آزادی ایران

"همه با هم" زير تيغ "فرهنگ امام راحل"
فريدون گيلانی

gilani@f-gilani.com
www.f-gilani.com

محمود احمدی نژاد ، در پيش پرد ه ی نمايش سراسری , سالگرد رحلت امام ! ,، همگنانش را جمع كرد و با شور دراماتيك بچه حزب اللهی هاى كهنه كار ، معترض شد كه چرا پيروان چاق و چله ی امامش برنامه ای گسترده نمی ريزند تا , فرهنگ امام , را به جهانيان بشناسانند و مثل يالانچی پهلوان نمايش های خيابانی قديم ، سعی كرد حاضران در آن جلسه ، و از طريق دوربين های تلويزيون های دولتی ، شنوندگانش را در برابر اين تكليف مهم قرار دهد .
من از آن شنوندگان بودم ، و با استفاده از ادبياتی كه آن , فرهنگ , ساخته است ، , دعوت ايشان را لبيك می گويم ! ,

شركای احمدی نژاد هم ، تمام دو هفته را بر بوق كر كننده خود دميدند كه , فرهنگ امام , ، ,انقلابی معنوی , كرده كه به خلاف همه ی انقلاب های شناخته شده ی جهان بوده است . حتی يكی از اين شركا ؛ چيزی مثل شركای سازمان سيا در صدای آمريكا و راديو فردا ، برای تبليغ ضرورت و رشد و بلوغ , فرهنگ امام , ، كه همه ی نهادها و موسسات رژيم پيشين را دست نخورده به ,حوزه معنوی , خود منتقل كرد ، دليل آورد كه چون زمينه های انقلاب ماركسيستی در ايران موفق نشدند ، و اقدام به تحول ملی به رهبری دكتر محمد مصدق هم به جائی ره نبرد ، تنها , فرهنگ امام , كه , ريشه در معنويت دينی داشت , ، قادر بود در متن , متانت , و , صداقت , خمينی با , استكبار داخلی و خارجی , پنجه در پنچه افكند و فاتح از كار در آيد .
يكی از همين پامنبری هائی كه مثل پامنبری های ام آی سيكس بريتانيا ، سی آی ا ايالات متحده و موساد اسرائيل و , ب ان د , ی فدرال آلمان و ساير سرويس های جاسوسی ، نمی توانند خالی از عنوان های , دكتر , و , استاد دانشگاه , و , تحليل گر سياسی , و , روزنامه نگار , و ,نويسنده , و , شاعر , و , هنرمند , و از اين ياوه ها باشند، تاكيد كرد كه , امام از همان آغاز فرمودند كه حرف ، حرف مردم است و , ميزان ، خود مردمند, بعد هم كه برنامه پشت برنامه و راه پيمائی پشت راه پيمائی و دليل و برهان ، پشت دليل و برهان كه حاكميت مبتنی بر , فرهنگ , و , انقلاب معنوی , امام ، از دل مردم در آمده است و لاجرم ، به دل مردم باز می گردد. منتها نامی از ابزار باز گشت كه گلوله باشد ، يا كابل برق بركف پا و سنگسار زنان و حلق آويز كردن در خيابان ها وتير باران پشت بند چهار و در استخر اوين و سالن های اكوستيك پشت بند انفرادی اوين و گوهر دشت و عادل آباد و ديزل آباد و آن همه زندان آشكار و مخفی ديگر ، نبرد . و به صراحت ؛ همان گونه كه صاحب آن , فرهنگ , می گفت ، فقط حزب اللهی ها و پيروان امام را مردم دانست ، و نه سايرين را . بنابراين ، آن چه در سی سال گذشته بر اسلاميست های حاكم و پيروان و عاملان و جيره خواران ايشان رفته است ، معرف و مبين آن ,ميزان , است كه , مردم , باشند ، آن چه بر غير از آنان رفته است ، مشمول تعريف , ميزان مردم اند , نمی شده و هرچه بوده ، در بستر ,فرهنگ امام , كه به فرموده ی احمدی نژاد بايد از مرزهای ايران هم بگذرد و برجهان چيره شود ، قرار نمی گرفته است .

اين مقدمه را بدان سبب آوردم كه نمی شود , تكليف , ی را كه از دفتر , آقا , با كلمات رئيس حمهوری ايشان برای ما معين شده است ، انجام ندهيم ، گيرم كه در دهه ی گذشته ، خروارها از اين , فرهنگ , قابل صادرات ، آن , انقلاب معنوی , و عوارض آن نوشته اند و گفته اند و در ميدان های ايران و جامعه ی پنج ميليونی خارج از كشور؛ كه به خلاف نتيجه گيری های آقای ناصر زرافشان تفكيك ناپذيرند ، فريادش را با قلم و قدم سر داده اند .

, فرهنگ امام , كه هر آنچه را در كتاب ولايت فقيه و توضيح المسائل و سايرآثار كتبی و شفاهی خود به رشته تحرير در آورده ، , صادق , انه بوده اند ، به لحاظ سابقه و ريشه ی تاريخی ، در كتاب بازی شيطان رابرت دريفوس ( به ترجمه ی صاحب اين قلم ) نتيجه ی بلافصل پان اسلاميسم سيد جمال الدين اسدآبادی تعريف شده است كه در سال 1928 ، به كوشش معماران سياسی و اسلام شناسان بريتانيا ، در جريانی هولناك به نام اخوان المسلمين سازماندهی شده است . اين كتاب، با سند و مدرك و تحقيقی جامع ، ثابت می كند كه بريتانيا در مقام قديمی ترين كارخانه فرقه سازی از دين اسلام ، سرانجام پی می برد كه ساختن فرقه های مذهبی و تامين قدرت برای آنان ، تنها راه تامين منافع استعماری در خاور ميانه ، ترسيم جغرافيای جديد با هدف ايجاد تعدد مراكز قدرت اسلامی ، و بازی كردن با زمينه های ذهنی مردم اين منطقه برای آشفته نگه داشتن اوضاع آن ، و بالا و پائين كشيدن فتيله ی جدال و تنش در آن است . به صورت ساده تر ، استعمارگرپير بايد وسيله ای برای حفظ موجوديت خود كه ميخ آن را از سال 1701 در شبه جزيره عربستان كوبيده بود ، در اختيار می داشت كه مذهب هرم اصلی آن وسيله بود و سران عشاير و ارتش های دوران های مختلف و شاهان و اميران ، در مقام دست افزاران بعدی ، حول همين محور انجام وظيفه می كرده اند . بعد هم كه رسانه های خبری به صورت آن روزی پديد آمدند و تا صورت امروزی متحول شدند ، عمدتا در اطراف همين وسيله خيمه زدند .

