را زیر سوال میبرد و درویش مسلکی و دین خمینی را تبلیغ میکند و از سرمایه داری مثل خمینی بد میگوید و لی خمینی در عمل خودش یک سرمایه داری هار را بنیان گذاشت واین نویسنده نمیدانم چکاره است

ضدیت با حقوق بشر خیلی برای اهل خمینی خوب است و همین بود که حقوق بشر را ساخته دول متجاوز غربی دانستند و شروع بکشتار کردند و ملت هم اعتراض نکرد زیرا حقوق بشر دروغ و فریب است.

نجات ایران در برپایی حکومتی دمکراتیک همسو با ارزشهای حقوق بشر و رفتن بسوی خود کفایی علمی و اقتصادی است

همیشه عده ای عوام پرست میگویند که این روشنفکران و دانشجویان بودند که ما را به این روز انداختند و ملا ها را بر ما حاکم کردند.ولی در عمل میبینیم که دانشجویان بر خلاف گفته این سفسطه بازان رفتار کرده اند و گروه های اسلامی در دانشگاه شکست داده ...بودند وبر خلاف نظر خمینی و اسلامش میاندیشدند.اگر جامعه هم راه دانشجویان را ادامه میداد مسئله ما امروز حکومت ملایان نبود.این مردمان عادی بودند که در هیبت سپاه و کمیته و حزب الله و گروه چمتاق دار خود انگیخته و یا سازمان یافته بدانشجویان و دانشگاه ها حمله کردند.

در این دید یک نوع بی عدالتی مشهود است.مثل کار ملایان و مصدق است.ملایان حتی از نام مصدق وحشت دارند ولی اگر لازم باشد برای کوبیدن آمریکا میگویند که آمریکا مصدق را سرنگون کرده است و حتی میگویند خمینی جزو باند کودتایی آیت الله کاشانی بود و در خیابانهای تهران حاضر بوده است و افراد را جمع آوری میکرده است.خوب اگر آمریکا مصدق را بر کنار کرد در کنار کاشانی و خمینی بوده است ولی دیگر چرا ایراد میگیرند که آمریکا مصدق را با کودتا بر کنار کرده است.هم از توبره میخورند و هم از آخور.

این دوست ما هم روش این سفسطه بازان را تبلیغ میکند.آگاه یا ناخود آگاهش را نمیدانم
عزیز من هم در جنگ خدمت کرده ام و این فقط بنفع امریکا و بضرر مردمان ایران و عراق بود.حالا اگر من و شما فکر میکردیم با آمریکا میجنگیم اشتباه فکر میکردیم.خمینی از ریگان کیک و انجیل امضا شده میگرفت و با هم ساخت و پاخت داشتند و منوشما گولش را خورده بودیم و بنفع کمپانیهای اسلحه سازی غرب و شرق جان خودمان را عقب میانداختیم.ملت ایران با ملت عراق که در واقع نزدیک ترین ملت از نظر خونی و دینی ومنطقه ای است جنگی نداشته است و این جنگ بین خمینی و صدام در جهت نوکری به جهان خواران سرمایه دار بود.

نبایستی این همه مطلب مختلف را پشت هم ردیف کردو خواننده را گیج کرد

بچه دلیلی این نوشته بالای کمطالب مربوط له دمکراسی و حقوق بشر چسبیده است.این نوشته ربطی به مقالات مربوط به دمکراسی ندارد.لطفا در جایی بگذارید که مربوط به مطالب همان صفحه باشد مثلا صفحه حقوق بشر دروغ و فریب است.اینجا جای مطالب شما وآن هم بصورت چسبیده نمیتواند باشد.لطفا این نوشته را از صفحه ایران دمکراتیک حقوق بشری و خودکفا بردارید.

 

Posted on Saturday, January 15, 2011 at 10:16PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>