13...........علت تحولات اجتماعی
قبل از دیدن منابع (علت تحولات اجتماعی) لازم است که ببررسی نگاه ملایان بعلم هم نظری بکنیم.در یک نگاه کلی ملایان با ایجاد تشنج در جامعه بسبب قدرت خواهی غیر منصفانه و دیکتاتوری از رشد جامعه و خودکفایی علمی و صنعتی جلوگیری کرده اند و خط وابسته سازی را بعد از حکومت پهلوی خیلی شدید تر ادامه داده اند و در واقع کشور را بر پایه دلالی میچرخانند و خودشان هم
:در واقع دلال کشور های تولید کننده شده اند و در خدمت غرب هستند.در زیر یک مقاله ای را در این مورد میبینیم
ملایان و پیشرفت علمی!
در ربع آخر قرن گذشته میلادی كه حكومت فرهنگ را اسلامي تصور كرده است هم كوشش واقعي براي توليد علم و صنعتي شدن نداشته است. به مصاحبه زير توجه فرمائيد:
فساد و بي عقلي زياد شده همه اش را نميشود انكار كرد
از جوابگويي خامنه اي به سوالات دانشجويان
از افشا:
در اول انقلاب آخوند ها در سر مردم عوام فرو كرده بودند كه در زمان علي حكومت عدل اسلامي برقرار شده بود و مردم در كمال آرامش و آسايش زندگي ميكردند. حالا رهبر تائيد كرده كه زمان علي هم همين كثافت كاري هاي فعلي بوده است و فساد هم بوده است. خلاصه انشا هاي آخوندي اول انقلاب دروغ بودنش بر ملا شده است.دزدي و فساد رهبر بر همه معلوم است ولي ايشان را داراي زندگي ساده مي نامند،فقط هزينه هر سفر ايشان سر به ميلياردها تومان ميزند و هزينه آن سفر ها بيشترش براي اين است كه امنيت اين شيطان را تامين نمايند و برايش پوشش مردمي دروغين بسازنند،آدمي كه فقط سفرش اين همه هزينه دارد كجا زندگيش ساده است!البته افراد سوال كننده عده اي خود فروخته و عناصر معلوم الحال هستند و گر چه كه سعي ميشود اين گونه وانمود شود كه اين سوالات في البداهه است ولي واقعيت اين است كه اين سوالات از قبل طرح شده و پاسخ دهنده از قبل جواب آنها را با خود دارد و از اين جلسه به عنوان تريبوني براي تبليغات استفاده ميشود ولي از حماقت نمي دانند كه ديگر حنايشان رنگي ندارد. اين روش مصاحبه حتي براي وزيران ساده هم با سوالات از قبل طرح شده صورت ميگرفته است و ملافات هاي عمومي پوششي براي مردمي جلوه دادن مقامات بوده است.
خانه از پاي بست ويران است
خواجه در بند نقش ايوان است
در اين جا فقط مسايل علمي و اقتصادي را آورده ام
به جواب هاي رهبر به دانشجويان توجه كنيد در ۲۲ ارديبشت ۱۳۸۲ اتفاق افتاده است:
س: با توجه به نياز مبرم صنايع به تكنولوژى روز و رفع نيازهاى كشور در زمينههاى مختلف، متأسّفانه هنوز شاهديم ارتباط سازمان يافتهيى بين صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقرارى نظام صحيح بين صنعت و دانشگاه، علاوه بر حلّ معضل بيكارى و ايجاد اشتغال، باعث صرفهجويى ارزى و استقلال صنعتى خواهد شد. اميدواريم با پيگيرى دلسوزانهى شما اين بخش از مشكلات كشور حل شود.
ج: بله، جواب بنده اين است كه اين موضوع درست است.
س: چندى است حركت بسيار جالب و پسنديدهيى در بعضى از دانشگاهها به نام جهاد علمى و كمك به مناطق محروم ايجاد شده است. اين مسأله بدون شك علاوه بر كمك به مناطق محروم باعث بوجود آمدن روحيهى جهادى در بين جوانان مىشود. اميدواريم با رهنمودهاى شما اين حركت در دانشگاهها گسترش بيشترى پيدا كند.