رابرت دريفوس ضمن تحقيق در تحول اين رابطه ، اولا ثابت می كند خمينی وارث بلافصل سيد جمال الدين اسدآبادی بوده كه خود اسدآبادی ، هم مامور سرويس جاسوسی بريتانيا بوده ، هم برای سرويس های جاسوسی فرانسه و روسيه و هندوستان و تركيه عثمانی كار می كرده ، و اساسا برايش فرقی نمی كرده كه متاعی به نام پان اسلاميسم را به كدام كشوری بفروشد ؛ حالا مقام و منصب او در دربار قاجار پيشكش . سلسله ی پس از اسدآبادی كه اخوان المسلمين را به وسيله وهابی های ساخت انگليس ، و با كمك های مستقيم بريتانيا تشكيل دادند ، از حسن ال بنا گرفته تا محمد عبدو و سعيد رمضان ، كه مدام به لحاظ نيروئی و مالی و بانكی و نظامی در كشورهای اسلامی توسعه می يابند ، از بالا تا پائين ماموران انگليسی بودند .
بنا به اسناد اين كتاب ، روحانيون و علما و مجموعه ی عمامه داران مقيم نجف ، در فهرست حقوق بگيران انگليس بودند و مواجب شان هم از محل موقوفات هندوستان كه در تسلط انگليسی ها بود ، پرداخت می شد .
در دهه های چهل و پنجاه ميلادی ، نماينده اخوان المسلمين در ايران آيت الله ابوالقاسم كاشانی بود و دستيارش آخوند جوانی به نام روح الله موسوی خمينی . اين كتاب ، و فصل پنجم كتاب براندازی تحقيق جامع و مستند استيفن كينزر كه ترجمه ی فصل هايش را به همين قلم در سايت ها دنبال می كنيد ، ثابت می كند كه در عمليات آژاكس � عمليات مشترك ايالات متحده و بريتانيا � به فرماندهی محلی كرميت روزولت عليه نخست وزير منتخب محمد مصدق ، و برای بازگرداندن محمد رضا پهلوی به تاج و تخت با هدف ايجاد اختناق و سركوبی گسترده ، خمينی در مركز تظاهرات سازماندهی شده به وسيله سازمان سيا حاضر بود . يعنی كه در سال 1953 ، خمينی � مثل ژنرال فضل الله زاهدی و سردبيران بسياری از روزنامه ها و بخش وسيعی از نمايندگان خريداری شده مجلس شورای ملی و اراذل و اوباشی به سركردگی شعبان جعفری و برادران هفت كچلان و دلالانی مثل برادران رشيديان و ... - ، در خدمت سازمان سيا می خواست دولت ملی مصدق را ساقط كند تا شاه را برگرداند . از قلم نيفتد كه از سال 1945 ، ايالات متحده با بريتانيا و وهابی ها در جريان اخوان المسلمين شريك شد و به قول دريفوس ، بند از پای اسلامی بنيادگرا گشود تا ادامه كار به خمينی در حاكميت سياسی كشيد .
در اين حاكميت ، ادامه ی نفوذ بريتانيا و ايالات متحده و سازمان سيا ، كار را به رقابت برسر تسلط و شرايط هولناك كنونی كشاند كه به قول ميرزاده عشقی , هنوز اول عشق است , و اگر ,فرهنگ امام , به قول احمد شاملو ، در آغاز تكيه زدن براريكه ی قدرت سياسی دهانت را می بوئيد ، مبادا گفته باشی دوستت دارم ، بی درنگ دهان را به گلوله بست ، نهضت زندان سازی به راه انداخت ، و به زنان آزاديخواه ، دانشجويان آگاه ، معلمان ستمديده و كارگران و ساير زحمتكشان چنان تاختی برد كه با حيرت و نفرت انسان های هشيار جهان رو به رو شد
اين شيوه ، حكم مستقيم وغير مستقيم اربابان جهان به سركردگی ايالات متحده است تا راهكاری برای سركوبی و متوقف كردن جنبش های اجتماعی و كارگری در كشورهای ضعيف ، يا مزدور فراهم آوردند كه می تواند از مجرای رابطه های مختلف بگذرد و صورت های گوناگون و گاه فريبنده داشته باشد . مثلا بهشتی و ابراهيم يزدی و چمران را در الجزيره به ملاقات هنری كيسينجر بفرستيد و بعد سفارت خانه اش را بگيريد كه عقربه های شناخت جامعه را گيج كند . يا ، در جنگ هشت ساله با عراق ، از اسرائيل و بعد مستقيما از ايالات متحده ، اطلاعات و اسلحه و لوازم يدكی برای ابزارهای جنگی بگيريد و فرياد , مرگ بر آمريكا , و , آمريكا شيطان بزرگ است , سربدهيد .

