« گزارشی از وضعيت سياسی تهران در ساعات گذشته | Main | نکات و درسهائی از "انتخابات" مرجان افتخاری »

کودتای خشن دستگاه ولايت ارژنگ بامشاد

کودتای خشن دستگاه ولايت
ارژنگ بامشاد




دستگاه ولايت، درنيمه شب 22 خرداد 1388، پس آن که رأی مردم، به گسترده ترين شکل ممکن، کانديدای مورد نظرشان را، به زير کشيد، سناريوی از پيش تعيين شده ی کودتا را به اجرا درآورد. دامنه ی وحشت ولی فقيه و فرماندهان سپاه و ارتش از مردم و استفاده ی آن ها از شکافی که دربالا ايجاد شده بود، به حدی بود که در سناريوی از پيش تنظيم شده شان، شبانه طرح کودتای غافگيرکننده و سرکوب ضربتی را به اجرا درآودند. حتی حاضر نشدند يک هفته صبر کنند و با کشاندن انتخابات به دور دوم، کانديدای خود را از صندوق ها بيرون آورند. آن ها با زمختی بی حد و حصري، در نيمه شب 22 خرداد، از طريق رسانه های وابسته به سپاه و دولت نظامی ـ امنيتي، مثل خبرگزاری فارس، ايرنا و پرس تی وي، پيروزی 65 درصدی احمدی نژاد را اعلام کردند. حتی حاضر نبودند تا صبح روز بعد صبر کرده و روال طبيعی و تاکنونی به اصطلاح شمارش آراء توسط وزارت کشور انجام گيرد.

کودتا چگونه برنامه ريزی شد؟

تلاش برای اجرای کودتا و يک دست کردن بالای رژيم و کنار گذاشتن بخشی از وابستگان حکومت، از مدت ها قبل، دقيقأ برنامه ريزی شده بود. فشار به محمدخاتمي، برای کنار رفتن از کانديداتوری رياست جمهوری به اين دليل انجام گرفت تا از قطبی شدن انتخابات جلوگيری شود و عنصر غافلگيری به پائين ترين حد خود برسد. پذيرش کانديداتوری ميرحسين موسوي، هم به اين علت انجام گرفته بود که تصور می کردند او در مقابل احمدی نژاد شانس کمتری برای پيروزی دارد. از همين رو، سيمای جمهوری اسلامی با راه اندازی مناظره های تلويزيونی تلاش کرد تا حضور حداکثری در انتخابات بوجود آيد. باز کردن فضای سياسی و مطبوعاتی در دوره مبارزه انتخاباتی در همين راستا انجام گرفت. قصد آن ها اين بود که از اين طريق، موضوع مشروعيت نظام را در بالاترين حد خود بيان کنند. کاری که سيمای جمهوری اسلامی در روز انتخابات با دقت و وسواس ويژه ای دنبال کرد. اما نارضايتی گسترده ی توده ای ، زمينه ای به وجود آورد تا مردم بتوانند از فرصت ايجاد شده، يک بار ديگر با قدرت تمام استفاد کنند. همين وضعيت باعث شد تا موسوی به رقيب جدی احمدی نژاد تبديل شود. امری که نگرانی دستگاه ولايت را دو چندان کرد. شايد برای دستگاه ولايت، خوشايند تر بود که با شکست طبيعی کانديداها از احمدی نژاد، طرح يک دست سازی بالای رژيم را با صبر و حوصله ی بيشتری به پيش برد. اما دخالت ميليونی مردم، آن ها را مجبور کرد که طرح خود را به شکل کودتای خشن و ضربتی به اجرا درآورند.

