« متحد میشوم | Main | 14........چرا حافظ محبوب است؟ »

ترجمه فرانسوی حافظ

منبع:

سایت صدای ما

http://www.sedaye-ma.org/web/show_article.php?file=src/honar/zahrashams_11282005.htm

به مناسبت ترجمه ی کامل ديوان حافظ به زبان فرانسه برای نخستين بار

ماجرای دلدادگی پروفسورشارل هانری دوفوشه كور به حافظ

دکتر زهرا شمس يدالهى

دوشنبه، ٧ آذر ١٣٨٤- ٢٨ نوامبر ٢٠٠٥

در اواسط دهه ی هفتاد که پژوهش های اوليه ی مربوط به رساله ی دکتريم (تخيل شاعرانه درغزليات حافظ – مطالعه موضوعی) را در فرانسه انجام می دادم برای ملاقات وکسب فيض از محضر بزرگانی چون احمد شاملو، سعيدی سيرجانی،... وهمچنين دست يابی به منابع لازم، بطور مرتب به تهران سفرمی کردم. روزی در انجمن ايران وفرانسه به ملاقات پروفسور شارل هانری دوفوشه کور رفتم. در آن دوره ايشان مدير قسمت ايرانشناسی انجمن بودند. اين آشنايی تا امروز ادامه پيدا کرده و درتمام اين سال ها ايشان چون گنجينه ی پرباری برای من به حساب می آمده وهميشه از دانش فراوانشان در زمينه ی ادبيات خصوصاً ادبيات فارسی و حافظ، سود جسته ام. پروفسور دوفوشه کور در جريان نوشتن دومين رساله ام (پژواک شعر حافظ در فرانسه – ترجمه و پذيرش) که درسال ۲۰۰۱ در اپسالا دفاع کردم هم بارهای بار چون راهنمايی با سخاوت وقتشان را در اختيار من گذاشته و بحث وگفت و گو با ايشان در باره ی حافظ، موضوع مشترک و مورد علاقه ی ما، هميشه شيرين و پربار بوده است. ايشان همچنين به دعوت دانشگاه اپسالا به عنوان عضو اصلی هيئت ژوری درجلسه ی دفاع رساله ام شرکت داشتند. رساله ی اخير پس از يکسال ازطرف دانشگاه اپسالا بصورت کتاب دريک مجموعه ی علمی به چاپ رسيد. نوشته ی زير ترجمه ی قسمتی از کتاب اخير می باشد که در فصل مربوط به «مترجمان غزليات حافظ در نيمه دوم قرن بيستم» آمده وآن را به بهانه ی ترجمه ی کامل ديوان حافظ به فرانسه برای نخستين بار به عنوان نويد به دوستداران حافظ تقديم می کنم.

شارل هانری دوفوشه كور در سال ۱۹۲۵ در مراكش بدنيا آمد و هفده سال اول عمرش را در آن كشور گذراند. او در الجزاير، تونس و در شهر ليون در فرانسه به فراگيری علوم دينی و زبان عربی پرداخت. روزی استاد زبان عربی او در تونس، رنه داگورن، به او پيشنهاد كرد:« اگر به تمدن اسلامی قرون وسطا علاقه داريد لازم است با زبان و ادبيات ايران آشنا شويد زيرا ايرانيان در بنيانگزاری اين تمدن نقش اصلی ايفا کرده اند». پس او به فراگيری اين زبان پرداخت. فرهنگ و ادبيات فارسی وی را آنچنان شيفته ی خود ساخت که ۱۹ سال او را درگير ترجمه و تحشيه ی ديوان حافظ كرد که کاری است بس عظيم و بی همتا. اين کتاب هم اكنون دردست چاپ می باشد.

شارل هانری دو فوشه کور روزی برای کنجکاوی به سراغ زبان فارسی رفت، سپس با گنجينه ی ادبيات فارسی، شاعران ونويسندگان آن به ويژه حافظ آشنا شد و از آن پس هم چون خود حافظ دراين بند جاويد گرفتار بماند:

به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی شد كه باز آيد وجاويد گرفتاربماند (۱۰ / ۱۷۵)

دردوره ای كه درباره ی ترجمه های فرانسوی زبان غزليات حافظ پژوهش می كردم پرسشنامه ای برای مترجمان معاصر منجمله پروفسور دوفوشه کور فرستادم. ايشان در پاسخ به اين پرسش كه درباره ی حافظ واشعارش چه فكرمی كنيد، نوشتند:« دراين پانزده سالی كه روی اشعار حافظ كارمی كنم همواره به او فكركرده ام».

