« اصلاح طلبان در مورد عدالت سفسطه میکنند | Main | کتیبه اورارتویی روستای رازلیق سراب آذربایجان »

تاریخ بپایان نرسیده است -کشتار انسانها و هلوکاست نباید تکرار شود

از افشا

دمکراسی و حقوق بشر عاقلانه و عادلانه هستند در دمکراسی و حقوق بشر هیچ گونه رذالتی نهفته نیست.تا زمانی که دمکراسی و حقوق بشر جهانی و همگانی نباشد و زندگی انسانها چندگانه اداره شود دمکراسی موجود در جهلن ناقص خواهد بود و ممکن است از آن استفاده ابزاری شود تا نفع فردی و یا گروهی و یا ملی عده ای تامین گردد  اگر چه این تامین منافع آنان برای علیه اکثریتی از مردم جهان باشد.بنابراین دمکراسی موجود در جهان ناقص است و تا دمکراسی جهانی و همگانی نشده است و همه دولتهای جهان اصول دمکراسی و حقوق بشر را بر هر نفع دیگر خود ارجحیت نداده اند دمکراسی ناقص است و تاریخ هم بپایان نرسیده است. برای رسیدن به دمکراسی و حقوق بشر جهانی همه مردم جهان از هر گروه و طبقه ای و از هر کشوری لازم است سهم خود را ادا کنند که حداقلش روشن بینی در مورد دمکراسی و شناخت آن و تایید دمکراسی مبتنی بر حقوق بشر باشند. در لینک زیر  از تروریسم و ترویست  بحث شده است

http://efsha.squarespace.com/blog/2011/4/26/335578930858.html

دمکراسی چیست را در لینک زیر ببینید

http://efsha.squarespace.com/blog/2008/3/15/1.html

 

_______________________________________________________

منبع

http://www.iranjewish.com/Essay/Essay125_28_3.htm

دی 84

 

مصاحبه اشپیگل با ویتنی هریس مدعی‏ العموم دادگاه نورنبرگ درباره هولوكاست و سقوط اخلاقی

 

هیتلر نامی بیش نبود كه بر فروپاشی مطلق اخلاقی در قرن بیستم دلالت داشت

 

شصت سال پیش ازا ین در یك روز یكشنبه دادگاه رسیدگی به جنیات جنگی نورنبرگ بری اجری عدالت در مورد رهبران نازی آغاز به كار كرد. ویتنی هریس (Whitney Harris) یكی از چهره‏های اصلی آن محاكمه بود. بخش ا ینترنتی اشپیگل با او گفت و گویی درباره فرماندهی آشویتس «رودولف هس» (Ruddolf Hoess)، و هراس‏های عاطفی كه از آن دادگاه باقی ماند انجام داده است.

 

***

* در 1945 هنگامی كه شما جمع‏آوری شواهدی را برای پیگرد قانونی و محاكمه جنیات جنگی نازی‏ها

 آغاز گردید، چیزی بیش از یك ماشین تحریر مستعمل، یك منشی آلمانی زن و مقدار زیادی نیت خیر نداشتید. یا مسئولیت عظیم بستن اتهام به رهبران پیشین نازی فشار زیادی به شما وارد نمی‏ساخت؟

- كل آن دادگاه یك چالش عظیم بود. مسئولیتی كه در آن دادگاه به من محول شده بود رسیدگی به پرونده ارنست كالتن برونر(Ernest Kalten Brunner) بود. یعنی من می‏بیست قتل میلیون‏ها یهودی كه توسط اس اس و گشتاپو انجام شده بود را مورد تحقیق قضایی قرار می‏دادم. كالتن برونر جانشین رینهارد هیدریش (Reinhard Heydrich) در مقام رئیس امنیتی ریش و مسئول ده‏ها هزار مامور گشتاپو، پلیس و نیروهی اطلاعاتی – امنیتی بود.

