« 10...............علت تحولات اجتماعی | Main | 8.............علت تحولات اجتماعی »

9...........علت تحولالت اجتماعی

جبر فن آورانه

جبر فن آورانه با خود مختاري فن آورانه مرتبط است؛ به اين معنا كه با رشد فن آوري ديگر نميتوان مانع رشد آن شد.از اين موضوع كه يك اختراع مشخص در مناطق مختلف جغرافيايي و بدون آگاهي از سوي مخترعين آن از كار همديگر انجام گرفته است؛ براي اثبات جبر فن آورانه مورد استناد قرار ميگيرد و از آن هم چنين بر عليه فرضييه نبوغ ذاتي مخترعين نيز استفاده ميشود.

بعضي از فرضييه هايي كه فن آوري را موتور اصلي تغييرات اجتماعي ميدانند ؛ مورد نظرشان همين خودمختاري فن آورانه و جبر فن آورانه است. اين ديدگاه ها ميگويند كه وقتي كه در جامعه اختراعي انجام گرفت ما قادر ميشويم يك عمل بخصوصي را انچام بدهيم( توانايي فن آورانه)؛ سپس اين عمل شايسته انجام است( چون مورد احتياج ممكن است باشدو يك جبر فن آورانه پيش مي آيد)؛ بايد انجام شود(يك نياز زندگي است) و يا در طي زمان غير قابل برگشت است.

آرنولد پيسي ميگويد كه جبر فن آورانه سبب ميشود كه ما بيشتر بسوي تله فن آوري پيشرفته كشيده شويم. يك رياضي دان بنام نومن نوشته است كه برخورداري از امكانات فن آورانه ما را بسوي خود جلب ميكند و انسان چاره اي بجز رفتن بسوي آن ندارد. همين طور ادعا شده است كه وقتي بمب اتمي ساخته شد ؛ وجودش هم ضروري شده است. نابود گرايان حالا ممكن است بگويند چون ما قدرت تخريب زمين را داريم چرا نبايد آن تخريب نكنيم! موضوع جبر فن آوزانه هم چنين مورد بحث پژوهندگان فن آوري مدرن هم است. اين پژوهندگان ميگويند كه انقلاب فن آوري اطلاعات در راه است و براي مقابله با آن بايد آماده بود.

همچنين ادعا ميشود كه خود مختاري فن آورانه مانعي براي رسيدن به فن آوري هاي برتر نميتواند باشد.تغييراتي كه فن آوري در جامعه بوجود ميآورد براي اين است كه زمينه اي بري پيشرفت در سمت مشخصي بوجود آورد.

انتقاداتي هم بر جبر فن آورانه گرفته شده است مثلا شاليس گفته است كه : با اين كه چيني ها باروت را كشف كردند ؛ ولي تفنگ را نساختند.ما در غرب خودمان تغييرات را ايجاد ميكنيم و به آن جبر فن آورانه لقب ميدهيم. منظور از جبر فن آورانه اين است كه يك اختراع سبب ميشود كه ما بر حسب نيازمان آنرا توسعه بدهيم و با آن هم آهنگ بشويم؛ گر چه تعداد بي شماري هم اختراع ديده شده است كه مورد توجه قرار نگرفته اند و فراموش شده اند؛ ولي عموما هر اختراعي راهي براي خود جستجو ميكند و نميتوان راه آن را سد كرد........در نهايت فن آوري توسعه مييابد.....اگر ناميدن اين توسعه جبر فن آوري باشد.

هر فن آوري كه ممكن ميشود همواره به توسعه نميرسد و حتي ممكن است كنار گذاشته شود. مثلا ميتوان به عدم رشد راه هاي مختلف توليد انرژي در اين مورد اشاره كرد(فعلا از انرژي فسيلي و آبي بيشتر استفاده ميشود).
Posted on Friday, March 7, 2008 at 12:15AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>