شارل هانری دوفوشه كوراستاد برجسته و بازنشسته ی سوربن جديد (پاريس ۳) می باشد. در مجموعه ای كه دربزرگداشت ايشان تهيه شده کريستف بلعی درصفحه ی ۲۵۲ از او بنام« متخصص بزرگ علوم ادبی، استاد در نثر و نظم فارسی كلاسيك » نام می برد(پند وسخن، انجمن ايرانشناسی فرانسه درايران،۱۹۹۵). شارل هانری دوفوشه کور شاگرد هانری كوربن و ژيلبر لازار است كه به بالاترين درجات علمی و دانشگاهی در مطالعات ايرانی دست يافته است. او رساله ی دکتری دوره سوم دانشگاهی را درباره ی « توصيف طبيعت در شعرفارسی قرن پنجم هجری» نوشته و رساله ی دکتری دولتی خود را در زمينه ی « اخلاقيات در ادبيات فارسی از بدايت آن تا پايان قرن هفتم هجری» نوشته است.

سفرهای ساليانه ی او به ايران او را در تماس مستقيم باادبيات فارسی و پژوهشگران ايرانی قرارداده است. وی در دهه ی ۷۰ مدير انجمن ايرانشناسی فرانسه در ايران بوده و در سال ۱۹۷۸ مجله ی سالانه ی كتابشناسی ابستراكتا ايرانيكا را تأسيس كرد. ازسال ۱۹۸۴ كه تزدكتری دولتی اش ( doctorat d’Etat) رادفاع كرد تاسال ۱۹۹۳ با قبول مسئوليت های مختلفی درتماس مستقيم ووسيع با فعاليت های مربوط به ادبيات ايران قرارگرفت، ازجمله ی اين مسئوليت ها مديريت «انستيتوی مطالعات ايرانی دانشگاه پاريس ۳»، مديريت « او.ار.آ ۱۰۶۰، زبانها، ادبيات و فرهنگ ايرانی»، مديريت « او،اف، ار (مركزآموزش و پژوهش) مشرق زمين و دنيای عرب، دانشگاه پاريس ۳»، عضويت هيئت نويسندگان ومدير«انجمن پژوهشی شعر و ادب پارسی (كارنامه)» و رياست « انجمن پژوهش های مبادلاتی در ادبيات پارسی پاريس» بود.

تسلط پروفسور شارل هانری دوفوشه کور به نثر و نظم فارسی كلاسيك، از او كارشناسی برجسته ساخته كه با نگاهی تازه به پژوهش درزمينه ی ادبيات كلاسيك فارسی می پردازد. تحقيقات او بيشتر در سبک شناسی وتاريخ ادبيات قرون وسطا و عرفان می باشد.

پروفسور دوفوشه كورغيراز نقدها و بررسی هائی كه درباره ی كتاب های مختلف نوشته، شمار فراوانی كتاب دارد و مقاله های بسياری در مجلات و دائره المعارف های مختلف درباره ی ادبيات پارسی قبل از اسلام و قرون وسطا به زبان های فرانسه و فارسی نوشته است.

درميان شاعران پارسی گوی، حافظ شاعرمورد علاقه وتحسين وی می باشد، شاعری كه به نظراو بی همتاست (پرسشنامه/سئوال ۳). حافظ برای او مرکز ثقل فرهنگ و ادب ايرانی به شمارمی آيد. درمصاحبه ای كه م. شاهرخی وا. دهباشی دردانشگاه سوربن درسال ۱۹۹۲ با استاد می كنند او می گويد:«... حافظ مثل يک مرکز است. كسی که بتواند برسد به اين مركزادبيات فارسی می تواند قضاوت کند به تمام ادبيات. مثل يك آينه كه زوايه های مختلف را نشان می دهد، صورت های مختلفی دارد. ديوان حافظ مثل يك آينه است. اثر حافظ را در هر شاعر و نويسنده ای می توانيد پيداكنيد».

