« 27........عقب ماندگی ایران | Main | 26.......عقب ماندگی ایران »

27......عقب ماندگی ایران

:از افشا

مسئله عقب ماندگي و علت آن موضوع اصلي جامعه ايراني است و در بررسي علل آن ما مي توانيم راه رنسانس

فرهنگ ايراني خود را هموار كنيم. يكي از علل سر در گمي مردم ما همين است كه آنان نميدانند كه چگونه حكومتي را بسازنند تا در پناه آن حكومت آبرو و حيثيت مردم و بقا و دوام كشور برآورده شود. زيرا با توجه به زير ساخت اقتصادي كشور ما سوار بر اسبي هستيم كه ما را به سمت تضعيف و از دست دادن ثروت ها و امكانات مادي ،فرهنگي و انساني ما ميبرد. اين وابستگي اقتصادي چيزي نيست مگر متكي بودن به توليد غرب براي دوام و بقاي كشور. اين وابستگي در غذا ،دوا، حمل و نقل،دانشگاه و تحقيق .....وجود دارد. هر كدام از ما بطور فردي در خدمت بيگانه هستيم و مصرف كننده و براي زفع نياز خودمان توليدي هم نداريم. اگر اين خط وابستگي از بين نرود نه حكومت پادشاهي و نه حكومت اسلامي و نه حكومت كمونيستي و نه حكومت دموكراسي نخواهند توانست مسايل عقب ماندگي ما را حل كنند. در سايه همين وابستگي اقتصادي گروهي قدرت را در دست خواهد داشت كه وارد كننده آن توليدات غربی و توزيع كننده آن توليدات غربي در كشور هستند. ديروز ايادي دربار و امروز مافياي وابسته به فقيه ضد دين.
اگر اين خط وابستگي برقرار باشد و تمام ملت ايران درجه دكتراي علوم سياسي هم داشته باشند مسئله ما حل نخواهد شد. ما بايد قادر باشيم هم گام با پيشرفت هاي جهاني خودمان را بجلو بكشيم. نه اين كه وقتي كه ابداعات غربيان كهنه شد بر اثر نياز مبرم ما و جهش آنان به سوي تكنولژي برتر پس مانده هاي آنان را براي ملت ايران وارد كنيم. حتي هواپيماي مسافر بري دست دوم بخريم.
ما به خود كفايي نخواهيم رسيد مگر اين كه تمام نيرو هاي خود را آزاد كنيم و سد هاي موجود را بشكنيم. اسلامي كه اجازه نمي داده است كه مدرسه در اين كشور ساخته شود و يا مردم به راديو و تلويزون سرگرم شوند چگونه قادر است با دنيا و پيشرفت هاي آن همگام شود. بسياري از سد هاي موجود در فرهنگ ما وجود دارد. اين همان فرهنگي است كه يك باره ميزان بودجه حوزه هاي آخوند پروري را سي بار بيشتر كرده اند ولي توجه اي به مدارس چند شيفته ايران ندارند. خلاصه براي همگام شدن با تحولات جهاني اين ساخت فرهنگي و حكومتي جواب نمي دهد و ما لازم است كوشش كنيم كه دريابيم كدام بخش از فرهنگ ما سدي است در برابر همگامي ما با پيشرفت هاي جهاني در عرصه ماديات و معنو يات موجود. بنابراين لازم است بدانيم كه غرب چرا پيشرفت مادي كرد و ما نكرده ايم. نقش خود ما و فرهنگ ما در اين عقب ماندگي چيست و چگونه خودمان را بايد اصلاح كنيم.
براي پيشرفت ما به بقا و خودكفايي احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به شايسته پروري احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به اهداف انساني و روابط صحيح مابين افراد احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به دموكراسي احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به سرمايه احتياج داريم. براي پيشرفت ما به دادگستري قوي و منصف احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به انتقاد و مقامات مسئول در برابر مردم و پاسخگويي آنان احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به حاكم شدن عقل زميني در توليدات مادي احتياج داريم.

...................................
...................................

