« پنجاه و هفتی ها و پهلوی | Main | لمپن‌ها در خدمت دیکتاتورها و مستبدان، ش. بابکان »

در باره پست مدرنیسم

‫پست مدرنیسم‬‎
در زیر می خواهم که در باره پست مدرنیته بنویسم.  فرهنگ ضد عقلیدر ادبیات  دری بسیار مشهود است   مثلا مولوی و حافظ اشغار ضد عقلی زیادی دارند و اینها معتقد به وحی بوده اند و برای دریافت حقیقت از وحی استفاده می کردند که راه غلطی است و همان راهی است که پست مدرنیستها امروز به آن اشاره میکنند. در قدیم فقط موضوع خدا و وحی برای ضد عقلانیت بودن مورد استفاده قرار می گرفت و امروز پست مدرنیست ها با توجه به محدودیت عقلانی ما در کشف و توضیح تمام مسایل موجود و رسیدن به حقیقت مطلق
سعی در بی اعتبار کردن مدرنیته و علم و یافته های آن دارند
بنوشته یک پست مدرنیست در این مورد توجه فرمایید:
http://efsha.squarespace.com/blog/2008/9/7/908306392205.html
شعر سنتی با خود  ارزشهای قدیمی را هم حمل میکند. استفاده از اینها برای مدرنیته  در یک حکومت سنت گرای اسلامی و قدیم پیشه اصلا خوب نیست و حتی به استفاده رژیم پهلوی از شاهنامه هم میتوان اشاره کرد که رژیم شاهی می خواست با استفاده از شاهنامه و ناسیونال فاشیسم خودش خود را امروزین بنمایش بگذارد ولی با این حال ما را به مدرنیته نرساند بلکه به مدرنیسم رساند یعنی بجای الاغ برای مسافرت از ماشین استفاده کردیم ولی مناسبات اجتماعی همان دیکتاتوری قدیمی باقی ماند. یعنی بصرف ادبیات نو و یا قدیمی نمینوان به مدرنیته و مناسبات انسانی و حقوق بشری در حکومت و در جامعه رسید! ولی این که ادبیات سنتی تمایل به دیکتاتوری دارند بنظرم واضح است. با این که  در این که در اوایل انقلاب حافظ شناسی رشد کرد تا هیولا و ضد حق بودن ملایان به جامعه نشان داده شود زیرا غزلی از حافظ نداریم که به یک شکلی آخوند و شیخ و محتسب را مورد حمله قرار نداده باشد ولی نباید فراموش کرد که حافظ در ریشه یک متفکر اسلامی است و ارزشهای دینی را اگر چه همان ارزشهای ملایان حاکم فعلی را نمایندگی نمیکند ولی در بن از یک سرچشمه اند. این ریشه مشترک اعتقاد به وحی و تحقیر عقلانیت است:
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی 
عشق داند که در این دایره سرگردانند
شعر و ادبیات سنتی حاوی ارزشهای غیر مدرنیته ای است زیرا در ضدیت با عقلانیت هستند و اصل را به وحی داده اند و در طی هزاران سال استبداد در ایران این بینش غلط وحی محور تقویت و افرادی که به عقلانیت بها میدادند و وحی را بشکل دینی ان نفی میکردند- اینها مورد حمله سیستم استبدادی هزاران ساله ایرانی در تاریخ ما  قرار گرفته اند و حتی اعدام هم شده اند. 
