« گلها فقط در زندان ملایان پرپر نمیشوند ایران زندان بزرگ این ملایان شده است | Main | امامت شیعه یعنی پرورش دیکتاتوری در اجتماع شیعیان »

نوشته ای از دوست دنیای مجازی اینترنت _مزدک

اسلام دین دروغ و نیرنگ .
پرسمانی كه كمتر بدان پرداخته شده است، روا بودن
دروغ و دروغگویی در دین تازی اسلام است . یعنی
این یك خوی بیابانی و راهزنانه ی تازیان درآیین
شان هم راه یافته و در راه الله و یا سود خویش، روا
دانسته شده است. میگویند دروغ در ۴ هنگام در اسلام
رواست، از میان آنها دروغ " مصلحت آمیز" ! و یا
دروغ برای پوشانیدن باور خود و فریب دادن دشمن
و یا دروغ و خدعه در " جنگ" ( یا همان یورش ها
و چپاول های راهزانه )، پرآوازه است . بارها از محمد
تازی شنیده شده كه گفت " الحرب خدعه"، ( یانی جنگ
نیرنگ و فریب است). علی هم از این مهاد ناب اسلامی
سود برده و در جنگ با عمر ابن عبدودّ كه یكی از كمیاب
جوانمردان و سواران تازی بود، او را با گفتن دروغ و
نیرنگ زنی كشت! ( و تازه لقب جوانمرد " فتی" را هم دارد !)
گویند یك تازی بیابانی نزد محمد آمد و گفت كه میخواهد با
دروغ و نیرنگ، میان دو قبیله اختلاف بیندازد و پروانه خواست،
محمد گفت كه او پروانه دارد، چون جنگ نیرنگ است !
خمینی پلید، پیش از بدست گرفتن قدرت، میگفت كه دگراندیشان
و حتی كمونیست ها ازادند كه باور های خود را بگویند و
آخوند ها و " من" به حوزه میرویم و حكومت نمیكنیم
و به ملت ایران هم معنویات و برق مفت و آب مفت و اتوبوس
مجانی ١ میدهیم ( بمانند همین نهادن پول نفت سر سفره ی
مردم !) ، كه دیدیم كه چه شد و چها كرد و چگونه دروغ
های گوبلزی اس، پس از گرفتن جان هزاران تن، آشكار گردید .
از همین نیرنگ ها هم به قبیله ی بنی قریظه زدند تا تسلیم
شوند و راهزنان بتوانند (نرینه های بالغ) آنها را كشتار كرده
و دارایی های انها را چپاول نموده و زن و كودكان را به بردگی
گرفته و یا به بردگی بفروشند. این دین دروغ، همواره در درازای
هستی ویروس گونه ی خود، از ابزار اهریمنی دروغ سود برده
است و هنوز هم میبرد. در عرصه سیاست میگویند ما نمیخواهیم
بمب اتمی درست كنیم، ولی برگه ها و یافته ها نشان میدهد كه
دارند درست میكنند و به دروغ میگویند كه انرژی صلح آمیز ! است !
میگویند اسلام دین رحمت است، دیدیم كه دین ترور و ارهاب و
ارعاب و اعدام است. میگویند در دید اسلام هر كس میتواند به دین
خود باشد، دیدیم كه آیات منسوخ هست و برای فریب و خام كردن
دگراندیشان و اروپاییان و باخترزمینیان و .. گفته میشود كه سپس
كه زورمند تر شدند، حسابشان را برسند! میگویند كه محمد راهزن
نبود، دیدیم كه بود، آدمكش و زنباره و بچه باز نبود، دیدیم كه بود !
میگویند اسلام با برده داری مخالف است، میبینیم كه این هم دروغ
است و فریب و نیرنگ برای " مصلحت" اسلام ! ( بخوان راهزن
و یا مافیا و ..). میگویند اسلام از سلام یعنی صلح میاید! پس اسلام
دین صلح جویی است، میبینیم كه وارونه و دروغ گفته اند و تاریخ
و خود قران بر وارون این گواهی میدهند!. میگویند اسلام بهترین
راه زندگی است، میبینیم كه این هم دروغ است و بدترین راه زندگی
، یعنی عین بدبختی و بندگی و بیچارگی و شیره كشی و اختناق و
سركوب و تبعیض است. ما میبینیم كه این ویروس مغزی، با دروغ
به پیش میرود و هرچه مسلمین میگویند و تبلیغ میكنند، بر پایه ی
همان اصول دینی شان كه دروغ و نیرنگ را در راه اسلام و یا مصلحت
خود و یا اسلام روا میداند، چیزی جز دروغ نیست، آنهم تازه دروغی
كه اجر دنیوی و اخروی و الهی هم دارد !!

