« تحریف تاریخ مشروطیت و جواب ستار خان به پاختیانوف | Main | ارتجاع و کورش و تعطیلی عقلانیت آزاد و رها و عقب ماندگی »

نامه مهدی کروبی (به همراه آقایان جماراني و روحاني) به آیت‌الله منتظری در سال 1367

از افشا
در این نامه میبینیم که از نظر مهدی کروبی و گروه همراهش همان نظری نسبت به نهضت ازادی اعلام میشود که قبلا خمینی اعلام کرده است.خمینی این اسلامیستهای فکلی را مورد استفاده قرار داد و در پایان مثل دستمال مصرف شده آنان را بدور انداخت.این نشان میدهد که اسلامیست فکلی نمیتواند تغییری در جامعه بوجود آورد و تا هنگامی که اینها زیر عبای ملا پنهان شوند فقط پادویی ملایان را برای استقرار زور و جور انجام خواهند داد.ما چاره ای نداریم مگر اینکه قانون را بالاتر از همه -حتی شاه و رهبر  - قرار بدهیم تا جامعه حفاظت شود و دیکتاتوری اوج نگیرد در این نامه میبینیم که ملایان از بالا تا پایین قاتل و بر ضد انسانیت فعالیت میکنند
__________________________
که مهدی کروبی در پاسخ به خبرنگار «نیویورکر» در قبال اعدام‌های ۶۷، ضمن اینکه اذعان کرد که نه آن زمان و نه این زمان چیزی در باره اعدام‌ها می‌دانسته، به
نامه‌ای اشاره می‌کند که به آیت‌الله منتظری نوشته بود. در این نامه کروبی و همراهان، به موضع‌گیری‌های آیت الله منتظری از جمله «مخالفت با شعار نابودی اسرائیل» و «تقاضای عفو برای زندانیان گروهکی» و «پرونده‌سازی‌ها» اعتراض می‌کنند.

گفته می‌شود مهدی کروبی و یارانش در مجمع روحانیون مبارز، بواسطه رابطه‌ای بسیار قوی با احمد خمینی، نقشی عمده در ایجاد شرایطی برای برکناری آیت‌الله منتظری فراهم کنند. نگاشتن این نامه یکی از فعالیت‌های این گروه  برای به حاشیه راندن آیت‌الله منتظری در اواخر سال ۶۷ ارزیابی می‌شود. آیت الله منتظری در کمتر از ۴۰ روز از سمت خود توسط آیت‌الله خمینی برکنار شد.

متن کامل نامه مهدی کروبی (به همراه آقایان جماراني و روحاني) به آیت‌الله منتظری به شرح زیر است:

https://khodnevis.org/article/42794

 

 

۲۹ بهمن ۱۳۶۷ 

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارك حضرت مستطاب آيت الله العظمي جناب آقاي حاج شيخ حسينعلي منتظري دامت افاضاته

با سلام و تحيت،

پيش از پرداختن به موضوعات اصلي لازم مي‌داند نكاتي را يادآور شود:

الف : از آنجا كه يكي از ويژگي‌هاي حضرتعالي صراحت لهجه است، انتظار داريم كه از برخورد صريح و دور از مجامله ما نرنجيد و آنرا حمل بر جسارت و اسائه ادب نكنيد.

ب : اين نامه را افرادي به محضر عالي مي‌نويسند كه در درازاي نهضت امام تا پيروزي انقلاب اسلامي و تا به امروز از علاقمندان و وفاداران به شما بوده و اخلاص آنان نسبت به حضرتعالي به ثبوت رسيده است و علاوه بر اعتراف به مقام علمي شما از نظر مقاومت و از خود گذشتگي و تحمل رنج ها و فشارها شما را اسوه و الگوي كم نظير دوران خفقان رژيم ستم شاهي مي‎دانند و در اين نگارش جز خير خواهي و صلاح انديشي و تذكرات مشفقانه و پيشگيري از ضربه و لطمه ناهنجار به مقام والاي آنجناب نظر و انديشه اي ندارند.

ج : اين نامه پس از دير زماني بردباري و خويشتن داري در برابر يك سلسله برخوردها و موضع گيريهاي سئوال برانگيز جنابعالي كه براي ما در خور توجيه نبوده است، به حضرتعالي نگارش شده است . اميد است كه آن را بر پايه احساسات آني، جواني و حساب نشده ما نگذاريد و توجه داشته باشيد كه در پي دير زماني انديشه و بررسي همه جانبه، به تقديم آن ناگزير شديم . با وجود اين اگر شيوه نگارش دون شان آن مقام معظم است، پوزش مي‎خواهيم چون ما را از آن گريزي نبوده است . والعذر عند كرام الناس مقبول.

