رفتار ضد حقوق بشری ترامپ
سوال- ترامپ در خواست كرده اهالى غزه بايد تخلييه شوند و او در آنجا مراكز تفريحى بسازد!
جواب-
طرح دونالد ترامپ برای غزه، که شامل تخلیه مردم غزه و ساخت مراکز تفریحی میشود، با انتقادات و مخالفتهای زیادی در سطح بینالمللی و حتی در داخل آمریکا روبرو شده است. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است باعث شود به نظر برسد بازتاب کافی در آمریکا نداشته است:
۱. ماهیت طرح و تناقضات آن:
* جابجایی اجباری جمعیت: این طرح به وضوح با قوانین بینالمللی بشردوستانه که جابجایی اجباری جمعیت را ممنوع میداند، در تضاد است و میتواند به عنوان جنایت جنگی تلقی شود. این موضوع از سوی نهادهای حقوق بشری و بسیاری از کشورها به شدت محکوم شده است.
* عدم واقعبینی: بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران این طرح را غیرواقعی و غیرقابل اجرا میدانند. جابجایی ۲ میلیون نفر از غزه، پاکسازی ۵۰ میلیون تن آوار و مهمات منفجر نشده، و سپس ساخت و ساز در منطقهای جنگزده، چالشهای لجستیکی و سیاسی عظیمی دارد که در عمل تقریبا غیرممکن است.
* عدم پذیرش منطقهای: کشورهای همسایه مانند مصر و اردن به شدت با این طرح مخالفت کردهاند و آن را تهدیدی برای امنیت منطقه و نقض هنجارهای بینالمللی میدانند. اتحادیه عرب نیز این پیشنهاد را محکوم کرده است.
۲. مواضع متغیر ترامپ:
* ترامپ در مورد این طرح اظهارات متناقضی داشته است. در حالی که در ابتدا بر "مالکیت" آمریکا بر غزه و جابجایی مردم تاکید میکرد، در اظهارات بعدی خود گاهی عقبنشینی کرده و گفته است که "هیچ فلسطینی از غزه اخراج نمیشود". این ابهام و تناقض در مواضع، ممکن است باعث سردرگمی و عدم تمرکز کافی بر روی یک طرح ثابت و مشخص شده باشد.
۳. تمرکز بر مسائل داخلی و انتخاباتی در آمریکا:
* در حال حاضر، آمریکا با مسائل داخلی متعددی از جمله انتخابات ریاستجمهوری، اقتصاد، و مسائل اجتماعی روبروست. این مسائل داخلی اغلب در اولویت توجه رسانهها و افکار عمومی قرار میگیرند و ممکن است توجه به موضوعات سیاست خارجی، به خصوص طرحهایی که غیرواقعی به نظر میرسند، کمتر باشد.
* مخالفان سیاسی ترامپ نیز ممکن است به جای تمرکز بر تک تک اظهارات او، ترجیح دهند بر روی مجموعهای از مواضع او که در زمان انتخابات میتوانند علیه او استفاده شوند، تمرکز کنند.
۴. واکنشهای بینالمللی و داخلی:
* علیرغم آنچه ممکن است به نظر برسد، این طرح در سطح بینالمللی و تا حدودی در آمریکا بازتاب داشته و با مخالفتهایی روبرو شده است. سازمانهای حقوق بشری، بسیاری از دولتها، و حتی برخی از سیاستمداران آمریکایی این طرح را محکوم کردهاند.
* با این حال، به دلیل ماهیت بحثبرانگیز و غیرمتعارف اظهارات ترامپ، گاهی این گونه طرحها در انبوهی از اظهارات جنجالی دیگر گم میشوند و از عمق واکنشها کاسته میشود.