شما به شعر شهریار نگاه کنید که با شعر علی( ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ) سبب قدرت گیری و تایید اجتماعی آخوند جماعت و اسلامیستی میشود. با توجه به این که اصلا تاریخ صدراسلام ساختگی و دروغین است - بلکه با تعریف آن تاریخ ساختگی باز هم علی عمل کردش درخشان نیست.او مثلا برده دار و صاحب یک سوم نخلستانهای عراق بوده است .او برای کمک به مردم بدبخت و گرسنه زمان با ثروت میلیارد دلاری به ارزشهای امروز فقط یک گونی به دوشش می انداخت و به منزل زنان بیوه می رفته است. مثلا او آن قدر ثروت داشت که  دو سه تن افراد مورد اعتماد جامعه را استخدام کند و با مطالعه آنان افراد فقیر را پیدا و انتخاب کند و به آنها کمک مالی و معنوی بکند. او نه تنها در دادن کمک دولتی به برادرش سبب سوزندان دست او شده است - لابد از ثروت شخصی خودش هم به او دریغ داشته است که برادر او کمک دولتی از خلیفه  چهارم یا برادر خود در خواست کرده است

به هر حال توسل به هر نوع ادبیات سنتی و قدیمی ما را به سمت استبداد می کشاند. ما میتوانیم برای نمونه ابتهاج را در نظر می گیریم. حتی مرحوم شجریان تا سال 1388 همراه با ابتهاج بود و این دو در دوره شاه و ملا هنرمند از نظر حکومت بودند ولی شجریان در این زمان یا سال 1388 به ارزشهای انسانی خود ارزش داد و از حکومت خود را جدا کرد.. ابتهاج که با ملایان همراه شد توده ای و یا متمایل به توده بود یا تمایلات کمونیستی داشت. کمونیسم به هر حال وحی را قبول ندارد و ماتریالیستی است و عقلانیت را می پذیرد  ولی ابتهاج همراه با حکومت وحی باور ضد عقلانیت همسو بماند. به هر حال تمام اینها نشان می دهد که ما در یک دوره گذر از سنت به مدرنیته هستیم و هیچ کس نخواهد توانست این حرکت را در ایران یا جهان متوقف بکند.
در تاریخ ما 
گذشته همسو با حقوق بشر باید ارج نهاده شود و بخشی از هویت فعلی ما باشد ولی  گذشته ضد حقوق بشری ما برای بررسی آکادمی و مثالهایی از کژ اندیشی و کژ رفتاری باید مورد توجه قرار گیرد تا آینده ای انسانیتر بسازی

تنها راه شناخت عقلی است که آزاد و رها و منطقی باشد که بصورت خرد جمعی بکار گرفته شود.این عقل ماموریتش شناخت حقیقت و پیدا کردن منافع انسان امروزی و آینده است.این عقل منجر به عدالت که حداقلش حقوق بشر است خواهد شد.
ممکن است این عقل نتواند تمام حقیقت را کشف کند ولی جز آن راهی در اختیار بشر نیست.
این که شما از عشق سخن گفته اید عشق عملی ضد عقلی است و بر اساس احساسات و خواسته های فردی واقع است .لیلی بچشم مجنون زیباست و ممکن است بجشم دیگری حتی زشت هم  باشد و بخواهد که از او دوری کند.این احساس فردی اساس بدبختی بشر است زیرا منحصر بفرد است و مخصوص دارنده آن احساس است.
مثلا بنده احساس میکنم خدایی موجود است و محمد هم پیامبر اوست و بنابراین بخودم حق میدهم که گفتار محمد را در جامعه پیاده کنم و اگر شمای نوعی با آن هم مخالف هستید برایم اهمیتی ندارد چرا که همه چیز  در قران محمد وجود دارد و در واقع حقیقت قران محمد است من که عاشق قرانم و قصد مادی هم ندارم بخودم حق میدهم مخالفین قران را قتل عام کنم زیرا برای من بر اساس احساسم حرف قران همان عدالت است.
مدرنیته پایان راه است و راه دیگری متصور نیست پست مدرنیته هم بیرون رانده شدن مفت خوران تاریخ است که خودشان را این بار از پنجره وارد اجتماع کرده اند.
