ما پیروزیم چون بر حقیم
این وبلاگ سعی دارد مسایل کشور عزیزمان ایران را مورد بررسی قرار دهد و سرافرازی و رفاه ایران آرزوی من است. رسیدن به این آرزو بدون همراهی و تعاون ایرانیان بر اساس دموکراسی و حقوق بشر و خود کفایی علمی و اقتصادی ممکن نیست.برای آشنایی با عقاید بنده در این موارد میتوانید بنوشته های زیر کلیک بفرمایید توجه خواهید داشت که هر سرفصلی متشکل از پستهای زیادی است که میتوانید در پی خواندن نخستین پست بقیه را از همان صفحه اولی که خوانده اید پیګیری بفرمایید
لیستی از نوشته های قبلی
این وبلاگ از همکاری تمام خوانندگان استقبال میکند .نظرات همه مورد احترام است و سانسوری بجز کاربرد کلمات رکیک که در عرف ایرانی فحش و ناسزا و لودگی تصور میشود ندارد
مسایل موجود در جامعه ایران بر اساس عقل منطقی و آزاد و رها که نوکر دین و یا ایدئولوژی بخصوصی نیست بررسی میشود. بعقیده نگارنده عقلی که هدفش کشف حقیقت و رفاه و منافع جامعه انسانی امروز و آینده است بدمکراسی و عدالتی منتهی میشود که حداقل عدالتش حقوق بشر خواهد بود.
من با تمام کسانی که این عقل را برای سنجش رویدادها و ایجاد جامعه ای که روابط افرادش با هم بر اساس آن عقل و عدالت باشد همراه هستم و همه را هم به این عقل و عدالت دعوت میکنم
لطفا نظر خودتان را در مورد نوشته ها و اخبار بنویسید.بدون تبادل افکار و آرا نمیتوان بخرد جمعی و دانش بیشتر رسید
:حمله لباس شخصی ها به بيمارستان دی
روشنگری: وبسايت "شهاب نيوز" از حمله لباس شخصی ها به بيمارستان دی خبر داد. براساس اين خبر حمله افراد لباس شخصی که دقيقاً معلوم نيست از کجا تغذيه ميشوند به بيمارستان دی در حالی رخ داد که ساعاتی قبل از آن، تعدادی از مجروحان ناآراميهای روز سهشنبه تهران توسط اورژانس يا مردم به اين بيمارستان منتقل شده بودند. طی روزهای شنبه، يک شنبه و دوشنبه نيز تعدادی از مجروحان و کشته شدگان ناآراميها و اعتراضات تهران به اين بيمارستان منتقل شدهاند.
خبرنگار شهاب نيوز ميافزايد: افراد لباس شخصی که مجهز به چوب، چماق، باتوم، زنجير، اسپری و بعضاً سلاح و بيسيم بودند پس از مراجعه به بيمارستان دی و عبور توام با تهديد از نگهبانی و حراست بيمارستان؛ وارد بخش اورژانس شدند و از پزشکان و کارد پرستاری با حالتی تهديدآميز خواستند که مجروحان ناآراميها را درمان نکنند!
اين افراد با پرخاشگري، مجروحان ناآراميها را "منافق"، "عوامل دشمن"، "جاسوس" و "اراذل و اوباش" خواندند و خطاب به کارد پرستاری بيمارستان با تهديد تاکيد کردند که حق ندارند اين افراد را درمان کنند.
مجادلات اين افراد با پزشکان و کادر پرستاری حدود ۱۵ دقيقه ادامه پيدا کرد. با آن که اين افراد چند باری تلاش کردند با مجروحان نزديک شده يا آنها را شناسايی کنند، برخورد هوشمندانه پزشکان باعث شد که درگيری فيزيکی و خشونتآميز رخ ندهد.
گفتنی است کادر پزشکی و امدادی حتی در جريان جنگ جهانی دوم يا حمله رژيم غاصب اسرائيل به غزه نيز از آزادی و امنيت برخوردار بودند.
27 خرداد 1388 23:17
اعتراض بازيکنان فوتبال به نتايج انتخابات مقابل ميليون ها بيننده
اعتراض بازيکنان فوتبال به نتايج انتخابات مقابل ميليون ها بيننده
خبرنامه اميركبير: در جريان بازی فوتبال ايران و کره جنوبی که عصر امروز برگزار شد تعدادی از فوتباليست های تيم ملی ايران بازوبند يا مچ بندهای سبز که نماد حاميان ميرحسين موسوی و اعتراض به نتايج انتخابات است، را بر دستان خود بسته بودند.
با اين حال در نيمه دوم، اين بازيکنان مچ بندهای سبز خود را نبسته بودند. احتمال می رود فدراسيون فوتبال ايران مانع از اين حرکت بازيکنان شده است.
از ميان بازيکنان تيم ملی ايران می توان به علی کريمي، جواد نكونام، حسين کعبی و مهدی مهدوی کيا کاپيتان تيم ملی ايران که با بازوبند سبز در ميدان حاضر شده است اشاره کرد که اين خود نماد وحدت بازيکنان تيم ملی با هم وطنان معترض است
تظاهرات ایرانیان مقیم سانفرانسیسکو به حمایت از هموطنان ضد دیکتاتور و خواهان دموکراسی