۵. بحث آزادی و حقوق بشر در آمریکا:
* آمریکا همواره خود را پرچمدار آزادی و حقوق بشر در جهان معرفی میکند. با این حال، در عمل، سیاست خارجی آمریکا گاهی بر اساس منافع ملی و ژئوپلیتیک، و نه صرفاً اصول حقوق بشری، شکل میگیرد. در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین، موضع آمریکا به طور سنتی پیچیده و مبتنی بر حمایت از اسرائیل است، که این موضوع میتواند بر نحوه بازتاب و مخالفت با طرحهایی که به نفع فلسطینیها نیستند، تاثیر بگذارد.
* همچنین، در فضای سیاسی دو قطبی آمریکا، دیدگاهها در مورد مسائل خاورمیانه به شدت متفاوت است و ممکن است برخی از حامیان ترامپ از هر طرحی که او ارائه میدهد، حمایت کنند، صرف نظر از محتوای آن.
در مجموع، میتوان گفت که طرح ترامپ برای غزه به دلیل نقض آشکار حقوق بینالملل، عدم واقعبینی و مواضع متناقض خود او، با انتقادات زیادی روبرو شده است. با این حال، پیچیدگیهای سیاست داخلی آمریکا و اولویتهای رسانهای ممکن است باعث شده باشد که این انتقادات به اندازه کافی برجسته نشوند و به نظر برسد که مخالفت کافی با آن صورت نگرفته است.
سوال- ولى اخيرا سفير آمريكا در إسرائيل كه يك كشيش تبشيرى گفته است كه ملت فلسطين هيچ حقى در فلسطين ندارد و اگر ملل اسلامى براى ايجاد كشور فلسطينى اصرار دارند ، در خاك هاى وسيع خود اين دولت را تاسيس كنند!
جواب - بسیار خوب، به نکته مهمی اشاره کردید. اظهارات اخير هاكابى (سفير فعلى آمريكا در إسرائيل و فرماندار سابق آركانزاس كه يك كشيش است ) مبنی بر اینکه ملت فلسطین هیچ حقی در فلسطین ندارد و کشورهای اسلامی میتوانند برای آنها کشوری در سرزمینهای وسیع خود ایجاد کنند، نمونهای آشکار از دیدگاههای ضد حقوق بشری و نادیدهگرفتن حقوق تاریخی و بینالمللی است.
اینکه چگونه چنین دیدگاههایی در آمریکا رشد میکنند و قدرت مییابند، یک مسئله پیچیده با ریشههای تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی است:
۱. ایدئولوژی صهیونیسم مسیحی (Christian Zionism):
* نقش کلیدی: این یکی از مهمترین عوامل است. صهیونیسم مسیحی یک جنبش الهیاتی و سیاسی در میان مسیحیان انجیلی (Evangelical Christians) در آمریکاست که معتقدند بازگشت یهودیان به سرزمین اسرائیل و تشکیل دولت اسرائیل، پیشبینیهای کتاب مقدس را محقق میکند و گام مهمی در راه بازگشت مسیح (ظهور دوم) است.
* حمایت بیقید و شرط از اسرائیل: این گروه معتقدند که حمایت از اسرائیل، یک تکلیف الهی است و در این راستا، تمایل دارند حقوق فلسطینیها را نادیده بگیرند یا آن را کماهمیت جلوه دهند. آنها اغلب با هر راهحل دو دولتی که شامل واگذاری زمین به فلسطینیها باشد، مخالفند.
* نفوذ سیاسی: این گروه بخش بزرگی از پایگاه رأیدهندگان حزب جمهوریخواه را تشکیل میدهند و نفوذ قابل توجهی در سیاست آمریکا، به ویژه در دولتهایی مانند دولت ترامپ، دارند. دیوید فریدمن خود یک صهیونیست مسیحی برجسته است.
۲. لابیهای قدرتمند طرفدار اسرائیل:
* ایپاک (AIPAC): گروههای لابیگر قدرتمندی مانند کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (AIPAC) نقش بسزایی در شکلدهی به سیاست خارجی آمریکا در قبال اسرائیل دارند. این گروهها با حمایتهای مالی و نفوذ سیاسی، بر نمایندگان کنگره و مقامات دولتی تأثیر میگذارند تا سیاستهایی را اتخاذ کنند که به نفع اسرائیل باشد، حتی اگر به ضرر حقوق فلسطینیها باشد.
