1.................عقب ماندگی ایران
!ايران در حال مرگ
!ايران فعلا در حال مرگ است
.این نوشته در پنج سال پیش نوشته شده است
:ايران بسوي مرگ ميرود. اگر دوست نداريد ايران نباشد ؛ كارهاي زير لازم است
مسئله اصلي امروز ايران در بعد مادي وابستگي به بيگانه براي بر آوردن نيازهاي خودش است:
من فكر ميكنم كه مسئله اصلي براي ملت ايران وابستگي اين ملت به خارج از كشور است. ما براي همه نيازمندي هاي خود به خارج از كشور محتاجيم. اين مسئله بقاي ملت ما را به خطر انداخته است. ما سوار بر اسبي هستيم كه ما را به سوي وابستگي بيگانگان ميبرد. چه جنگ باشد و چه صلح فرقي نميكند محور فعاليت ها در ايران به نفع اجنبي ميچرخد.مثلا در زمان شاه كه دوران صلح بود ما با وارد كردن اتومبيل و يخچال و ديگر وسايل رفاه اي در خدمت اقتصاد و تقويت اجنبي بوده ايم و در زمان خميني با جنگ اين خدمت به بيگانه انجام شده است.در ايران فعلي هرگز فعاليتي صورت نميگيرد كه به نفع بيگانه نباشد.مثلا تصور بفرمائيد رهبر پيامي صادر ميكند. اين پيام از راديو و تلويريون پخش ميشود در مطبوعات چاپ ميگردد. تمام وسايل ارتباط جمعي فوق وابسته به بيگانه است و با مصرف آنهاكه در نهايت منجر به استهلاك ميشود لازم خواهد بود كه وسايل جديدي از بيگانگان دوباره خريداري شود و درواقع بيگانه نفع واقعي را از پيام رهبر ميبرد.اين وضع براي تمام افراد ايراني صدق ميكند.مثلا يك دندانپزشك وقتي دنداني را ميكشددر خدمت بيگانه است زيرا دستگاه دندانپزشكي وي ساخت بيگانه است دارو ي بي حسي ساخت سوئد است سرنگ وسوزن ار خارج دارد شده است.ملتي كه فردا فرد آن در خدمت بيگانه باشد فاقد هر گونه امنيتي خواهد بود و هر چيز او در خدمت بيگانه خواهد بود و حتي مليت و دين آن ملت هم در خدمت بيگانه خواهد بود.
رژيم جمهوري اسلامي اين وابستگي را با سياستهاي غلط از قبيل اصرار در صدور انقلاب هدر دادن سرمايه هاي ملي در جنگ احمقانه كه برنده آن بيگانه و اسرائيل بوده اند و بازنده آن دو ملت مسلمان ايران و عراق هستند با انحصار طلبي در قدرت سياسي و سست كردن پايه هاي قدرت ملي در تمام زمينه هاو..... تقويت كرده است كه سبب نابودي خود و فاجعه براي كشور است.
در بعد غير مادي ما فاقد دموكراسي ؛ نبودن آزاديهاي فردي ؛ جدا نبودن دين از حكومت و ....هستيم.
عليرغم اين كه اگر ما به كاستي هاي غير مادي فايق آئيم؛ همان وابستگي مادي ما را به سمت فنا خواهد برد. ولي با بر طرف كردن نياز مادي(غذا؛ دوا؛ صنعت و....) خود از بيگانگان امكان بقا داريم هر چند روابط غير انساني در بين مردم و حاكمين باشد. بنابراين ما در يك اضطرار بزرگ و وخيمي درگيريم.آن اضطرار به خطر افتادن بقاي ماست.
توجه داشته باشيد كه اگر همه ايرانيان متخصص در علوم سياسي شوند هم با وابستگي نيارهايمان به بيگانه به صورت امروز قادر نخواهيم بود ؛ مسايل خودمان را حل نمائيم.
چند سوال:
۱- اوضاع آينده ايران را چگونه پيش بيني ميكنيد؟
۲- اشكالات عمده ايران ناشي از چيست؟ .... مردم يا حكومت؟
۳- اگر شما امروز بعنوان رهبر ايران امور را در دست داشتيد، اولين كاري كه ميكرديد چه بود؟
۴- آيا فرهنگ غرب را بعنوان دوست مي بينيد يا دشمن؟
۵- پس از رفتن آخوندها، اشكالات بعدي ايران را چه پيش بيني ميكنيد؟
..... و سوالاتي از اين قبيل ........