 

* قبل از آن كه محاكمه آغاز شود اطلاعات شما از قتل‏عام‏ها تا چه حد بود؟

- من كمترین تصوری هم از ابعاد كشتارهی جمعی كه در آلمان به وقوع پیوسته بود نداشتم. در واقع هنگامی كه تحقیقات خود را شروع كردیم چندان شواهد محكمی در این مورد نداشتیم.

 

Nuremberg_Trial-هیتلر

 

* اما سپس از طریق بازجویی از فرمانده پیشین آشویتس رودولف هس توانستید یكی از اولین مدارك مستند را ارائه دهید كه قتل‏عام یهودی‏ها را تیید می‏كرد.

- بله، ین یك نقطه عطف تعیین كننده در آن محكمه بود. جمع‏آوری شواهد در واقع هنگامی كه متوجه شدم انگلیسی‏ها هس را دستگیر كرده‏اند از پیش كامل شده بود. سپس درخواست كردم كه او را به دادگاه نورنبرگ تحویل دهند و به این ترتیب موافقت به عمل آمد كه من سه روز از او بازجویی كنم. هس برایم توضیح داد كه فرمانده ریش اس اس یعنی هینریش هیملر شخصاً در 1941 به او دستور داده بود كه آشویتس را به یك اردوگاه كشتار جمعی تبدیل كند. هس در بخش جدید اردوگاه در بیركناو (Birknau) اتاق‏های گاز و كوره‏های آدم‏سوزی را یجاد كرد. او اطلاعات دقیقی از فجایع نازی‏ها در اختیار ما گذاشت و برآورد كرد كه دو و نیم میلیون یهودی، كولی و زندانیان جنگی به قتل رسیده‏اند- به اضافه یك و نیم میلیون انسانی كه در اثر سؤتغذیه، از پا افتادگی و خستگی و بیماری یا سؤرفتار مردند.

 

* برداشت كلی شما از خود هس چه بود؟

- او شخصاً آدمی نبود كه كسی را تحت تأثیر قرار دهد. هیچ چیز خاص و غیرعادی در او دیده نمی‏شد كه حكایت از وجود یك جنیتكار نفرت‏انگیز در پشت چهره او داشته باشد. او كاملاً مانند انسان‏های معمولی بود. او به آرامی و با اطمینان‏خاطر سخن می‏گفت. البته هرگز داوطلبانه اطلاعاتی را افشا نكرد. اما تا آنجا كه می‏توانم به خاطر بیاورم او پرسش‏های مرا صادقانه پاسخ می‏گفت و عجیب آن كه ما راهی نمی‏یافتیم كه بتوانیم شهادت‏های او را به دادگاه اضافه كنیم. زیرا همان گونه كه قبلا اشاره كردم در آن موقع ما دیگر جمع‏آوری شواهد را به پیان برده بودیم.

 

* راه‏ حل‏ شما برای این مشكل چه بود؟

- وكیل كالتن برونر یعنی كورت كاوفمان (Kurt Kaufman) در این مورد به داد ما رسید. او دفاع موكل خود را بر این ادعا قرار داد كه كاتن برونر رئیس امنیتی ریش شده بود تا بتواند نیرو و انرژی خود را بر فعالیت‏های ضد اطلاعاتی متمركز كند و نه بر اردوگاه‏های كار اجباری. برای تایید این سخن كاوفمان ادعا كرد كه كالتن بونر پایش را در هیچ اردوگاه كار اجباری نگذاشته است. هس دقیقاً همان شخص بود كه باید این گفته را تایید می‏كرد- حداقل در مورد اردوگاه آشویتس. به این ترتیب كاوفمان، هس را به عنوان شاهد به دادگاه فراخواند و ما هم توانستیم به شیوه خودمان او را سئوال‏پیچ كنیم.

 

* هس در هر حال به مرگ محكوم شده بود و كمك چندانی به كالتن برونر نكرد. یا به عقیده شما كالتن برونر واقعاً بر این باور بود كه می‏تواند با دروغ گفتن از اعدام رهایی یابد؟

- خیر، اكثر متهمان می‏پذیرفتند كه جنیات جنگی و قتل‏عام یهودیان حقیقتاً روی داده است. اما سعی آنها بر این بود كه سهم و نقش خود را در آن رویدادها كاهش دهند. كالتن برونر هم فكر نمی‏كرد مورد عفو قرار گیرد. او در واقع تنها كسی است بود كه پس از دریافت حكم اعدام استیناف نداد.

 

* كدام یك از متهمان ماندگارترین تأثیر را بر روی شما گذاشت؟

- یولیوس اشتریسر ضدیهود كه ناشر Stuermer بود بی‏تردید غیرقابل تحمل‏ترین از میان آنها بود. بدون استثناء همگی حتی در میان خود آن گروه از او بدشان می‏آمد. آلبرت شپر (Albert Speer) مهندس معمار هیتلر و وزیر جنگ و تسلیحات از طرف دیگر بسیار تاثیر مطبوعی می‏گذاشت. زیرا تلاشی برای بی‏گناه نشان دادن خودش نداشت. او محاكمه را به دقت دنبال می‏كرد و در مسیر دادگاه اهل همكاری بود و نادم از اعمال خودش، به احتمال بسیار همین هوش و ذكاوت او بود كه وی را از دریافت حكم اعدام معاف كرد.

 

* آیا می‏توان آن محاكمه را عادلانه دانست؟

- یقیناً، به باور من ما موفق شده بودیم كه از هر سیستم حقوقی بهترین بخش‏ها را جدا كرده و از آنها تركیب جدیدی درست كنیم. پرسش حیاتی در آن زمان این نبود كه یا آلمان مرتكب آن جنایات جنگی شده بود یا نه زیرا ین دیگر واقعیتی غیرقابل انكار و برای همه پذیرفته شده بود. پرسش اصلی ما در آن زمان این بود كه یا آن متهم مورد نظر در جنایت‏های نازی‏ها شركت داشته یا خیر و مسئولیت او در آنها تا چه حد بوده است؟ برای آن كه بتوانیم به این پرسش‏ها تا حد ممكن به دقت پاسخ دهیم ما هزارها سند را مورد بررسی دقیق قرار دادیم.

 

* بسیاری از ناظرین مقدمات آن دادگاه را بسیار بی‏‎نظم و آشفته توصیف كرده‏اند. یا حقیقتاً همین‏طور بود؟

- ترجیح می‏دهم كه اصطلاح آشفته و بی‏نظم را به كار نبرم. البته ما مشكلاتی داشتیم زیرا برای اولین بار بود كه تلاشی برای یك دادگاه نظامی بین‏المللی انجام می‏شد. متفقین در تابستان 1945 گردهامای در لندن داشتند تا تصمیم بگیرند كه دادگاه در كجا بید برگزار شود و موارد اتهامی چه باید باشد.

 

* یا تفاوت‏های ایدئولوژیك و رقابت‏هی موجود میان متفقین صدمه‏ی به كار دادگاه وارد نمی‏ساخت؟

- در بعضی موارد گفت و گو میان متفقین دشوار بود. اما من مطمئن هستم كه آن اختلاف‏نظرها تأثیر منفی بر جریان معمول دادگاه نداشت. برعكس، در برخی موارد مباحثه میان دادستان‏ها به جلوگیری از انجام خطاها طی جریان دادرسی كمك كرد.

 

* رئیس آن زمان شما رابرت جكسون دادستان كل یالات متحده به عنوان پدر معنوی و رهبر دادگاه نورنبرگ به شمار می‏ید. نقش او دقیقاً چه بود؟

- عملاً همه بر این عقیده بودند كه جكسون رهبر واقعی آن دادرسی است. وی در نطق افتتاحیه خود لحن و مسیر كل دادگاه را معین كرد. این جكسون بود كه تعیین كرد دادگاه باید تماماً بر شواهد قاطع و مصاحبه با شهود استوار شود.