*********************************

انتقادی بر نوشته فوق

مطالب شما بسيار رسا و شيواست و بسيار نزديك به واقعيت
نمي خواهم ارزش مطن شما را زير سوال ببرم اما مي توان گفت اين بحث در مورد بسياري از روشنفكران و منتقدان بي طرف و عاشق ايران مبرهن و واضح است
مشكل عمده در پياده سازي آن است
بله
براي پيشرفت ما به بقا و خودكفايي احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به شايسته پروري احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به اهداف انساني و روابط صحيح مابين افراد احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به دموكراسي احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به سرمايه احتياج داريم. براي پيشرفت ما به دادگستري قوي و منصف احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به انتقاد و مقامات مسئول در برابر مردم و پاسخگويي آنان احتياج داريم.
براي پيشرفت ما به حاكم شدن عقل زميني در توليدات مادي احتياج داريم.
...................................
اما اگر جسارت نباشد ما ايرانيها عادت به شعار دادن زياد داريم
اما وقتي پاي عمل به وسط مي آيد همه به هم نگاه مي كنيم و منتظر يك پيشقدم يا خوب به عبارت بهتر يك پشمرگ هستيم و خود حاضر به پيشمرگ شدن نيستيم
ابته در اين راه شايد روشنفكراني كه در حال حاظر در زندانهاي سياسي ما باشند زياد باشند
اما واقعاْ چه شد
من كاري ندارد كه نوري نام ملا هست و يا ...
اما وقتي به نقدهاي ايشان و افراد ديگر مي نگرم كمي مردد هستم به اينكه بعضي از ما ها منتظر يك آدم با كت و شلوار و كروات و كمي هم بور هستيم تا اگر پيشقدم شود او را به ظاهر حمايت كنيم
و حاظر نيستيم از كساني كه به هر حال جرات اين را كرده اند در اين خفقان فرياد بزنند حمايت كنيم
شما به منتظري نگاه كنيد
او چرا در خانه حبث است
چون با ولايت مطلقه فقيه مخالف است با بسياري از خرافات مخالف است و ... البته من نمي گويم او قهرمان است و هيچ عيب و ايرادي ندارد اما به صرف اينكه ملا هست هيچ كس حاظر به شنيدن حرفهاي او نيست
مگر او نمي توانست مانند خيلي از ملا هاي اين كشور زندگي غير از اين براي خود كسب كند
به مصدق بنگريد ؟
مصدق چه شد و چه بر سرش آمد؟
مگر غير از اين كه شما مي گويئد مي گفتند البته شايد در نقطه نظراتشان مشكل و يا ايرادي هم داشتند
اما خود را در پستو پنهان نكردن و ابراز وجود كردند در اين شرايط
همين خاتمي نام را ببينيد ؟
او واقعاْ به ايران شايد ظلم كرد جون اگر او نمي آمد شايد مقدمات بر اندازي اين رژيم فراهم مي شد
درست است كه او را محكوم به شعار دادن مي كنند و او را هم پيرو همان ملاها مي دانند اما خوب نمي توان منكر نقش او براي باز شدن تفكر و فرياد بيشتر در اين مملكت شد
جالب است كه از پيرزني تقريباْ ۸۰ ساله در تاكسي شنيدم كه با صداي لرزان خود مي گفت بابا نمي ذارن اين بي شرفا كه اين سيد كار كند ؟
و در نقطه مقابلش جواني كه به خاتمي دشنام مي داد و مي گفت كو آزادي
گوشت گرون شده
و ...
نمي دانم
شايد كمي بايد منصف باشيم
مردم ما مي گويند ما از او حمايت كرديم و او هيچ كاري نكرد و او خائن است
اما مگر حمايت فقط راي دادن است
وقتي اين همه قانون به مجلس مي برند و اون رئسا تو شوراي نگهبان با طيب خاطر آنرا رد مي كنند چه مي شود كرد
مردم ما انتظار دارند خاتمي تمام آنها را از دم تيغ بگذراند
درست است كه او محتاط است اما روشش صحيح بوده سوق به سمت پيشرفت كمي با احتياط
سوق به سمت روابط سياسي مسالمت اميز با ديگر كشور ها بخصوص غرب
اما تا حرف از رابطه با آمريكا مي آيد
انصار حزب الله و ... به خيابان مي ريزند و رهبر هم از آن طرف خطبه مي دهد و ...
آيا ما هم مانند آن انصار حزب الله كه از رهبر خود حمايت مي كنند يك بار همه به خيابان آمديم
يا فقط از پشت پنجره نظاره گر به خاك و خون كشيده شدن دانشجويان بوديم
من نمي گويم خاتمي خوب است و او منجي جامعه ايران است
اما بايد اينرا مي گويم كه بايد خود پيش قدم شويم
ما حتي در روابط اجتماعيمون هم به هم رهم نمي كنيم
بقالي ميري مي گه همه مي دزدن ما هم مي دزديم
ادراه مي ري كارشما رو انجام نمي دن مي گن به ما چه وقتي به ما نمي رسن ما هم خدمت نمي كنيم
تو شركتهاي خصوصي ميريم سر اداره ماليات كلاه مي گذارند ميگن دولت بده ما هم ماليات نمي ديم
با هم پرخاش مي كنيم مي گيم چنين و چنان
در دوستيهامون اكثراْ به فكر منفعت شخصي هستيم و اگر جايي منفعت خودمان به خطر افتاد پشت دوستان چندين ساله رو خالي مي كنيم و توجيه مي كنيم جامعه چنين است
اي واي
به هر طرف كه مي نگريم
همه و همه
اشتباهات خودمان را توجيه مي كنيم و منفعت طلبي شخصي را بر نفع جامعه ترجيه مي دهيم
افشای  عزيز
ما همه به نوعي مقصريم
در جهت بهبود قدم بر نمي داريم
فقط شعار ميدهيم
جسارت است واقعاْ عذر مي خواهم
شما خودتان با اين تفكرات زيبا و صحيح
چند درصد به آن عمل مي كنيد

