بررسی اجمالی ادعاهای محمود احمدی نژاد در رابطه با وضعيت اقتصادی ايران! - احمد نوين
بررسی اجمالی ادعاهای محمود احمدی نژاد در رابطه با وضعيت اقتصادی ايران!
محمود احمدی نژاد مرتبا کارنامۀ اقتصادی خودش را، سراسر پيروزی و موفقيت توصيف کرده است. ضمناً مرتبا به مردم وعده پول، باغ، ويلا و رفاه ميدهد. وضعيت اقتصادی ايران، چطور است؟ آيا اقتصاد جمهوری اسلامی ايران توانمندی دارد، که وعده های احمدی نژاد عملی بشود.؟ نشريه اقتصادى فوربس که در مورد وضعيت اقتصادی 177 کشور، تحقيق کرده است، اطلاع ميدهد که وضعيت اقتصادی ايران، در رده دهمِ بدترين اقتصادهای جهان و نظير قرقيزستان است. يعنی وضعيت اقتصادی ايران، بسيار وخيم است. بنا به ارزيابی صندوق بين المللی پول، رشد اقتصاد ايران در سال 2010 فقط يک و نيم درصد و در سال های 2011 صفر درصد خواهد بود. بنا بر ارزيابی کارشناسان مستقل اقتصاد ، جهت رهائی از بحران شکننده اقتصادي، کشور ما نياز به حداقل 8% رشد سالانه دارد. توجه کنيد : ايران کشور ثروتمندی است و 10% تا 11% ذخاير كشف شده نفت جهان را در اختيار دارد. اما بعلت سياست های ارتجاعی جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور از جانبی و از جانب ديگر سياست های غارتگرانۀ امپرياليست ها و محاصره اقتصادی ايران، فقر و نابسامانی گلوی کارگران و ديگر مزدبگيران تحت ستم را ميفشارد. برای درک واقعی تر وضعيت اقتصادی کشور درحاکميت جمهوری اسلامي، توجه شما را به موارد ذيل بعنوان "مشت نمونه خروار" جلب مينمايم : تهران در فهرست گرانترين شهرهای جهان است./ سيمان در هفته های گذشته 12 درصد گران تر شده است. / شير يارانهای در تهران 71% گران تر شده است. / اخيراً قيمت بليت هواپيما 14% گرانتر شده است. / سکه طلا حدود 45% گرانتر شده است و از 312 هزار تومان در سال 1389 به 455 هزار تومان در بهار سال 1390 رسيده است./ تورم در سال جاری به حدود 30% رسيده است. لذا قيمت ها در اکثر زمينه ها بطور وحشتناک، بالا رفته است. در چنين وضعيتی است که : در حالی که حداقل حقوقی که شورای عالی کار رژيم تعيين کرده 330 هزار تومن است ، خط فقر در ايران به يک ميليون تومان در ماه رسيده است / 43% مزد بگيران، حقوقشان زير 330 هزار تومان است./ نماينده سابق کارفرمايان در اجلاس جهانی کار در گفتگويی با خبرگزاری مهر اعلام کرده است که نرخ بيکاری همواره بالاتر از 25% است و اين نرخ در قشر جوان به بالای 60% رسيده است./ سالانه بيش از 5 ميليون و 300 هزار نفر بر اثر پرداخت هزينههاى درمان، براى هميشه به زير خط فقر ميروند./ انواع و اقسام بيماری ها، گلوی مردم را فشار ميدهد./ پول دارو و دکتر، مردم را مستاصل نموده است./ طلاق ها 37% بالا رفته است. طلاقهای زود هنگام فراگير شده است./ 50% بنگاههای توليدی ايران ورشکسته شده اند و بقيه آنها هم با ظرفيت 30% و 50% کار ميکنند و در نتيجه ميليون ها کارگر بيکارند و گرسنگی ميکشند./ معضل حاشيه نشيني، ميليون ها نفر از هموطنان ما را با تحميل تنگدستي، از حداقل های ممکن نيز محروم نموده است. در همين جا لازم به يادآوری است که سياست های اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد که تماماً بر تشويق و گسترش واردات بنا شده است، در