************************************

منبع از سایت رسمی حوزه خود همین مسلمین :
http://www.hawzah.net/Per/K/Druq/24.htm
دروغ‏هاى روا
گناه در اسلام
در گذشته معناى گناه روشن گرديد. اكنون شايسته است كه بحثى كوتاه، در باره‏گناه بشود. گناهانى را كه دين اسلام، حرام و ناروا قرار داده است‏بر دو گونه‏اند :
دسته‏اى گناهانى هستند كه خود به خود، مصداق زشتى و ناپسندى هستند: آدم‏كشى، دزدى، خيانت‏هاى ناموسى و مانند اين‏ها كه فطرت بشرى از آن‏ها بيزار است .
دسته ديگر، گناهانى هستند كه مقدميت‏براى سياه كارى دارند و راه وصول به‏گناهان نخست را نزديك و آسان مى‏سازند .
ناروايى دروغ
ناروايى دروغ و گناه بودنش، از نظر آن است كه در زمره دسته دوم قرار دارد .
در گذشته گفته شد كه دروغ، كليد ارتكاب گناهان است. بنابر اين اگر دروغى‏براى جلوگيرى از گناه گفته شد يا ظلمى را از مظلومى دفع كرد، جان كسى را خريد،زيانى را از كسى بر طرف كرد، ناروايى‏اش بر طرف مى‏شود و از زمره گناهان‏دسته دوم خارج مى‏گردد و كارش به جايى مى‏رسد كه پسنديده مى‏شود، زيرا داراى‏قبح ذاتى نبوده و قبح عرضى آن هم بدين وسيله بر طرف گرديده است .
راست گوى دروغ گو
حضرت خليفه ششم امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏گويد :
« ايما مسلم سال عن مسلم، فصدق و ادخل على ذلك المسلم مضرة كتب من‏الكاذبين; (1 ) .
مسلمانى كه سراغ مسلمانى را از او بگيرند و راست‏بگويد و بر اثر سخنش زيانى به آن‏مسلمان برسد، در زمره دروغ گويان نوشته خواهد شد .»
يعنى گناه كار خواهد بود .
يعنى آثار شومى كه دروغ داشت و آن را گناه قرار داده بود، اكنون سخن راست‏اين مرد، همان اثر را دارد و گوينده‏اش گناه كار مى‏باشد .
رفتارى كه حسن عقلى داشته باشد، اگر مقدميت‏براى جنايت و خيانت قرارگيرد، حسن آن بر طرف مى‏شود و نزد عقل ناپسند مى‏گردد .
...
دروغ گوى راست گو
حضرت صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد :
« ومن سئل عن مسلم فكذب وادخل على ذلك المسلم منفعة كتب عند الله من‏الصادقين; (3 ) .
كسى كه مسلمانى را از وى بپرسند و دروغ بگويد و بر اثر دروغ او سودى به آن مسلمان‏برسد، نزد خدا در زمره راست گويان خواهد بود .»
دروغ او از دروغ‏ها جداست، زيرا نه تنها مقدمه براى گناه نيست، بلكه نيكو كارى‏و خدمت‏به خلق است. اين وقت است كه ناپسندى دروغ، بر طرف مى‏شود و سخنى‏سودمند و پسنديده خواهد بود . اى خوش آن دروغى كه مسلمانى از آن سودى ببرد . در مثل آمده كه دروغ مصلحت‏آميز، به از راست فتنه‏انگيز است . چه مصلحتى از سودرساندن به مسلمان بالاتر مى‏باشد؟ چنين كسى شايستگى دارد كه نزد خدا در زمره‏صادقان نوشته شود .