د: شما توصيه مي‌فرمائيد كه : "لازم است مردم و كساني كه انتقاد سازنده دارند آزادانه حرفهاي خود را بزنند" اميد است كه به ما به عنوان سربازاني كه در راه اسلام و انقلاب اسلامي -ان شاء الله - فداكاري و خدمتگذاري كرده و مي‎كنند، اين رخصت را بدهيد كه دور از هرگونه سانسور، انتقاد و نظريه خود را لااقل در نامه اي در بسته، به حضور عالي بنگارند. اما مسائلي را لازم مي‎دانيم با آنجناب در ميان بگذاريم و درباره آن با كمال ادب و احترام توضيح بخواهيم بدين شرح است : 

 ۱- برخورد و موضع گيريهاي حضرتعالي در ماجراي مهدي هاشمي براي بيشتر دوستان مخلص و ارادتمندان روحاني شما كه از نزديك و دور شاهد موضع گيريهاي شما بودند، شگفت انگيز و حيرت آور بود و هنوز نيز اين شگفتي و حيرت ادامه دارد. شما خود مي‌دانيد كه نامبرده و باند او عالم روحاني مرحوم شمس آبادي و نيز روحاني ديگري را به جرم ساده انديشي و بنا به گفته خود او "عدم اعتقاد به مبارزه " ربودند و به وضع فجيعي به قتل رسانيدند و آنگاه كه دستگير شدند نيز -بنابر پرونده موجود- نامبرده در خدمت ساواك قرار گرفت و به همكاري با آنان پرداخت . در پي پيروزي انقلاب اسلامي كه از زندان آزاد گرديد نيز به شرارت ادامه داد و حشمت و دو فرزند بي گناه او را به وسيله باند خود ربوده و به قتل رسانيد و آنگاه كه از سوي حضرتعالي عليرغم هشدارها و تذكرات خيرخواهانه حضرت امام و برخي از مسئولان و دوستان، به مسئوليت نهضتها گماشته شد، مي‎دانيد كه چگونه در افغانستان ميان برادران مسلمان كشت و كشتار و برادر كشي راه انداخت و فتنه ها بر پا كرد. و سرانجام خونهاي ناحق ريخته گريبان او و باند او را گرفت و از سوي مسئولان نظام جمهوري اسلامي دستگير و تحت پيگرد قانوني قرار گرفت و به جنايات خود اعتراف كرد و به جزاي اعمال خود رسيد و در اين ميان انتظار مي‎رفت كه حضرتعالي در پي آگاهي از جنايتها و آدم رباييها و خون ريزيها و دهها جنايت و خيانت ديگر او، كه در پرونده هاي او منعكس است و خود به خوبي از آن آگاهيد، نه تنها از او و باند او اظهار تبري و انزجار كنيد و از مسئولان امر كيفر هرچه سريعتر آنان را بخواهيد بلكه از وجود چنين جنايتكاران خونخوار و خدا نشناسي در ميان بيت خود به شدت نگران شويد و به خود آييد و در راه پاك سازي بيت خود از عناصر منحرف و وابسته به باند مهدي بكوشيد و از مقامات و مسئولاني كه در راه ريشه كن كردن اين ماده فساد تلاش كرده اند سپاسگزاري كنيد و خود را مرهون آنان بدانيد، ليكن متاسفانه حضرتعالي نه تنها چنين نكرديد بلكه تا واپسين روز زندگي او مي‎كوشيديد كه او را از كيفر قانوني برهانيد؟! آيا اين موضع حضرتعالي را مي‎توان با موازين قانوني مطابق دانست؟

۲ - شما در سخنرانيها و موضع گيريهاي خود از پايبندي به قانون، عدم تجاوز به قانون و حركت بر پايه قانون، فراوان سخن مي‌گوييد. پرسشي كه براي ما مطرح است اين است كه آيا پيروي از قانون براي ديگران است ؟! يعني اين مسئولان نظام جمهوري اسلامي و امت قهرمان پرور ايران هستند كه بايد قانون را رعايت كنند؟ ليكن اطرافيهاي شما از هفت دولت آزادند؟! اگر چنين نيست پس چگونه : الف : خبر كشته شدن حشمت و دو فرزند او به دست باند مهدي، نه تنها شما را تكان نداد بلكه تا آنجا كه امكان داشت از قاتلان آنان حمايت كرديد. در صورتي كه اگر حشمت و دو فرزند او بايد به چنين كيفري مي‎رسيدند اين وظيفه دادگاه انقلاب و دستگاههاي قضايي بوده، نه وظيفه مهدي و باند او. شما چگونه است كه از دريافت قتل حشمت و فرزندان او، به دست باند مهدي تكان نخورديد.
ليكن آنگاه كه خبردار شديد مشتي منافق و محارب را طبق موازين قضايي محاكمه و اعدام كرده اند، به نامه نگاري دست زديد و در ديدار با برخي از مقامات قضايي اين كار را جنايت خوانديد و آنانرا جاني ناميديد؟ شگفتا! مهدي و باند او اگر مردم را بدزدند و بكشند جاني نيستند، ليكن مقامات قضايي نظام جمهوري اسلامي اگر شماري از توطئه گراني را كه نقشه براندازي دارند، محاكمه واعدام كنند، جاني هستند؟!