نه بدیکتاتوری و نه به حکومت مذهبی
این تظاهرات دیروز بیست و هفتم خرداد ماه برابر با شانزدهم جون(ژوئن) در سانفراسیسکو بر گزار شد.شعار ها عمدتا ضد دیکتاتور و در تقبیح تقلب آخوند مرتجع ولی فقیه بود
***************************

****************************

لطفا برای بزرگتر دیدن روی عکس زیر کلیک بفرمایید

آیا می دانید که ما چرا و برای چه و چه کسی مبارزه می کنیم؟ نامه ای از ايران
آیا می دانید که ما چرا و برای چه و چه کسی مبارزه می کنیم؟
نامه ای از ايران>>>

در ادامه ی اعتراض شکوهمندمان به هشدارهای زیر توجه کنید والا همه ی تلاش ما به هدر خواهد رفت و خون شهدای این جنبش بی نظیرمان که می رود ایران را سربلند کند پایمال خواهد شد.١) آیا ما با احمدی نژاد مخالفیم؟ اگر پاسخ شما آری است، آنوقت وای به حالمان که احمدی را می برند ولی دیکتاتور دیگری را به جای او می گذارند. ما مطابق اساسی ترین شعارمان، یعنی «مرگ بر دیکتاتور» با دیکتاتوری مخالفیم: «چه شاه باشه، چه دکتر».٢) ما برای چه برخاسته ایم؟ برای ریاست جمهوری آقای موسوی؟ اگر جواب شما آری است، بهتر است که دیگر مبارزه نکنید چون خود این طرز فکر به دیکتاتوری ختم می شود. چون اشخاص ولو بهترین باشند می آیند و می روند و بسیاری هم هوا برشان می دارد و دیکتاتور می شوند. ما برای استقرار بی چون و چرای دموکراسی و منشور جهانی حقوق بشر مبارزه می کنیم. موضوع یک بار پس گرفتن رای مان نیست. ما بایستی برای همیشه صاحب حق رای خود باشیم و این بدون داشتن دموکراسی واقعی بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر میسر نیست. صحت این موضوع در دنیا ثابت شده. در ضمن متوجه باشید که موضوع اجرای دقیق قانون اساسی نیست چونکه آنوقت می شود همین که شد! اگر این حرف را قبول ندارید پس قانون اساسی را نخوانده اید. اگر قانون اساسی را بخوانید متوجه می شوید که موضوع تغییر قانون اساسی است نه اجرای آن.٣) رهبر ما در این اعتراض کیست؟ آقای موسوی یا آقای کروبی یا آقای خاتمی؟ اگر جواب شما یکی از این سه نفر یا هر سه است، ما مبارزه را باخته ایم. رهبر ما، خود ماییم، یعنی ملت ایران. این افراد تا خواسته های ما را، یعنی حق ما را برای تعیین سرنوشت خود به عنوان یک ملت تایید می کنند، موقتا نماینده ما خواهند بود. این هر سه پرچمدار راه ما هستند تا زمانی که خواسته های ما را نمایندگی کنند. منظور قدرناشناس بودن نیست، ولی این ماییم که با رای مان اینها را ساخته ایم نه آنها ما را. پس فقط نگوییم «موسوی، حمایتت می کنیم»، بلکه در کنار این شعار و به دفعات بیشتر بگوییم «دموکراسی خواست ماست، حقوق بشر حق ماست» یا یک چیزی مثل این.