* * * * *
در اجرای حكم رئيس جمهوری ، اصلا فكر كنيد نويسندگانی كه نام بردم ، مثل ساير محققان ، در و بی در گفته اند و غرض و مرض داشته اند تا , فرهنگ امام , و , انقلاب معنوی , اين پارازيت تاريخی را � مثل ساير پارازيت های تاريخی � مخدوش و آلوده كنند . آن چه خودم ديده ام و نوشته ام و از خود ايشان خوانده ام و می خوانم و سی سال را لحظه به لحظه پشت سر دارم كه ,تفسير به رای , و , تاويل , نمی تواند باشد .
, فرهنگ امام , كه پايش به ايران رسيده و نرسيده شمشير اسلام را بر فرق دانشجويان و كارگران و معلمان و احزاب و سازمان ها و نهادهای مردم فرو آورد ، و درحالی كه خود با مغز متفكر معماران سياسی ايالات متحده و موساد و لندن ، به صيغه ی ماضی نقلی چانه می زده است تا امتياز بگيرد و سر پيروان خودش را هم شيره بمالد ، در كتاب مشخصی به قلم خود او تعريف شده است .
در جوامع سرمايه داری ، ترفندهای خاصی وجود دارد كه بخش هائی از مردم را كه در مرحله ای از مبارزات اجتماعی به حق انتخاب كردن و انتخاب شدن دست يافتند ، به پای صندوق های رای می كشند و اگر در دوره ای تمايل جامعه به رای دادن كمتر تر شد ، مثل حزب دموكرات (!) ايالات متحده ، ميان دو نامزد يك حزب جنگ زرگری راه می اندازند تا با تزريق شور و حرارت مصنوعي؛ و برای حفظ موجوديت خود ، به تعداد رای دهندگان اضافه كنند . مبارزات ! انتخاباتی باراك اوباما و هيلری كلينتون ( كه همسر دموكراتش در دوران رياست جمهوری خود بيش از هجده هزار بار به بهانه برداشتن ميلوسويچ شبه جزيره بالكان را بمباران كرد ) ، از اين قماش است . اما ، به هر صورت ، برای حفظ ظاهر قضيه هم كه شده ، نمايندگانی كه برای مجلس انتخاب می شوند ، در رابطه ، يا مجادله با رئيس جمهوری ، يا نخست وزير ، قانونی وضع می كنند تا در دموكراسی باسمه ای نوع خود ، مملكت را با آن قانون اداره كنند . ماركسيست ها اين روش را قبول ندارند ، اما ليبرال ها و نئوليبرال ها و اساسا روشنفكران علم بوژوازی ، آن را قبول دارند . به هر رو ، جامعه ای كه سوسياليستی ، به معنای انقلابی سوسياليسم ، نباشد ، ديرگاهيست كه با اين روش كارش را پيش می برد و مجبور شده است در نتيجه مبارزات طولانی جنبش های اجتماعی و كارگری ، حداقل هائی از حقوق اجتماعی را به رسميت بشناسد كه اين حداقل ها ، در مجموعه قانون تدوين می شود .
, فرهنگ امام , اما ماركسيستی نيست . امام نه تنها دشمن ماركسيسم و كمونيسم و سوسياليسم و سكولايسم و ناسيوناليسم و آن حداقل هاست ، بلكه از صندوق رای يالانچی پهلوان ساخته است . و به همين دليل هم هست كه در تعبير رايج ، دگر انديش را بر نمی تابد .
فرهنگ امام , تعريفی از , مجموعه قوانين , می كند كه از قرن هجدهم ، در جوامعی كه در بستر بوژوازی رشد كرده اند ، كاملا غير عادی و غير متعارف است . , فرهنگ امام , كه ماركسيستی و كمونيستی و سوسياليستی نيست ، سرمايه داری و مالكيت خصوصی برابزار توليد ، و در نهايت مناسبات آن را ، بنا به كتاب راهنمای خود قرآن ، قبول دارد ، پس معمولا بايد كارت قوانين مربوط به آن را هم بازی كند . اما , فرهنگ انقلاب معنوی , او ، كارتی را تبليغ و بازی می كند كه در قانونمندی های جوامع سرمايه داری ، حالا چه پيشرفته ، يا سنتی ، نمی گنجد . معلوم نيست اين , فرهنگ , را بايد در مقابل فرهنگ ماركسيستی گذاشت ، يا در مقابل فرهنگ علم بورژوازی .
اين , فرهنگ , كه چندين دوره ی تاريخی از انسان معاصر عقب تر است ، در صفحه 26 مانيفست خود به نام ولايت فقيه ، زير عنوان ,دلايل لزوم تشكيل حكومت , ، و با تيتر فرعی , لزوم موسسات اجرائی , می گويد :
, مجموعه قوانين ، برای اصلاح جامعه كافی نيست . برای آن كه قانون مايه اصلاح و سعادت بشر شود ، به قوه اجرائيه و مجری احتياج دارد ,
تا اين جای كار ، برداشت ايشان ، همان تعريف و تلقی دموكراسی نوع غربی است كه البته قوه قضائی را از قلم انداخته است . منتها ، بر می گردد به هزار و چهارصد و اندی سال پيش و روش عربستان سعودی و عمان و راس الخيمه و نقاط مشابه را ، به صورتی حادتر به , فرهنگ , خود می افزايد كه حتی از نظريه پان اسلاميسم هم به مراتب عقب مانده تر است .
, فرهنگ امام , ادامه می دهد كه , به همين جهت ( يعنی به خاطر احتياج به قوه اجرائيه و مجری ) خداوند متعال در كنار فرستادن يك مجموعه قانون � يعنی احكام شرع � يك حكومت و دستگاه اجرا و اداره مستقر كرده است . ,
يعنی كه مجموعه قانون احكام شرع است كه ,خداوند متعال , فرستاده و اگر , ميزان مردم اند, ، به اين جهت است كه مجموعه قانون احكام شرع را اجرا كنند و اگر مجلسی هم به نام اسلام و از طريق اين , ميزان , از صندوق بيرون می آيد ، وظيفه اشن يافتن روش های تنظيم , مجموعه قوانين احكام شرع , برای , اجرا , است .
راس هرم , اجرای اين مجموعه قوانين هم كه خداوند متعال فرستاده , ، در همان قالبی بايد بگنجد كه , رسول اكرم , هزار و چهارصد و اندی سال پيش از آسمان به زمين آورده است :
, رسول اكرم در راس تشكيلات اجرائی و اداری جامعه مسلمانان قرار داشت . , يعنی بخش غير مسلمان جامعه مسلمانان ، اساسا ربطی به اين تشكيلات اجرائی و اداری ندارند . و , فرهنگ سياسی امام , چنين تكميل می شود كه , رسول اكرم علاوه بر ابلاغ وحی و بيان و تفسير عقايد و احكام و نظامات اسلام ، به اجرای احكام و برقرارى نظامات اسلام همت گماشته بود تا دولت اسلام را به وجود آورد . در آن زمان ، مثلا به بيان قانون جزا اكتفا نمی كرد ، بلكه در ضمن به اجرای آن می پرداخت ، دست می بريد ، حد می زد ، و رجم ( يعنی سنگسار ) می كرد . پس از رسول اكرم ، خليفه ( يعنی خمينی و جانشين او سيد علی خامنه ای ) ، همين وظيفه و مقام را دارد . رسول اكرم كه خليفه تعيين كرد ، فقط برای بيان عقايد و احكام نبود . وظيفه اجرای احكام و برقراری نظامات اسلام بود كه تعيين خليفه را تا حدی مهم گردانيده بود . كه بدون پيغمبر اكرم رسالت خويش را به اتمام نمی رسانيد . زيرا مسلمانان ، پس از رسول اكرم نيز به كسی احتياج داشتند كه اجرای قوانين كند ، نظامات اسلام را در جامعه برقرار گرداند تا سعادت دنيا و آخرتشان تامين شود ...
, ... اصولا قانون و نظامات اجتماعی ، مجری لازم دارد . در همه كشورهای عالم و هميشه اين طور است كه قانوگزاری به تنهائی فايده ندارد . قانوگزاری به تنهائی سعادت بشر را تامين نمی كند . پس از تشريع قانون ، بايستی قوه مجريه ای به وجود آيد . قوه مجريه است كه قوانين و احكام دادگاه ها را اجرا می كند و ثمره قوانين و احكام عادلانه (!) دادگاه ها را عايد مردم می سازد . به همين جهت ، اسلام همانطور كه قانونگزاری كرده ، قوه مجريه هم قرار داده است . ولی امر متصدی قوه مجريه هم هست , معنی واضح اين دستور العمل آن است كه هاشمی رفسنجانی و سيد محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد و لعبت های پيش از آنان ، اساسا نمی توانسته اند , متصدی قوه مجريه , ، يعنی به معنی متعارف كلمه رئيس جمهوری باشند ، و عنوان آن ها فقط ظاهری بوده است ، چرا كه در حيات خمينی خود او متصدی قوه مجريه � يعنی رئيس دولت � بود ، و حالا هم سيد علی خامنه ای رئيس جمهوری واقعی اسلاميسم حاكم برايران است .

