ارتجاع اسلامیستی و ناسیونال فاشیست باستان گرا بر ضد هم ولی دشمنان دمکراسی حقوق بشری
اسلامی که این نویسنده دفاع میکند قابل دفاع نیست ناسیونال فاشیست درست میگوید: (دینی که با خوردن آب در ملأ عام به خطر بیفتد، ولی خوردن حق مردم تکانش ندهد، دین نیست، توهمی است برای عوام و نعمتی است برای خواص!).نجات ایران نه در اسلام و نه در ناسیونالیسم فاشیستی است.نجات ایران در بر پایی حکومتی
..البته اگر منافع ملی بر اساس حقوق مردم تعریف شود که در دمکراسی و سکولاریسم این منافع ملی بر اساس حقوق مردم خواهد بود زیرا آزادی بیان و نقد ادعاهای احزاب و حکومتها و مردم وجود دارد و این ما را از اشتباه جلوگیری میکند
ارتجاع ایرانی در برابر پیشرفت کشور سد بزرگی است و عامل عقب ماندگی علمی و صنعتی و فرهنگی ماست.این ارتجاع با اصول دمکراسی و سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری مخالف است.امروزه که دمکراسی بر روی کاغذ دشمنی ندارد ارتجاع ایرانی سعی دارد خودش را دمکرات و معتقد به دمکراسی همم بنامد.مثلا مقامات جمهوری اسلامی میگویند ایران آزادترین کشور است و حقوق دمکراتیک مردم با انتخابات فراوان در تمام سطوح تامین میشود!!! که البته نمیتواند جلوه های ارتجاعی این رژیم مرتجع را بپوشاند.سلسله شاهنشاهی پهلوی هم همینطور ادعا میکرد بلکه کورش را هم بنیان گذار حقوق بشر مینامید ولی کسی بالای حرف شاه نمیتوانست نظری بدهد چه برسد به انتقاد کردن یا مخالفت با نظر شاه.شاه بر خلاف قانون اساسی کشور را تک حزبی هم کرد ولی از ادعای خودش در مورد کورش بنیان گذار حقوق بشر دست نکشید.نیروهای حاکم بر کشور در نود سال اخیر ارتجاعی و ضد مردم و ضد کشور بودند علیرغم ادعای بسیارشان بر وطن پرستی و خواستار پیشرفت ایران بودن.کمونیستها هم در عمل با مخالفت دمکراسی و اعای این که این دمکراسی امپریالیستی و مرتجعانه است در عمل با این نیروهای مرتجع ارتجاعی همراهی کرده اند و اسیر برداشتهای ایدئولوژیک خود هستند.در عمل کار بجایی رسیده است که مثلا عده ای از کمونیستها از آخوندها و سیاست آنها دفاع میکنند.از نظر من هر کسی که در ایران با مظاهر مدرنیته ضدیت میکند ارتجاعی است .مظاهر مدرنیته دمکراسی ؛ سکولاریسم و ارزشهای حقوق بشری است.من فکر میکنم که مظاهر مدرنیته بهترین محک برای یافتن مرتجع و تشخیص ترقی خواهان استاکثریت اپوزیسیون ایرانی دارای باورهای ارتجاعی و استبدادی هستند که منشا بسیاری از مسایل کشورمان است.این باورها متعلق به اسلامیستهای سیاسی و ناسیونال فاشیسم آریامهری است.این دو اپوزیسیون که در نود سال اخیر هم حاکمیت و هم اپوزیسیون هم بوده اند در عمل همسو با ارتجاع جهانی بوده اند که سبب عقب ماندگی در کشور ما شده اند.تا زمانی که مردم بسمت باورهای مدرنیته یعنی دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر نروند نه تنها راهی برای اتحاد بین مردم موجود نخواهد بود بلکه زمینه ساز ادامه حکومت مرتجعین هم خواهند شداز نظر من بر اساس منافع ملی و در حکومت استبدادی نمیتوان به اتحاد رسید زیرا منافع ملی خودش بر آمده از نظرات حاکمان است و منطبق بر دیدگاه سیاسی حاکمان است. مثلا در رژیم شاهنشاهی تقویت احساسات ملی و تقویت ارتش ملی ملاک بود و در رژیم اسلامی تقویت باورهای اسلامی و تقویت قدرت حکومت ملاک منافع ملی است. نام بردن از محک منافع ملی برای اتحاد سرپوش گذاشتن بر این ایده های و نظرات حاکمان است.ما را حاکمان به اتحاد نمیتوانند برسانند زیرا این حاکمان در طول تاریخ استبدادی فقط برای منافع خود کوشش کرده اند.ملت با رنسانس فرهنگی و دینی و سیاسی اگر بباورهای مدرنیته ای مزین شود یعنی باورهای دمکراتیک و ارزشهای حقوق بشری و سکولاریسم را باورهای خود و هویت خود بداند خواهد توانست بر خرافات و احساسات ضد عقلی فایق آید و عقب ماندگی علمی و صنعتی کشور را جبران نمایدحسادت باستانگرايان ضد اسلام، و تيری كه به سنگ خورد !