ج: اين هم درست است.
س: بعد از گذشت دو سال كه در دانشگاه اميركبير مسألهى توليد علم را مطرح كرديد، هنوز اين بحث براى ما شفّاف نيست. تصوّرم اين است كه جنبش نرمافزارى، يك تكان و حركت است؛ عدّهيى بايد امكانات و ارتباطات و فضا و شور را براى اين جنبش فراهم كنند و عدّهيى نيز به خودِ مسألهى توليد علم بپردازند. آيا اين مسأله درست است؟
ج: بله، قبول است؛ همين درست است. عدّهيى بايد فضا سازى كنند و به عنوان يك مطالبهى عمومى اين را دربياورند، دستگاههاى توليد علم هم مانند محيطهاى پژوهشگاهى، تحقيقات، كلاسهاى دانشگاهى، دانشجوها و اساتيد بايد آن را دنبال كنند.
س: همهى مشكلات را به گردن نيروهاى خارجى - توى پرانتز، امريكاى بيچاره! - نيندازيد. رهبر كشور، خود بايد پاسخگوى مشكلات كشورش باشد، نه يك كشور بيگانه.
ج: كاملا درست است. اولا امريكا خيلى هم بيچاره نيست، آنچنان هم كه بعضى خيال مىكنند، باچاره نيست! يك چيز ميانهيى است. ما همهى مشكلات را به گردن امريكا نمىاندازيم؛ مشكلات ما از خودمان است، منتها دشمن از اين مشكلات مىخواهد حداكثر استفاده را كند، پدر كشور و ملت را دربياورد؛ اين را هم نگوييم؟! ما نمىگوييم اگر تورم هست، تقصير امريكاست؛ نه، اگر تورم هست؛ اگر كاهش قدرت خريد هست؛ اگر كمبود اشتغال هست، چه كسى گفته تقصير امريكاست؟ ما گردن امريكا نمىاندازيم؛ اين تقصير خود ماست، تقصير مسؤولان است؛ امّا اگر اسم امريكا را مىآوريم؛ اگر حرف امريكا را مىزنيم، مىخواهيم بگوييم كه گرگى كمين گرفته، پشت خم كرده كه به شما حمله كند؛ از اين غافل نباشيد. به مسؤولان مىگوييم ضعفها را برطرف كنيد؛ به شما مىگوييم كه متوجه اين دشمن باشيد، تا به شما حمله نكند. وقتى دزدى كمين كرده است؛ وقتى حيوان وحشىيى در كمين انسان است؛ وقتى دشمن سلطهگرى در كمين يك ملت است، يكى از وظايف اساسى و مهم مسؤولان و رهبرى كشور اين است كه به مردم بگويند توجه كنيد؛ و نيز كارهايى كه مىدانند جلوى آسيب دشمن را هم مىتواند بگيرد، به مردم بگويند و از آنها بخواهند؛ حرف ما اين است، والّا نخير، ما مشكلات داخلى كشور را به گردن امريكا نمىاندازيم.
امّا اينكه رهبر كشور بايد پاسخگوى مشكلات كشور باشد، البته همينطور است؛ شكى در اين نيست. قانون هم موازين پاسخگويى را مشخص كرده است. هر كسى به هر اندازهيى كه حوزهى اختياراتش هست، همان اندازه بايد پاسخگو باشد. البته مسؤوليت مديريّت انقلاب با مديريّت اجرايى كشور فرق دارد؛ اين را توجه داشته باشيد. رهبرى طبق قانون اساسى و طبق آنچه كه درست هم همين است، مسؤوليت اجرايى در كشور ندارد؛ جز در زمينهى نيروهاى مسلح. مسؤوليت اجرايى به عهدهى قواى سهگانه است، منتها مديريّت انقلاب - كه همان رهبرى باشد - مسؤوليت حفظ جهتگيرى انقلاب و نظام را دارد؛ بايد مواظب باشد كه انقلاب و نظام از آرمانها منحرف و منصرف نشود؛ فريب دشمن را نخورد؛ راه را عوضى نرود؛ اينها مسؤوليتهاى رهبرى است. مسؤوليت اجرايى به عهدهى مسؤولان اجرايى است و هر كسى مسؤوليتى دارد، بايد بر طبق مسؤوليت خودش عمل كند. رهبرى نمىآيد به وزارت اقتصاد يا بازرگانى بگويد اينطورى كن؛ يا به رئيسجمهور و فلان وزير و فلان قاضى بگويد آنطورى كن؛ به هيچوجه. اينها كارهايى است كه رهبرى نبايد وارد بشود؛ هم بر خلاف قانون است، هم بر خلاف حق و مصلحت. بايد مملكت برطبق روال قانونى با مسؤوليتهاى مشخّص شده حركت كند، هر كسى هم بر خلاف مسؤوليتش رفتار كرد، بالاخره تبعه، دنباله و نتيجهيى خواهد داشت كه با آن هم برطبق قانون بايد رفتار كرد؛ بنابراين مطلب كاملا روشن است.
