« تحریف در قران ........4 | Main | تحریف قران............2 »

تحریف قران......3

 


سید جزایرى مى‏گوید:«روایات مستفیضه بلکه متواتره دلالت ‏دارند که قرآن دست ‏خوش تحریف گردیده‏».اولین و عمده‏ترین روایتى را که مورداستناد قرار مى‏دهد، که از کتاب «احتجاج‏» نقل مى‏کند که از امام علی پرسیده شد که تناسب میان صدر و ذیل این آیه‏چیست و ان خفتم ان لاتقسطوا فی الیتامى فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلاث‏و رباع (نساء 4:3) ،و اگر در اجراى عدالت درباره اموال یتیمان[که نزد شما سپرده شده]بیم‏ناکید،پس هر چه از زنان که شما را پسند افتاد،دو یا سه یا چهار به هم سرى‏اختیار کنید».آن گاه حضرت فرموده باشند که بیش از یک سوم قرآن از این آیه افتاده‏است .
یک نکته همیشه من را به فکر فرو می برد که چرا مسلمانان همیشه بشدت با هر آنچه که مخالف اعتقادات آ
نها باشد بطور قهرآمیز برخورد می کنند و هر که بخواهد قرآن و سایر اعتقادات انها را نقد کند او را با انگ های دشمنان اسلام و مزودوران بی دین و فاسد مذهب و... تهدید می کنند .و اگر فرد کمی در مورد نقد های خود جدی باشد و مسلمانان نتوانند جواب او را بدهند با نرور کردن و کشتن فرد منتقد ،نفد های او را با منطق خود جواب می دهند .این موضوع از صدر اسلام رایج بوده است و هچنان ادامه دارد
منابع:

صحیح بخارى-صحیح مسلم-مسند احمد-الدر المنثور-فتح البارى-تفسیر ابن کثیر- البرهان الاتقان -میزان الاعتدال-منتخب کنز العمال


همانطور که در مطلب قبلی گفتم در زمان ابوبکر خطر از بین رفتن قرآن بطور جدی مطرح گردید .و ابوبکر تصمیم به حفظ قرآن گرفت و توسط زید ابن ثابت این جمع آوری صورت گرفت .گفتم که زید فقط قرآن را جمع کرد و هیچ نظمی به آن نداد .اما در همان روزها دیگر یاران محمد نیز کم و بیش سعی در نگارش قرآن هایی به نام خود داشتند که حداقل هفت قرآن معتبر به نام آنان در تاریخ ثبت شده است .

برخی قرآن های معروف

1)قرآن به روایت ابن مسعود :
او معتقد به اصالت معنی بود و می گفت کلمات قرآن را برای راحتتر شدن می توان به مترادف آن تبدیل کرد .در قرآن او سوره حمد و سوره معوذتین نبود او این دو سوره آخر را جزئ قرآن نمی دانست و هر گاه قرآنی را با این دو سوره می دید آنها را پاک می کرد و می گفت قرآن را با غیر قرآن خلط نکنید و خودش هرگز از این دو سوره در نماز استفاده نمی کرد و معتقد بود این دو سوره دعای چشم زخم می باشد.

2)قرآن به روایت ابی ابن کعب
قرآن او هم با قرآن های امروزی تفاوت زیادی داشت که در نوشته های قبلی توضیح داده ام .

3)قرآن به روایت ابو موسی اشعری

4)قران به روایت ابن سود

5)قرآن به روایت سالم مولی

6)قرآن به روایت ابی حدیقه

7)قران به روایت معاذ ابن جبل

در آن زمان نبود قرآن و نسخه صحیح آن آنقدر مشکل بود که برخی از صحابه محمد از هم از داشتن قرآن محروم بودند و از کسانی که توانایی جمع آوری قرآن را داشتند کمک می خواستند تا برای خود قرآنی داشته باشند.قرآن های فوق هم با همدیگر اختلافات فاحشی داشتند و حتی جغرافیای آنها هم متفاوت بود .مثلا در کوفه مردم قرآن ابن مسعود را صحیح می دانستند ولی در مدینه قرآن ابی ابن کعب معتبر بود و سایر قرآنها اعتباری نداشت. اما در بصره قرآن ابو موسی اشعری طرفدار داشت و قرآن ابن اسود در دمشق رایج بود .

اختلافات این قرآنها بحدی بود که بین مسلمانان اختلاف و چند دستگی ایجاد کرده بود و هر گروه قرآن خود را صحیح و سایر قرآن ها را تحریف شده می دانست و این امر موجب نزاع های بسیار شدیدی در بین آنها می گشت.