 بنده معتقد بعقل و استفاده از عقل در زندگی هستم.یکی را اگر ببینم که آب آلوده و یا شیر نجوشیده مصرف میکند به او خواهم گفت که بیمار خواهد شد.این دیگر خیالات نیست.شما هر کاری که خواستید بمردم و بخودتان تحمیل کنید ابتدا ببینید که عقلی است یا نه؟
در پیروی از عقل باید دید که عقل آن مسئله را میداند یا نه.اگر عقل جواب مسئله را بداندراه عقلی پیروی کنید .اگر جواب مسئله را نمیداند چون راهی ندارید برای خودتان از احساسات خودتان پیروی گنید.اگر این مسئله مجهول امری اجتماعی است باید تمام افراد اجتماع رای بدهند و نمیتوان مثلا احساس مرا بهمه تحمیل کرد و هر وقت جواب عقلی آن مسئله پیدا شد این راه احساسی و تجربی باید ترک شو
 پست مدرنیسم چه میگوید پست مدرنیسم انکار عقلانیت و علم و وجدان بشری است.
مثلا خمینی معتقد به تفخیذ است.یعنی میگوید عمل سکسی با ران کودک نوزاد بدون دخول آلت حق شوهر است.یا درایران کودکان را در سن کودکی بشوهر میدهند. مدرنیسم میگوید حقوق کودک در خطر است و کودک در سن تشخیص نیست و خوب و بدش را تشخیص نمیدهد باید کودک مراقبت شود تا زمانی که بسن تشخیص برسد ( هجده تا بیست و یک سالگی ). پست مدرنیسم میگوید بما چه مربوط است این جامعه چگونه زندگی میکند و اگر ما در امور ازدواج کودکان آنجا مداخله کنیم اسمش مداخله انسان گرایانه نیست بلکه دخالت در زندگی دیگران بناحق است.از این دید است که پست مدرنیسم هر چیزی را درست میداند فقط باید یک عده ای آن چیز را بخواهند و معتقد به آن باشند. بنابراین پست مدرنیسم حقانیت ندارد و برای سرکوب و نابودی مدرنیسم ساخته شده است و ایادی ارتجاعی آن را بکار یبرند تا استثنمار انسان از انسان باشد و عدل و عدالت و عقلانیت آزاد را بکوبند.
پست مدرنیسم چه ربطی به مارکسیم فرهنگی دارد؟ این حرکتی ارتجاعی است و برای سرکوب حقوق بشر و دمکراسی است و اگر دمکراسی زاییده عقلانیت آزاد و رهاست یعنی عادلانه و عاقلانه است باب دل آنان و روحیه و فرصت تجاوز گری آنان نیست بنابراین پسن مدرنیسم را حاکمیت غربی یا ارتجاع جهانی تقویت میکند. ایشان لازم است مسئله را روشن و واضح مطرح کنند بنظر میاید که از زاویه دین خواهی دارد این مسئله را مطرح میکند و این خطرناک است
درباره پست مدرنیسم:
پست مدرنيسم ارتجاعى است و همان ارتجاعى است كه از در رانده شده است ولى از پنجره دوباره بداخل نفوذ كرده است. ما بجز عقلانيت آزاد و رها و تاييد كننده حقوق بشر و دمكراسى راه ديگرى براى سنجش نداريم نه دين و نه پست مدرنيسم راهى براى شناخت جامعه و اداره آن نيست.
جلوه ارتجاع و ایجاد ضدیت با عقلانیت آزاد و رهاست مثلا مى گويند : ما به حقیقت راه نخواهیم یافت. کوشیدن برای ضديت با عقل. مذهب از طریق توسعه خرافات با عقل ضدیت میکنند. پست مدرنیست از طریق شبه علم. مثلا می گویند ما چرا باید مزاحم طالبان یا ملایان ایران باشیم . اینها فرهنگشان همین است بگذارید بزور بر سر زنان چادر بگذارند ما نباید مزاحم فرهنگ اینها باشیم و از این طریق حقوق بشر و دمکراسی و عدالت را لوس میکنند!عقل پست مدرنیستی!