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است در شبکههای اجتماعی، پیامهایی عجیب و ناشی از سطحی نگری، منتشر میشود که محتوای آن معارضه با اسلام است. از جمله این پیامها چنین است:
تاجیکستان بر روی پول جدید کشورش، تصویر فردوسی و ابن سینا را گذاشته، اما ایران... تصویر قدس و کعبه! آلمان بر پست مرکزیاش عکس داریوش گذاشته، اما ایران... کلمات عربی! امریکا در دادگاههایِ خود تصویر کورش را قرار داده است، ولی ایران... عکس عربی! سازمان ملل منشور کورش را بر سر در خود زده، ولی ایران... رساله عربی! روسیه در ورزشگاههای خود، تصویر رستم را نصب کرده، ولی ایران... اسم قهرمانان عربی! یونان یک کتاب تاریخ دارد، مخصوص ایران که همه در مدرسه آن را خوانده اند، ایران کتاب تاریخش مخصوص عربها است! افسوس و صد افسوس! از سلطان ظالمی پرسیدند: چه میخوری؟ گفت: گوشت ملت. گفتند چه مینوشی؟ گفت:خون ملت. گفتند چه میپوشی؟ گفت: پوست ملت. گفتند اینها را از کجا میآوری؟ گفت: از جهل ملت. گفتند چگونه این جهل را نگاهداری میکنی؟ گفت: در جعبه ای طلایی به نام مقدسات! گفتند از این جعبه چگونه محافظت میکنی؟ گفت: به وسیله خرافات! دینی که با خوردن آب در ملأ عام به خطر بیفتد، ولی خوردن حق مردم تکانش ندهد، دین نیست، توهمی است برای عوام و نعمتی است برای خواص!
پاسخ:
- تصویر ابن سینا و فردوسی بر روی پول رایج تاجیکستان است، و این بسیار زیباست. حکیم ابوالقاسم فردوسی و ابوعلی سینا، انسانهایی بزرگ و مایه افتخار پارسیزبانان (مردم ایران، افغانستان و تاجیکستان) هستند. لیکن به یاد شعری زیبا افتادم! «در جهان چون حُسن یوسف کَس ندید، حُسـن آن دارد که یوســـف آفــرید». ابن سینا و فردوسی هر دو بزرگ اند، و هر دو مسلمانِ شیعه،[۱] هرچقدر هم باعظمت باشند، ولی خاکسار درگاه خداوندند. همه افتخارشان به این است که رو به کعبه سجده میکنند. آن دو بزرگوار، خاک کعبه و بیت المقدس را توتیای چشمان خود میداشتند و روشن است که ستایشِ خدایِ لیلی بر ستایشِ لیلی برتری دارد. گذشته از اینکه بر روی پول رایج کشور ما نیز تصاویر ایرانی منقّش شده است. از جمله بر اسکناس یکصد هزار ریالی، تصویر سعدیه (آرامگاه سعدی) و همچنین بر روی دیگر اسکناسها، تصویر مسجد گوهرشاد (که یک بنای ایرانی است) و... وجود دارد.
- ادعا شده تصویر داریوش بر پست مرکزی آلمان قرار دارد، لیکن با جستجو در سایتهای آلمانی (با عبارت Die zentrale der deutschen Post und Bild von Darius) چنین چیزی (تصویر داریوش در پست مرکزی آلمان) یافت نشد (جز برخی سايتهای زرد ايرانی آن هم با تصويری مبهم و بدون سند روشن). کسانی که چنین ادعایی را مطرح کردند، باید سندی بر ادعای خود ارائه کنند. از سویی باید پرسید که منظور ایشان از کلمات عربی در پست مرکزی ایران چیست؟! همینطور ادعای وجود تصویر کورش کبیر در دادگاههای امریکا که با جستجوی عبارت «Picture of Cyrus the great in the United States Court» یافت نشد ولذا مدعیان باید سندی بر این ادعا اقامه کنند. از سویی در دادگاههای ایران، آیات قرآنی دعوت به عدل و برادری مکتوب است، و باید پرسید که این آیات چه ایرادی دارند که مدعیان از آن ناراحت اند؟ (به تعبير حافظ كه خود تربيت شدهیِ مكتب قرآن است؛ به رغم مدعیانی که منع عشق کنند، جمال چهره تو حجت موجه ماست!)
- ادعای آویزان شدن منشور کورش (با چنگک یا نخ و ریسمان) در سازمان ملل نیز ادعایی باطل است، لیکن ماکتی از این منشور در یکی از راهروهای سازمان ملل وجود دارد (در کنار ماکت دیگر آثار باستانی دنیا). همان گونه که پرده کعبه نیز در سازمان ملل به نمایش گذاشته شد.[۲]
از سویی بر پژوهشگران عرصه تاریخ روشن است که منشور کورش، مروّج بتپرستی است.[۳] و از این لحاظ، ابداً با رساله مراجع تقلید که ترویج یکتاپرستی و احکام شرعیهی الهی است، قابل قیاس نیست.
