ما پیروزیم چون بر حقیم



 

این وبلاگ سعی دارد مسایل کشور عزیزمان ایران را مورد بررسی قرار دهد و سرافرازی و رفاه ایران آرزوی من است. رسیدن به این آرزو بدون همراهی و تعاون ایرانیان بر اساس دموکراسی و حقوق بشر و خود کفایی علمی و اقتصادی ممکن نیست.برای آشنایی با عقاید بنده در این موارد میتوانید بنوشته های زیر کلیک بفرمایید توجه خواهید داشت که هر سرفصلی متشکل از پستهای زیادی است که میتوانید در پی خواندن نخستین پست بقیه را از همان صفحه اولی که خوانده اید پیګیری بفرمایید

 


 

لیستی از نوشته های قبلی

 

 

 

این وبلاگ از همکاری تمام خوانندگان استقبال میکند .نظرات همه مورد احترام است و سانسوری بجز کاربرد کلمات رکیک که در عرف ایرانی فحش و ناسزا و لودگی تصور میشود ندارد

 

 

مسایل موجود در جامعه ایران بر اساس عقل منطقی و آزاد و رها که نوکر دین و یا ایدئولوژی بخصوصی نیست بررسی میشود. بعقیده نگارنده عقلی که هدفش کشف حقیقت و رفاه و منافع جامعه انسانی امروز و آینده است بدمکراسی و عدالتی منتهی میشود که حداقل عدالتش حقوق بشر خواهد بود.

 

 

من با تمام کسانی که این عقل را برای سنجش رویدادها و ایجاد جامعه ای که روابط افرادش با هم بر اساس آن عقل و عدالت باشد همراه هستم و همه را هم به این عقل و عدالت دعوت میکنم

لطفا نظر خودتان را در مورد نوشته ها و اخبار بنویسید.بدون تبادل افکار و آرا نمیتوان بخرد جمعی و دانش بیشتر رسید

 

 

 

حاشیه ای بر سایت سکولاریسم نو و یک مقاله آن

از افشا

من فکر میکنم که از واژه سکولاریسم نمیتوان تمام نیاز موجود برای رسیدن بدمکراسی و حقوق بشر را بدست آورد.بنظرم این گونه میرسد که ما اگر از حقانیت ؛ دموکراسی و حقوق بشر استفاده کنیم موضوع مفهوم تر و شناخته شده تر است.
مثلا رژیم های شاه و صدام و ترکیه را هم سکولار و غیر مذهبی میدانیم و لی آنها را نمیتوان دموکرات و حقوق بشری نامید و در ذهن ایرانیان این موضوع هم قبلا حک شده است.
اصلا این عنوان یک مقدار هم شائبه سلطنت طلبی این سایت را که شما نوشته بودید ما را سلطنت طلب مخفی نامیده اند دامن میزند.
با پیام شما در مورد احزاب مذهبی موافق هستم.اینان عده ای هستند که با تفاسیر خاص خود از اسلام میخواهند اسلام را مشکل گشای ما نشان بدهند ولی اسلامی که ضد حقوق بشر ؛ تایید کننده برده داری و ازدواج با برده ها موافق است (ازدواج با کنیز مثلا آیه 25 نسا و یل آیه 221 سوره بقره) که همان تبدیل انسان بحیوان و خرید و فروش انسان هستند ولی بنام دین و تعالی انسانیت فریب کاری میکنند.حوزه های رسمی اسلام اثنی عشری مثل آیت آلله مصباح یزدی برده داری را حکم ابدی و لاتغییر خدا میدانند ولی آقایان آنها را رد میکنند. تازمانی که این عده اسلام خواهان خاص نتوانند نظریه رسمی مذهب و حوزه ها را عوض کنند کوشش آنها همان کوشش بازرگان و شریعتی و کمک به دیکتاتوری آخوندها خواهد بود.اما این نکته ای است که این گونه اسلام خواهان که دینشان در واقع یک نوع دین شخصی براساس اسلام است نمیتوانند درک کنند و خود را ناجی اسلام و جامعه میدانند ولی اسلام همان گونه که ریاضی و فیزیک و شیمی نمیداند از جامعه و اداره آن هم چیزی نمیداند و فعالیت این گونه اسلام خواهان فقط گسترش خرافات بنام دین بوده است.مگر نتیجه فعالیتهای بازرگان و شریعتی بجز این بوده است.

