ده دليل برای تحريم انتخابات رياست جمهوری اسلامی، اميد حبيبی نيا
ده دليل برای تحريم انتخابات رياست جمهوری اسلامی، اميد حبيبی نيا
حتی اگر مدعيان اصلاحات برندگان اين نمايش اعلام شوند، گزينه "نه" به کليت نظام همچنان باقی می ماند و با عيان شدن ناتوانی، عجز و همسويی پنهان و آشکار اصلاح طلبان با محافظه کاران برای سرکوب مخالفان، بخش عمده ای از کسانی که دچار "توهم معجزه سبز" شده اند را به گزينه آلترناتيو سوق خواهد داد
********************
دهمين انتخابات رياست جمهوری اسلامی در جمهوری اسلامی ايران حدود سه هفته ديگر برگزار می شود و همان گونه که پيش بينی می شد بار ديگر بخشی از بدنه حاکميت با کوبيدن بر طبل های پرسروصدای وعده های انتخاباتی، می کوشد تا بازار اين نمايش تکراری را گرم و تنور حوزه های رای را داغ کند.
صرف نظر از بدنامی اغلب دولتمردان و سران اين جناح در طول بيش از ده سال حاکميت خود (۱۳۶۸-۱۳۵۷)، بسياری از مردم و جوانان هنوز می توانند کارنامه مردودی دولتمردان اين جناح و عجز و همراهی آنان با جناح محافظه کار رقيب (۱۳۸۴-۱۳۷۶) را به خاطر بياورند.
با اين حال شايد بد نباشد که در اينجا برخی از دلايل اصلی کسانی که معتقد به تحريم انتخابات رياست جمهوری اسلامی هستند را مرور کنيم:
۱- رژيم جمهوری اسلامی يک رژيم توتاليتار مذهبی است: مذهب اساس و بنيان حکومت کنونی و همچنين مبنای اعتقادی تمام دولتمردان جناح های مختلف درون حکومتی است که از برآورده ساختن خواسته های مترقی بسياری از مردم ناتوان است.
۲- رژيم جمهوری اسلامی در ساختار موجودش امکان رفرم را ندارد: امکان اصلاح در رژيمی که بر اساس قانون اساسی اختيارات نهادهای قدرت حکومتی- نظامی در آن بيش از ساير نهادهای اجرايی و انتخابی است و هر گونه تلاش برای اصلاح با مخالفت شديد اين نهادها روبرو می شود، وجود ندارد. ۳- نهادهای اصلی قدرت در اين رژيم مانع از هر گونه تغيير بنيادين می شوند: نيروهای نظامی، روحانيت، بازار و نهادهای سنتی قدرت در يک حکومت اليگارشی با هر گونه تغييری که منافع آنی آنها را به مخاطره می افکند به شدت مخالفت می کنند. ۴- مدعيان رفرم صلاحيت، توان و انگيزه اصلاحات را ندارند: مدعيان اصلاحات کارنامه نامطلوبی در پيگيری مطالبات مردم دارند و به دليل وابستگی همه جانبه خود به بافت حکومت از برآورد خواسته های مردم عاجز می مانند زيرا در اين ميانه آن چه بيشتر از همه برای آنها اهميت دارد منافع اقتصادی و تثبيت موقعيت خود در ساختار حکومت مذهبی است. ۵- نهادهای مدنی تسهيل کننده رفرم زير سرکوب شديد و سازمان يافته قرار دارند: نهادهای مدنی؛ جنبش های دانشجويی، زنان، کارگران، معلمان و سنديکاها، اقليت های قومی و مذهبی، همجنس گرايان، دگر انديشان و ساير اقليت هايی که مداوم تحت سرکوب پليسی نظام مذهبی قرار دارند پيوندی با مدعيان اصلاحات ندارند تا "تئوری فشار از پايين، چانه زنی از بالا" امکان تجلی بيابد. ۶- فرايند "انتخابات" در جمهوری اسلامی به يک نمايش "مزرعه حيوانات" شبيه است: نهادهای امنيتی، انتصابی، مذهبی و سنتی با