يعنی آدم ها و گروهائی كه به هر صورتی وارد اين بازی ها شده اند و می شوند ، اين ,فرهنگ نامه امام , را نخوانده اند ؟ يا فكر می كنند با اين همه كوس و كرنائی كه هر سال برای , رحلت , او راه می اندازند ، خمينی را قبول ندارند ؟ آيا سپاه پاسداران و نيروهای بسيج و اسباب بازی های مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام و , قوه قضائيه , نسبت به خمينی حالت ارتداد پيدا كرده اند ؟ و بدون آن كه , فرهنگ امام , را قبول داشته باشند ، از همه می خواهند كه فرهنگ او را در جهان اشاعه دهند ؟ يعنی در مجلس ششم كه لايحه تصحيح قانون مطبوعات به تصويب رسيد و از صافی شورای نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام هم گذشت و سيد علی خامنه ای در مقام خليفه آن را با حكم حاكم متوقف كرد ، مزدبگيران و دلالان مظلمه كه به جای خود ، اپوزيسيون طيف راست و بلا تكليف و شناور هم ، متوجه نشدند كه آن حكم حاكم بر مبنای رهنمود عمل همين , فرهنگ امام , صادر شده بوده است ؟ عجيب است كه كبك با چنين رقم سرسام آوری در , ايران اسلامی , زاد و ولد كرده باشد كه به عنوان موتور نگه دارنده و چوب بست و به قول رفسنجانی , عمود خيمه انقلاب , ، مختصات و فلسفه و ساختار فرهنگ مسلط بر آن خيمه را نشناسد . دروغ می گويند ! با شعور اجتماعی باز می كنند . آگاهانه هم چنين می كنند . اين ، از عناصر اصلی , فرهنگ امام , است كه احمدی نژاد و امام دومش خامنه ای ، حكم صدور آن به جهان را صادر كرده اند .

ادامه دهنده فرهنگ اسدآبادی و حسن ال بنا و محمد عبدو و سعيد رمضان وگله ای ديگر از ايشان ، انديشه ی منحط حامل اين فرهنگ را ابدی می داند و به همين دليل و به خاطر همين باور هم بريتانيا تا پيش از وقوع انقلاب ديگرگون كننده سوسياليستی ، حتی اگر حكومت ديگری به جای اين حكومت بنشيند ، يا آن را بنشانند ، خيالش راحت است كه بخصوص در شرايط عرض اندام امپراتوری ايالات متحده ، اين ابزار و وسيله را هميشه � و تاكيد می كنم در هر حكومت و دولتی � همواره در اختيار خواهد داشت . , فرهنگ امام , ضمن برخورداری از مختصات خود ، به صورت زائده ای ابدی برای فرهنگ متجاوز استعماری و امپرياليستی باقی خواهد ماند ، منتها ، بنا به ضرورت و برای كسب امتياز و داشتن رای مساوی دور ميز آن فرهنگ ، گاهی هم جدال هائی راه می اندازد . اين جدال ، مثلا برسر مساله اتمی ، يا شركت در انهدام هرچه بيشتر عراق و افغانستان و ساير جامعه های اسلامی خاور ميانه ، بخشی از فرهنگ مسلط است كه در صورت عدم وقوع انقلاب سوسياليستی ، بايد ابدی باقی بماند و در صورت ها وشرايط مختلف ، به حياتش ادامه دهد .
خمينی كه تا , رحلت , او به , رحلت , , فرهنگ , او نينجاميد ، در جريان تاريخ فكری و فرهنگی جامعه ادامه خواهد داشت ، در صفحه 29 ولايت فقيه ، براين , ابديت فرهنگی , تاكيد می ورزد :
, ... طبق آيه شريفه ، احكام اسلام محدود به زمان و مكانی نيست ، و تا ابد باقی و لازم الاجرااست . , ( اين احكام ) در فرهنگ امام تضمين كننده , حدود و قصاص ، يعنی قانون جزای اسلام , است . و مردم ، فقط در صورت , اطاعت بی چون وچرا , از آن می توانند , ميزان , باشند .

, فرهنگ امام , ، همان گونه كه در مورد فقر و ثروت ( مستضعفان و مستكبران ) سعی می كند مردم را فريب بدهد و به آنان دروغ بگويد ، در مورد مناسبات اجتماعی و شيوه ی مملكت داری هم آموزش دروغگوئی می دهد . در حالی كه , رشوه خواری , و , پامال كردن حقوق افراد , و فاصله ی ميان فقر و ثروت ، , ميزان , مورد ادعای , فرهنگ امام , را در صورت واقعی خود ، به اين طرز هولناك نشان داده است ، خمينی در صفحه 73 ولايت فقيه , حكومت اسلامی , كه فلسفه و رهنمود عمل است ، می نويسد :
, ... ( حاكم اسلامی ) بايد جفا كار و خشن نباشد ... و بايد در كار قضاوت رشوه خوار نباشد تا حقوق افراد را پايمال كند و نگذارد حق به حقدار برسد ... ,
, فرهنگ امام , نعل وارونه می زند ، حاكم اسلامی تنها با جفاكاری و خشونت می تواند بر ايران مسلط شود ، و بايد آن را نه تنها به كشورهای اسلامی ، بلكه به كشورهای مسيحی و يهودی و سوسياليستی هم صادر كنند . رشوه خواری بايد در تداوم اين فرهنگ به صورت سنت در آيد و حقوق افراد هم چنان پامال شود كه خط فقر به زير 75 در صد برسد ، هر صدائی مخالفی با پنجه بكس و موكت بر و چاقو و چماق و گلوله و اعدام و حلق آويز های خيابانی و سنگسار و زندان و شكنجه به , حق ! , خود برسد ، تا حق پيروان امام و جماعتی كه به آنان آويزان شده اند ، به ارقام نجومی ارتقاء يابد ( قبلا به هزار تومان می گفتند يك تومن ، همين چند سال پيش به يك ميليون تومان می گفتند يك تومن ، حالا ديگر به يك ميليادر تومان می گويند يك تومن . ) , حق , مورد نظر ,فرهنگ امام در انقلاب معنوی , ، با اين گونه تبلور اجتماعی است كه , مادی , می شود . منظورم از ,مادی , پول و مال و منال و دارائی های بی حساب و كتاب است ، نه مفهوم فلسفی آن .