همه سطوح، کشور را وابسته به واردات نموده است. امری که به تصديق ناظران مستقل اقتصادي، امنيت کشور را در اين زمينه نيز به خطر انداخته است. با اين تفاصيل،احمدی نژاد شرم نميکند که در 16 ماه مه(26 ارديبهشت) بگويد " تنها کشور در کره زمين هستيم که هيچ خانوادهای در آن گرسنه نيست." و با اين همه خرابی وضع اقتصادی و اجتماعي، اخيراً در جلسه هيئت دولت، کارنامۀ اقتصادی خودش را، سراسر پيروزی و موفقيت توصيف نمايد. برای درک عميق تر دروغگوئی های احمدی نژاد در رابطه با وضعيت وخيم اقتصادی � اجتماعی مردم کشورمان، علاوه به موارد فوق الذکر، توجه شما را به معضل هزاران جوان مستاصلی جلب مينمايم که در زير فشارهای طاقت فرسای زندگي، خود را ناچار به فروش کليه شان ميبينند. وضعيت بهداشت و سلامتی در کشور ما بگونه ای است که 20% از جمعيت کشور يعنى 14 ميليون نفر در کشور مبتلا به بيمارى هاى کليوى هستند. بنا به گفته رئيس اداره پيوند و بيمارى هاى خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى، سالانه بيش از 2300 مورد پيوند کليه انجام مى شود. مديرعامل انجمن حمايت از بيماران کليوى ايران ميگويد" اوايل سال گذشته بيشترين اهداکنندگان کليه در کشور افراد 25 تا 26 ساله هستند. ". البته اکثريت کسانی که يک کليه آنان در عمل جراحی پيوند کليه مورد استفاده قرار ميگيرد، جوانانی هستند که بعلت نيازهای مالی ناچارهستند کليه خود را در معرض فروش بگذارند. " تصور کن کجاى پرتگاه زندگى بايد ايستاده باشى که اين آخرين دستاويزت باشد براى بودن، براى ماندن و براى حفظ ارزش هاى زندگيت. " . محمود احمدی نژاد در سخنان اخيراش در جلسۀ هيئت دولت کارنامۀ اقتصادی خود را سراسر پيروزی و موفقيت توصيف کرد و گفت که به شکرانۀ سياست های اقتصادی وي، از فقر و تشديد شکاف طبقاتی در جامعه به طرز چشمگيری کاسته شده و نرخ رشد اقتصادی کشور به بالای 10% رسيده که سالهای متوالی هم ادامه خواهد يافت. محمود احمدی نژاد سپس گفت که هيچگاه به اندازۀ دورۀ او ثروت و رفاه در ايران خلق نشده است. در اينجا برای هر ناظر بی طرفی اين سئوال مطرح ميشود: اگر اين ادعا ها و دروغ های " گوبلزی" واقعيت دارد، چرا دولت احمدی نژاد از 3 سال قبل تا کنون شاخص های مهم اقتصادی نظير نرخ اشتغال، نرخ رشد، نرخ سرمايه گذاري، نرخ تورم و نرخ بيکاری کشور را منتشر نکرده است؟! دولت احمدی نژاد از واقعيت فاجعه بار نرخ اشتغال، نرخ رشد، نرخ سرمايه گذاري، نرخ تورم و نرخ بيکاری در کشور مطلع است. لذا با پنهان نمودن اين آمار، تصور ميکند که ميتواند با ادعاهای سرسام آور خويش مردم را بفربيد. گوبلز، وزير تبليغات هيتلر، مدعی بود که دروغ هر چه بزرگتر باشد، از نظر مردم قابل قبول تر است.!! رئيس اتاق بازرگانی تهران گفته است که دولت محمود احمدی نژاد، بانک مرکزی را از انتشار آمار و ارقام اقتصادی منع کرده است. عدم اعلام موضع محمود بهمنی رئيس کل بانک مرکزی در رابطه با ادعای رئيس اتاق بازرگانی تهران در خصوص عدم انتشار شاخص های مهم اقتصادی کشور توسط بانک مرکزي، تائيد کننده اين ادعا است. البته احمدی نژاد، بعنوان يک نماينده سياسی بورژازی ممتاز ايران ، حق دارد خودش را پيروز و موفق معرفی بنمايد، اما سئوال اينست که ثروت های بی نظيری که در دوران 6 ساله رياست جمهوری احمدی نژاد بوجود آمده، به جيب چه کسانی سرازير شده است؟ در پائين بعنوان نمونه؛ ليست کوچکی از غارت ثروت های جامعه را ارائه ميدهم : * دولت احمدی نژاد در 5 سال گذشته 450 ميليارد دلار در آمد نفتی داشته است. سهم مردم؛ فقر وبی سامانی و مصيبت است. ولی جيب صاحبان زر و زور، پُر تر شده است. * دولت علاوه بر درآمد نفت، معادل 50 ميليارد دلار هم از بانک ها قرض کرده است. * بورژوازی ممتاز(وابسته به سپاه، رهبری و دولت) معادل 47 ميليارد دلار از بانک ها قرض گرفته اند و پس نميدهند. * دولت احمدی نژاد 18 ميليارد دلار بابت " سرمايه گذاری زود بازده" برداشت کرده است. 9 ميليارد دلار آنرا بين 168 نفر "از ما بهتران" پخش کرده است.(بطور متوسط بهر نفر بيش از 50 ميليون دلار!). 9 ميليارد دلار ديگر را هم دولت حساب پس نميدهد. *18 ميليارد دلار در يک کاميون جا سازی شده بود، در جاده های ترکيه ملا خور شد. اينها و دهها مورد ديگر، دزدی ها چاپيدن های سرسام آوری است که در کارنامه باند احمدی نژاد به ثبت رسيده است. (البته در اين چپاول ها، اکثراً همه جناح های رنگارنگ رژيم هم بنابر توان شان، سهم خويش را دريافت نموده اند. افشاگری های قطره چکانی اين جناح ها بر عليه همديگر، بدفعات گوشه هائی از وسعت فساد در نظام را برملا کرده است.). لذا روشن است که کارنامۀ اقتصادی دولت احمدی نژاد، از چه زاويه ای سراسر پيروزی و موفقيت است. تا اينجا در رابطه با وضعيت اقتصادی ايران در دوران شش ساله رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، توضيحاتی ارائه شد. اما جهت پاسخگوئی به اين سئوال که آيا احمدی نژاد ميتواند به وعده هايش در رابطه با هدفمند کردن يارانه ها ، طرح مسکن مهر (طرح مسکن مهر که متوقف شده است، شامل دو ميليون واحد مسکونی است که ساخته شدن آنها نيازمند معادل 40 ميليارد دلار/ 40000 ميليارد تومان/ است. رئيس انجمن انبوه سازان گفته است که اين طرح به رؤيا تبديل می شود.) / اهداء 20 ميليون باغ به وسعت 1000 متر و ويلای سه طبقه ( هر طبقه 100 متر) ، ايجاد يک ميليون و پانصد هزار فرصت شغلی جديد و وعده های ديگرش، جامۀ عمل بپوشاند، توجه شما را به موارد ذيل جلب مينمايم: *- اخيراً اوپک، اعلام نموده است که صادرات نفت خام ايران در 3 سال گذشته مرتباٌ کاهش داشته است. مطابق همين آمار صادرات نفت خام ايران در سال گذشته به 2 ميليون و 246 هزار بشکه در روز رسيده است. لذا، اکنون نيجريه در مقام دومين صادر کننده نفت در جهان و ايران پس از يک پله سقوط، در جايگاه سوم قرار دارد. *- بنابر ارزيابی وزارت نفت ايران، صنايع نفت ما برای تسعۀ صنعت نفت و گاز، نياز به 500 ميليارد دلار سرمايه دارد. البته منابع خارجی اين نيازبه سرمايه گذاری را معادل 1000 ميليارد دلار تخمين زده اند. *- در فروردين 1390 حميدرضا کاتوزيان" رئيس کميسيون انرژی مجلس، پيش بينی نموده بود که " در مدت هفت سال به وارد کننده نفت تبديل ميشويم.". *- هادی نژاد حسينيان، هشدار داده است که با وضعيت فعلی امکان دارد که ايران، از جرگه کشورهای صادرکننده نفت خارج شود. محمد علی آبادي، عضو کابينه دولت احمدی نژاد و سرپرست وزارت نفت نيز روز يکم مرداد ماه 1390، در رابطه با امکان