کودتا چه اهدافی را دنبال می کند؟

جوهره طرح کودتای دستگاه ولايت در اتحاد با ارتش و سپاه، حذف کامل ناراضيان دورنی رژيم و حتی پايان دادن به نقش چند مرکزی روحانيت، و کامل کردن قدرت نظاميان و سپاهيان در حمايت کامل دستگاه ولايت فقيه است. وقتی کودتای انتخاباتی درچهار سال پيش، به اجرا در آمد و محمود احمدی نژاد بر کرسی رياست جمهوری تکيه زد، نشانه های اوليه اين طرح آشکار شده بود. در همين راستا کنار گذاشتن انتخابات به عنوان عنصر تنظيم توازن قوای درونی رژيم و و تبديل آن به انتخابات های فرمايشي، شبيه انتخابات های ملوکانه شاه و يا انتخابات های مبارکی دولت مصر و يا پادشاهان عربی در دستور قرار گرفته است. دستگاه ولايت و متحدينش به اين نتيجه رسيده اند که امکان استفاده ی مردم از حربه انتخابات را بايد از ميان برد. نقض خشن آرای مردم و کنار گذاشتن کامل آن و اعلام آراء آن گونه که به حربه ای برای تحقير و تحريک گرايشات مختلف درونی تبديل شود، و حمايت آشکار و قاطع خامنه ای از اين اقدام، بيان پايان تحمل درونی رژيم و آغاز حذف بخشی از وابستگان به حکومت اسلامی است. کودتای خشن بامدادان 23 خرداد، کودتايی است عليه مردم و برای درهم شکستن قدرت مقاومت آن ها. برای رسيدن به اين هدف، در اولين گام،کنار زدن آن بخش از حکومت که در راه يک دست کردن جمهوری اسلامی مزاحمت ايجاد می کنند، نيز در دستور قرار گرفته است. اين کودتا، با هدف بيرون راندن اصلاح طلبان و همه آن هايی که مانع بسته شدن شکاف های درونی رژيم می شوند، انجام گرفته است تا قدرت سرکوب مردم را به بالاترين حد خود برساند. کودتاچيان با دستگيری وسيع فعالان سياسی و بسياری از رهبران احزاب و جريانات اصلاح طلب، تلاش می کنند برنامه های خود را به پيش برند. در اين ميان ، در هم شکستن مقاومت رفسنجانی امری است که در دستور قرار گرفته است. دستگاه ولايت نيک می داند تنها کسی که توان و قدرت ايستادگی در مقابل ولی فقيه و اقدامات او را دارد، شخص رفسنجانی است. بی جهت نبود که احمدی نژاد در مناظره تلويزيونی خود آن چنان بی پروا او و خاندانش را به باد انتقاد گرفت و مفسد اقتصادی معرفی کرد. احمدی نژاد همين موضوع را در نطق انتصاب خود به عنوان رئيس جمهور کودتا در شب 23 خرداد نيز تکرار کرد و قول داد که اين ماجرا را تا به آخر ادامه دهد. هدف گرفتن هاشمی رفسنجانی و مفسد خواندن او در حالی انجام می گيرد که تمامی رهبران رژيم تا مغز استخوان در فساد اقتصادی غرق شده اند و اموال عمومی مردم را به کيسه های خود و وابستگانشان سرازير کرده اند. ولی جدا کردن رفسنجانی هدف ويژه ای را دنبال می کند.

چرا دستگاه ولايت ، راه کودتا را در پيش گرفت؟

اولين عامل در اين تصميم گيري، شناخت دقيق آن ها از ميزان نارضايتی توده ای است. آن ها که با سياست های خانه ويران کن خود، اقتصاد مملکت را درهم شکسته اند و دامنه ی فقر را گسترش داده اند و دلارهای نفتی را به اشکال گوناگون حيف و ميل کرده اند، از شورش توده های محروم که زير بار گرانی ، تورم ، بيکاری و گسترش فاصله طبقاتی کمر خم کرده اند، به شدت نگرانند. به دليل همين نگرانی شديد است که حرکت های توده ای را با خشونت تمام سرکوب می کنند. رهبران جنبش کارگری ، جنبش زنان، جنبش دانشجويان و زحمتکشان را به بند می کشند و مانع شکل گيری تشکل های توده ای می شوند. ارزيابی آن ها از ابعاد نارضايتی توده اي، به واقعيت بسيار نزديک است. از همين رو، آن ها آرای مردم در 22 خرداد و" نه" با شکوهشان به دستگاه ولايت و کانديدای ولی فقيه را دريافتند و چنين گستاخانه به اين آراء دهن کجی کردند و برای دفاع از اين دهن کجی آشکار ، در سطح شهرها حکومت نظامی اعلام کرده اند؛ مردم کوچه و خيابان را به زير باطوم گرفته اند؛ هر کس را که می توانند دستگير می کنند و به شدت کتک می زنند و تلاش می کنند فضای رعب و وحشت ايجاد کنند. بنابراين ، برای درهم شکستن حرکت های مردمی ، برای جلوگيری از شورش های توده ای و برای بالابردن قدرت سرکوب و مهار اقدامات کارگران و زحمت کشان، به يک پارچه کردن بالائی ها روی آورده اند.از همين روست که، وظيفه ی اصلی سپاه پاسداران را با تاکيد بيشتری حفظ امنيت داخلی تعريف کرده اند. درست است که سپاه پاسداران از بدو تأسيس خود، نهادی برای حفظ نظام اسلامی تعريف شده است اما نقش و وزن کنونی آن در کنترل امنيت داخلي، بيانگر وحشت آن ها از جنبش های توده ای است. در اين ميان، بسيج نيز که زير مجموعه ی سپاه و زير فرماندهی آن قرار دارد، نقش ويژه ای بازی می کند. اين نيروی چند ميليوني، ابزار جدی کودتاست. اين نيرو هم می تواند به عنوان سياهی لشکر در حرکت های سياسی وارد عمل شود و هم در هنگامه ی شورش های توده ای به عنوان بازوی سرکوب اقدام کند و محلات را جولانگاه خود سازد.