در ضمن از کروبی هم گاهی حمایت کنید چون اولا دانشجویان با او هستند و دوما شهامتش از آنجاییکه حتی از حقوق هموطنان بهایی و خدانشناس هم اعلام حمایت کرده، قابل تحسین است.٤) آیا با مذاکرات رهبر با آقای موسوی و احتمالا با آقای کروبی و یا رسیدگی شورای نگهبان به شکایات آقایان موسوی و کروبی مبارزه ما به آخر می رسد؟ اگر جواب شما آری است پس بدانید که این مذاکرات پشت پرده و ادعای رسیدگی به وسیله ی شورای نگهبان که اصلا حق نداشت اول برای ما نامزدهای انتخاباتی تعیین و بعد هم انتخاب ساختگی احمدی نژاد را تایید کند، یعنی تعلیق دادن به محال و سر ما را گرم کردن تا سر و صداها بخوابد و دوباره جنایت کاری و اهمال شروع شود. ما بایستی تا باطل شدن این انتخابات مقاومت و مبارزه کنیم. آنوقت، در یک انتخابات جدید نشان خواهیم داد که ما رییس جمهوری را انتخاب می کنیم که اراده ی ما را نمایندگی کند نه آنکه تدارکاتچی باشد. در ضمن حضور خواهران در این اعتراض عظیم کمتر از برادران نبوده است، چرا یک زن نیز در انتخابات دوباره ی ریاست جمهوری شرکت نکند؟ هر گونه تبعیضی علیه هر ایرانی بایستی باطل شود. ٥) آیا وقتی که این جور بی رحمانه ما را می زنند و می کشند و شبانه به دانشجویانمان حمله می کنند، بایستی ما هم مقابله به مثل کنیم و دست به خشونت بزنیم؟ اگر جواب شما آری است که بدا به حال همه ی ما. ما بایستی از خود دفاع کنیم و همدیگر را نجات بدهیم و مثل روز دوشنبه به همدیگر بگوییم: «نترسید، ما همه با هم هستیم». اما بایستی با نیروهای سرکوبگر مقابله به مثل نکنیم. رافت و عطوفت به خرج دهیم تا وجدانشان بیدار شود و به همقطارانشان در نیروهای انتظامی و بسیج و سپاه پاسداران بگویند که اینها برادران و خواهران ما هستند.در آخر بایستی به خاطر بسپاریم که ما مثل نسل پدران و مادران خود در انقلاب بهمن 1357 می دانیم که چه نمی خواهیم: آنها شاه را نمی خواستند و ما هم مستبدان رنگارنگ حاکمیت کنونی را و ماشاالله یکی دو هم نیستند. ولی بر خلاف آنها می دانیم که چه می خواهیم: آزادی، دموکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر. ما خود با خرد جمعی و مسوولیت پذیری رهبریم. این بر عهده ی نسل ماست که به این خواسته ی تاریخی ملت ایران جامه ی عمل بپوشانیم و دنیا هم با ماست