- اما پیرامون تصویر رستم در ورزشگاههای روسیه، عبارت «Картина Ростам в стадионов России» را جستیم ولی تصويری كه ادعای باستانگرايان -مبنی بر وجود تصوير رستم در ورزشگاههایِ روسيه- را ثابت كند، نیافتیم. در هر صورت، ورزشگاههای ما (مخصوصاً زورخانهها و مراکز ورزش باستانی) پر است از نام رستم و پهلوانان نامی. همچنین اگر کسی در استادیومها نامی از رستم بیاورد، کسی مخالفت میکند؟! گذشته از اين، منظور اين شخصِ باستانگرایِ مدعی از «قهرمانان عرب» را ندانستیم! شاید قصدش تحقیر اهل بیت بود. در حالیکه ایرانیان همواره حتی در سختترین شرایط خاکسار درگاه اهل بیت بودند. و محبت ايرانيان و اهل بيت با اين سخنان سبكسرانه زير سؤال نخواهد رفت. از ديگر سو، رستم اهل سيستان بود. چگونه است كه وجود تصوير رستم در ورزشگاههایِ روسيه، خوب است (و اجنبی پرستی محسوب نمیشود)، ولی نام و ياد اهل بيت پيامبر، اجنبی پرستی است؟!
- اما اينكه گفت «یونان یک کتاب تاریخ دارد، مخصوص ایران که همه در مدرسه آن را خوانده اند، ایران کتاب تاریخش مخصوص عربها است!» سخنی كذب است. مدارس يونان مانند مدارس ديگر كشورها، تاريخ سرزمين خود و جهان را میخوانند. ايران نيز چنين است. در كتب تاريخی مدارس ايران، تاريخ پيش از اسلام و پس از اسلام در كنار تاريخ جهان خوانده میشود
- در پايان داستانی از يك حاكم ظالم بيان شد، كه حقيقتاً صحيح است. پادشاهان ظالم و پيروان امروزِ آنان، همواره با جعل خرافاتی همچون قداست بتِ شيطانیِ مردوك، قداست بتِ بعل، و تشريع قوانين و دستورات عجيب و شرمآور روی ديگر ستمگران را سفيد كرده اند! اين حاكمانِ مروج خرافات، به روشنی خود را نماينده اهورامزدا دانسته و تمامِ رفتارهای حيرتآور خويش را در پس پردهیِ توهمات نگه میداشتند. مكتب فكری خود ريختنِ خون بیگناهان، غارت اموال و تجاوز به نواميسِ مردم (و حتي تجاوز به نواميسِ خود) تكانش نمیداد، اما هرگونه فرياد آزادی خواهی با سرنيزه پاسخ داده میشد. هرجا نيز كه مقدساتِ دروغين، كارآيی نمیداشت؛ اين ستمگران خونخوار با خوراندن بنگ و حشيش به مردم، راه خود را هموار میكردند.[۴]
گفتنی است که جریان باستانگرای ضداسلامی، با انتشار پیامهایی که حاوی مطالب ضدونقیض و سخنانی بیسند و دروغ است، هدفی جز ایجاد تفرقه بین اقوام (عرب، فارس، ترک و...) ندارد و همه این رفتارها در جهت خوشرقصی برای استعمار است.
پینوشت:
[۱]. در باب مسلمان و شیعه بودنِ فردوسی بنگرید به «موبد اوشیدری: فردوسی یک مسلمان شیعه بود»، «فردوسی یک مسلمان شیعه، از نگاه تئودور نولدکه» و در باب مسلمان و شیعه بودنِ ابوعلی سینا نیز كليك كنيد.(link is external)
[۲]. خبرگزاری فارس، ۹۴/۰۵/۱۰، کدخبر: ۱۳۹۴۰۵۱۰۰۰۰۶۴۴؛ خبرگزاری حج، ۱۳۹۴/۰۵/۰۸(link is external)
[۳]. بنگرید به «کورش هخامنشی و پرستش مردوک»
[۴]. بنگريد به «کورش کبیر و مردم اوپیس (گفتاری از جان مانوئل کوک)»، «هخامنشیان و بعل !»، «منشأ جنایات انوشیروان»، «داستان ایمان آوردن گشتاسپ به زرتشت (اعتراف موبدان زررتشتی در اينكه زرتشت با بنگ و حشيش و ايجاد فضای معنویِ كاذب دين خود را منتشر كرد)»، «جنایات اشَوَنان زرتشتی در تازش به ترکستان»، «سرنوشت مزدک و پیروانش»، «زنده پوست کندن انسانها در آیین زرتشت پاک»، «کوتاه از سرنوشت مانی»، «فرمانروای دروغین صلح !» و..
Reader Comments