برقرار کردن فيلترهای متعدد تنها صلاحيت کسانی را تاييد می کنند که کاملا پيرو نظام ولايت فقيه باشند و در عرصه سياست عملی به مستخدمان نظام بدل شوند. ۷- تقلب، جعل آرا و اعلام نتايج مخدوش در اين حکومت امری طبيعی است: نهادهای مجری و ناظر انتخابات هيج گاه به برگزاری انتخاباتی بر اساس شفافيت، صداقت و نظارت عمومی پايبند نيستند و با دخل و تصرف در آراء در نهايت فرد يا افراد مورد نظر خود را "از صندوق در می آورند". ۸- تحريم ابزاری برای نشان دادن مخالفت عمومی است: با وجود نمايش و صحنه سازيهای تکراری، تقلب گسترده و آمارسازيهای نهادهای مجری انتخابات، حوزه های رای گيری خلوت می تواند بهترين گواه فقدان مشروعيت سياسی جمهوری اسلامی از نظر افکار عمومی تلقی شود. ۹- تحريم نشانگر رشد سطح توقعات جامعه است: تحريم انتخابات رياست جمهوری اسلامی به معنای ارتجاعی، سطحی بودن و عوامفريبانه تلقی کردن وعده های تبليغاتی هر دو جناح حاکم و گذشتن سطح مطالبات و خواسته های اکثريت مردم از توان اين يا آن جناح درون حکومتی است. ۱۰- شرکت در هر انتخابات با چنين شرايطی سبب بروز شائبه مشروعيت(افشا:حقانیت بهتر از مشروعیت است) رژيم می شود: برگزاری نمايشی به عنوان "انتخابات" در جمهوری اسلامی همواره خميرمايه اصلی پروپاگاندای رژيم برای نمايش مشروعيت و انتخابی بودن بخشی از ارکان رژيم تلقی می شود، تحريم اين نمايش به معنای "نه" به کليت اين نظام است، نظامی که کارنامه سياه ش در سرکوب، اختناق، قتل عام و نقض دهشتناک حقوق بشر بر همگان روشن است.
انتخابات رياست جمهوری اسلامی در ۲۲ خرداد ماه به اعتقاد نگارنده بار ديگر ميدان آزمون اين دو گزينه خواهد بود، گزينه بقاء يا مطالبه برای تغييرات ريشه ای در نظام سياسی ايران که لاجرم در چارچوب رژيم موجود امکان پذير نيست.
حتی اگر مدعيان اصلاحات برندگان اين نمايش اعلام شوند، گزينه "نه" به کليت نظام همچنان باقی می ماند و با عيان شدن ناتوانی، عجز و همسويی پنهان و آشکار اصلاح طلبان با محافظه کاران برای سرکوب مخالفان، بخش عمده ای از کسانی که دچار "توهم معجزه سبز" شده اند را به گزينه آلترناتيو سوق خواهد داد.
Reader Comments (4)
سلام و درد دل من،
این کاندیداها را کیانتخاب کرده. من که یادم نمیاد دستیدر انتخاب اینها داشتم.دولت میگه هر کیمیخواد میتونه نامزد انتخابات ریاست جمهوری بشود ولیهمه میدونیم که این حرف است. مگه شورای محافظان یا نگهبان میذاره هر کیخواست نامزد بشه خیلی جالب و با نمک هست این حرفهایی که دولت میزنه.باز هم ما را خر کردند که دنیا بگن ما آزادی داریم و در ایران دمکراسی هست. یک بچهٔ دوازده ساله هم کاندیدا شد دولت فکر میکنه ملت ایران خرند شاید هم باشیم چون سیساله هر کار خواستند کردند و ما حرف نزدیم. از ما مردم بدبخت تر توی دنیا نیست اول که شاه رفت گفتند آخوندها خوبند اینها هم که دزد و جنایت کار در آمدند یادتون نره دزد و جنایت کار از لقبها یه اون مرتیکه شاه بود این آخونها القاب اون شاه رو هم دزدیدند. این آخوندها همه چیز رو میدزند حتی خود دزدی رو.