خرد هم وسیله ای مثل وسایل دیگر است! مثل چاقو و یا ماشین.شما میتوانید استفاده خوب از خرد بکنید و یا استفاده بد از خرد بکنید باید سعی کرد با ارزشهای عادلانه وعاقلانه جلوی استفاده بد از خرد و عقل را گرفت .همانطوری که جلوی استفاده بد از چاقو را میگیرند: اگر با چاقو به کسی حمله شود مجازات دارد ولی اگر با همان چاقو جراحی شود و بیمار را از مرگ نجات دهند تشویق هم میشوند و جایزه هم میگیرند.استفاده بد از خرد باید مجازات داشته باشد:
استفاده بد از خرد جایی است که ارزشهای حقوق بشری پامال شده باشدمثلا آزادی بیان نباشد آزادی تحصیل نباشد _ آزادی انتخابات نباشد و ....
عقلی که مورد حمایت قرار باید بگیرد عقلی است که خودکفا و آزاد و رها باشد و هدفش کشف حقیقت و رفاه انسانهای امروز وآینده باشد
عقلی که آزاد و مستقل و خودمحور است و نوکر دین و یا ایدئولوژی نیست پرستش کورش را بعنوان سلاحی علیه حقوق بشر مردم ایران رد میکند.
بعضی از عقلها عقل ناقص و نوکر هستند مثلا عقل مسیحی عقلی است که در خدمت اشاعه عقایدی است که در انجیل بیان شده است و هیچگاه آن عقل حق ندارد(یعنی خودفروخته است) که مسیح را انکار کند با این که فردی بنام مسیح حتی در تاریخ مدون وجود ندارد! یا عقل هیتلری عقلی است که در خدمت اثبات حرفهای هیتلر و ایدئولوژی نازی است یعنی عقل هیتلری حق ندارد که نازیسم را انکار کند وو سوال کند چرا باید یهودیان را کشت و چرا ملت آلمان برترین است.از این لحاظ عقل هیتلری عقلی ناقص و نوکر است و به همین ترتیب عقل اسلامی هم عقلی است که سنت محمد و نوشته های قران او را تایید کند و نه تنها حق ندارد علیه آن نوشته ها و سنن دلیلی ارائه کند بلکه اگر دیگران هم دلیلی بر رد عقاید و نوشته های قران آوردند این عقل اسلامی باید آنها را بچالش بگیرد و نتیجه آن عقل اسلامی علمی است که در اسلام میگویند باید بدنبال آن علم بود منظور از علم اسلامی شیمی و فیزیک و ... نیست بلکه پیدا کردن تاییدیه ای بر قران و سنت محمد است.اسلام هم مثل هر دین دیگری با علمی که حرفهای محمد و دیگر پیامبران را انکار کند ضدیت دارد.
عقلی که کورش پرستان بکار میبرند عقلی است که نمیتواند کورش را رد کند. اگر در آن ایدئولوژی یکی بگوید کورش دیکتاتور بود و آدم میکشد و کشور گشایی میکرد ضد ایرانی و ضد کورش تلقی شده و دشمن شمرده میشود.از این عقل بنام خرد در تبلیغات کورش پرستان میاید باید بر حذر بود.
بنابراین همه ما باید یاد بگیریم که چگونه از عقل و خرد استفاده درست بکنیم.
در اینجا مثل این که عقل پست مدرنیسم را هم در جمع عقل های ضد عقلانیت آزاد و رها اعلام بکنیم!
این پشت مدرنیست ها با عقلانیت و علم مثل ملایان ضدیت می کنند ولی با کمال بی شرمی به پزشک مراجعه میکنند و یا سوار هوا پیما می شوند و غیره
انسان برای توجیه روی دادهای اطراف خود و تفسیر واقعیت فیزیکی جهان ابتدا از جادو و سپس از دین و فلسفه استفاده کرده است و اکنون به ارزش عقلانیت و علم رسیده است. پست مدرنیستها برای اثبات خود در جهت تحریک خوی جادو باوری و دین پرستی مردم هستند و سعی در قاصر نشان دادن عقلانیت و علم و تحقیر آن هستند.


Posted on Sunday, July 14, 2024 at 02:12PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>