دروغ‏هاى روا
پيغمبر عالى قدر فرمود: سه چيز است كه دروغ در آن‏ها زيباست: نيرنگ درجنگ; وعده شوهر به زن; اصلاح ميان مردم .
مقصود از جنگ، جهاد در راه خدا و نبرد با كفر و مبارزه با ظلم و تعدى مى‏باشد.در زبان رسول‏صلى الله عليه وآله لفظ حرب، هيچ گاه براى جهان‏گيرى و انتقام استعمال نشده است‏و هميشه در نبرد حق با باطل به كار رفته; نيرنگ در اين گونه نبردها، موجب‏نيرومندى حق و ضعف باطل مى‏شود، پس نيرنگ، زيبا و دروغش مستحسن است ،چون سودمند است، لذا يكى از استثناهاى دروغ، دروغ در جنگ است; دروغ درجنگ به هر جورى كه ممكن باشد، هر چند براى تقويت روحيه سربازان باشد .
دومين مورد استثنا وعده شوهر به زن است. اسلام كاخ سعادت زناشويى راهميشه بر پا مى‏خواهد و براى حفظ اين كاخ كه خوش‏بختى دو تن يا بيش‏تر در آن‏مى‏باشد، وعده دادن دروغ را اجازه داده است. شوهر اگر بتواند تقاضاى زن را انجام‏بدهد بهتر و اگر نتواند يا صلاح نداند، باز هم تلخى زندگى زن و شوهر را نخواسته،زن عواطفش لطيف است، نبايستى نوميد گردد و شكر آبى ميان دو همسر پيدا شود،پس اين دروغ براى بشر سودمند است .
سومين مورد استثنا، دروغ در اصلاح مى‏باشد. هرگاه ميان دو تن يا دو دسته،اختلافى باشد، بايستى كوشيد كه آن را بر طرف ساخت. اسلام دوست مى‏دارد كه‏پيروانش در آسايش و يگانگى به سر برند و جنگ و ستيزى در ميان آن‏ها نباشد . رفع‏اختلاف ميان دو تن يا دو دسته به سود دو طرف و به سود جامعه مى‏باشد ; دروغ براى‏چنين مقصد مقدسى زيباست . چه قدر پسنديده است كه كسى از دشمنى به سوى‏دشمنى خبر ببرد كه دشمنى ميان آن دو كاسته گردد، شايد كم كم دوست‏شوند و درآسايش و صميميت‏به سر برند .
از يكى از سخنان حضرت امام صادق‏عليه السلام استفاده مى‏شود كه دروغ در اصلاح‏اصلا دروغ نيست، نه آن كه دروغ مى‏باشد و روا، شايد منظور حضرتش از اين سخن،افاده تاكيد باشد .
آن حضرت مى‏فرمايد: سخن بر سه گونه است: راست; دروغ; اصلاح ميان مردم .
از وجود مقدسش توضيحى در باره اصلاح ميان مردم خواسته شد. در جواب‏چنين فرمود :
در باره كسى سخنى مى‏شنوى كه اگر به او برسد، سخت ناراحت مى‏شود. به اومى‏گويى كه از فلان درباره تو تعريفى شنيدم كه چنين گفت و چنان گفت. سخنى‏مى‏گويى كه درست‏بر خلاف آن چه شنيده‏اى باشد .