حذیقه ابن سعید ابن عاص می گوید :زمانی که از چنگ ارمنستان باز می گشتم مردمی را از حمص دیدم که قرآن خود را صحیح می دانستند و آنها قرآن را به روایت مقداد میخواندند اهل کوفه را دیدم که قرآن خود را به روایت ابن مسعود می خوانند و همین اعتقاد را در مورد قرآن خود دارند و نیز مردم کوفه حتی نام قرآن خود که به روایت از ابوموسی اشعری است را به نام الباب القلوب می خوانند و آن را صحیح می دانند .

در این زمان حتی در مورد نام قران نیز اتفاق نظر نبوده است و دیدیم که مثلا ابی حدطقه قرآن را به نام مصحف می خوانده.همانطور که می بینید وضع قرآن بسیار اسف بار بوده است و بین مسلمانان هم اختلافات شدیدی وجود داشته است .واضح است که اگر تفاوت های بین قرآنها ناچیز بود هرگز باعث درگیری بین مسلمانان نمی شد .البته عمق این اختلاف از حد درگیری های ساده نیز گذشته بود و هر گروه گروه دیگر را تکفیر می کرده است .در تاریخ می خوانیم که زمانی که حدیقه به مدینه باز می گردد بلافاصله نزد عثمان می رود و می گوید :
(در جنگ ارمنستان شرکت داشتم در آنجا مردم شام قرآن را به روایت ابی ابن کعب می خواندند که مواردی از آن را مردم عراق نشنیده بودند و مردم عراق قرآنی را می خواندند که مردم شام از قسمت هایی از آن بی اطلاع بودند و هر گروه گروه دیگر را تکفیر می کرد)

این ماجرا که در کتب مختلف تاریخی آمده است عمق اختلافات بین قرآن ها را نشان می دهد.عثمان مطمئنا به این موضوع اندیشدیده اگر این موضوع سریعا حل نشود باعث از هم پاشیده شدن امپراطوری نو پای او می شده است . عثمان شدیدا مظرب شده و تصمیم جدی می گیرد که قرآن ها را یکسان سازد .اما این کاری بس عظیم و دشوار می نمود . اسلام در آن زمان در دامنه وسیع جغرافیایی گسترش یافته بود و نسخه های متفاوتی از آن در سراسر سر زمین های اسلامی منتشر شده بود که هر کدام با دیگری اختلافات بیشمار ی داشت . این احتمال می رفت که هر قومی برای حمایت از قرآن خود قیام کند و مانعی بر سر یکسان سازی بوجود آورد .لذا عثمان تصمیم می گیرد که با نهایت خشونت و سختگیری این کار را به انجام برساند به طوری که کسی جرات مخالفت نداشته باشد . او برای این کار نیاز به حمایت بزرگان صحابه محمد داشت .لذا عثمان همه یاران محمد را که در مدینه زندگی می کردند را در یک جلسه جمع می کند و موضوع را با آنها در میان می گذارد و همه آنان بر این نکته اتفاق نظر داشتند که قرآنها باید یکی شود و بهای این کار هر چه هست می باید پرداخت گردد و در انجام این کار جای هیچ درنگ نیست . عثمان بدون آنکه درنگ کند در یک فراخوان عمومی از یاران محمد یاری می جوید و چهار نفر آنان که مورد اعتماد خودش بودند را برای هدایت این کار بر می گزیند و این چهار نفر عبارت بودند از :

1)زید ابن ثابت

2)سعید ابن عاص

3)عبدالله ابن ابی زبیر

4)عبدالرحمن ابن حارث

این چهار نفر کمیته تالیف قرآن را بعهده می گیرند .اما یکسان سازی قران (در این مرحله تحریفات اساسی وارد قران می شود )کار کوچکی نبود و این انتخاب عثمان باعث اعتراضات شدیدی می گردد و عثمان را ناگزیر می کند که دوازده نفر دیگر را به این جمع اضافه کند .
توضیح: 1)می گویند که در نهایت این موضوع به قیمت جان عثمان تمام می شود. متاسفانه با توجه به محدودیت های شدیدی که دارم نتوانستم منبع این ادعا را بیابم اگر کسی می داند لطف نموده و مرا در جران قرار دهد

2)در یکی از نامه هایی که دریافت داشتم به من این تذکر داده شده بود که گاهی از لغات عربی زیاد استفاده می کنم و بهتر است معادل های فارسی را بکار ببرم .خدمت این دوست عزیز عرض کنم که مرا ببخشد که واقعا سواد فارسی من بیشتر نیست البته برای کسی مثل من که در یک محیط کاملا مذهبی رشد کرده همین که بلدم فارسی بنویسم شاهکار است ولی نهایت سعی خود را خواهم نمود.
ادامه منابع در پست بعدی

 

 

Posted on Sunday, February 24, 2008 at 02:11AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>