« پرسش هائی دردسر آفرين اسماعيل نوری علا | Main | حکم اعدام کشيش مسيحی يوسف ندرخانی بخاطر تعویض مذهبی احتمالی وی ابلاغ شد »

در باره مبارزان بلوچستان ایران

درباره مبارزه رزمندگان بلوچی که تحت ستم مظاعف حکومت ملایان شیعه ولایت فقیهی هستند باید خیلی نوشت

عامل خشونتها ملایان ایران هستند که حقوق مردم را غصب کرده اند و دزدی و آدم کشی و چپاول میکنند.واکنش بلوچها در دفاع از خود است.البته این دفاع در بین اقوام دیگر هم بویزه سنی ها که در ستم مضاعف هستند در کردستان و اقوام شیعه هم دنبال میشود.به امید پیروزی دمکراسی وحقوق بشر در ایران


برای فرزند جوانی که قربانی سرمایه داران جهان خوار شده است.عبدالمالک ریگی شیر بلوچستان دلاور ایران است

شعر از افشا

ای روح پاک که رفتی تو از میان
...با رفتنت بلوچ گشته ناتوان
آنکس که ظالم است خار است و رفتنی
یاد تو در دل است ای رهبر جوان

 


البته که مذهب چتری تجمعی است ولی ملایان مذهبی نیستند بلکه تظاهر بمذهب میکنند اگر برای سلسله پهلوی کورش وآریا پرستی وسیله ای برای چپاول بود برای اخوندها دین ندار دین مدار هم قران ونهج البلاغه وسیله چپاول وآدم کشی است.دول غربی که با این دیکتاتورها همکاری دارند تا منطقه را توسط نوکران منطقه ای خود نظیر خمینی وخامنه ای بچاپند.آنها  هم مسئله دینی ندارند آنان قبلا سر مسیحیت را در کشور خود زیر خاک کرده اند.نه این که کلیسا ها بسته است کلیساها  باز است و ایین های مذهبی هم انجام میشود ودولتها حمایت هم میکنند ولی اگرکلیساها  بخواهند بر اساس کتب مقدس خود اقدام کنند و حرف سیاسی هم  بزنند از حمایت دولت محروم و مالیات باید بدهند و زیرا در سیاست دخالت کرده اندو اگر روش حکومت را زیر سوال ببرند براحتی مورد حمله دولت خواهد بود زیراکشیشان  مثلا بکودکان مردم بارها تجاوز جنسی کرده اند با بجریان انداختن پرونده های آنان کلیسا را تحت فشار میگذارند به هر حال کشیشان در همراهی با دول خود میتوانند آسوده تر زندگی کنند.
مسئله از بین بردن آزادی و اراده انسانی است که براه های مختلف این انجام میشود با ایجاد مسایل اقتصادی و حتی گسترش سکس و اعتیاد و ....این انسان است که باید مواظب آزادی خودش باشد و از هر چه که امکان دارد برای رسیدن به آزادی درست استفاده کند: ازادی یعنی زندگی انسانی و عدم چپاول انسانهای دیگر .
این جهانخواران بسیار بگسترش مذهب اهمیت میدهند و متخصص اداره رژیم های مذهبی اسراییل و عربستان وایران و ..هستند.
سرمایه داران جهان خوار
http://efsha.squarespace.com/blog/2009/9/16/968384534225.html



این سرمایه داران جهان خوار با مستقر کردن مستبدین در کشور ها به اهداف خود میرسند باید زمینه های برقراری استبداد را در هم شکست

باز تولید استبداد در ایران چگونه صورت میگیرد
http://efsha.squarespace.com/blog/2010/4/17/116421137335.html
 به امید آن روز که با برپایی حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری مردم ایران چه از لحاظ قومی وچه از لحاظ مذهبی مثل بهاییان و سنی ها و اهل حق ودرویشان همه ازاد و رها باشند وبطرف خودکفایی علمی و اقتصادی حرکت کنند