الان که لیست نامزدها به چهار تا رسیده باید فکر کنیم این اشخاص قبلا چکار بودند آیا برای حقوق بشر احترام داشتند آیا برای مردم ایران دلشون میسوزه یا نه ، یا فقط به فکر آخوندها و اونها چیمیخواند باشه.باید دقیقا به گذشته این نامزدها نگاه کنیم . ما هیچ دستیدر انتخاب این کاندیدها نداشتیم و هیچوقت هم نخوایم داشت ولیاقلاً با رای درست دادند میتونیم بگیم کیباید انتخاب بشه شاید بالاخره یه امیدی باشه.
در پایان چند نکته از سخنان امام عزیزمون امام خمینی براتون مینویسم که چقدر امام گفتند رای دادن مهم است و وظیفهٔ ما هست. نه گفت نماند که این دزدن و جنایتکارها آبروی اسلام رو هم بردند در کشورهای خارج میگند ایرانیها نه میگند ایرانیهستند و نمیگند مسلمانند و خیلیهشون به دینهای دیگر رو آوردند. البته اینها همه حساب پس میدهند خدا از ظلم این اخوندهای اسلام نما نمیگذره.
sheevaa@ymail.com
« انتخابات در انحصار هيچ کس نيست
اين يک وظيفه اسلامي است که ما حفظ کنيم اين جمهوري اسلامي
ر هر صورت ما تکليف داريم ،تکليفي که به همه ملت واجب است ، به زن ، به مرد واجب است
انتخابات سرنوشت يک ملت رادارد تعيين مي کند مرد و زن ايراني مکلف به شرکت
مرد و زن ايراني مکلف به شرکت
راي نشانه برابري هرفرد
رضاي خدا را در نظربگيريد و توجه به خدا داشته باشيد
ممکن است که اگر شما ها سستي کنيد براي همچين امر مهمي و طوري باشدکه بنظر بيايد بي تفاوتيد
شخاص را هم ملاحظه سوابقشون را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودند، درحال انقلاب چه بودند
اشخاص را هم ملاحظه سوابقشون را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودند، درحال انقلاب چه بودند
عذري نداريد که برويد کنار بشينيد،
انتخابات جوري باشد که مردم پسند باشد .>>
«شرکت کنيد دراين انتخابات ،مقدرات کشورتان را دست کساني بدهيد که براي کشورتان مفيدند ... »
«اگر خداي نخواسته از عدم مشارکت شما يک لطمه اي بر جمهوري اسلامي وارد شود بدانيد که احاد ما که اين خلاف را کرده باشيم مسئول هستيم ...»
«اشخاص را هم ملاحظه سوابقشون را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودند، درحال انقلاب چه بودند»
«وقتي بنا براين است که سرنوشت يک ملتي در دست خودش باشد که به حمد الله به اينجا رسيديد ...»
«مردم حاضر مي شوند درانتخابات براي اينکه کشور را حالا ازخودشان مي دانند»
با تشکر از پیام شما
ملایی که سیاسی کار باشد و حکومتش را باخدعه تاسیس کند عاقبتش به این جا میکشد که شما میگویید دزدی و فساد. مثلا خمینی در پاریس گفت حکومت اسلامی حکومت دمکراسی است و حتی کمونیستها هم آزاد هستند فعالیت سیاسی بکنند. ولی در عمل کمونیستها را کشتند ولی حتی به مهدی بازرگان که نخست وزیر خودشان بود حتی در زمان حیات خمینی اجازه فعالیت سیاسی یعنی انتخاب شدن و انتخاب کردن دمکراتیک را ندادند.