_____________________

گره کور احزاب مذهبی ؟

اگر بپذيريم که ايرانيان مردمی چند ملتی، چند قومی، چند مذهبی، چند نژادی، چند رنگی، و چند فرهنگی اند، و اگر نخواهيم با انکار همين اصل بديهی صورت مسئله را پاک کنيم، آنگاه هر عقل مختصر سليمی حتی به اين نتيجه می رسد که، برای تأمين سعادت اين مردم، هيچ ملت و قوم و مذهب و نژاد و رنگ و فرهنگی نبايد بتواند از قدرت سياسی ـ نظامی استفاده کرده و ارزش ها و هنجارهای خود را بر بقيه مسلط سازد

ادامه را از لینک زیر بخوانید

http://www.newsecularism.com/Nooriala/062708-Religious-Parties.htm.

 

Posted on Friday, June 27, 2008 at 01:00AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

مقایسه ایران و آمریکا

06/24/08

منبع

http://st-behesht.blog.com/

مقايسه اسكات مكللان و عباس پاليزدار

دونفر يكي اسكات مكللان ( Scott McClellan ) و ديگري عباس پاليزدار هردو دست به افشاگري ميزنند اولي كتابش يكي از پر فروشترين كتابها ميشود دومي سي دي افشاگري اش پر رونق ميشود اولي مورد تقدير قرار ميگيرد دومي مورد عتاب . اگر كمي پيگير مسائل سياسي جهان باشيد ميدانيد كه اسكات مكللان چه كسي بوده، چه كرده و اينكه چه چيزي را منتشر نموده است اسكات مكللان سخنگوي سابق كاخ سفيد ، كسي كه بسيار به رئيس جمهور ايالات متحده جرج بوش ، نزديك و از مسائل سياسي ايالات متحده آگاهي بسيار داشت وي پس از جدايي از كاخ سفيد كتابي تخت عنوان What Happend نوشت كه در آن كتاب به بررسي حمله ايالات متحده به عراق پرداخته است آقاي مكللان در اين كتاب بي‌مهابا به سياستهاي جرج بوش حمله كرد آنچنان حمله اي كه ما ايراني ها مي‌پنداشتيم بلادرنگ توسط مقامات آمريكايي به اعدام محكوم خواهد شد. اما چه شد؟ كتابش در تيراژ بسيار زياد چاپ و مورد توجه مردم و مقامات دولتي و مجلسيان قرار گرفت. اما، عباس پاليزدار که از وی به عنوان دبير يا كارشناس کميته تحقيق و تفحص از قوه قضاییه نام برده می شود و يا شايد بايد گفت كه بود و ديگر نيست (به هرجهت) در دانشگاهي در شهر همدان به سخنراني پرداخت نه به دولت كاري داشت و نه به شخص رئيس جمهور، كه اگر اين بود كارش با كرام الكاتبين بود ،‌ وي تنها به افشاي نام مفسدين اقتصادي پرداخت كساني كه از بيت المال هزينه شخصي نموده اند ، كساني كه اموال ملي را اموال شخصي خويش ميدانند ، آقازاده هايي كه مملكت را جزو تيول خويش نموده اند و به سان دوران ملوك الطوايفي از آن بهره مي‌برند، آقاي عباس پاليزدار از افرادي سخن گفت كه مردم به ايشان اعتماد نموده و پشت سرشان نماز ميگذاردند و مي‌گذارند!!! چه بر سر اين مرد نگون بخت آمد؟ ابتدا به جرم اخلال در امنيت ملي بازداشت شد و سپس از زمين و زمان براي ايشان پرونده صادر شد ، پرونده هايي به قدمت تاريخ !!!