من نمی دانم در جريان معرفی و صدور اين فرهنگ به قصد سلطه آن برجهان ، ژاپن و استراليا و كانادا و بلژيك و ... از كجا می توانند فقيه بياورند ، اما , فرهنگ امام , كه حكم صدور قطعی آن را صادر كرده اند ، اين حرف ها سرش نمی شود .
, ... چون حكومت اسلام حكومت قانون است ( يعنی قانون اسلامی نه قانونی كه نمايندگان مردم وضع كنند . ) قانون شناسان و از آن بالاتر دين شناسان ، يعنی فقها بايد متصدی آن باشند . ايشان هستند كه برتمام امور اجرائی و اداری و برنامه ريزی كشور مراقبت دارند . ,
می شود به رياست جمهوری مقام معظم رهبری توصيه كرد كه در جهت شناخت و تعميم جهانی اين فرهنگ ، در كنار تروريست های اسلامی ، فقيه اسلامی هم به اقصا نقاط جهان ، مثلا ونزوئلا و كوبا صادر كنند كه , فرهنگ امام , در مرحله ی صدور به لحاظ بازوی اجرائی لنگ نماند . اين فقها كه حامل , فرهنگ امام , خواهند بود ، بايد اصول اين انديشه را رعايت كنند كه :
, ... اگر فقيه بخواهد شخص زانی را حد بزند ، با همان ترتيب خاص كه معين شده بايد بياورد در ميان مردم و صد تازيانه بزند ... ,

از اول خرداد ماه 1387 ، تا سيزدهم خرداد كه مكانيسم رحلت صورت پذيرفت و قرار است تا پايان خرداد هم اين نمايش بر صحنه بماند ، كارشناسان و تحليل گران اسلامی ، مدام در تلويزيون های دولتی , اطاعت , را محور اصلی مباحث خود قرار داده اند كه از اصول , فرهنگ امام , است . , امام راحل , كه هنوز مردم از بركات وجودش خلاص نشده اند ، پس از آن كه در صفحه 122 ولايت فقيه تاكيد می ورزد كه امام صادق منصب حكومت و قضاوت را برای فقها قرار داده است ، در صفحه 123 تاكيد می ورزد كه :
, ... بر عموم مسلمانان لازم است كه از اين فرمان امام اطاعت نمايند ...,
مردم ، در , ميزان , , فرهنگ امام , ، فقط در اين چهار چوب حق حيات دارند . جهان ، به فرموده احمدی نژاد و دارو دسته خامنه ای ، بايد در اين چهار چوب قرار گيرد و حتی اگر بقيه چموشی كردند ، بر يك ميليارد و دويست و پنجاه ميليون مسلمان جهان واجب است كه تن به اطاعت از اين فرهنگ در دهند و برای اجرای آن ، از ايران اسلامی فقيه و تروريست ، و از امپرياليسم جهانی به سركردگی ايالات متحده ، جنگ افزار و كوماندوهای آموزش دهنده ی تروريست بخرند .

, فرهنگ امام , كه دستگاه خليفه گری خامنه ای به زبان احمدی نژاد از ما خواسته است آن را به جهان معرفی و صادر كنيم ، در محتوی خود علنا می گويد حوزه های روحانيت نجف و قم و مشهد ، نه تنها بايد ضد اديان ديگر � مسيحيت ، يهوديت ، بهائی گری و ... � باشند كه , مردم را گمراه می كند و از احكام و تعاليم اسلام دور می سازد ( صفحه 176 ولايت فقيه ) , ، بلكه بايد ضد علم باشد . مبلغ اصلی اين فرهنگ كه ادامه ی مدون اين طرز تفكر است ، در همان صفحه ی 176 ولايت فقيه می گويد :
, ... شما نسل جوان حوزه های روحانيت بايد زنده باشيد و امر خدا را زنده نگه داريد . شما نسل جوان ، فكرتان را رشد و تكامل دهيد . افكاری را كه همه در اطراف حقائق و دقائق علوم دور ميزنند ( را ) كنار بگذاريد ، چون اين ريزه بينی ها ، بسياری از ما را از انجام مسئوليت های خطيرمان دورنگه داشته است ... ,
اين كه چگونه , رشد و تكامل فكر , می تواند علوم را كنار بگذارد ، فقط در قوطی چنين , فرهنگ , ی پيدا می شود كه در تعارض با خود ، و با جهان پيرامون خود ، دور و بر تكنولوژی هسته ای هم می گردد و سعی می كند اين تناقض را ، به نفع آن فرهنگ و به عنوان وسيله ای برای كسب امتياز در جهت قدرت يابی پان اسلاميسم اسدآبادی و شاگردانش به كارگيرد . فرهنگ دورزدن علم در جهت تكامل فكر ، زمينه های ترس از بيداری و آگاهی و رشد و تكامل است كه در انديشه اسلام سياسی به چنين احكامی ره می برد .

خود خمينی هم ، منتها بنا به سنت فرهنگی خود ، برای نعل وارونه زدن و تعميق حالت تدافعی در برابر فرمايشی بودن و وظيفه خوار بودن اين فرهنگ عوام فريبانه ، اما خطرناك ، در صفحه 194 اين مانيفست 208 صفحه ای ، اعتراف می كند كه اين ترفند ها از مغز جيره خواران علمای نجف در می آيد . خيلی پيش از رابرت دريفوس ، محققان بسياری از وظيفه خواران علمای نجف و فرهنگ فرمايشی ايشان نوشته اند ، اما خود خمينی كه به صراحت می گويد ضد علم و مراجعه به تحقيقات علمی است ، در تائيد وظيفه خواری و ماموريت برای تدوين چنين فرهنگ منحطی ، می نويسد .
, ... آن شخص بسيار بی آبرو كه عامل استعمار است ( كه از او نام نمی برد ، اما به احتمال قوی منظورش اسماعيل رائين در كتاب تحقيقی حقوق بگيران انگليس در ايران است ) ، در كتابش نوشته ششصد نفر از علمای نجف و ايران وظيفه خوار انگليس بودند ...,

از اين همه تناقض و فرار به جلو و سند و مدرك و تحقيق تاريخی هم می گذريم و زير اين واقعيت هم خط قرمز نمی كشيم كه سياست های استعماری بريتانيا ، بخصوص در دروان مورد نظر، فاصله انداختن ميان مردم و علم ودانش و در هم كوفتن زمينه های بيداری اجتماعی بوده كه به وسيله همين , وظيفه خواران , پيش می رفته . تا حدی كه پيش از ظهور ! , فرهنگ امام , ، ملا نجفی در پاسخ اقدامات امير كبير علنا به صراحت مى گويد كه : , مردم مسلمان ! روزنامه می خوانيد ؟! شرم بر شما باد ! , وظيفه مردم ، تنها نشستن پای منبر آخوندها و غرق شدن در رساله ها و توضيح المسائل و ياوه های ايشان بوده و پديد آمدن روزنامه ، می توانست اين رابطه قديمی و سنتی را خدشه دار كند و جامعه را به سوی بيداری سوق دهد . بيداری ، دشمن اصلی اين قماش فرهنگ واپس گرا و بازدارنده است .