_____________

کیوان گفته است

افشای گرامی
ضمن محکوم کردن اعدام ریگی ،از شما پرسشی دارم: آیا ترور و کشتار با حقوق بشر همخوانی دارد؟ این کدام هدفی است که توجیه کننده ریختن خون آدمی در پای آن است؟ اگر ترور و کشتار مجاز است، آیا فقط از سوی گروه های مخالف حاکمیت مجاز است؟ ا......میدوارم فقط در پاسخ از واژه "دفاع مشروع" استفاده نکنید که خود به خوبی واقفید توجیهی سخیف است نه دلیلی متقن

___________________

جواب از افشا

من هم مثل شما خشونت را محکوم میکنم.ولی عامل خشونت را ملایان تعیین کرده ام که با اعمال جنایت کارانه و چپاول وزورگویی خشونت را کش میدهند والبته بعد از بیسن و پنج سال خشونت مداوم خشونت بلوچها شروع شده است.و من نوشته ام که
عامل خشونتها ملایان ...ایران هستند که حقوق مردم را غصب کرده اند و دزدی و آدم کشی و چپاول میکنند.واکنش بلوچها در دفاع از خود است.البته این دفاع در بین اقوام دیگر هم بویزه سنی ها که در ستم مضاعف هستند در کردستان و اقوام شیعه هم دنبال میشود.به امید پیروزی دمکراسی وحقوق بشر در ایران همه حرف من این است که با توسل بحقوق بشر میتوان اجتماع علدلانه ساخت نه با اسلام و یا خشونتو در پایان با برشمردن دلایل پایداری استبداد نوشته ام که
به امید آن روز که با برپایی حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری مردم ایران چه از لحاظ قومی وچه از لحاظ مذهبی مثل بهاییان و سنی ها و اهل حق ودرویشان همه ازاد و رها باشند وبطرف خودکفایی علمی و اقتصادی حرکت کنند
اما شعر در تحسین ریگی مربوط به روحیه جنگندگی ؛ مخالفت با اعتیاد زیاد مردم بلوچ و خواستار رفع این ننگ شدن و ...بوده است فراموش نکنیم که او در سنین بیست سالگی خود بوده استب ا این سن رفتارش قابل تحسین است. در ضمن همیشه مستبدین با خشونت از رفتار خود دست کشیده اند اینان براحتی موضع قدرت و چپاول را رها نمیکنند.
اما در دفاع مردم بلوچ این موضوع را از چشم بلوچها میبینم که در غیاب ارزشهای حقوق بشری در جامعه بچنین خشونتهایی دست زده اند.
راستی بنظر شما مردم بلوچ چه باید بکنند؟
__________________________
مهدی گفته است

حق ندارم به بهانه ي خشونت ِ حاكمان ، دست به خشونت بزنم . اين همان كاري ست كه حاكمان مي خواهند . هيچ جرياني نتوانسته با خشونت گامي به جلو بگذارد . اگر پيروزي ِ ظاهري بوده در واقع شكست بوده و بدتر جايگزين بد شده . به تاريخ و تجربيات گذشته نگاه كنيم . نمي توانم خود را به خشونت قانع كنم و در عين حال استدلال كنم كه حاكمان نبايد خشن باشند

 

_________________________

جناب شاه حسینی نوشته است

افشای گرامی

برای رسیدن به دموکراسی پایدار ونهادینه شدن حقوق بشر شرایطی عینی لاز م است ورعایت اصولی با" حلوا حلواگفتن که دهان شیزین نمیشود"! پس

درین "گذار به دموکراسی" بایستی بدانیم داشتن زور واسلحه(سردوگرم) حق انحصاری "دولت ها" هستند چون مسئو...ل جان ومال مردم میباشند این قانون شناخته شده بین المللی است.اما

کاربرد خشونت در جمهوری اسلامی سیاسی است پس محکوم است واین را جهان محکوم کرده است ومامردم(کرد،لر،بلوچ وعرب،مازندرانی فارس وآذری،خراسانی) تحت هیچ شرایط ای نباید کوچکترین خشونتی به عنوان دفاع ویا عکس العمل نشان دهیم . اگر خواستار دموکراسی هستیم چون خشونت باز تولید میشود وما از رسین به دموکراسی بلز میمانیم. بامهر