خودتون قضاوت کنید ببینید آیا میخواهید چهار ساله آینده مملکتمون مثل چهار ساله گزشته باشد. آمار واقعیتها را نشان میدهد .اگر ما ملت ایران در انتخاب نامزدها دستی نداشتیم اقلا در انتخاب یکی از اینها برای ریاست جمهوری میتونیم دست داشته باشیم البته اگر انتخابات را مثل تمام دزدیهای دیگرشون غارت نبرند. هر چیزی یک حدی دارد. باز هم میگم ، برای آینده رای بدهید ، برای آزادی واقعی رای بدهید، برای نجات از بد بختیها رای بدهید برای یکی رای بدهیم که عقلش سالم باشه مسلمان دیوانه ممکن است از شیطان بهتر باشد ولی چه منفعتی برای مسلما نان دیگر خواهد داشت تنها مسلمان بودند دلیل بر توانایی مدیریت کشور نمیشود. اینهمه تو کشور خودمون دردسر و بدبختی داریم این آقا غصهٔ حماس،حزب الله و طالبان را میخوره و مال مملکت را خرج اینها میکند. خدا من را ببخشد اگر بد حرف زدم ولی خدا از کسی که دلش برای مملکت خودش نمیسوزه بیشتر نمیبخشد. با احترام به هموطنان عزیزم لطفا این لینکها را نگاه کنید. ایمیل من در اختیارتان هست.
http://www.amar-iran.com http://www.mojaakhar.com
برای نجات ایران عزیز لازم است کار ها را از پایه درست کرد.وگر نه در حین ادامه استبداد یک دزد را با دزد دیگری عوض کردن (مثلا کروبی در ده سال پیش از یک مفسد اقتصادی شهرام جزایری سیصد میلیون تومان گرفته است و پس هم نداد و گفت در اختلاس دوخانیات مگر مقامات جمهوری اسلامی پولهای گرفته شده را پس دادند که من هم این پول را پس بدهم.هم اختلاس کنندگان فوق و هم شهرام جزایری هر دو محکوم شده بودند)
آنچه که شما تجویز میکنید در بهترین شرایط مثل کشیدن نقاشی روی دیثواری است که دارد فرو میریزد. این مسئله را قبلا بنده با کس دیگری که درخواست رای دادن کرده بود نوشته ام و برای شما هم مینویسم:
ملت ایران با اشتباه خود یعنی با اعتماد بخمینی ضد بشر و ضد ایرانی و رفتار از روی احساسات و بدون تعقل و رعایت نکردن حقوق بشر و اصول دموکراسی (بخوانید سلب حقوق انسانی کسانی که در جمهوری ملا ها اعدام شدندو یا آزار دیدند) خود را در ورطه ای افکنده است که نه تنها مردم را از یک زندگی انسانی محروم کرده است بلکه آینده کشور را هم بخطر انداخته است.
هر روز زندگی در حکومت ملایی بدتر از دیروز آن است و این اصلی است که همواره تکرار گشته است و شکی در آن نیست.
عده ای با استفاده ایدئولوژیک از دین و وسیله قرار دادن دین کشور و اموال آن غارت میکنند و بنوکری خود برای جهانخواران سرمایه دار ادامه میدهند و برای این کار حتی از قربانی کردن مردم مثلا یک میلیون تن در جنگ ایران و عراق (بخوانید جنگ خمینی و صدام زیرا مردم ایران و عراق با هم دشمنی نداشته اندبلکه مزدوران سرمایه داران جهانی یعنی خمینی و صدام برای چرخاندن اقتصاد غرب و مصرف تولیدات نظامی آنان ماموریت داشتند که این جنگ را آغاز و ادامه دهند و برای این کار خمینی از عرق دینی و ارزشهای ضد حقوق بشر اسلام سود برد و صدام هم از عربیت و ناسیونالیسم استفاده کرد هر دوی اسلام وناسیونالیسم ایده هایی میباشند که ضد دمکراسی و حقوق بشر هستند و حکومت را در یک صد سال اخیر در منطقه در دست داشته اند و ثمره کار آنان تاسیس حکومت دلال تولیدات غربی و همسو با منافع سرمایه دارای جهانخوار و ضد یت با مردم بوده است و از این نظر حکومت شاه فرقی در ماهیت با حکومت خمینی ندارد و هر دو دلال تولیدات غربی یا بورژوازی کمپرادور بوده اند).هر کس در دادن حقانیت به این دو گروه حاکم یعنی اسلامیست های سیاسی و بنیاد گرا و یا ناسیونالیستهای افراطی نوکران غرب در منطقه کمک کند(مثلا در بازی انتخاباتی آنان شرکت کند) بر ضد خود و بر ضد دمکراسی و حقوق بشر رفتار کرده است.بدون ارزش قرار دادن دمکراسی و حقوق بشر وبدون رسیدن بخود کفایی علمی و اقتصادی نمیتوان از این استبداد و نکبت خارج شد.