جواب سوال ۱- ايران در بعد داخلي در جنگ بين سنت و مدرنيته اسير خواهد بود و سنت از بين خواهد رفت.
جواب سوال ۲-وابستگي به بيگانه در تمام موارد زندگي خود. تقدس سنت و در بند ارزش هاي گذشته ماندن. ارزشهايي كه ثمري بجز ايجاد وابستگي و خرابي ندارند. نه راه قديم را به كناري گذاشته ايم و نه راه جديد(مدرنيته) را سامان داده ايم. اجتماع ايران يك پارجه نيست. ارزشهاي سنتي در كنار ارزشهاي مدرن قرار دارند. در يك دهكده مواد ووسايل مريوط به دويست سال قبل است و در گوشه هايي از تهران هم سطح اروپا.اين جامعه همگوني ندارد.
جواب سوال ۳- ما سوار بر اسبي هستيم كه ما را بسوي بدبختي ميبرد و فرد (از جمله بنده اگر پاك هم بمانم) قادر به ايجاد تغيير نيستم. اين مسئله احتياج به دانش ايرانيان و فداكاري همه آنان با هم دارد.
جواب سوال ۴-رابطه ما با غرب مثل رابطه شير وببر و گوسفندي است كه در يك قفس با هم زندگي ميكنند. شير و ببر قادر به خوردن گوسفندان هستند و من گوسفندان را كشور هايي مانند ايران كه وابسته به بيگانه براي گذران زندگي خودشان هستند؛ ميدانم. كشور ايران در اين قفس حالت يك گوسفند در برابر شير و ببر را داشت. شير را نماد سرمايه داري و ببر را نماد كمونيسم و كشور هاي مربوط به كمونيسم. قبلا شيران و ببران لارم بود كه دم همديگر را ببينند و گوسفندان ميدان بيشتري براي مانور داشتند. از زماني كه جهان تك قطبي شده است؛ ببرها ضعيف شده و قدرت قبلي را ندارند و شيران با آزادي مشغول كار خود هستند. و رئيس شيران(آمريكا) شير هاي ديگر را كمتر به بازي ميگيرد. شيران با روش هاي اقتصادي و سياسي و با حق ثبت اختراعات و..... اجازه به شكوفايي ما نميدهند. حتي در سازمان تجارت جهاني هم سر همديگر را كلاه ميگذارند و آمريگا فعلا جريمه ميلياردي در اين رابطه شده است.
گر چه بعضي از گوشفندان سابق با نزديك تر كردن خود به شيران با استفاده از تضاد غرب وشرق سابق خود را اندكي بالا كشيده اند(مثل كره جنوبي ؛ تايوان؛ مالزي)؛ تايوان كه در مركز اين تضاد بود زودتر اين راه را طي كرد؛ ولي اكثريت گوسفندان بيشتر به منجلاب وابستگي فرو رفته اند.
جواب سوال ۵: آنچه كه پيش خواهد آمد بستگي به شناخت مردم دارد. اگر مردم فقط به رفتن آخوند ها و مثلا آمدن رضا پهلوي تسليم شود ؛ فرق چنداني نخواهد كرد و فقط فرهنگ بلواري( فرهنگ تفريحي غرب مانند سينما و سيگار و مشروب و...... مثل زمان شاه سابق) رشد خواهد كرد.شاه تماينده شعار از شست پا تا نوك سر غربي شويم؛ بود و خميني نماينده به دامان اسلام برگرديم نجات ما در اسلام است. نه اسلام و نه فرهنك بلواري غرب هيچكدام ما را نجات نخواهد داد. ما را فرهنگ لابراتواري غرب( علم؛ تحقيق و صنعت و خود كفايي اقتصاديو دموكراسي و بيمه هاي اجتماعي در جامعه و.....) نجات خواهد داد. تنها موضوع مقدس در جامعه انسان و راحت زندگي كردن او بايد باشد
Reader Comments