« 3........عقب ماندگی ایران | Main | 1.................عقب ماندگی ایران »

2............عقب ماندگی ایران

:نظراتی  دیگر راجع به عقب ماندگی

موضوع علل عقب ماندگي ايران ، ميتواند از جوانب مختلف مورد بررسي قرار گيرد .
ايران سرزميني با تاريخ و فرهنگ ديرينه است كه در مقاطعي ، سرچشمه علم و فرهنگ و تمدن به شمار مي آمده و يكي از بزرگترين امپراطوريهاي جهان را تشكيل ميداده . در حالي كه در زمان ما از نظر بسياري از شاخصه هاي فرهنگي ، اقتصادي ، علمي ، تكنيكي ، شهر نشيني ، مديريتي و … به رغم وجود منابع طبيعي فراوان ، جزو كشورهاي پايين جدول در كنار كشورهاي فقيري مانند افغانستان و … قرار گرفته است .
در رابطه با علل اين عقب ماندگي نظريات و مباحث زيادي مطرح شده به عنوان مثال :
- شرايط جغرافيايي نامساعد ايران و وجود بيابانها و كوههاي بسيار و مشكل كم آبي
- از بين رفتن فرهنگ و تمدن ايران در اثر حمله حكومتهاي خارجي
- تاثير غير مستقيم حكومتها و قدرتهاي برتر خارجي ، جهت استثمار منابع ايران
- وجود حكام مستبد و جلوگيري آنها از ايجاد نهادهاي مدني
- وجود حكومت ديني
****************************************************


عقب ماندگي ايران از زماني آغاز شد كه ايراني فرهنگ اصيل خودش رو فراموش كرد .
از زماني كه ايراني ديگه خودش ؛ نژادش و كشورش رو به عنوان برترين چيزها يي كه ميشه بهشون افتخار كرد قبول نداشت .
زماني كه اسلام دستكاري شده كه خيلي از قوانينش از روي تعصب بود با زور شمشير وارد ايران شد و در طول زمان با عث از بين رفتن حس وطن پرستي و خود باوري شد .
از زماني كه مردم به جاي اينكه خودشون كار و تلاش كنند تا بر دشمنانشون پيروز و به اهدافشون دست پيدا كنن ميرن توي مسجد و دعا ميكنن تا يكي كه معلوم نيست كي ظهور ميكنه بياد و نجاتشون بده.
تنها راه نجات و رسيدن به افتخار برگرداندن تمامي چيزهايي است كه از دست رفته .
دين بايد از سياست و فرهنگ جدا شه .
مردم بايد يادشون بياد كه قبل از اينكه مسلمان باشند ايراني هستند

******************************************************خوب دلايل بسيارند ولي من اعتقاد دارم فرهنگ مناسب داشتن در هر زمينه اي باعث پيشرفت و
رسيدن به تكامل بشريت و جوامع انسانيست .
ما داراي غني ترين فرهنگ ملي و مذهبي هستيم ولي متاسفانه هر روز از مسير اصلي خود دورتر ميشويم . ميتوان اين مسئله رو در تمام سطوح جامعه گسترش داد و اثرات نا مطلوبش رو مشاهده
كرد . يكي از اركان زندگي اجتماعي فرهنگ مردم آن جامعه مي باشد . كه متاسفانه دستخوش
گذشت زمان و جبر زمانه ميشود . واز طرفي وجود طيف وسيعي از اقوام و نژادهاي مختلف در كشورمان و بعضي تعصبات قومي و جغرافيايي خود مزيد بر علت ميباشد .
من فكر نميكنم كشوري در جهان وجود داشته باشد با اين همه تنوع در زبان و لهجه و آداب و رسوم
و اعتقادات !!!!!
همه اينها و از همه مهمتر حكام ميتواند نقش به سزايي در پيشرفت يك ملت داشته باشد .
اگر تمام حكام ما يك هدف واحد رو دنبال ميكردند ما الان صاحب پيشرفته ترين علوم و فنون و تخصص
در زمينه هاي مختلف بوديم !!!!!
ما براي رسيدن به جايگاه اصلي خود بايد هر چيزي رو سر جاي خودش بگذاريم و برنامه ريزي
مناسبي در كوتاه مدت و بلند مدت داشته باشيم و همه ملزم به اجراي اين برنامه ها باشن .
بايد اساس و زير بناي مملكت رو درست كرد .
و اصولا ماديات رو نميشه با معنويات بطور يكسان داشت بايد اول تكليف خودمون رو با اين مسئله
روشن كنيم . ما نميتوانيم الگوي اسلام ناب محمدي داشته باشيم ولي دنبال ماديات برويم !!!!!!!
ساده زيستي و قناعت و ...... ما را از پيشرفت در علم باز خواهد داشت .... پس يك مشكل اساسي
ديگر بعد از فرهنگ : اعتقادات مذهبي ست و يا تصورات غلط و اشتباه حكومت از تكنولوژي ........
و فعلا هم با مظاهر پيشرفت در اين كشور به سختي مبارزه ميشود .
امكانات رفاهي مردم ما حتي از مردم افغانستان در آينده اي نه چندان دور نا مناسبتر خواهد شد!!!!!!
واين يك واقعيت بسيار تلخ و غير قابل باورست .
ما شعار خودكفايي ميدهم ولي در حقيقت منافع شخصي ما اينگونه ايجاب ميكند كه جلوي ورود
تكنولوژي روز اروپا و آمريكا رو تا آنجاييكه امكان دارد بگيريم ....... پس يك دليل ديگر منافع و مصالح
دين و نظام و حكومت است نه مردم !!!!!!! البته اين ظاهر امر ست !!!!!!!!
اصلاحات اساسي در هر جامعه اي كه بخواهد پيشرفت كند بايد صورت گيرد .....
بايد كار كرد ..... تلاش كرد و براي نيروي جوان و مستعد زمينه لازم رو فراهم كرد ......
با شعار دادن كه كاري درست نميشود ؟؟؟؟؟؟
بايد مردم خود آگاه باشند و خود سرنوشت خود را رقم بزنند و خود تصميم بگيرن و انتخاب كنند .........
همه چيز ريشه در فرهنگ مردم جامعه دارد در همه جاي دنيا اين اولين اصل پيشرفت است !!!!

***************************************

تا وقتي به اين باور نرسيم كه نجات دهنده اي دركار نيست هر چه هست تلاش خودمان است كار به جائي نخواهيم برد وقتي براي درمان يك بيماري دنبال

 علت برويم اين ابتداي راه است هنوز در افكارمان و صحبتهايمان مي گوئيم خدا كند كه ....خدا نكند كه .... ولي واقعا به اين نتيجه رسيده ايم كه كسي براي ما كاري انجام نخواهد دادخودمان بايد آستين بالا بزنيم و برويم به سوي آنچه مي خواهيم نخستين كار دور كردن افكار بازدارنده از وجود خودمان است هر كس بايد در خود نظاره كند و آن عوامل بازدارنده را شناسائي كند

**********************************

نظرات دكتر مرتضي محيط


در اين مقاله به قسمتي از ريشه هاي عقب ماندگي در ايران اشاره ميشود:
http://golshan.com/pazhoohesh/mohit/m25/bakhsh4.gif

ريشه هاي عقب ماندگي در جهان:
http://golshan.com/pazhoohesh/mohit/m25/p001.html

مطالعات جامعه شناسي:
http://golshan.com/pazhoohesh/mohit/mohit.html

********************************************************************

Posted on Friday, March 14, 2008 at 01:18PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>