کسانی که بحکومت ملایی و کاندیداهای ریاست جمهوری آن رای داده و در بازی انتخاباتی ملایان شرکت کرده اند در واقع دانسته و یا ندانسته فقط حقانیت ناداشته ملایان را به اثبات سیاسی رسانده اند و بر ضد حقوق بشر و دمکراسی عمل کرده اند و گذشته از آن در تمام بلایای حاصل از حکومت ملایی مثل فقر عمومی و کشتار مخالفان حکومت و غارت کشور و ....با ملایان همدست خواهند بود و مسئولیت دارند.
این که بیست ملیون نفر بگزارش فرضی این مقاله در بازی انتخاباتی شرکت نکرده اند نشانه وطن خواهی و حقوق بشر طلبی مردم ایران است.در واقع از دو گروه وطن پرستان افراطی (بخوانید طرفداران حکومت سابق در طیفهای مختلف که حکومت آنان بر ضد مصالح کشور و بر ضد دمکراسی وحقوق بشر بود و با کودتاهای 1299؛1320 و 1332 بیگانه حکومت را در دست داشتند و نوکری بیگانه را میکردند و دولت بورژوازی کمپرادور همسو با منافع غرب و جهانخواران سرمایه دار تشکیل داده بودند ولی دیگران را بی وطن میخواندند) و اسلامیستهای بنیادگرای سیاسی که همان حکومت شاهی بورژوازی کمپرادور را تشکیل داده اند وبیشتر از شاه بمنافع غرب خدمت میکنند این دو گروه نمیتوانند حکومت دمکراتیک بر اساس حقوق بشر بر پا دارند و کوششهایی که مثلا از طریق کورش زعیم ها برای بازیچه قرار دادن دمکراسی مثل بازیچه قرار دادن خمینی و اعلام این که در حکومت اسلامی دمکراسی حاکم است و حتی کمونیستها هم حق فعالیت سیاسی دارند همه فقط فریب و خدعه است و ملت ایران نباید از این سوراخ دو بار گزیده شود.راه سوم که همان جبهه دمکراسی خواهی است و همان بیست ملیون تحریم کننده نشانه ای از آنان است باید ضمن تحریم نیروهای حاکم ناسیونالیست افراطی و نوکر غرب و اسلامیست سیاسی و نوکر غرب لازم است برای تشکل خود برای بر پا کردن دمکراسی بر اساس حقوق بشر و رفتن بسوی خودکفایی علمی و اقتصادی تمام ارزشهای منفی وطن پرستان افراطی و اسلامیستهای سیاسی را نفی کند و این گروه ها را تولید کننده استبداد و وابستگی و ضدیت با حقوق بشر و دمکراسی بشناسد.از این طریق راه یک رنسانس فرهنگی برای رسیدن بحقوق بشر و دمکراسی در ایران باز خواهد شد. این راه سوم تنها اپوزیسیون دارای حقانیت برای مبارزه با نیروهای استبداد زا و بیگانه پرست دینی و ناسیونالیستی در ایران است.البته من منکر نیستم که این دو نیروی حاکم در یک صد سال اخیر با هم مخالف و فعالیتهای زیادی هم علیه هم داشته اند منتها این فعالیتهای آنان برای نفع شخصی خودشان و فعالیت هردو گروه بر علیه مردم بوده است.
تحریم انتخاباتی ملایان راهی بسوی دمکراسی و حقوق بشر است و بودن یا نبوده احمدی نژاد تاثیر چندانی در آن نخواهد داشت .حکومت و قدرت بر اساس ارزشهای اعتقادی مردم ایجاد میشود و اگر مردم دمکراسی و اصول آن را پذیرفته باشند و زوال ارزشهای اسلام سیاسی و وطن پرستی افراطی را قبول کرده باشند تاسیس حکومت دمکراسی بر اساس حقوق بشر براحتی میسر است