____________________

پاسخ از افشا

در دنیا مستبدین هیچگاه بدلخواه حکومت را ترک نکرده اند.البته من میپذیرم که عامل اصلی راندن مستبدین از حکومت باور های درست و عقلانی مردم است که ترجمه دیگر این حرف موجود بودن ارزشهای حقوق بشر و دمکراسی همسو با ارزشهای حقوق بشر در جامعه است.
ام...ا این برای آدمی است که حداقل در مقررات رسمی موجود در حکومت استبدادی کار کند نه فرا تر از آن.کجای مقررات حکومت استبدای گفته است که بزندانی تجاوز جنسی بکنند و زندانی را بیاویزنند و با ضربه بشرش بزنند که چندین مورد مرگ گزارش شده است.برای جلوگیری از این رویدادهای فرا خشونتی لازم است که مردم دفاعی داشته باشند و این دفاع آن قدر قوی هم باشد که وابسگان نادان و ظالم وابسته بحکومت فراتر از مقررات رسمی نروندو این طور در روبرو شدن با یک مححق که برای رسیدن بهمان حقوقی که مقررات رسمی تعیین کرده است بگوید
_________________________
من از هيچ کس
نمی ترسم، تو داری عليه نظام جوسازی می کنی ،برای
ما هيچ مهم نيست اگر هم تو اينجا بميري، هزاران اينجا
مردن برای ما هيچ اهميتی نداره، فکر نکن با مردن تو
مشکلی برای ما درست ميشه


آیا دمکراسی و حقوق بشر ارتش و مبارزه مسلحانه لازم ندارد؟
http://efsha.squarespace.com/blog/2010/12/4/116473276664.html


______________________
فردا هم که حکومت دمکراسی بر پا شود آیا ارتش لازم ندارد؟ مهم این است که هر کس فعالیت سیاسی میکند بداند که نجات کشور در بر پا کردن حکومتی دمکراتیک است که همسو با ارزشهای حقوق بشری باشد و برای حفاظت از نیروهای دمکراسی خواه من حتی توصیه میکنم که ارتش دمکراسی فعالیت نظامی هم بکند و مامورانی که فراتر از مقررات رسمی کشور بزندانیان تجاوز میکنند و یا سر زندانی را در توالت فرو میکنند و یا هر کار فراتر از آنچه که قانون رسمی استبداد میگوید بر روی زندانی انجام میدهند باید تنبیه شوند و این کاری درست و عالدلانه است.
جوانان ما لازم است این ارتش دمکراسی را تشکیل دهند تا از نیروهای دمکراسی خواه و حقوق بشری و وکلای عزیز که ناجوانمردانه بدست عمال استبداد فراتر از قوانین رسمی شکنجه شده اند مورد حمایت قرار دهند
این کار در واقع خشونت نیست بلکه خشونت زدایی از سوی عمال استبداد بجهت ترس آنان است.
فرهنگ خشونت فرهنگ غالب در دمکراسی نیست و در این شکی نیست ولی خشونت زذایی از اعمال استبداد در جهت شکنجه های فراتر از قوانین استبداد کردن هم یک نوع جنگ بر علیه خشونت است

از کیوان این سوال را کرده ام که پس ما در برابر این خشونتهای قانونی و فراقانونی حکومت چه باید بکنیم؟

لطفا جنابان صفار و شاه حسینی به این سوال پاسخ در خور بدهند.

_______________________

مهدی نوشته است

يقينا راه و روش ِ صحيح ، همچون حاكمان با خشونت و فراقانوني عمل كردن نيست
گمگشته ي اصلي ، طرح و بحث درباره نقشه ي راه براي اينكار است كه البته پيچيده و دشوار است لذا ما براحتي وا مي دهيم ، تامل در مورد ِ آن را حواله به نسيه مي كنيم و اجازه... مي دهيم در هو جنجال و هياهوي " فعلا بايد حاكمان را ساقط كنيم " دفن شود
جواب پرسش شما را صفار و امثال ِ او نبايد بدهند . جواب اين پرسش با روشنگران و روشنفكراني ست كه بايد سالها كار كنند و زحمت بكشند و درس بخوانند و راه ارائه كنند . متاسفانه روشنگران و روشنفكران ِ ما به جاي اين كار ، همچون ما و ساير مردم در اين هو و هياهو گم شده ايم . اول بايد اين گمگشتگي را بفهميم ، يقينا راه از آن بيرون خواهد آمد