* گفتمان غالب: این لابیها به ترویج روایتی کمک میکنند که اغلب بر حق اسرائیل برای دفاع از خود و امنیت آن تأکید دارد، در حالی که رنج و حقوق فلسطینیها را کمتر برجسته میکند.
۳. جهل و عدم آگاهی عمومی:
* پیچیدگی مناقشه: مناقشه اسرائیل و فلسطین بسیار پیچیده و دارای ابعاد تاریخی، مذهبی و سیاسی متعددی است. بسیاری از مردم آمریکا اطلاعات کافی و عمیقی در مورد تاریخ کامل این مناقشه و ریشههای آن ندارند.
* پوشش رسانهای: پوشش رسانهای در آمریکا نیز گاهی اوقات میتواند یکطرفه باشد و بر روایت اسرائیل بیشتر تمرکز کند. این امر میتواند به تقویت دیدگاههایی کمک کند که حقوق فلسطینیها را نادیده میگیرند.
۴. سیاست هویت و دو قطبی شدن سیاسی:
* خطوط حزبی: در آمریکا، حمایت از اسرائیل به یک مسئله حزبی تبدیل شده است، به طوری که حمایت از اسرائیل در میان جمهوریخواهان به طور کلی قویتر است. این امر میتواند باعث شود که برخی افراد صرفاً به دلیل وابستگی حزبی خود، از مواضعی حمایت کنند که حقوق فلسطینیها را نقض میکند.
* حامیان ترامپ: بخش قابل توجهی از پایگاه حامیان ترامپ، که شامل مسیحیان انجیلی و محافظهکاران است، دیدگاههای مشابهی با او در مورد اسرائیل و فلسطین دارند.
۵. ایدئولوژی استثناگرایی آمریکایی:
* جایگاه ویژه: برخی در آمریکا بر این باورند که آمریکا به عنوان یک ملت استثنایی و برگزیده، حق دارد در امور جهانی به گونهای عمل کند که به نفع منافع خودش است، حتی اگر این به معنای نادیدهگرفتن برخی از اصول بینالمللی باشد. این تفکر میتواند زمینه را برای حمایت از سیاستهایی فراهم کند که حقوق دیگران را نقض میکند.
۶. مصلحتگرایی سیاسی (Realpolitik):
* منافع استراتژیک: برخی سیاستمداران و استراتژیستها ممکن است معتقد باشند که حمایت بیقید و شرط از اسرائیل به نفع منافع استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است، صرف نظر از مسائل حقوق بشری.
چگونه میتوان با این دیدگاهها مقابله کرد؟
* آموزش و آگاهیبخشی: ارائه اطلاعات دقیق و کامل در مورد تاریخ و ابعاد مناقشه اسرائیل و فلسطین، و برجستهکردن رنج و حقوق فلسطینیها.
* فعالیتهای حقوق بشری: فشار آوردن بر سیاستمداران از طریق گروههای حقوق بشری و فعالان مدنی برای رعایت حقوق بینالملل.
* افزایش صدای فلسطینیها: کمک به رساندن صدای فلسطینیها و روایت آنها به گوش افکار عمومی آمریکا.
* مخالفتهای سیاسی: نمایندگان و فعالان سیاسی که به حقوق بشر اعتقاد دارند، باید به طور مداوم با این گونه اظهارات و سیاستها مخالفت کنند.
نکته مهم این است که این دیدگاهها در آمریکا عمومی نیستند و بسیاری از مردم آمریکا، از جمله یهودیان آمریکایی، با سیاستهای اشغالگرانه و نقض حقوق فلسطینیها مخالفند. اما نیروهای قدرتمندی وجود دارند که به ترویج این دیدگاههای ضد حقوق بشری کمک میکنند.
Reader Comments