*****************************

:جواب

عزيز اين دو نفري كه نام بردي(عبداله نوری و ملا منتظری) در زماني از زندگي سياسيشون ۱۸۰ درجه چرخيدن و به اصطلاح (( متوجّه )) شدن. و هزينه اش را هم دارند ميپردازند. امّا ....

صدها هزار جوان ايراني كه زيرخاك مدفون شدند ... صدها هزار خانواده ايراني كه نابود شدند ... منافع ملّي و تاريخي يك ملّت كه براي هميشه به باد رفت و نسل هاي آينده وامدارشون هستند .. و .. و ... و ...

اونها چي عزيز؟

فراموش بشن؟ من و شما ميتونيم از قول همه اونها و بازمانده هاشون اين آقايون رو ببخشيم؟

اصل مسأله چيه عزيز؟

اينكه چون فقط!! چند ده هزار جوان و دانشجو و روزنامه نگار به دنبال اين آقايون نوري و منتظري و خاتمي افتادند و راهي زندان شدند هنوز اشتهاي آقايان رو سير نكرده؟

و لابد بايد از اينكه هر روز چند جوان بخاطر خانه نشيني حضرت آيت اللّه العظمي خودكشي نمي كنند اين ملّت را متهم به بي عملي و بي معرفتي و عدم پشتيباني از رهبران آزادي بخشش!! كرد ؟



دوست عزيز

دوست داشتم يك تاپيك مجزا در همين تالار زده ميشد و به بررسي علّت هاي ورشكستگي حتمي تاريخي روحانيت شيعه مي پرداخت.

و اون وقت ميتونستيم بفهميم چرا هر روز نسل هاي ايراني بيشتر از اسلام دلزده و متنفر ميشوند و .. تازه اين شروع كاره عزيز ! كجاشو ديدي !! روحانيت شيعه اسلام را در ايران كشت و نسل ما و بعد از ما شاهد جان دادن اين دين در ايران خواهد بود. چرا؟ چون اسلام توسط روحانيت شيعه كاملاً روي قدرت سرمايه گذاري شد و حالا اين سرمايه گذاري ورشكست شده جانم ... ورشكست كامل .. با تمام سرمايه اش.