همان گونه كه تخم و تركه ی , فرهنگ انقلاب معنوی امام , امروزه عمل می كنند و مردم را با زور و قلدری به اشد مجازات محكوم كرده اند ، ساختن حرف های غير واقعی و دادن آمار جعلی ، از مختصات اين , فرهنگ , مدون است . استفاده از بی خبری و غفلت تاريخی پيروان نا آگاه اين اسلوب ارتجاعی ، در مانيفست اسلام سياسی , فرهنگ امام , به جائی می رسد كه برای تعيين سهم خود ، حتی جمعيت جهان را كه در سال نوشتن اين رهنمود از چهار ميليارد نيز بر می گذشته است ، هفتصد ميليون قلمداد می كند ، حال آن كه فقط جمعيت چين و هندوستان در سال 1356 كه تاريخ نگارش اين كتاب است ، مجموعا به مرزهای دو ميليارد رسيده بوده است .
, ... ما امروز در دنيا 700 ميليون جمعيت داريم ، 170 ميليون يا بيشتر شيعه داريم ... , در حالی كه امروزه با وجود برگذشتن جمعيت جهان از شش ميليارد ، آمارهای جهانی گواهی می دهند كه يك ميليارد و دويست و پنجاه ميليون نفرشان مسلمانند و از آن ميان ، فقط 120 ميليون شان شيعه اند ، در فرهنگ امام ، سه دهه پيش اين رقم پنجاه ميليون بيشتر از امروز بوده است .
من مجبورم در وظيفه ای كه احمدی نژاد برای مردم تعيين كرده ، فرهنگ دروغ گوئی و جعل آمار و جعل واقعيت و نعل وارونه زدن آن را ، به جهانيان بشناسانم . پس بازهم جلوتر می روم و به دوره بازگشت , فرهنگ امام , به ايران می رسم تا بدانيم مختصات كدام فرهنگی را بايد به جهانيان بشناسانيم .

عمليات آژاكس عليه دولت ملی دكتر محمد مصدق كه منجر به بازگرداندن شاه به وسيله ايالات
متحده و بريتانيا ، اما به فرماندهی جان فاستر دالس وزير امور خارجه و برادر او آلن دالس مدير سازمان سيا ( سی آی ا ) شده بود ، نتوانست تكان مردم را فرو بنشاند . جامعه ای كه فهميده بود چه كلاهی سرش گذاشته اند و چگونه سی آی ا با استخدام روحانيت ، ارتشی ها ، سردبيران روزنامه ها ، نمايندگان مجلس و اراذل و اوباش ، ورق را برگرداند ، دچار خشمی نهفته شده بود . سه ماه پس از بازگشت شاه و آغاز دستگيری ها واعدام ها و بگير وببندها ، معاون رئيس جمهوری ايالات متحده به ايران رفته بود تا به ملك و املاك و امور دست نشانده ی خود از نزديك نظارت كند . دانشگاه كه جوان بود ، اما زخم كاری بر مردم خود را تا عمق استخوان احساس كرده بود � همان گونه كه امروزه چنين احساسی دارد - ، نخستين واكنش فوری را در شانزدهم آذر ماه 1332 ( 1953 ) از خود نشان داد . شاه كه با وظيفه ی سركوبی جنبش ها و اعتراض ها از روم به تهران , اعزام ! , شده بود ، با حضور نماينده بلند پايه ی ارباب ، به دانشجويان ، در محوطه ی دانشگاه ، هجوم برد و بخصوص حتی ساختمان دانشكده فنی را گلوله باران كرد . بسياری از دانشجويان زخمی و دستگير شدند و شريعت رضوی و قندچی و بزرگ نيا ، كشته شدند . سركوبی تعميق يافت ، فرمانداری نظامی به رياست تيمسار تيمور بختيار كشور را قبضه كرد تا سرانجام باهمكاری مستقيم ايالات متحده و بريتانيا و اسرائيل ، سازمان اطلاعات و امنيت كشور ( ساواك ) را تشكيل بدهند . تمايل نهفته در جنبش دانشجوئی اما ، فروكش نكرد . شاه مجبور شد در نهايت گارد دانشگاه را ، بخصوص به دانشگاه تهران تحميل كند .
دو جريان سياسی سال 32 ، حزب توده و جبهه ملی كه هريك به شيوه ای به ورطه ی خيانت به آرمان های مردم در غلتيده بودند ، به نام ماندند و در عمل بدهكار مردم شدند . دو سازمان از دل اين دو جريان در آمدند كه هر دو مشی مبارزه مسلحانه را برگزيدند : سازمان چريك های فدائی خلق با آرمان سوسياليستی ، و سازمان مجاهدين خلق با آرمان اسلام ليبرال ؛ اما هر دو با زمينه های انقلابی ؛ منتها با تعريف ها و نتيجه گيری های مختلف .
شاه كه فكر می كرد به ضرب و زور نظامی و امنيتی و با حمايت ارباب ، امور را به مهار خود در آورده و جزيره ثبات ساخته است ، به قدرت نظامی و متمركز كردن همه تصميم گيری ها در خود متوسل شد و به تعميق بگير و ببند و نظارت مستقيم پرداخت . عقده ی شكست نهضت ملی در سال 32، رفته رفته تبديل به ريشه های قوی شد . جنبش روشنفكری فعال ترشد . بريتانيا كه عملا بازی را به فرزند خلف خود ايالات متحده باخته بود ، به عامل مذهب متوسل شد و در روابط پشت پرده ، روح الله موسوی خمينی را كه به قول آيت الله شريعتمداری ( در ملاقاتی با صاحب اين قلم و بيست روزنامه نگار ديگر در سال 1358 ، ) 365 تومان در ماه مواجب بگير فرمانداری نظامی تيمور بختيار بود ، با عطف به همان پان اسلاميسم قديمی ، علم كرد . ايالات متحده در رقابت عقب نماند و دو مامور كد دار سی آی ا را كه اسم رمزشان در سازمان سيا , آمريكائی ها , بود ، در دو سمت خمينی در نوفل لوشاتو نشاند : ابراهيم يزدی و صادق قطب زاده را . اسناد از طبقه بندی محرمانه خارج شده و اعتراف های ماموران سی آی ا و وزارت امور خارجه ايالات متحده كه اغلب پس از بازنشستگی ، يا بركناری ، به حرف می آيند ، در مورد ماموريت اين دو عنصر در كتاب ها و رساله ها و تحقيقات وسيعی ، از جمله در آخرين كتاب رابرت دريفوس ، مدت هاست كه افشا شده است .
رهبران دو سازمان ياد شده و روشنفكران متعهد بسياری در زندان شاه بودند ، اما جامعه در تداوم خشم ناشی از شكست حاكميت نهضت ملی ، مدام از مجرای جنبش دانشجوئی و تحركات كارگری در التهاب بود . نزديك به پنجاه هزار نظامی آمريكائی در ايران بودند . اصل چهار ترومن بنده نوازی می كرد و به فكر آبادانی ! مملكت ما بود . محمد رضا پهلوی ، ضمنا قراردادها و مراوداتی هم با اتحاد شوروی داشت كه ارباب را خوش نمی آمد . شاه سرطان داشت و مخفی می كرد ، اما دكتر فرانسوی او ، خود مامور اطلاعاتی فرانسه بود و واشينگتن هم ماجرا را می دانست . وضع اجتماعی ، رو به تلاطم بيشتری می رفت . آمريكائی ها برای حفظ يكی از ستون های سه گانه ی خود در منطقه ، يعنی عربستان سعودی ، اسرائيل و ايران ، به اين نتيجه رسيده بودند كه در اوج تلاطم ، شاه كنار برود و كار را به شورای سلطنتی بسپارد . دكتر بهرام بهراميان ، با اعتراف اخير خود در كانال تلويزيونی صدای آمريكا كه به 46 زبان پخش می شود و همه راه ها را به واشينگتن ختم می كند ، به زبان خودش گفت كه هشت سال رابط اپوزيسيون � منظورش از اپوزيسيون همان جبهه ی پوسيده ملی است و نه سازمان های درگير � با شاه بود تا او را قانع كند كه با به روی كار آوردن دولتی ملی راضی شود . به قول ايشان ، آخرين باری كه شاه احضارش كرد ، حتی به سلام او هم پاسخ نداد و به او گفت : مگر قرار نبود كار را به دست يك دولت ملی بدهم ، من كه قبول كرده بودم ، پس چرا از حرف تان برگشتيد . دكتر بهرام بهراميان كه در واقع از طرف آمريكائی ها مامور مذاكره بود ، از شاه می پرسد مگر چه شده ؟ شاه به او جواب می دهد كه امروز سفير انگليس اين جا بود و با اين كار مخالفت كرد . امپرياليست ها می ترسيدند كه تلاطم اجتماعی ، بخصوص با حضور فعال سازمان چريك های فدائی خلق و مجاهدين خلق و فرمانبری های حزب توده كه در واقع جسدی بيش نبود ، مهار امور از كف شان به در رود و كشور دست سوسياليست ها و دموكرات ها بيفتد .
سال 32 ايالات متحده به داد بريتانيا رسيد و سهم خود را از نفت گرفت ، اين بار بريتانيا به آمريكائی ها فهماند كه تنها راه حل ، سپردن حكومت به جريانی از اسلاميست هاست كه حتی اگر تنش هائی هم به وجود بيايد ، سرانجام تحت مهار قرار خواهند گرفت . نظر هر دو دولت امپرياليستی اين بود كه تنها چنين جريانی می تواند نه تنها جلو حركت ايران به سمت اردوگاه سوسياليسم را بگيرد ، بلكه قادر خواهد بود نطفه های سوسياليسم و كمونيسم و ملی گرائی را در ايران خفه كند . خود شاه در خاطراتش می نويسد , آمريكائی ها به من نگفته بودند كه برای مقابله با شوروی می خواهند خمينی را بياورند , و , آمريكائی ها دم مرا گرفتند و انداختند بيرون . , انگليسی ها ، پيش از او با پدرش نيز رسما چنين كرده بودند .