س: نظر شما در مورد ارتباط محدود علمى، اقتصادى، به غير از تسليم و زير سلطه رفتن چيست؟
ج: به نظر ما ارتباط علمى با هر جامعهيى از جوامع علمى دنيا خوب است، البته در صورتى كه مستلزم يك حاشيههاى مُضِرى نباشد. تماس علمى خودش فى نفسه بسيار خوب است و ارتباط اقتصادى هم همينطور مىباشد. شركتهاى گوناگونى در مراكز نفتى ما و در جاهاى گوناگون ديگر مىآمدند و مىرفتند، حتّى شركتهاى اقتصادى امريكاييها هم تا چند سال قبل مىآمدند؛ نفت مىبردند؛ كار مىكردند، تا اينكه خودشان اين تحريمها را شش، هفت سال پيش گذاشتند. از نظر ما ارتباط با شركتها و دستگاههاى علمى ايرادى ندارد. آنچه روى آن حسّاسيّت داريم، دولت امريكاست، كه اين هم كاملا يك منطق مستحكم و قوى دارد، كه مايلم در زمان ديگرى در جمعى مطرح شود؛ الان وقتش نيست.
س: چرا در يك جامعهى اسلامى، افرادى روزبهروز ميلياردر و افرادى فقيرتر مىشوند؟
ج: بله، اين اشكال وارد است. خود من يكى از كسانى هستم كه به اين مسأله ايراد دارم. البته اگر كسى از راه صحيح مىتواند ثروت جمع كند، هيچكس به او اعتراضى ندارد، منتها اينكه كسانى باسرعت به ثروتهاى كذايى مىرسند، اصلا از راه صحيح و جز با تقلّب و روشهاى ممنوع و حرام امكان ندارد. آن وقت در مقابل، منابع كشور محدود است. لازمهى انباشته شدن ثروت حرام در يكجا، گود افتادن و خالى شدن كيسهى عدهى ديگرى است در كنار او؛ همينكه اميرالمؤمنين فرمود:«ما رأيت نعمة موفورة الّا و فى جانبها حقّ مضيّع»؛ اين كاملا درست است. ما اصلا تمام تلاشمان اين است كه اين موضوع نباشد. تكيهى ما بر روى مبارزه با مفاسد اقتصادى، مبارزه با قاچاق براى همين است. روى اين خيلى كار تبليغاتى نشده و نمىخواستيم هم بشود. بنده در اين يكى دو سال اخير تلاش مفصلى را براى وادار كردن دستگاهها - چه قضايى، چه مُجريّه - به مبارزهى با قاچاق شروع كردهام. قاچاق چيز عجيبى است و همين مفاسد ازش در مىآيد.
