هر اقتصادی بخشهای تولیدی -دلالی و بازرگانی و خدماتی دارد.مثلا اقتصاد آلمان بخش تولیدی اش قویتر است نه تنها صنعت و ماشین بلکه غذای بیشتر از نیاز خودش تولید میکندبنا به قوی تربودن بخش تولیدی اقتصاد آلمان را اقتصاد تولیدی مینامم.اقتصادایران در مقابل بخش دلالی قوی دارد (من در این نوشته بخش بازرگانی را بمعنای فروش تولیدات بخش تولیدی بکار میبرم) این بخش دلالی فقط مربوط به واردات است که در اقتصاد ایران بسیار قویتر است.تازه در این بخش دلالی هم عرضه نداشته اند مثلا در زمان خاتمی از کشور دبی که اقتصاد دلالی دارد چهار میلیارد دلار کالا وارد کرده اند یعنی فرد اهل دبی کالا را از کشور تولید کننده خریداری کرده است وبا سود بیشتر به طرف ایرانی فروخته است در این میان هم سی در صد یعنی یک یکهزارو دویست میلیون دلار سود برده است در جایی که فقط با بخشی ازااین مبلغ مشاغل زیادی میتوانستیم برای بیکاران ایرانی تولید کنیم
تا اصول دمکراسی برای همه ملل اجرا نمیشود وملل قویتر میتوانند ملل ضعیف تر را مورد حمله قرار دهند ؛ ما باید قوی باشیم تا مورد حمله قرار نگیریم و اقتصاد دلالی یعنی زندگی بر اساس واردات تضعیف کننده ترین اقتصاد برای ملت ماست. اقتصاد دلالی یعنی آن بخش از فعالیتها که بر اساس واردات بکشور دارای بیشترین حجم میشود و تمام دارایی کشور برای بر آوردن آن واردات بسیج میشود و قدرت سیاسی در دست کسانی است که اجزای این اقتصاد را میچرخانند و از ان دفاع میکنند و ومنافع خودشان را بر ضد اقتصاد تولیدی و بر ضد منافع مردم کشور قرار داده اند و در حقیقت منافع آن حاکمان با منافع صادر کنندگان بکشور همسو قرار داده اند این وضعیت منجر بتضعیف ملت و سرکوب مردم از سوی حاکمان وابسته بمنافع بیگانه میشود.این اقتصاد برای کشور بسیار مضر است