راه حل ، خمينی بود كه در بهمن ماه سال 1357 با هواپيمای چارتر ايرفرانس ، از پاريس به تهران نشست . عوامل او و اربابانی كه او را پيش كرده بودند ، ميليون ها نفر را به خيابان ها ريختند. رهبران و سازمان های فدائی و مجاهد ، تازه از زندان آزاد شده بودند و بازی را باخته بودند و وظيفه اصلی خمينی ، قلع و قمع آنان و ساير سازمان های چپ بود كه در همين حركات برای كسب قدرت سياسی حضور فعال داشتند. حزب توده و جبهه ملی اما ، در قالب همان جسدی كه از ايشان باقی مانده بود ، پس از استقرار , فرهنگ امام , با نظام او همكاری كردند . حزب توده در دولت قوام السلطنه چند وزير به كابينه داده بود و جنبش كارگری آغاجاری و جنبش دهقانی طالقان را در سال 1325 خاموش كرده بود ، حزب توده هم در اين مرحله مثل ديناميت به جان سازمان های دموكرات و چپ افتاد و حتی ,عاشورای حسينی را خدمت امام تسليت گفت , و طرح كوپنی كردن را به خمينی � مركب از جبهه ملی ، نهضت آزادی بازرگان و روحانيت مبارز � داد تا حكومتی را كه ضد امپرياليست ارزيابی می كرد ، تقويت كند . سهل است ، حتی با همدستی سازمان همراهش اكثريت كه چاشنی ديناميت حزب توده بود و در سازمان چريك های فدائی خلق منفجر شده بود ، به طور مستند , ضد انقلاب , را كه چريك ها و مجاهدين و پيكاری ها بودند ، به , انقلاب , كه همان ,فرهنگ امام , بود ، لو دادند .
آلترناتيو ، از لحظه ورود ، شمشير را از نيام عليه آزاديخواهان ؛ از هر گروه و حزب و دسته و جمعی ، بيرون كشيد . نخستين هدف ، دانشجويان بودند ، تا برسد به احزاب و سازمان ها و مطبوعات آزاد و وابسته به اين جريان ها .