س: آيا توليد كردن علم را كه مسألهيى بسيار گسترده و نيازمند تواناييهاى ذهنى و فردى و نيز اكتسابى بسيار گسترده است، مىتوان از تكتك دانشجويان انتظار داشت، يا منحصر به افرادى است كه چنين تواناييهايى را دارند؟
ج: جواب اين را عرض كرديم. نه، ما از تك تك دانشجويان توقّع نداريم توليد علم كنند. اصلا اين مسأله به اين صورت، مسألهى فردى نيست، شايد هم همه توانايى توليد علم را ندارند؛ بايد اين به عنوان يك مطالبهى عمومى دربيايد و سُنّتِ كار در دانشگاه بشود، كه همهاش فقط به فكر يادگرفتن آنچه ديگران به دست آوردهاند، نباشيم، بلكه افزودن بر ذخيرهى به دست آمده به وسيلهى ديگران را هم وجههى همّت قرار دهيم.
فساد و بي عقلي زياد شده همه اش را نميشود انكار كرد
از جوابگويي خامنه اي به سوالات دانشجويان
از افشا:
در اول انقلاب آخوند ها در سر مردم عوام فرو كرده بودند كه در زمان علي حكومت عدل اسلامي برقرار شده بود و مردم در كمال آرامش و آسايش زندگي ميكردند. حالا رهبر تائيد كرده كه زمان علي هم همين كثافت كاري هاي فعلي بوده است و فساد هم بوده است. خلاصه انشا هاي آخوندي اول انقلاب دروغ بودنش بر ملا شده است.دزدي و فساد رهبر بر همه معلوم است ولي ايشان را داراي زندگي ساده مي نامند،فقط هزينه هر سفر ايشان سر به ميلياردها تومان ميزند و هزينه آن سفر ها بيشترش براي اين است كه امنيت اين شيطان را تامين نمايند و برايش پوشش مردمي دروغين بسازنند،آدمي كه فقط سفرش اين همه هزينه دارد كجا زندگيش ساده است!البته افراد سوال كننده عده اي خود فروخته و عناصر معلوم الحال هستند و گر چه كه سعي ميشود اين گونه وانمود شود كه اين سوالات في البداهه است ولي واقعيت اين است كه اين سوالات از قبل طرح شده و پاسخ دهنده از قبل جواب آنها را با خود دارد و از اين جلسه به عنوان تريبوني براي تبليغات استفاده ميشود ولي از حماقت نمي دانند كه ديگر حنايشان رنگي ندارد. اين روش مصاحبه حتي براي وزيران ساده هم با سوالات از قبل طرح شده صورت ميگرفته است و ملافات هاي عمومي پوششي براي مردمي جلوه دادن مقامات بوده است.
خانه از پاي بست ويران است
خواجه در بند نقش ايوان است
در اين جا فقط مسايل علمي و اقتصادي را آورده ام
به جواب هاي رهبر به دانشجويان توجه كنيد در ۲۲ ارديبشت ۱۳۸۲ اتفاق افتاده است:
س: با توجه به نياز مبرم صنايع به تكنولوژى روز و رفع نيازهاى كشور در زمينههاى مختلف، متأسّفانه هنوز شاهديم ارتباط سازمان يافتهيى بين صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقرارى نظام صحيح بين صنعت و دانشگاه، علاوه بر حلّ معضل بيكارى و ايجاد اشتغال، باعث صرفهجويى ارزى و استقلال صنعتى خواهد شد. اميدواريم با پيگيرى دلسوزانهى شما اين بخش از مشكلات كشور حل شود.
ج: بله، جواب بنده اين است كه اين موضوع درست است.
س: چندى است حركت بسيار جالب و پسنديدهيى در بعضى از دانشگاهها به نام جهاد علمى و كمك به مناطق محروم ايجاد شده است. اين مسأله بدون شك علاوه بر كمك به مناطق محروم باعث بوجود آمدن روحيهى جهادى در بين جوانان مىشود. اميدواريم با رهنمودهاى شما اين حركت در دانشگاهها گسترش بيشترى پيدا كند.
ج: اين هم درست است.