ب : شما آنگاه كه خبردار شديد كه يكي از افراد باند مهدي اوراق و اسناد نخست وزيري را دزديده است اظهار داشتيد كه "شايد تصميم داشته در آينده نخست وزير بشود و مي‎خواسته است اطلاعاتي از چون و چند كار نخست وزيري داشته باشد"! آيا اگر فردا خبردار شويد يكي از علما -العياذ بالله - به بيت شما دستبرد زده است و شماري اسناد و مدارك را ربوده است و توجيه او اين است كه چون قصد دارد در آينده قائم مقام رهبر شود، براي آشنايي با اوضاع و شرايط قائم مقامي به اين كار دست زده است، با او چه رفتار و معامله اي خواهيد كرد و چه ديدي نسبت به او خواهيد داشت ؟ آيا در باره او نيز چنين اظهار نظري خواهيد فرمود؟ ج : سعيد آيت الله زاده در حضور حضرتعالي به جعل سند عليه دكتر هادي و سيد صادق روحاني اعتراف كرد و صريحا اعلام داشت كه با سند جعلي آنان را ساواكي جا زده است و در حقيقت با بدترين شيوه با آبرو و حيثيت آنان بازي كرده است . شما كه در باره قانون و حيثيت افراد آن گونه داد سخن مي‎دهيد لطفا بفرماييد كه در باره اين كار خلاف قانون نامبرده چه واكنشي از خود نشان داديد؟! د: حجه الاسلام آقاي سيد هادي هاشمي بنابر اتهاماتي كه در پرونده او موجود است و اعترافاتي كه مهدي و باند او عليه نامبرده كرده اند، طبق قانون، به بازجويي فرا خوانده شد. حضرتعالي روي احترام به كدام قانون او را در بيت خود مخفي كرديد و اعلام داشتيد كه بازجويي و محاكمه او، بازجويي و محاكمه من است ؟! و نيز روي چه مجوزي شماري از هم پرونده هاي مهدي هاشمي مانند جعفرزاده قاتل را در درون بيت پنهان ساختيد و اجازه نداديد كه طبق قانون دستگير و كيفر داده شوند؟ راستي كسي كه تحت تاثير اطرافيهاي خود به اين آساني قانون را ناديده مي‎گيرد و قانون شكني ها و آدمكشيها ي آنان را نمي بيند چگونه مي‌تواند از قانون دفاع كند و قانون را حاكم سازد؟!

۳ - شما در سخنراني‌ها و موضع گيري‌هاي خود از تبعيض نيز گله منديد و آنرا به حق براي اسلام و انقلاب اسلامي و جامعه روحانيت زيان آور مي‌دانيد. ليكن بار ديگر تحت تاثير جو حاكم در بيت خود در باره سعيد آيت الله زاده، خود تبعيض قائل مي‎شويد و آنگاه كه او را به اتهام جعل سند، احضار مي‌كنند، از فرستادن او به بازجويي ممانعت به عمل مي‌آوريد و تنها با بازجويي او در حضور خود شما موافقت مي‌فرماييد؟! و آنگاه كه در حضور شما صريحا اعتراف مي‌كند عليه دكتر هادي و سيد صادق روحاني سند جعل كرده است ولي از نوشتن اين اعتراف سرباز مي‌زند،شما نيز از او حمايت مي‌كنيد و با پرخاش مي‌گوييد چرا مي‌خواهيد از او نوشته بگيريد؟ آيا مي‌خواهيد او را به محاكمه بكشيد؟! و اين گونه به ماجرا پايان مي‎بخشيد. و درست چند روز پس از اين جريان طي يك سخنراني اعلام مي‌داريد كه تبعيض غلط است، ما نبايد ميان خودي و بيگانه فرق بگذاريم ! ما بايد از حكومت حضرت علي درس بياموزيم كه فرمود اگر عاريه مضمونه نبود اولين هاشميه اي بودي كه دستت را قطع مي‎كردم و...