(کلک، مهرماه ۱۳۷۴ شماره ۶۷، صفحه ۲۴۹).

استاد دوفوشه كورمعتقد است كه بايد بين شخص حافظ و حافظ شاعرتفاوت قائل شد. در نظر او حافظ قبل از هر چيز يك شاعراست، بنابراين هرآنچه او می سرايد منحصراً در يك چارچوب شاعرانه است و ما از جستجوی مسير شخصی در اثر او بايد دوری كنيم. به نظر وی تصاوير بكاررفته توسط حافظ كه از يك سنت مسلط كه ميراث چندين قرن شعرفارسی می باشد، برمی خيزد و« محدود به ترسيم عمليات دقيق زندگی ملموس حافظ نيست: ديوان يك سرگذشت و يا دفترخاطرات نيست».(كارنامه شماره ۲/۳ سال ۱۹۹۵ صفحه ی ۱۳).

پروفسوردوفوشه كوردر مورد غزل می گويد غزل « يك فضا، يك كل است. غزل دريچه ای است به سوی يك موقعيت، دقيقاً مانند رمان آغازی دارد، تحول می يابد و پايان می گيرد. باخواندن غزل به دنيايی دست می يابيم كه شبيه يك تابلو، يك منشور الماس است كه با آن می شود جلوه های گوناگون زندگی را ديد. هرچه بيشتربه آن نگاه كنی بيشترمی بينی و بيشتر درمی يابی ». (خلاصه ای از گفت وگوی نويسنده با پروفسوردوفوشه كور در پاريس، ۲۷ ژوئن ۱۹۹۶).

وی می گويد غزل حافظ فقط از كلمات و علائم تشكيل نشده است. نقش خط و اصوات را نبايد فراموش كرد. بنابراين يك نوع هم آهنگی بين آنچه گوش می شنود و آنچه چشم می بيند وجوددارد. در اين كارهنری كه شبيه نت يک آهنگ موسيقی است انسان « بازی اصوات و تجانس کلمات را كه با بازی دست نوشته درآميخته، درمی يابد (تجنيس، مغلوب...)» (مقاله ديدار روی يار ازنظرحافظ، مجله لقمان سال ۱۶ شماره ۲ بهار/تابستان ۲۰۰۰ صفحه ی ۱۵).

پژوهش در ادبيات فارسی در طول بيش ازسی سال پروفسوردوفوشه كور را آنچنان به حافظ نزديك كرده كه او از سال ۱۹۸۶ دست به ترجمه ی ديوان کامل حافظ زده است. وی درپاسخ به سئوال ۶ پرسشنامه كه می پرسم به چه دليل اين كارعظيم را انجام می دهد، می گويد: « من باين دلايل ترجمه می كنم: ۱- برای اينكه خودم شعر او را درك كنم. ۲- درك خود از شعر حافظ را با ديگران درميان بگذارم و به اين طريق تصحيح بشوم». وی در جواب به سئوال ۸، آرزومی كند كه كسانی غير از خوانندگان معموليش يعنی اهل ادب، ترجمه اش رابخوانند و می گويد « به اميد اينكه خوانندگان بيشتری داشته باشد» ترجمه می كند.

در سال ها ی اخير، افق ترجمه، تا آنجا كه مربوط به ترجمه ی حافظ به زبان های مختلف می شود، روشن ترازگذشته شده است. ولی دوفوشه كور ترجمه های قديمی برايش چندان جالب نيستند «مگر تازه ترين آن ها كه درآنها پيشرفت تصحيحات و پيشرفت تفاسيرديده می شود» (پاسخ به سئوال ۲۵). اما كتاب های فارسی و تفاسيرديوان منابع با ارزشی هستند كه در دسترس او قراردارند. اوهمچنين اظهارمی دارد كه درزمينه ی تئوريك از كتاب آنتوان برمن « درباره ی نقد ترجمه ها: جان دون»، ۱۹۹۵، تأثيرفراوانی گرفته است (پاسخ به سئوال ۱۱).