س: بعد از گذشت دو سال كه در دانشگاه اميركبير مسألهى توليد علم را مطرح كرديد، هنوز اين بحث براى ما شفّاف نيست. تصوّرم اين است كه جنبش نرمافزارى، يك تكان و حركت است؛ عدّهيى بايد امكانات و ارتباطات و فضا و شور را براى اين جنبش فراهم كنند و عدّهيى نيز به خودِ مسألهى توليد علم بپردازند. آيا اين مسأله درست است؟
ج: بله، قبول است؛ همين درست است. عدّهيى بايد فضا سازى كنند و به عنوان يك مطالبهى عمومى اين را دربياورند، دستگاههاى توليد علم هم مانند محيطهاى پژوهشگاهى، تحقيقات، كلاسهاى دانشگاهى، دانشجوها و اساتيد بايد آن را دنبال كنند.
س: همهى مشكلات را به گردن نيروهاى خارجى - توى پرانتز، امريكاى بيچاره! - نيندازيد. رهبر كشور، خود بايد پاسخگوى مشكلات كشورش باشد، نه يك كشور بيگانه.
ج: كاملا درست است. اولا امريكا خيلى هم بيچاره نيست، آنچنان هم كه بعضى خيال مىكنند، باچاره نيست! يك چيز ميانهيى است. ما همهى مشكلات را به گردن امريكا نمىاندازيم؛ مشكلات ما از خودمان است، منتها دشمن از اين مشكلات مىخواهد حداكثر استفاده را كند، پدر كشور و ملت را دربياورد؛ اين را هم نگوييم؟! ما نمىگوييم اگر تورم هست، تقصير امريكاست؛ نه، اگر تورم هست؛ اگر كاهش قدرت خريد هست؛ اگر كمبود اشتغال هست، چه كسى گفته تقصير امريكاست؟ ما گردن امريكا نمىاندازيم؛ اين تقصير خود ماست، تقصير مسؤولان است؛ امّا اگر اسم امريكا را مىآوريم؛ اگر حرف امريكا را مىزنيم، مىخواهيم بگوييم كه گرگى كمين گرفته، پشت خم كرده كه به شما حمله كند؛ از اين غافل نباشيد. به مسؤولان مىگوييم ضعفها را برطرف كنيد؛ به شما مىگوييم كه متوجه اين دشمن باشيد، تا به شما حمله نكند. وقتى دزدى كمين كرده است؛ وقتى حيوان وحشىيى در كمين انسان است؛ وقتى دشمن سلطهگرى در كمين يك ملت است، يكى از وظايف اساسى و مهم مسؤولان و رهبرى كشور اين است كه به مردم بگويند توجه كنيد؛ و نيز كارهايى كه مىدانند جلوى آسيب دشمن را هم مىتواند بگيرد، به مردم بگويند و از آنها بخواهند؛ حرف ما اين است، والّا نخير، ما مشكلات داخلى كشور را به گردن امريكا نمىاندازيم.
امّا اينكه رهبر كشور بايد پاسخگوى مشكلات كشور باشد، البته همينطور است؛ شكى در اين نيست. قانون هم موازين پاسخگويى را مشخص كرده است. هر كسى به هر اندازهيى كه حوزهى اختياراتش هست، همان اندازه بايد پاسخگو باشد. البته مسؤوليت مديريّت انقلاب با مديريّت اجرايى كشور فرق دارد؛ اين را توجه داشته باشيد. رهبرى طبق قانون اساسى و طبق آنچه كه درست هم همين است، مسؤوليت اجرايى در كشور ندارد؛ جز در زمينهى نيروهاى مسلح. مسؤوليت اجرايى به عهدهى قواى سهگانه است، منتها مديريّت انقلاب - كه همان رهبرى باشد - مسؤوليت حفظ جهتگيرى انقلاب و نظام را دارد؛ بايد مواظب باشد كه انقلاب و نظام از آرمانها منحرف و منصرف نشود؛ فريب دشمن را نخورد؛ راه را عوضى نرود؛ اينها مسؤوليتهاى رهبرى است. مسؤوليت اجرايى به عهدهى مسؤولان اجرايى است و هر كسى مسؤوليتى دارد، بايد بر طبق مسؤوليت خودش عمل كند. رهبرى نمىآيد به وزارت اقتصاد يا بازرگانى بگويد اينطورى كن؛ يا به رئيسجمهور و فلان وزير و فلان قاضى بگويد آنطورى كن؛ به هيچوجه. اينها كارهايى است كه رهبرى نبايد وارد بشود؛ هم بر خلاف قانون است، هم بر خلاف حق و مصلحت. بايد مملكت برطبق روال قانونى با مسؤوليتهاى مشخّص شده حركت كند، هر كسى هم بر خلاف مسؤوليتش رفتار كرد، بالاخره تبعه، دنباله و نتيجهيى خواهد داشت كه با آن هم برطبق قانون بايد رفتار كرد؛ بنابراين مطلب كاملا روشن است.