___________________

کیوان نوشته است

افشای گرامی،
راه مبارزه با خشونت، به هیچ روی خشونت نیست. آیا اعدام راه مبارزه با قتل است؟ آیا کشتن قاچاقچیان مواد مخدر ، راخ مبارزه با اعتیاد است؟ آیا تیر باران تروریستها ، راه مبارزه با ترور است؟ پاسخ من به تمام موارد فوق منفی است و به همین... سیاق باور دارم که راه مبارزه با حاکمیت جور، اسلحه دست گرفتن و ترور نیست، بلکه حکومت ستمگر را حاصل نا آگاهی مردمان می دانم و باور دارم که برای مبارزه با چنین حاکمیتی باید دلیل وجود آنرا از بین برد، یعنی جهل را از بین برد. اما خشونت حاصلش جز ادامه خشونت و گسترش آن نخواهد بود. اگر روزی کارگران جهان می خواستند متحد شوند و با خشونت به خواسته خود دست یابند، ثمره آن خشونت سربرآوردن دستگاه خشونت غیر قابل مهار استالین شد، اگر فدایی های خلق و مجاهدین خلق روزی اسلحه دست گرفتند تا استبداد خشن را سرنگون سازند، حاصل آن تسویه های درون سازمانی شد، ترور و کشتار و پخش تخم کینه و ترویج این اندیشه که اعدام انقلابی حق انقلابیون است و حاصل این همه را همگی با تمام وجود لمس کرده ایم که چیست! اما اگر بجای همه این خشونت ورزی ها و خونریزی ها کار گروه های سیاسی ما ترویج آگاهی و تلاش برای فشار مسالمت آمیز به حاکمیت ستگر در راستای دستیابی به حقوق حقه می بود، امروز شاهد روزگاری دیگر و متفاوت از این بودیم . مختصر کنم، برای رهایی از آنچه منشاش نادانی است، راهی غیر از گسترش آگاهی و دانا شدن نیست.

_______________________


افشاء گرامی

همان کاری که مردمان در هند، آفریقای جنوبی، لهستان،شیلی کردند و پس از چندی مبارزه مدنی/نافرمانی مدنی بدون خشونت انجام دادند و علیه دیکتاتور هایشان به پیروزی رسیدند

مشگل شما اینست که هنوز مثل دهه 60 و70 میلادی قرن گذشته فکر میکنید ...
یعنی جنبش های آزادیبخش عمدتا مسلحانه و خشونت آمیز با ایدئو لوژی های چپ تند مارکسیستی(یکنوع سرمایه داری دولتی) که عملا تاریخ مصرف اشان گذشته است

افشاء جان هر چه از آن تئوریها خوانده ای فراموش کن، میدانی چرا؟

برای اینکه مفاهیم : سرمایه،کار، بازارآزاد،، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی
از نوتعریف شده اند و همراه زمان خودشان/ دیگر مثلا مائوئیسم چینی وجود ندارد چون چین خود دومین قدرت اقتصادی جهان شده است/شوروی دیگر وجود نداردهمه آرزوی هنگ کنگ شدن دارند