بنده از قوانين قضا اطلاع آنچناني ندارم اما اينقدر مي دانم كه متهم جايي در زندان ندارد و تنها محكوم است كه در زندان جاي دارد متهم تا مشخص شدن وضعيتش با قرار و سپردن وثيقه آزاد ميشود اما چگونه است كه آقاي پاليزدار ، كه در حال حاضر متهم و نه محكوم، در زندان است !؟ اين در حالي است كه آقاي مكللان پس از افشاگري به مجلس دعوت شده تا پاسخگوي سخنان خود خطاب به جرج بوش باشد آيا اين امكان براي آقاي پاليزدار پديد آمده است كه بتواند در مجلس حضور يافته و از سخنان خود دفاع كند ؟ از طرفي ديگر به گفته حضرات آقاي پاليزدار از سال 71 پرونده هاي كلان مفاسد اقتصادي داشته است ، چگونه است شخصي كه از سالها پيش پرونده مفاسد اقتصادي داشته است و حتي 6 ميليارد تومان اختلاس نيز بر پرونده ايشان اضافه شده است به عنوان دبير يا كارشناس و يا ... كميته تحقيق و تفحص مشغول به كار بوده است ؟ آقايان و آقازاده ها با ما كه صادق نيستيد حداقل با خود صادق باشيد.
اميد آنكه داروي نظافت به سراغ آقاي پاليزدار و پاليزدارهاي ديگر نرود. و روزي اين پرده برافتد

Posted on Friday, June 27, 2008 at 12:19AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

آلودگی هوای تهران

آلوده شده هوای تهران

در قلهک و شوش و سمت شمران

آلودگی از ماشین و شوفاژ
در شهر شود همیشه پمپاژ

آلوده شدن چرا شد آغاز
تا ضربه زند به این تن ناز

ماشین قراضه گشته گنجی
آلوده کند هوا نرنجی

آخوندک دزد و بس دغلباز
با هر بدی و فساد دمساز

او عامل این هوای دودی
او ضربه زند به هر وجودی

یک لحظه به حال خود بیندیش
دیگر منما وجود خود ریش

Posted on Thursday, June 26, 2008 at 11:12PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

روشنگری چيست؟

در پاسخ به پرسش

روشنگری چيست؟

امانوئل کانت

30.09.1784

روشنگری، خروج آدمی ست از نابالغی به تقصير خويشتن خود و نا بالغی، ناتوانی در بکار گرفتن فهم خويشتن است

بدون هدايت ديگری.

نابالغی به تقصير خويشتن وقتی است که علت آن نه کمبود فهم، بلکه کمبود اراده و دليری در بکار گرفتن آن بدون

هدايت ديگری باشد.

شعار روشنگری: دلير باش( 1) در بکار گرفتن فهم خويش .

( تن آسايی و ترسويی ست که سبب می شود بخش بزرگی از آدميان، با آنکه طبيعت آنان ديرگاهی است به بلوغ( 2

رسانيده و از هدايت غير رهايی بخشيده، با رغبت همه عمر نا بالغ بمانند تا ديگران بتوانند چنين ساده و آسان خود را به

مقام قيم ايشان برکشانند.

نابالغی آسودگی است

تا کتابی هست که برايم اسباب فهم است،

تا کشيش غمگساری هست که در حکم وجدان من است،

تا پزشکی هست که می گويد چه بخورم و چه نخورم،

تا پولی فراهم باشد

مرا چه نيازی به انديشيدن است؟ ديگران اين کار ملال آور را برايم و بجايم انجام خواهند داد. برای اينکه تعدادبسياری

از انسانها به سوی بلوغ رفتن را نه فقط دشوار که بسيار خطرناک دانسته و به اين جهت است که قيم هايی از سر لطف

نظارت عاليه آنان را بعهده می گيرند. اين قيم ها پس از آنکه نابالغان خود را خوب تحميق کردند مواظبند که نکند اين

موجودات سربراه ؛ از زندانی که برايشان فراهم کرده اند پا بيرون گذارند. آنگاه در گوش شان می خوانند که اگر به

تنهايی قدم بيرون گذاريد، چه خطرهايی تهديشان می کند. اما اين خطرها چندان هم که می گويند بزرگ نيستند، بلکه ب ا

چند بار افت و خيز سر انجام شيوه ی را رفتن را می آموزند .

