در مصر چه خبر است؟
مسئله مصر دو قسمت عمده دارد : نخست باورهای غلیظ مذهبی و ضد حقوق بشری در بین اکثریت مردم و دوم اقتصادی که وابسته ببیگانه است و این اقتصاد منافع حاکمان را همسو با منافع بیگانه کرده است و استبداد زاست.
بهار عربی که یک باره شروع شد و با حمله نیروهای غربی به لیبی و
سقوط قذافی توام شد بنظر خیلی ها یک پیش آمد از قبل طرح ریزی شده قلمداد میشود.علیرغم ساختگی و یا واقعی بودن این حرکت حسنی مبارک در مصر سقوط کرد و جای خود را به مرسی داد. بعدا مرسی توسط دخالت ارتش و در پی تظاهرات گسترده مردم بر علیه او برکنار شد.در این حرکت و روی دادهای بعد از آن جان عده ای کثیری از بین رفت و هنوز هم معلوم نیست آینده مصر چه خواهد بود.جالب این است که برکناری .مرسی را به سکولارهای مصری و لیبرالها نسبت میدهند ولی هیچ کس از تضادی که از حمایت عربستان سعودی ضد لیبرال و ضد سکولار از رژیم مصربر میخیزد، تحلیلی ندارد راستی در مصر چه میگذرد؟
سلفیستها که زاده وهابیون هستند در مصر بعد از حسنی مبارک قدرتمند شدند و شریک مرسی در انتخابات ریاست جمهوری بودند ولی مرسی نتوانست خواسته های آنان را به اجرا بگذارد و این سلفیستها کم کم از او جدا شده اند .منشا سلفیستها عربستان است و بر کناری مرسی هم مورد تایید عربستان است.
در واقع عربستان سعی میکرد با کمک مرسی خط ارتجاع را بپیش ببرد ولی موفق نشده است و حالا سعی دارد این خط ارتجاع را با کمک ارتش بپیش ببرد.عربستان با کمک ارتش(بخوانید ناسیونالیستهای حاکم در زمان ناصر و انورسادات و حسنی مبارک) سعی از بین بردن و یا حداقل خنثی کردن اخوان المسلمین دارد بمانند زمان ناصر و یا حسنی مبارک که این گروه تاثیر گذار نشوند.
عربستان با حکومت مرسی موافق بود اگر خط مذهبی عربستان در مصر اجرا میشد و مصر مانعی برای نفوذ مذهبی عربستان نمیشد
در واقع عربستان سعی میکرد با کمک مرسی خط ارتجاع را بپیش ببرد ولی موفق نشده است و حالا سعی دارد این خط ارتجاع را با کمک ارتش بپیش ببرد.عربستان با کمک ارتش(بخوانید ناسیونالیستهای حاکم در زمان ناصر و انورسادات و حسنی مبارک) سعی از بین بردن و یا حداقل خنثی کردن اخوان المسلمین دارد بمانند زمان ناصر و یا حسنی مبارک که این گروه تاثیر گذار نشوند.با توجه به بباورهای غلیظ اسلامی در مصر نیروهای دمکراتیک و لیبرال و سکولار در انجا ضعیفتر از ایران است.این که اخوان المسلمین و یا ارتش خودش را به سکولارها میچسبانند مصرف داخلی داشته است و برای فریب مردم است مانند انتخاب بازرگان و یاران او از سوی خمینی است تا کم کم دیکتاتوری خود را حاکم کنند.در کشوری که نیروهای سکولار قوی باشند شیعه کشی نمیشود و یا به مسیحیان و کلیسا ها حمله نخواهد شد .مواردی که در مصر زمان مرسی اتفاق افتاده است و در زمان حکومت ارتشیان هم خطر آن وجود دارد.
در واقع در مصر این نیروهای حاکم ارتجاعی قبلی هستند که با چهره جدیدی قدرت را در دست گرفته اند و این شانس را داشتند که قبل از تثبیت دیکتاتوری اسلامیستها آنها را از صحنه قدرت سیاسی برانند.آینده مصر به باورهای مردم مصر و مزین شدن این مردم بباورهای حقوق بشری و دمکراتیک بستگی دارد و گر نه با این
باورهای فعلی حکومتی ارتجاعی در مصر بقدرت خواهد رسید که بدون توجه به ظاهرش اهداف عربستان سعودی و آمریکا را در منطقه و در مصر پیاده خوهد کرد
با توجه به این که این تغییر باورها و اقتصاد وابسته مصر بزودی واقع نخواهد شد اگر نیروهای حاکم فعلی نتوانند چهره های جدیدی را در حکومت بگمارند و راه را برای فرهنگ حقوق بشری و دمکراتیک هموار نکنند از بین خواهند رفت و قدرت در بین نیروهای ارتجاعی جابجا خواهد شد و این هم نشانه ای از گذر مردم مصر بسوی فرهنگ دمکراتیک است جریانی که ضعیف است ولی حقانیت سیاسی دارد و اینده مصر دیر یا زود متعلق به این جریان دمکراتیک است
Reader Comments