سکولاریسم مورد نیاز ما برای ایجاد یک حکومت دمکراتیک حقوق بشری
جوامع سکولار امروزی فرایندی حدود ۵۰۰ ساله را پشت سر گذاشته‌اند که توام با پیشرفت تکنولوژی، عصر روشنگری و ایجاد سیستم‌های دولتی مدرن بوده است. همان طور که خواهیم دید، شروع علم عقلانی در قرن شانزدهم و روشنگری در فلسفه و قانون‌گذاری جدید در سیستم‌های دولتی که منجر به ظهور نظام‌های دموکراتیک امروزی شد در قرن هجدهم شروع شد.
بنابراین سکولاریسم و دمکراسی مدرن و اخیرا حقوق بشر زاده های عصر روشنگری و عقلانی شدن امور حکومتی است. در ابتدا ممکن است دین تنها نهاد مزاحم برای عقلانی شدن جامعه و تشکیل حکومتهای متکی بر روشنگری بوده باشند .از این جهت ممکن است سکولاریسم را جدایی دین از حکومت نامیده اند. ولی این دین در واقع گسترده تر از ادیان موجود با ادعای آسمانی بودن است. نتیجه نهایی عصر روشنگری در زمان ما اعلامیه جهانی حقوق بشر از سوی سازمان ملل است. دمکراسی و سکولاریسم زاده از عصر روشنگری نمیتواند بر علیه حقوق بشر و دمکراسی باشد. بنابراین حکومتهایی که دمکراسی و حقوق بشر را به هر علتی زیر پا میگذارند نمیتوانند دمکراتیک و یا سکولار باشند.
سلطنت طلبان استبدادی معتقد به ژن مقدس حکومت شاه را و حکومت هیتلر و صدام و اسد را سکولار میخوانند ولی از نظر من این حکومتها سکولار نیستند بلکه ضد سکولار و در واقع دارای مذهب هستندومثلا هیتلر از مکتب نازیسم و صدام و اسد از مکتب ناسیونالم عربی و حزب بعث شاه از مذهب ایران باستان گرایی با پیامبری کورش کبیر پیروی میکرد.این ایده ها در حکومتهای یاد شده در واقع نقش مذهب را بازی میکردند و توسط این ایده ها حقوق بشری افراد زیر پا گذاشته میشد.
ما سكولاريسم را بخاطر دمكراسى و حقوق بشر ميخواهيم و نه بخاطر خود سكولاريسم. اصولا دمكراسى نوين و حقوق بشر و سكولاريسم زاده عصر روشنگرى و نميتوانند در تضاد با هم باشد و اگر سكولاريسم را فقط جدايى دين از حكومت معنا كنيم رژيم هاى ديكتاتورى مثل كره شمالى و اسد سوريه ورژيم هاى گذشته اى مثل حكومت شاه و صدام سكولار تلقى ميشوند كه از دو جهت بد است اولا ضد دينى مينمايد ولى در واقع سكولاريسم ضد دينى نيست ( ممكن است لائيسته ضد دينى تر ازسكولاريته باشد ولى ضد دينى صرف نيستند فقط دين را حكومت جدا ميكنند) دوم اين كه ديكتاتورى را با پوشش سكولاريسم بزك ميكنيم كه شايسته نيست
ما برای رسیدن به حکومت دمکراتیک حقوق بشری به سکولاریسمی نیاز داریم که نه تنها دین را از حکومت جدا میکند بلکه هر نوع ایدئولوژی غیر دینی را هم که حقوق بشر را انکار میکند و تشکیل حکومت داده است مثل
نازیسم و فاشیسم و حکومت شاه و صدام و اسد را هم غیر سکولار بدانیم.
معمولا در فرهنگهای لغت سکولاریسم را جدایی دین از حکومت تعریف میکنند که این تعریف ایدئولژی های ضد حقوق بشری و دمکراسی را نادیده میگیرد و آنها را به نحوی تطهیر میکند و در واقع مردم را فریب میدهد باید از سکولاریسم در آینده ایران و دمکراسی آن استفاده کرد که کامل تر و گویا تر باشد یادمان نرود که دمکراسی هنوز پایان نیافته است و تا در جهان مستقر نشود و اجرا نشود پایان نیافته است و ما باید پیگیر آن باشیم و این مطلب به ما حکم میکند تا سکولاریسم را بشکل زیر تعریف کنیم:
سکولاریسم جدا کردن حکومت از امر قدسی میباشد امر قدسی یعنی یک موضوع مقدس شده ولی اثبات نشده علمی است مثلا حکومت بر اساس اسلام و یا ناسیونالیسم کورش پرست و یا ناسیونالیسم قوم گرا و یا هر چیز مقدس دیگر که در نهایت سبب میشود ارزشهای حقوق بشری ضدیت با آن اندیشه ها و ارزشهای مقدس داشته باشد. یعنی آن مقدسات بر ضد حقوق بشر هستند مثلا رژیم پهلوی بر اساس کورش پرستی بود و شاه سلسله پهلوی که خودش دیکتاتوربود و اصلا بحقوق بشر اعتقادی نداشت یک دیکتاتور دیگری بنام کورش را
بنیان گذار حقوق بشر معرفی میکرد!!! بسیبار جالب است دیکتاتوری یک دیکتاتور دیگر را بنیان گذار حقوق بشر نامیده است و این دروغ با همت دزدان همراه حکومت پهلوی با تبلیغات رسانه ای که در دست خودشان بوده است به امر مقدس تبدیل شده است همانطور که متجاوزان عرب بنام اسلام در کشور ایران به امر مقدس تبدیل شده اند
افشا
Post a Comment
View Printer Friendly Version
Email Article to Friend
Reader Comments