برای هر فرد به تنهايی سخت دشوار است خود را از نابالغی ای که سرشت دومين او شده است بيرون بکشد. او

ديگر آنرا دوست هم می دارد، و به راستی از بکار گرفتن فهم خود ناتوان است. زيرا هرگز به وی چنين فرصتی نداده

اند. بسيار اندک اند کسانی که توانسته اند با پرورانيدن ذهن شان، خود را از نابالغی بدر آورند و سپس گامهای مطمئن

بردارند. اگر کسی را آزاد گذارند به روشنگری دست خواهد يافت. زيرا همواره چند " خود انديش " ( 3) حتا در ميان

قيم های گمارده شده بر مردم، پيدا می شوند که پس از آنکه خود يوغ نابالغی را به کناری انداختند، روح ارج شناسی

عقلانی ارزشها و غايت هستی انسانی را که خود انديشيدن است در پيرامون خويش می پراکنند و دايره خام داوريها ر ا

تنگ تر کرده و بسياری اندک اندک به روشنگری می رسند.

برای دستيابی به روشنگری به هيچ نياز نيست مگر آزادی،تازه آنهم کم زيان ترين نوع آن يعنی آزادی کاربرد عقل

خويش در امورهمگانی ( 4) به تمام و کمال. ازهمه سو می شنويم عقل نورزيد

ارتشی می گويد: عقل نورزيد مشق کنيد

مدير ماليه می گويد: عقل نورزيد پول بسلفيد

کشيش می گويد: عقل نورزيد ايمان بياوريد

اين چيزها همه محدود کننده ی آزادی هستند.اما کدام محدوديت سد راه روشنگری است؟و کدام است که نه تنها مانع

نيست بلکه پيش برنده ی آنست. من چنين پاسخ می گويم: " کاربرد همگانی عقل خويش" را می بايد همواره آزاد گذاشت

و اين يگانه ابزاری است که می تواند آدميان را به روشن گری برساند اما " کاربرد خصوصی "( 5) آن چه بسا تنگ و

محدود تواند بود بی آنکه پيشرفت روشن گری از اين جهت با دشواری ويژه ای روبرو شود. درک من از " کاربرد عقل

خويش در امور همگانی " آن استفاده ای است که کسی در " مقام علم" در مقابل خوانندگانش از عقل خود می کند و

کاربرد خصوصی آن کاربردی را می ناميم که کسی مجاز است در سمَت اداری و يا مدنی معينی که به وی سپرده شده

از عقل خود بکند.

65 ق.م.) شاعر و اديب رومی است. " دلير باش در دانستن" شعار جمعيت - 1) اصل اين شعار از هوراس ( 8 )

دوستداران حقيقت در سال 1736 با هدف گسترش فلسفه لايب نيتس – ولف بنياد گذاشته شد.

2) از نظر جسمی بالغ ولی از نظر فکری همچنان نابالغ و صغير )

3) از مفاهيم کليدی مقاله ی کانت است. منظور کسانی اند که از پيروی کردن از قواعد و احکام از پيش معلوم، خود )

داری می کنند و با بکار گرفتن فهم خويش و با " خود انديشيدن " که غايت وجودی انسان است، به روشن

نگريستن در امور جهان می آغازند.

4) آن استفاده ای است که کسی در مقام" شخص خود" در مقابل خوانندگان اش از عقل خود می کند )

5) آن استفاده ای است که کسی در مقام" صاحب منصبی اداری" مثلا در مقام افسر، کارمند اداره يا کشيش از عقل )

خود می کند

منبع

http://www.roshangari.net/as/sitedata/20080625070758/Enlightenment-Kant.pdf

Posted on Wednesday, June 25, 2008 at 10:33PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

با بودن این نظرات خلاصی از شر ملایان مقدور نخواهد بودکار غظیم فرهنگی مورد نیاز است بکوشیم تا آزاد شویم

اسلام ايدئولوژيك
اسلام ایدئولوژیک

نگاه مدافعين و منتقدين ايدئولوژي
اسلام سیاسی، اسلام ایدئولوژیک است. سایر برداشت‌ها که

 کوشش دارند تا از دین ایدئولوژی زدایی کنند، دل و دماغ

 به اسلام غیرسیاسی هم می‌سپارند. اما پیش از نشان دادن

 و بحث در باره اسلام ایدئولوژیک، لازم می‌دانم تا ابتدا

 مقصود نویسنده را از ایدئولوژی با خوانندگان در میان

 بگذارم، تا بدین وسیله وجه فارق اسلام آزادی از اسلام

 بنیادگرایی روشن شود.