س: نظر شما در مورد ارتباط محدود علمى، اقتصادى، به غير از تسليم و زير سلطه رفتن چيست؟
ج: به نظر ما ارتباط علمى با هر جامعهيى از جوامع علمى دنيا خوب است، البته در صورتى كه مستلزم يك حاشيههاى مُضِرى نباشد. تماس علمى خودش فى نفسه بسيار خوب است و ارتباط اقتصادى هم همينطور مىباشد. شركتهاى گوناگونى در مراكز نفتى ما و در جاهاى گوناگون ديگر مىآمدند و مىرفتند، حتّى شركتهاى اقتصادى امريكاييها هم تا چند سال قبل مىآمدند؛ نفت مىبردند؛ كار مىكردند، تا اينكه خودشان اين تحريمها را شش، هفت سال پيش گذاشتند. از نظر ما ارتباط با شركتها و دستگاههاى علمى ايرادى ندارد. آنچه روى آن حسّاسيّت داريم، دولت امريكاست، كه اين هم كاملا يك منطق مستحكم و قوى دارد، كه مايلم در زمان ديگرى در جمعى مطرح شود؛ الان وقتش نيست.
س: چرا در يك جامعهى اسلامى، افرادى روزبهروز ميلياردر و افرادى فقيرتر مىشوند؟
ج: بله، اين اشكال وارد است. خود من يكى از كسانى هستم كه به اين مسأله ايراد دارم. البته اگر كسى از راه صحيح مىتواند ثروت جمع كند، هيچكس به او اعتراضى ندارد، منتها اينكه كسانى باسرعت به ثروتهاى كذايى مىرسند، اصلا از راه صحيح و جز با تقلّب و روشهاى ممنوع و حرام امكان ندارد. آن وقت در مقابل، منابع كشور محدود است. لازمهى انباشته شدن ثروت حرام در يكجا، گود افتادن و خالى شدن كيسهى عدهى ديگرى است در كنار او؛ همينكه اميرالمؤمنين فرمود:«ما رأيت نعمة موفورة الّا و فى جانبها حقّ مضيّع»؛ اين كاملا درست است. ما اصلا تمام تلاشمان اين است كه اين موضوع نباشد. تكيهى ما بر روى مبارزه با مفاسد اقتصادى، مبارزه با قاچاق براى همين است. روى اين خيلى كار تبليغاتى نشده و نمىخواستيم هم بشود. بنده در اين يكى دو سال اخير تلاش مفصلى را براى وادار كردن دستگاهها - چه قضايى، چه مُجريّه - به مبارزهى با قاچاق شروع كردهام. قاچاق چيز عجيبى است و همين مفاسد ازش در مىآيد.
س: آيا توليد كردن علم را كه مسألهيى بسيار گسترده و نيازمند تواناييهاى ذهنى و فردى و نيز اكتسابى بسيار گسترده است، مىتوان از تكتك دانشجويان انتظار داشت، يا منحصر به افرادى است كه چنين تواناييهايى را دارند؟
ج: جواب اين را عرض كرديم. نه، ما از تك تك دانشجويان توقّع نداريم توليد علم كنند. اصلا اين مسأله به اين صورت، مسألهى فردى نيست، شايد هم همه توانايى توليد علم را ندارند؛ بايد اين به عنوان يك مطالبهى عمومى دربيايد و سُنّتِ كار در دانشگاه بشود، كه همهاش فقط به فكر يادگرفتن آنچه ديگران به دست آوردهاند، نباشيم، بلكه افزودن بر ذخيرهى به دست آمده به وسيلهى ديگران را هم وجههى همّت قرار دهيم.
Reader Comments