توقف صادرات نفت و گاز ايران ، تاکيد کرده است. * - حميدرضا کاتوزيان ضمناً تاَکيد نموده است که در رابطه با کاهش استخراج و صادرات نفت و عدم توانائی دولت در ترميم و نو سازی از تاسيسات نفتی ايران نبايد تنها به فاکتور اثرات تحريم های بين المللی توجه بشود. بلکه ضروری است که به سياست های دولت در داخل و خارج از کشور و فزون بر آن به " خرابکاری های قرارگاه خاتمِ سپاه در اين تاسيسات" نيز توجه شود. امری که بدون موافقت رهبر نظام و رضايت دولت در رابطه با باز گذاشتن دست سپاه در سياست و چپاول اقتصادی ايران، ناممکن مينمايد. * - در همينجا بايد به مورد ديگری که کاتوزيان به آن اشاره نموده است، توجه شود؛ "تراز واردات و صادرات گاز ايران با وجود اين که دومين کشور دارنده ذخاير گازی جهان است، منفی است و گاز وارد ميکند.". *- ا اکنون توليد نفت با آنچه در برنامه چهارم توسعه به تصويب رسيده بود، يک ميليون بشکه در روز فاصله دارد، لذا، دولت احمدی نژاد، با توجه به واقعيات فوق الذکر، بودجه سال جاری را به نصف سال های گذشته تقليل داده است. در اينجا توجه به تحرکات سپاه پاسداران در گرد و خاک درگيری های مابين باند دستگاه ولايت و احمدی نژاد جهت تسلط بيشتر بر مقامات کليدی در نظام رانت خوار نفتی نيز حائز اهميت است. خبرآن لاين در اول مرداد ماه گزارش کرده است که بزودی سرتيپ "رستم قاسمی" فرمانده قرارگاه خاتم الانبيا به عنوان وزير پيشنهادی احمدی نژاد برای نشستن به مسند نفت به مجلس معرفی خواهد شد. اما همۀ ائتلاف های تاکنونی در سطوح بالای رژيم نتوانسته است از وخامت اوضاع اقتصادی کشور بکاهد. اخيراً بانک مرکزی با انتشار بيانيه ای اعلام نموده است احمدی نژاد که برای مخارج ضروری دولت اش در سال 1388 مبلغ 9000 ميليارد تومان از بانک مرکزی وام گرفته بود، در سال 1389 ناچار شده است که بيش از 16000 ميليارد تومان وام بگيرد. و احتمالاً با توجه به عجز دولت در اين زمينه، در سال جاری مقدار اينگونه استقراض های دولت نيز افزايش خواهد يافت. معنای اين حرف اين است که؛ نظام جمهوری اسلامی ايران به فلاکت اقتصادی بی سابقه ای دچار شده است و برای تهيه مخارج ضروری و روزمره اش نيز ناچار است دست به چاپ اسکناس های بی پشتوانه بزند. امری که نتايج وخيم آن به نسل کنونی و نسل های آينده کشور تحميل شده است. با توجه به همين مختصر نيز روشن است که وعده های احمدی نژاد عملی نيست. وضع مردم، مرتباً بد و بدتر ميشود.مردم بايد بفکر خودشان باشند. اما مردم در رابطه با رهائی از چنگال خونريز نظام و خشونت گسترش يابنده در جامعه و فقر و فلاکت عمومی با سّد جمهوری اسلامی روبرو هستند. لذا اين مردم ناچارند که با سازماندهی مستقل خود شان در همه زمينه ها، با تعميق گفتمان دمکراتيک، با تلفيق مبارزه مخفی و علني، با پيوند مبارزات مردمی با يکديگر، با سازمان دادن اعتصابات در محل های کار و زندگی کارگران و ديگر مزدبگيران تحت ستم، و بالاخره با براه انداختن تظاهرات توده ای در سراسر کشور و بميدان آوردن عدد بزرگ، به آنچنان توانائی دست پيدا نمايند که بتوانند به آزادي، برابری و رفاه و در يک کلام جامعه انسانی دست يابند. به اميد فرا رسيدن آن روز! تاريخ 27 ژوئيه 2011 � 5 مرداد ماه 1390 |
Reader Comments