بقیه را در لینک زیر بخوانید

 

 

http://www.ahmadfaal.com/

http://www.ahmadfaal.com/viewpost.aspx?id=76

 

 

 

 

 

 

*****************************************************************

نقدی بنوشته فوق از افشا

برای بررسی تروریسم و این که اسلام تروریستی است یانه و یا آمریکا رفتارش تروریستی است یا نه نیاز به تعریف تروریسم داریم.
تروریست کیست؟
تروریست کسی است که اجازه نمیدهد مسایل موجود بین انسانها و جوامع بر اساس عقل آزاد و رها که ماموریتش کشف حقیقت و رفاه انسانیت فعلی و آینده است حل شود.
تروریست مسایل را بر اساس باور های غلط خود حل میکند.
عقل موصوف در فوق منجر به عدالت و حقوق بشر میشود ولی باور ها و عقاید تروریست منجر به دیکتاتوری و سلب حقوق دیگران و بر علیه بشریت است.
مثال اول- سازمان ملل در جنگ بین حزب الله و اسرائیل دستور آتش بس میدهد ولی جرج بوش میگوید که اسرادیل مورد ظلم و حمله واقع شده است و طرح مذکور را وتو میکند.در اثر این وتو صد ها نفر کشته میشوند که دارای حقوق بشری بوده اند و وتوی بوش و جنگ افروزی اسرائیل و حزب الله باعث آن کشتار ها بوده است.نتیجه هر سه این نیروها اسرائیل و حزب الله  و آمریکا تروریست هستند.
یا هیتلر که به برتری ملت آلمان و کشتار یهودیان اعتقاد داشت یک تروریست بود.پیامبرانی که برده داری و سلب حقوق بشر را تایید کردند تروریست بوده اند.
اسلام و هر دین دیگر بسبب ضدیت با عقل موصوف بالا و در نتیجه ضدیت با عدالت و حقوق بشر تروریستی است.
اسلام با توجه بجهادش که باید تا رفع فتنه در عالم بجنگد و همه را مسلمان و یا جزیه بده بکند و باج بگیرد تروریستی است اسلام آنجا که در صدر اسلام میگفته است یا مسلمان شو و یا جزیه بده و یا بمیر هم تروریستی بوده است.
خلاصه این که بازگشت بخود اسلامی موجب نجات میشود فریبی بیش نیست اسلام نه مشکل گشای ما بلکه مانع زندگی ما در این و آن دنیا است.اسلام ربطی بخدای اصلی عالم ندارد و لی حرفهای خدای محمد است که نمیدانیم کجا بوده است و اگر امروز احکامش جاری است ریشه در جهالت وزور دارد.
هر خرافه نام حق بر خود گرفت
این حماقتها چرا بی انتهاست

*********************************************************

پاسخ از نویسنده مقاله

دوست عزیز
هر چند با بعضی از استدلال های شما ممکن است موافق نباشم و با بعضی دیگر از استدلال های شما موافق هستم. اما از انتقادات شما که از روی صبر و متنانت و همراه با استدلال صورت گرفته متشکرم. در باره اسلام نیز تا مادامیکه نگاه شما به اسلام از زاویه اسلام تبلیغ شده رسمی است، به شما حق می دهم که به آسانی بر نتابید که اسلام نه به منزله رسم حکمرانی، بلکه می توتاند به منزله اصول راهنمای هدایت و آزادی، وجو داشته باشد. و این آن اسلامی که من بدان باور دارم و شاید به تدریج بتوانیم زبان یکدیگر را بفهمیم.
با آرزوی موفقیت برای شما
احمد فعال

****************************************

 

Posted on Wednesday, June 25, 2008 at 03:11AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment