موضوع اساسی برای امروز ایران بر پا داشتن اتحاد بین مردم برای خلاص شدن از دست حکومتهای استبدادی مثلا حکومت آخوندی و ایجاد حکومت عادلانه و آزادی خواه است.هر مانعی برای ایجاد اتحاد بین ایرانیان باید بر طرف شود.یکی از این موانع ایجاد اتحاد باور های استبدادی و دیکتاتورانه در اپوزیسیون و حکومت است. هر کس از این باور های استبدادی دفاع کند و یا با وسایلی که میتواند این باور های استبدادی را از بین ببرد ضدیت بکند وابسته بنیروهای ضد ایرانی و مرتجع خواند بود.باور به ارزشهای حقوق بشری یکی از وسایلی است که میتواند باور های استبدادی را از بین ببرد.هر کس با ارزشهای حقوق بشری مخالف باشد و آن را بد بداند وابسته بنیروهای ضد ایرانی و مرتجع خواهد بود.زیرا نبود ارزشهای حقوق بشری در جامعه خودش یکی از دلایل ایجاد استبداد و باز تولید استبداد است
باز تولید استبداد در ایران چگونه صورت میگیرد
http://efsha.squarespace.com/blog/2010/4/17/116421137335.html
به مخالفین حقوق بشر چه باید گفت:
دوستانی که با حقوق بشر مخالفند چه چیزی را میتوانند جای گزین آن بکنند.بقول مرحوم دکتر کاظم سامی که نماینده مجلس در اوایل انقلاب شده بود و دیگر نماینده های خودفروش به او حمله میکردند و وی را لیبرال میخواندند و او را مزدور بیگانه خطاب میکردند.ایشان میگفت که فقط نگویید مخالف من هستید بلکه بگویید چرا با من و نظراتم مخالفید؟یعنی عقلانیت بکار ببرید و با ماموریت سیاسی - جناحی و یا از روی احساسات با من مخالف نباشید.شما هم همین طور عقلانیت بکار ببرید و بگویید چرا با حقوق بشر مخالفید و نمیخواهید حقوق بشر بر قرار باشد.آیا این که یک دولی از حقوق بشر سو استفاده کرده اند باید حقوق بشر را کوبید و بوسید و کنار گذاشت؟ شما حقوق بشر را اگر رد بکنید مجبورید بجایش ایدئولوزی بگذارید.ایدئولوزی یا دینی است مثل اسلام ملایان و یا مثلا کمونیستی است و به هر حال با دیکتاتوری سر و کار دارد.پس کسی که واقعا با حقوق بشر مخالف است ضد حقوق بشری مردم هم خواهد بود.تازه اگر دولتی هم از حقوق بشر سو استفاده کرده است مثل دولت جرج بوش منفور و محکوم شده است زیرا حقوق بشر مثل دین و ایدئولوزی بر اساس خرافات بنا نشده است بلکه کاملا با علم و حق همسو است.
اهمیت حقوق بشری برای دفع استبدادها بسیار مهم است مثلا استبداد ناسیونالیسم آریایی از قبیل سلسله پهلوی دوستان و یا استبداد ادیان خرافی مثل اسلام که بر ضد حق مردم هستند.اگر حقوق بشر بر روی کاغذ پیروز نشده بود این طور نمیشد که هر حکومتی از ملایان گرفته تا حکومتهای غربی سعیشان این است که خود را بحقوق بشر بچسبانند و با آن اقلا از نظر تئوری مخالفت نکنند.
این گونه ضدیت با حقوق بشر منعکس کننده اکثریت استبدادی اپوزیسیون ایرانی است یعنی هم حاکمین و هم اپوزیسیون رفتار دیتکاتورانه و استبدادی دارندو این رفتار استبدادی در نود سال اخیر که ارزشهای ناسیونالیستی فاشیستی و سپس ارزشهای فاشیستی دینی و اسلام سیاسی حاکم شده اند عقب ماندگی ایران تشدید شده است بلکه استبداد هم شدیدتر شده است که نشانه غلط بودن هویت ایرانی ناسیونالیستی و یا هویت مذهبی ایرانی بوده است
بنابراین لازم است که هویت ما هویتی نزدیک به مدرنیته و انقلاب صنعتی باشد و این هویت هویتی حقوق بشری و دمکراتیک خواهد بود یعنی تا زمانی که همه ایرانیان معتقد به ارزشهای حقوق بشری و اصول دمکراسی همسو با ارزشهای حقوق بشری نباشند هویت ایرانی مشکلی از انان را حل نخواهد کرد
نیروهای مرتجع فعلی اسلامیستهای ولایت فقیهی و مجاهدین و طیفهای مجاهدین انقلاب اسلامی و غیره بهمراه آریا طلبان اریامهری فاشیسم هستند که متاسفانه اکثریت اپوزیسیون را تشکیل میدهند
یعنی اپوزیسیون ما ضد حقوق بشری و ضد دمکراسی و سکولاریسم است با این اپوزیسیون وضعیت آچمز ادامه خواهد یافت.
منظورم از وضعیت اچمز ادامه استبداد و نبودن راه رهایی از ان است که بعلت مقدور نبودن اتحاد برای این اپوزیسیون استبدادی و خود محور است که بجز خود هیچ نیرویی را قبول ندارد و به هیچ اعتقادی که همه ایرانیان را پوشش بدهد هم مسلح نیستند.دیگر حنای ناسیونالیسم افراطی و اسلام سیاسی ریخته است نیروهای دلسوز و مترقی جامعه مثل روشنفکران -دانشجویان - کارگران لازم است سعی نمایند که جبهه حقوق بشری و دمکراسی طلبی قوی در کشور تشکیل بشود.در نبود جبهه مشترک دمکراسی طلب حول ارزشهای حقوق بشری این وضعیت آچمز ممکن است سالها ادامه یابد و یا بین اپوزیسیون استبدادی و حاکمیت استبدادی جابجا شود و ملت هم چنان در استبداد غوطه ور بماند و عقب ماندگی هر روزه تشدید شود.ما لازم است به این مسئولیت تاریخی خود بها بدهیم و موانع اتحاد را که همان باور های ضد حقوق بشری در بین آحاد ملت واقتصاد دلالی و کمپرادور ی در ایران است را در هم بشکنیم تا از با زتولید استبداد در ایران جلوگیری کنیم
Reader Comments