حالا تو دوست عزيز من نگران اين هستي كه چرا مردم از امثال نوري و منتظري و خاتمي حمايت كامل نكرده يا نمي كنند؟

در نوشته ات پاسخ خودت را دادي عزيز

آن خانم سالخورده!
شايد به زور بشه اندك نقاطي رو در نسل ايشان يافت كه اميدي به روحانيت داشته باشند. نسل هاي بعدي كه خلاص كردند خودشون رو از اين قشر .

نمي خواهم بحث اين تاپيك رو سياسي كنم عزيز ( با اينكه خيلي مطلب دارم كه در اين باره برات بنويسم) و فكر كنم به بررسي ريشه هيا عقب ماندگي جامعه مان كه علّت عقب ماندگي كشورمان است ادامه بديم بهتره

*******************************

:از افشا

 

با درود به همه كساني كه نيت خير براي ايران دارند


من هميشه به تمام كساني كه خالصانه خواسته اند كه ايران ما در مسير پيش رفت باشد ، احترام گذاشته ام و اگر چه هم با عقايد آنان مخالف بوده ام ولي ذره اي از احترام خود نكاسته ام.
براي من مبارزه و تلاش آدم هايي مثل آخوند منتظري و آخوند نوري بسيار مهم و تحسين كردني است. در دنيايي كه همه چيز نسبي است از خوبتر بايد استقبال كرد. مثلا اگر بنا بر اين كه كه در ايران ديكتاتور حكومت كند، البته ديكتاتوري پهلوي فشارش و ضد ايراني بودنش كمتر از ديكتاتوري آخوندي است ولي در اصل اين دو حكومت يكي هستند و فقط اين نوع اسلاميش آدم كش تر و در خط خدمت به اجنبي بيشتر از رژيم شاه است. رژيم شاه ايران را آهسته به سوي مرگ ميبرد ولي رژيم اسلامي چهار نعله بسوي مرگ ميتازد. از نظر اجتماعي بيشتر شدن فاصله طبقاتي و از دست رفتن ارزش هايي كه مردم به آن ارزش ها متكي بودند و به هم ديگر توسط آن ارزش ها وابسته تر مي شدند در رژيم اسلامي بيشتر و موجب از هم پاشي كشور است.
در اين كه افرادي مثل منتطري با مخالفت با خميني و روش ديكتاتوري او كمك بزرگي به بر كشيدن نقاب مذهب از چهره خميني و رژيمش كرده است ولي هنوز راه گشاي ايرانيان براي حل مسايل آنان نيست.اصولا فردي كه وجود فقيه را لازم ميداند وبا روحيه حوزه اي كه دارد همان مسايل را دوباره حاكم خواهد كرد. منظور بنده از روحيه حوزه اي حرفي است كه ايشان در خاطرات خود نوشته اند و آن اين كه منتظري ميگويد : عده اي ميخواستند كه بررسي و تصويب قانون اساسي را با نقد ها و بررسي ها به تاخير بيندازند ولي من نگذاشتم و شبها در مجلس سنا خوابيدم و روي مسئله قانون اساسي كار كردم و مسئله را خيلي سريع فيصله دادم(نقل مضمون). ايشان اگر به زبان امروزي فكر ميكردند لازم بود كه از حقوق دانان براي بررسي دعوت ميكردند تا امروز قانون اساسي مملو از تضاد و ناقص نداشته باشيم. به گفته ايشان اين قانون اساسي اختيارات بيش اندازه اي را به رهبر داده است ولي از او مسئوليتي نمي خواهد.خود ايشان با اين عجله اين بلا را سر ملت آورده اند ولي عذر خواهي هم حتي نكرده و موضوع من در آوردي فقيه را هم چنان به پيش ميكشند.


 

Posted on Friday, March 14, 2008 at 09:02PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>