, فرهنگ امام , حكم می كرد كه از سه نقطه ممكن است برای استقرار اسلام سياسی مبتنی بر رهنمود عمل كتاب ولايت فقيه و مغز متفكر مسلط بر جريان های مذهبی ؛ بريتانا ، ضربه بخورد . بنابراين ، در جريان هيجان ناشی از اعدام های اوليه و تاسيس كميته امداد امام و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، نخست دو نقطه اول را هدف گرفت: دانشجويان و زنان را ، تا برسد به كارگران .
بنا براين ، توپی را كه عملا زير پای خودش بود ، در زمين دانشجويان وانمود كرد . خمينی در پيام سيزده ماده ای اسفند ماه 1358 خود ، حرفی زد كه همه يكه خوردند : , ... اكثر ضربات مهلكی كه به اين جامعه خورده است ، اكثر از همين گروه روشنفكران دانشگاه رفته است , ( به نقل صفحه 55 كتاب شبيخون تاتارها به همين قلم . )
, ... دانشجويان عزيز ، راه اشتباه روشنفكران غير متعهد ( به امام و حزب جمهوری اسلامی ) را نرويد و خود را از مردم جدا نسازيد ... , ( همان ماخذ )
, ... برای روشنفكران دانشگاه رفته ، چيزی كه مطرح نيست مردمند و تمام چيزی كه مطرح است ، خود اوست . برای اينكه بد آموزی های دانشگاهی زمان شاه ، روشنفكران دانشگاهی را طوری بار می آورد كه اصولا ارزشی برای خلق مستضعف ( كه امروزه به يك ميليارد تومان می گويند يك تومان ) قائل نبوده ... , ( همان ماخذ )
البته روزنامه نبرد دانشجو ، در شرايطی كه هنوز سازمان چريك های فدائی خلق انشعاب نكرده بود تا , فرهنگ امام , و حزب توده و سرويس های جاسوسی مشتركا بشكن بزنند ، پاسخ در خوری به , فرهنگ , تازه از گرد راه رسيده داد ، اما , فرهنگ امام , دانشگاه ها را بست ، دانشجويان بسياری را دستگير كرد و به مسلخ فرهنگ خمينی برد و دريائی از ايشان را به جوخه های اعدام سپرد . نبرد دانشجو واكنش نشان داده بود كه :
, ... آيا آنان كه در بهشت زهرا برای مردم پيام فرستادند ، هيچ می دانند كه در همان مكانی كه روشنفكران دانشگاهی را عامل اكثر ضربات مهلكی كه به اين اجتماع خورده است دانستند ، چه تعدادی دانشجوی رزمنده ی شهيد به خاك خفته اند ؟ ... ,
, ... چطور در مقابل مردمی كه هنوز خاطره جانبازی دانشجويان قهرمانی را كه 16 آذرها ، 5 اسفند ها و 18 اسفند ها را برپا داشتند ( و ايشان را ) با تمام وجود در قلب خود عزيز می دارند ، می ايستيد و می گوئيد برای دانشجويان چيزی كه مطرح نيست مردمند و تمام چيزی كه مطرح است، خود اوست ؟!...
, ... تاريخ خونبار ميهن ما ، بخصوص پس از حماسه ی سياهكل ( بهمن ماه 1349 ) ، سراسر آكنده از حماسه ها و جانبازی های پرشكوهی ست كه توسط فرزندان انقلابی خلق ، و از جمله دانشجويان رزمنده آفريده شده است . روشنفكران كه در ميدان های تير ، در زندان ها و شكنجه گاه ها ، و در نبردهای مسلحانه خيابانی ، همواره با ايمان به پيروزی مردم ، تا لحظه شهادت قهرمانانه جنگيده اند ..., ( همان ماخذ )

نبرد دانشجو ، به معنی اعم كلمه ، و نه فقط نام آن روزنامه ، می دانست كه خمينی آگاهانه و برنامه ريزی شده به همين كار آمده است تا سه نقطه ی اصلی آگاهی و اعتراض و بيداری را بزند . و ديديم كه پس از آن مرحله ، در سال 1376 در پارك لاله بر دانشجويانی كه آن زمان هنوز به دنيا نيامده بودند ، چه گذشت ، يا در سال 1378 در خوابگاه دانشجويان تهران ، و همين اواخر بردانشجويان پلی تكنيك و دانشگاه تهران و اصفهان و دانشگاه صنعتی سهند تبريز و تربيت معلم پرديس كرج و هم اكنون در همه دانشگاه های ايران چه می گذرد . تهديد و ارعاب وسركوبی جنبش های اجتماعی كه از سياست های افشا شده ی بريتانيا و ايالات متحده و اسلاميست های ساخت آن هاست ، سنت پيش گيری از رشد و ارتقای اين حركات و خيزش ها به سمت آزادی و عدالت اجتماعی است كه در نهايت با منافع و چپاولگری های امپرياليست در گير خواهد شد. تقارن و توازی سياست های سركوبگرانه ی , فرهنگ امام , و فرهنگ كاخ سفيد ، برخورد جدی و بی رحمانه با تهديدی است كه هر دو خط مرتبط به هم را هدف می گيرد .

تعرض وحشيانه به آزادی های بديهی زنان ، تحميل محروميت ها به آنان ، و كوشش برای تبديل كردن شان به وسيله ای كه به قول انگلس در , دولت و خانواده , از سنت های بورژوازی است ، چه رسد به بورژوازی عقب مانده ی , فرهنگ امام , ، دومين نقطه ی تهديد را هدف گرفت كه مثل سركوبی جنبش دانشجوئی عملی جاری است و از آن بسيار نوشته اند .
, فرهنگ امام , می دانست كه كار قيام را ورود كارگران ، و بخصوص كارگران صنعت نفت در ميدان يكسره كرد . و می دانست كه در تظاهرات ميليونی ، مردم آگاه شعار می دادند , درود بر كارگر صنعتی نفت ما / كارگر دلير و سرسخت ما , پس برای اين نقطه ی تعيين كننده در تهديد عليه فرهنگ منحط خود ، بايد انجمن های اسلامی را بر كارخانه ها و كارگاه ها حاكم می كرد و با حداكثر توحش به مطالبات صنفی و سياسی كارگران تاخت می برد و بدل , خانه كارگر , را می ساخت تا بتواند كارگران ايران را از حقوق بديهی ی برخورداری از سنديكا و اتحاديه وقرار داد دسته جمعی كار محروم كند . و كار را از چيت سازی های قائم شهر و بهشهر و اصفهان و كوره پز خانه های ورامين و ساير كارخانه ها و كارگاه ها ، به سركوبی و محروميت كارگران نيشكر هفت تپه برساند .
جنبش های اجتماعی ، اعم از جنبش دانشجوئی ، جنبش زنان ، جنبش معلمان ، و بر تارك آنان جنبش كارگری ، برای , فرهنگ امام , زهر خطرناكی است .
پس بايد زندان ها پر از اين , زهرهای خطرناك , می شدند و وظيفه خواران به بدنه ی آن ها ضربه می زدند .
از قديم و نديم مردم گفته اند فلانی گنجشك را رنگ می كند و به جای قناری می فروشد ، يا قورباغه را رنگ می كند و به جای فولكس . , فرهنگ امام , كه قرار است پس از سی سال جنايت عليه بشريت ، تازه به جهان معرفی شود ، نشانه ی بن بستی است كه جمهوری اسلامی سعی می كند با عطف به اين تقلب در تاريخ و تفكر ، آن را بشكند .

15 خرداد 1387