پروفسوردوفوشه كور پيش از اينكه درگيركارترجمه ی يك غزل بشود به خواندن درست آن (باتوجه به وزن) اهميت فوق العاده ای می دهد. او می گويد درك رابطه ی بين واژه ها، هم ازنظرمعنی آن ها وهم از نظرآهنگ آن ها نيزبسيارمهم است. وی سپس به قافيه و رديف كه وحدت شعر را جهت می دهد، توجه می كند و سپس به بررسی اولين و آخرين بيت برای كشف رابطه ی آن ها می پردازد. (رازواره ی حافظ؟ كارنامه شماره۲ / ۳ صفحه ی ۱۲).

درترجمه هائی كه ازايشان در اختياردارم (شماری ازآن ها درنشريات مختلف چاپ شده و تعدادی ازآن ها را استاد برای استفاده درپژوهش هايم در اختيارمن گذاشته است) ازديوان خانلری استفاده كرده است. ترجمه های پروفسوردوفوشه كور به نثر است و او اظهار می دارد كه « تمام ترجمه هائی كه به نظم انجام شده اند هميشه به نظرمن بسيار از متن اصلی (فارسی) دور افتاده اند». به علاوه او متقاعد شده است كه بازآفرينی وزن و قافيه « به هيچ دردی نمی خورد» (سئوال شماره ۲۰). وی عقيده دارد كه بازآفرينی تشبيهات امری ضروری است و اظهارمی دارد که در ترجمه بايد به تشبيهات به نوعی جان دوباره داد. به همين جهت با استفاده ازمتافرها،نمادها، تشبيهات، بهمان صورتی كه درفارسی هستند، مانند متافرسيمرغ، آن رابه خواننده ی فرانسوی می شناساند. (بخشی ازگفت و گوی نويسنده بااستاد، پاريس اكتبر ۲۰۰۰). ترجمه های پروفسوردوفوشه كورهمراه باتفسير گسترده و سودمندی است که در آنها، توضيحات مربوط به محتوا ودرصورت لزوم فرم را ارائه می دهد.

در زيردونمونه ازترجمه ی ايشان را می آورم:

نقش خيال روی تو تا وقت صبحدم بر کارگاه ديده ی بی خواب می زدم (۵ / ۳۱۳)

Jusqu’à la pointe de l’aube, je dessinais le fantasme de Ton visage

À l’atelier de mes yeux privés de sommeil. (313-5)

تابلوئی كه پروفسوردوفوشه كورازآن صحبت می كند دراين ترجمه به زيبائی ترسيم شده است. شاعر/عاشق كه امكان ديدن روی محبوب راندارد درخيالش تصوير روی اورا نقش می زند. اين آفرينش هنری در كارگاه چشمان شاعر كه با خواب بيگانه است نقش می بندد. در اين ترجمه تصاوير متن اصلی با مهارت به فرانسه برگردانده شده است و شكوه و قدرت شاعرانه ی آن خواننده ی فرانسه زبان را به دنيای خيالی و فوق العاده ی شاعر نزديك می كند.

نمونه ی ديگر:

خيال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم دل از پی نظر آيد به روزن چشم (۱ / ۳۳۱)

Lorsque passe par la roseraie de l’oeil l’image rêvée de Ton visage,

Le coeur va à la lucarne de l’oeil pour y regarder. (331-1)

دوفوشه كوربا حفظ تصاوير و ظرافت های متن اصلی اين مفهوم را به خوبی به فرانسه برگردانده و تخيل خوانندگانش رابه دنيای خيالی و سرشار ازتصويرشاعرغزلسرا می برد.

ما در ترجمه ی کامل ديوان حافظ به زبان فرانسه که در آغاز سال ۲۰۰۶ ميلادی در دسترس فرانسه زبانان و فرانسه دانان قرار خواهد گرفت، با شگفتی و تحسين شاهد آن خواهيم بود که چگونه استاد دوفوشه كور باشناخت عميقی كه از تكنيك شاعرانه فارسی دارد مغروق و مجذوب در تخيلات حافظ، شعر او رابا موفقيت بی نظيری به زبان فرانسه برگردانده است.

Posted on Wednesday, March 12, 2008 at 02:30AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>