دومين عامل در اين تصميم گيري، سياست های جديد دولت آمريکاست. در واقع، دستگاه ولايت بسيار خوشحال می شد اگر راه جورج بوش در منطقه تداوم می يافت و سياست دولت آمريکا در قبال ايران و خاورميانه تغيير نمی کرد. آن ها به اتکای سياست های ماجراجويانه ی دولت بوش توانستند فضای کشور را نظامی ـ امنيتی کرده؛ فرماندهی خودمختار استانی بوجود آورند؛ اقتصاد کشور را نظامی کرده و بودجه را بدون حساب و کتاب در اختيار نهادهای نظامی و سپاه و بسيج قرار دهند. اما تغيير سياست آمريکا، بسياری از توجيهات آن ها را در هم ريخته و ممکن است در هم ريختن اين توجيهات، مورد بهره برداری جنبش توده ای و مردم ناراضی قرار گيرد. بی جهت نيست که هر حرکت مردمی را به خارج از کشور نسبت می دهند و آن را جزئی از سناريوهای کودتاهای مخملی می نامند. آن هم درست در زمانی که خود کودتای سياه را تدارک ديده و آن را به اجرا نيز درآورده اند.

سومين عامل اين است که ارزيابی دستگاه ولايت بر اين استوار بود که با توجه به تغيير سياست های دولت آمريکا، و اوج گيری بحران اقتصادي، بخشی از حکومت و بويژه اصلاح طلبان می توانند به عنوان نيروی مزاحم در راه اهداف دستگاه ولايت عمل کنند. از همين رو، احمدی نژاد در نطق انتصاب خود در 23 خرداد، اصلاح طلبان و مردم را متهم به همسوئی با نيروهای خارجی و بويژه آمريکا کرد که در ائتلافی گسترده و بر اساس سناريوی از پيش تعيين شده، عليه دستگاه ولايت وارد عمل شده اند. دستگيری های وسيع فعالان سياسی اين طيف از همين درک ناشی می شود. اگر دستگاه ولايت در دوم خرداد، در مقابل رأی مردم غافلگير شد، رأی ای که اصلاح طلبان را به قدرت پرتاب کرد، اما در دور اخير عنصر غافلگيری در ميان نيست. دولت کودتاچيان نظامی ـ امنيتی که در چهار سال پيش با يک کودتای انتخاباتی و با حمايت دستگاه ولايت به قدرت رسيد، اين بار برای تکميل کودتای خود بسيار برنامه ريزی شده وارد عمل شده است. فلج کردن اصلاح طلبان با دستگيری های گسترده سران آن، امری تصادفی نيست.

چگونه می توان کودتا را در هم شکست؟

حال که کودتای خشن دستگاه ولايت انجام گرفته است و نيروهای ارتش و سپاه وارد عمل شده اند؛ خيابان های شهرهای مختلف را جولان گاه خود کرده اند؛ مردم و بويژه جوانان را بی دليل به باطوم می بندند، و سنگفرش خيابان ها را خونين می کنند؛ در مقابل آن نمی توان و نبايد سکوت کرد. کودتای دستگاه ولايت را می توان در هم شکست. برای درهم شکستن کودتا، استفاده از سيستم های ارتباطی که در طول دوره تبليغات انتخاباتی ايجاد شده بود، می تواند مؤثر باشد. اما بيش از هرچيز، ضرورت سازماندهی درونی خود، ايجاد تشکل های توده ای محله ای ، همسويی و همکاری با تشکل های موجود دانشجويی و استفاده ی گسترده از امکانات ارتباطی مدرن، بايد در دستور قرار گيرد. در شرايط سازماندهی مقاومت مؤثر در برابر کودتا، بايد تلاش فراوانی کرد که شکاف های درونی رژيم به سرعت بسته نشود. استفاده ی دقيق از اين شکاف ها و کند کردن لبه تيز شمشير دستگاه ولايت که بيرحمانه به کار گرفته شده، امری نيست که بتوان از کنار آن گذشت. اگر شکاف های درونی رژيم بسته و دستگاه سرکوب يک دست شود، دامنه و ابعاد سرکوب به شدت گسترش خواهد يافت و می تواند حمام خون به راه بياندازد. اگر مقابله در برابر کودتا، بار سنگينی بر دوش مردم و مبارزان در داخل کشور قرار داده است، رساندن صدای مقاومت و آگاه کردن افکار عمومی جهان، بر دوش همه آنانی است که در خارج از حيطه قدرت کودتاچيان قرار دارند. نبايد گذاشت، سرکوب خشن جنبش مردمی کشور و حاکميت کودتای سياه دستگاه ولايت و سپاه و ارتش، به صورت آرام و در سکوت جهانی انجام گيرد.
23 خرداد 1388ـ 13 ژوئن 2009





24 خرداد 1388

Posted on Sunday, June 14, 2009 at 02:11PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>