ناسیونالیسم سلسله پهلوی
در دوره پهلوی حکومت سعی کرد که ملایان را از قدرت دور کند و بتنهایی قدرت حکومتی را در دست بگیرد.بنابراین دیگر شاه تاج را از ملا بعنوان قداست حکومتش و یکی بودن دین و دولت دریافت نمیکرد بلکه فقط بنا بر قدرت خودش تاج بر سر میگذاشت.ملایان از دادگستری اخراج شدند و دادگستری عرفی جایگزین آن شد. تحصیلات مردم از حوزه نفوذ روحانیت خارج شد و بمدارس دولتی سپرده شد.
اخراج ملایان از دادگستری و دانش آموزی مردم مسئله ای را حل نکرد زیرا نیروهای اسلامیستی و مرتجعین اطراف حکومت پهلوی هر دو ارتجاعی و ضد ملت بودند و هر دو راه پیشرفت مشروطیت را که همان دمکراسی و مدرنیته است سد کرده اند
علیرغم کوششهای پهلوی شاهنامه خوانی با مراسم عاشورا جایگزین شد و این بسی تعجب انگیز است که چرا در اوج تبلیغات ناسیونالیستی پهلوی این جایگزینی صورت گرفت؟ بنظرم جوابش این است که ناسیونالیسم پهلوی با حرکتهای ارتجاعی رضا شاه از بستر پیشروانه مشروطیت جدا شد و رویه ارتجاعی و استبدادی بخود گرفت.مردم هم در تقابل با این حرکات بسوی نیروهای دیگر ارتجاعی یعنی ملایان و اسلامیستها کشیده شدند.زیرا این ناسیونالیسم غیر واقعی و رومانتیک و غیر علمی بود مثل کورش بنیان گزار حقوق بشر و یا نژاد اریایی ایرانیان که با علم ژنتیک هم خوانی ندارد.این ناسیونالیسم بر علیه زبان و فرهنگ قومیتهای ایرانی بود و بدروغ زبان فارسی را که زبان منطقه ای از بنگال تا آناتولی بود بعنوان زبان فقط ایرانی قالب میکرد. در صورتی که زبان فارسی کنونی زبان وارداتی از شرق ایران است و هیچگاه مردم ما به آن زبان صحبت نمیکردند و همیشه بزبان اقوام ایرانی در داخل کشور صحبت میشده است .بعد از اسلام زبان دولتی و دیوانی فارسی بوده است ولی مردم فارسی صحبت نمیکردند و هر منطقه ای از ایران زبان بومی خود را داشت .
راستی چقدر بین تصاویر شبیه سازی شاهنامه و عاشورا شباهت وجود دارد.ریا کاری رضا شاه و خاندان پهلوی رستم را بپای امام حسین قربانی کرد
در زیر میتوانید عکسی از دکتر داود منشی زاده بنیان گزار حزب فاشیستی سومکا را ببینید.این مرتجع از سبیل هیتلری هم نگذشته است تا خود را بشکل هیتلر بیآراید
داوود منشیزاده استاد ادبیات دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ بود. وی همچنین به دلیل همکاری با نیروهای اس اس در نبرد برلین زخمی شد.داوود منشیزاده عامل موثری در ارتباط بین آلمان نازی و ایران بود.حزب سومکا علاوه بر عضوگیری از دانشگاههای ایران دوام زیادی نداشت، گفته میشود رضاشاه نیز در یک دوره به این حزب کمک مالی کرده است.
گروه به طور عمده از ملیگرایان تشکیل شده بود.اما بسیاری از رفتارهای اعضای حزب از حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان برگرفته شده بود، مانند سلام به سبک حزب نازی.نشان سواستیکا و رنگهای سیاه و سفید به عنوان رنگها و نشان حزب برگزیده شده بودند، با این حال اعضای حزب به شاه نیز احترام می گذاشتند
ایدئولوژی سومکا برپایه همان شعارهای نازیها بود.حزب در ایران و در مرحله اول بر ضد متفقین اشغالگر فعالیت میکرد ولی هدف اصلی حزب برضد ایدئولوژی کمونیسم بود.سرانجام این حزب در برابر رژیم پهلوی ایستاد و رهبرش به بیرون از کشور رفت. پس از آن چندی یک دگرگونی بنیادی در حزب صورت گرفت و اعضای باقی مانده به همراهی با نیروهای بهرام آریانا پرداختند .نفرت از اعراب و کمونیستها و جذب روشنفکران از ویژگیهای حزب سومکا بود.
http://m-meslemihan.lxb.ir/post.php?p=56
در زیر آرم حزب نازی ایران را ببینید
این گونه احزاب در شکل گیری ناسیونالیسم ایرانی تقش داشته اند که با توجه به استبداد دیر پای ایرانی و نبودن حقوق فردی در ایران و ناسیونالیسم دولتی و رومانتیک و یکسان ساز تحمیلی بسمت فاشیسم گرایش پیدا کرد
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/24/816321988263.html
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/15/286959975228.html
http://efsha.squarespace.com/blog/2012/8/15/777269380210.html