بزن بیرون کمی هوا بخور و کتابهای آن دهه های مذکور را هم "تعدیل" کن
با مه
ر

___________________

دوستان دو موضوع را با هم قاطی میکنند
موضوع اول- جامعه بدون این که مردم ارزشهای حقوق بشری و اصول دمکراسی را در خود و در هویت خود نهادینه نکنند امکان بر پایی حکومنت دمکراتیک بر اساس حقوق بشر وجود ندارد
در این مورد من با شما موافقم.
تمام نوشته های بنده هم همین رانشان میدهد
موضوع دوم- حکومت بر اساس قوانین ضد حقوق بشری و ضد دمکراسی مردمان مخالف خود را آزار میدهد
یک عده ای هم هستند که بدون وجود قوانین رسمی شکنجه هایی بر مخالفان وارد میکنند که ورای قوانین رسمی ضد حقوق بشری است.
از دوستان در خواست کرده ام بمن بگویند در مقابل اینها چه بکنیم آیا نباید این خود فروشان و در جهت باد بودن و سود خود را به هر قیمت بردن را ادب کرد یا نه.من جواب روشنی برای این سوالم نگرفته ام.
اگر بمحتوای کلی جوابها نگاه کنیم دوستان گفته اند که فقط باید تحمل کرد.البته اگر مردم بطرف ارزشهای دمکراسی بروند در اینده دوری مردم پیروز خواهند شد.ولی اگر ما علاقه داریم که حقوق بشر و دمکراسی در اینده نزدیکی در کشور حکم فرما شود ما حق داریم بر اساس آن ارزشها حرکت کنیم و کسانی که ارزشهای خلاف و غیر عادلانه و غیر عالمانه و غیر عقلانی را بر جامعه وارد میکنند از میدان بدر ببریم.
هر کسی است که در حکومت دیکتاتوری که افکار و نظرات حقوق بشری و دمکراسی خواهانه او مورد عمل قرار نمیگیرد بلکه وی را در صورت دستگیری شکنجه و تنبیه هم خواهند کرد حق دارد که بر علیه ایجاد کنندگان دیکتاتوری بجنگد و ارزشهای عاقلانه وعادلانه خودش را پیاده کند.
اگر دیکتاتور اجازه نمیدهد با روشهای ملاینم این کار را بکند مثلا امضا جمع کند و نشان دهد که مردم جمهوری اسلامی را نمیخواهند و یا سنگسار را نمیخواهند و ...در این صورت این آدمی که معتقد به حقوق بشر ودمکراسی است حق دارد با خشونت حرفش را بپیش ببرد.
این که میگویند نباید خشونت باشد حرف درستی نیست زیرا این رفتار ها از خشونت دیکتاتوران در جامعه نکاسته است
اسلحه وسیله است شما میتوانید استفاده خوب از این وسیله بکنید یعنی حق را بحق دار بدهید و یا استفاده بد از این اسلحه بکنید یعنی حقوق مردم و جان ومال مردم را از بین ببرید
اگر برای یک فردی که معتقد بحقوق بشر و اصول دمکراسی است غقلا و بدون شک ثابت شد ایادی دیکتاتور آدم کشته است این را از راه قانونی پی گیری کرد ولی حق بحق دار ندادند؛ این فرد حق دارد که ظایع کننده حق را بمجازات برساند.
دمکراسی مجموع اراده های این چنینی است که حق را مدار اصلی جامعه قرار میدهد.
کسانی که بزندانیان سیاسی تجاوز جنسی کرده اند و یا زندانیان سیاسی مخالف دیکتاتور را بقتل رسانده اند واین بر همه محرز شده است اگر متعقد به دمکراسی و حقوق بشر باشد حق دارداسلحه بدست بگیرد و این افراد را با زور بسزای اعنالش برساند.دمکراسی ارتش لازم دارد.
ولی این کوشش منفرد مسلحانه ممکن است ما را بدمکراسی نرساند ولی نمایان گر تمایلات شدید ما برای رسیدن بدمکراسی و حقوق بشر است .بروز تمایلات ما برای برقراری حقوق بشر ودمکراسی به هر صورتی که باشد اشکالی نخواهد داشت.
بله نیروهای کمونیستی و نیروهای مذهبی ککه دست به اسلحه بردند چون از حقوق بشر و دمکراسی دفاع نمیکردند بدیکتاتوری رسیدند.فکری که در پی اسلحه و جنگ مسلحانه بود غلط بودو این ربطی به بی ثمر بودن مبارزه مسلحانه ندارد.
من این حرکت را توصیه میکنم.ظالم و شکنجه گر مبارزان سیاسی باید بسزای اعمال خود رسندمنتها کسی که اسلحه را بر میدارد باید بحقوق بشر و اصول دمکراسی همسو با ارزشهای حقوق بشر معتقد باشد.

در مورد این که چرا باید دیکتاتور و عمالش را توسط نیروهای حقوق بشری و دمکراسی تنبیه کرد لینک زیر را ببینید

آیا دمکراسی و حقوق بشر ارتش و مبارزه مسلحانه لازم ندارد؟

http://efsha.squarespace.com/blog/2010/12/4/116473276664.html

Posted on Friday, December 3, 2010 at 12:13AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>