 

* در روزی كه اعدام‏ها انجام شد وضعیت كلی چگونه بود؟

- شدیداً متشنج، توجه رسانه‏ها بسیار بالا بود و هنگامی كه معلوم شد هرمان گورینگ در سلول خودش و با خوردن كپسول سیانور خودكشی كرده خبرنگاران به راستی از هیجان دیوانه شده بودند.

 

* یا خودكشی گورینگ را باید به عنوان آخرین پیروزی شخصی بر دادگاه بین‏المللی به حساب آورد؟

- خب، او در دقایق آخر موفق شد كه از مرگ با طناب دار اجتناب كند و از مامور اجرای حكم بگریزد. احتمالاً او می‏خواست كه در آن آخرین لحظه انزجار خودش را نسبت به متفقین نشان دهد.

 

* شما با تجربیاتی كه در دادگاه نورنبرگ به دست آورده بودید چه كردید؟

- من درباره آن رویداد كتابی نوشتم و سپس به عنوان استاد حقوق به یالات متحده بازگشتم. در آن زمان به خودم می‏گفتم : می‏خواهم پرونده این بخش از زندگی خود را برای همیشه به بایگانی بفرستم و دیگر نمی‏خواهم كه در آن باره فكر كنم، یا چیزی بنویسم. من نمی‏خواستم كه با خاطرات آن زندگی كنم. حدود 20 سال طول كشید تا بتوانم با آن رویداد كنار بییم. حتی امروزه نیز این رویداد وحشتناك در تاریخ بشر حقیقتاً مرا رنج می‏دهد. تمامی این جنایت‏های وحشتناك را نباید منحصراً پدیده‏ی آلمانی دانست.

من كاملاً مطمئن هستم كه آدولف هیتلر صرفاً نامی بیش نبود كه بر فروپاشی مطلق اخلاقی در جهان قرن بیستم دلالت داشت. در واقع همه چیز در 1914 با جنگ جهانی اول هنگامی كه همه همدیگر را می‎كشتند و هیچ استاندارد اخلاقی باقی نمانده بود آغاز شد. انتقام دستور روز بود و هر عذری موجه. مگر كمونیست‏ها در روسیه چه كردند یا ژاپنی‏ها در چین؟

امروز هنوز هم با همان مسائل روبرو هستیم. كافی است كه تروریسم را مورد توجه قرار دهیم- هیچ كس نمی‏داند كه آخر آن به كجا ختم می‏شود. اگر خواهان آینده‏ی برای فرزندان خود هستیم، اگر می‏‎خواهیم كه باقی بمانیم جداً نیازمند آن هستیم كه نگرش‏های اخلاقی و سیاسی خود را مورد بررسی مجدد قرار دهیم.

ما دیگر تاب تحمل جنگ درا ین جهان را نداریم. جنگ‏ها نه فقط برای جوامعی كه به طور مستقیم درگیر آنها هستند كه برای تمامی بشریت ویرانگرند.

 

* آیا این شوخی تاریخ نیست كه در میان تمامی كشورهی جهان باید این یالات متحده باشد كه از امضای مصوبات رم جهت رسمیت بخشیدن به دادگاه بین‏المللی جنیات جنگی لاهه سرباز می‏زند؟

- من شخصاً از مدافعان پروپاقرص دادگاه بین‏المللی جنایات جنگی هستم و به هیچ‏وجه این را قابل پذیرش نمی‏دانم كه یالات متحده هنوز هم آن مصوبه را امضاء نكرده است. البته 40 سال طول كشید تا بالاخره یالات متحده كنوانسیون سازمان ملل متحد بری منع كشتار جمعی را امضاء كند. واقعاً چه نیازی به چنین زمان طولانی بری موضع‏گیری علیه كشتار جمعی بود؟ از آن بیم دارم كه برای امضای مصوبه رم نیز به زمان بسیاری نیاز باشد.

Posted on Monday, May 30, 2011 at 04:08PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>