از اين كلام زرين، نكته‏اى استفاده مى‏شود و آن، اين است كه اصلاح، اختصاص‏به صورت اختلاف ندارد، بلكه مقصود از اصلاح، معنايى وسيع‏تر است و صورتى رامى‏گيرد كه ميان دو تن هيچ گونه اختلافى نباشد، ولى يكى از آن دو، چيزى در باره‏ديگرى بگويد كه اگر به‏گوش او برسد، ايجاد شكر آبى كند; در اين جا نيز اسلام اجازه‏مى‏دهد كه سخنى بر خلاف واقع گفته شود تا از پيدايش اختلاف جلوگيرى كند .
آرى، دروغ هم در دفع اختلاف زيباست و هم در رفع آن. باز هم رسول خداصلى الله عليه وآله‏فرموده :
« لا كذب على مصلح; (4 ) .
كسى كه مى‏خواهد اصلاح دهد، دروغ ندارد .»
دفع شر ظالم
چارمين موردى كه دروغ زيبا و پسنديده است، دروغى است كه بدان وسيله شرظالمى دفع شود .
امام ششم مى‏فرمايد: دروغ، زشت و نكوهيده مى‏باشد، مگر در دو جا: دفع شرستمگران و اصلاح ميان دو تن .
ناتوان و بيچاره‏اى نزد شما مخفى شده يا در گوشه‏اى پناهنده گرديده و شمامى‏دانيد، در اين وقت، قلدرى ستم‏كار، به سراغ او مى‏آيد و از شما نهانگاه او رامى‏پرسد، اگر راست‏بگوييد و او را معرفى كنيد، قبيح‏ترين زشت كارى‏ها را انجام‏داده‏ايد و در جنايت آن قلدر شركت كرده‏ايد ; شايسته است دروغ بگوييد تا شر آن‏ستمگر را از آن ناتوان دفع كنيد .
دور نيست كه روايت‏شريف، اطلاق داشته باشد و اطلاقش شامل حال خودشخص نيز بشود، يعنى اگر كسى خود را در خطر ظالمى ببيند، جايز است كه دروغى‏بگويد و خويشتن را از آن خطر برهاند ; اين هم چارمين مورد از استثناهاى دروغ .
قاعده كلى
به طور كلى هر جا كه دروغى گفته شود كه منظور از آن، دفع شر و زيانى از مسلمانى باشد، دروغ، زيبا و پسنديده مى‏شود ; اين دروغ كليد گناهان نخواهد بود،بلكه كليد نيكو كارى و خدمت‏به خلق مى‏باشد. البته اين گونه دروغ، وقتى زيباست‏كه راست گويى ممكن نباشد، در اين صورت است كه گاهى دروغ حرام، واجب‏مى‏شود و راست، حرام مى‏گردد .
در مجله رسالة الاسلام قاهره، اين سخن را از امير المؤمنين‏عليه السلام نقل كرده بود :
« الكذب كله اثم، الا ما انفعت‏به مسلما، او دفعت‏به عن دين ;.
هر گونه دروغى گناه است، مگر دو دروغ : دروغى كه به مسلمانى سودى برساند، دروغى‏كه از دين، خطرى را دور كند .»
پى‏نوشتها :
1) مستدرك الوسائل، ج 9، ص، ح 10320 .
2) خصال، ص 87 .
3) بحارالانوار، ج 68، ص 11 .
4) وافى، ج 5، ص 932 .

*************************************

 از افشا

اسلام دینی است فاقد اخلاق مطلق.
آدم کشی و برده فروشی و برده داری محمد مقدس است و هم چنین دزدی از کاروان مکیان در زمانی محمد در خطر نبوده است.چون هر چه محمد کرده است درست است اگر هم کسی را ترور و کشته باشد بازهم فرق نمیکند.

Posted on Thursday, June 26, 2008 at 11:00PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>