۴ - شما از سانسور در رسانه هاي گروهي انتقاد مي‌كنيد و از اين نگرانيد كه "اگر اين طور باشد كار به جايي مي‌رسد كه حرف من طلبه را هم كه از اول انقلاب در كنار مردم و همراه با انقلاب اسلامي بوده ام سانسور مي‌كنند..."؟! شگفتا! چگونه است آنروزي كه رسانه هاي گروهي بيانيه حضرت امام در باره مهدي هاشمي را پخش مي‌كنند، با پرخاش مي‌گوييد كه چرا اين موضوع را بوق كرده اند؟ و آنگاه كه خبر به شما مي‎رسد كه راديو و تلويزيون مي‎خواهد اعترافات مهدي هاشمي را پخش كند مي‌كوشيد كه حتي با تهديد از پخش آن جلوگيري كنيد و نگذاريد امت اسلامي جنايات مهدي را از زبان او بشنوند! آيا به نظر شما سانسور پيام رهبر انقلاب اسلامي كه در باره اين انقلاب همه هستي خود را فدا كرده است در صورتي كه شما صلاح بدانيد بي اشكال است و سانسور اعترافات مهدي و باند او نيز بايد انجام بگيرد و تنها سانسور نظريات شما خلاف قانون است ؟!

۵ - شما اعلام مي‌داريد كه : "متاسفانه ديده مي‌شود طوري شده است كه افراد خوب از ترس پرونده سازي نمي توانند نفس بكشند"!! با پوزش از محضر عالي بايد عرض كنيم سياه باد روي آن شياداني كه دور شما را گرفته اند و هر روز به گونه اي براي شما جو را ترسيم مي‎كنند. روزي به شما مي‎باورانند كه مردم تا آن پايه ناراضي هستند كه به مقامات مسئول كشور و روحانيان، در كوچه و خيابان آشكارا هتاكي مي‎كنند و روز ديگر وانمود مي‎كنند كه "افراد خوب هم از ترس پرونده سازي نمي توانند نفس بكشند" و حضرتعالي نيز بدون مطالعه و انديشه روي آن گفته ها آنرا باور مي‎كنيد و بر زبان مي‎رانيد. اگر حكومت تا آن پايه ضعيف است كه مردم در كوچه و بازار به مقامات مسئول كشور آشكارا ناسزا مي‌گويند چگونه توان پرونده سازي دارد و چگونه افراد خوب نمي توانند نفس بكشند

آيا به راستي افراد خوب از ترس نمي توانند نفس بكشند كه "خو بان " بيت شما بي پروا و آشكارا به امام، مسئولان و مقدسات اين انقلاب همه گونه جسارتها را روا مي‎دارند؟! آيا اين اشرف خانم صبيه جنابعالي نيستند كه از قم تا قهدريجان و تا هر جايي كه صداي او برسد به امام عزيز و جان امت اسلامي اهانت مي‎كند و عكس حضرت امام را در برابر چشمان شما از ديوار مي‎كند؟! آيا اين سعيد آيت الله زاده نيست كه فرزند عزيز امام حجه الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني را به جرم آنكه اجازه نداده است بيت امام نيز مركز جاسوسان، آدمكشان و باند بازان قرار بگيرد و براي رسيدن به قدرت باند آدمكشي تشكيل نداده است «احمد شاه» مي‎نامد!! و حجه الاسلام والمسلمين حاج شيخ علي اكبر هاشمي رفسنجاني را به جرم آنكه از آغاز نهضت امام با فداكاري و پايداري در كنار امام ايستاده است و براي بيرون راندن ديگران از صحنه به جعل سند دست نزده است «اكبر شاه» مي‌خواند !!

آيا حضرتعالي شب نامه هاي نهضت آزادي را كه در آن امام و مسئولان و اصولا نظام جمهوري اسلامي را به زير سئوال مي‌برند مطالعه نمي كنيد؟! آيا سخنرانيهاي عناصر وابسته به انجمن حجتيه و پيروان تز " اسلام منهاي روحانيت " را عليه مقامات و مسئولان كشور نمي شنويد؟! آيا خدا راضي است كه با اين گونه سخنان، براي راديوهاي بيگانه و ضد انقلاب خوراك تهيه كنيد و اصل نظام جمهوري اسلامي را به زير سئوال ببريد؟! حضرت آيت الله ! شما خوب مي‌دانيد امت قهرمان پرور ايران هرگز تحمل كوچكترين اهانت به ساحت مقدس حضرت امام را ندارد و اين حقيقت در دوران ستم شاهي بارها ثابت شده است . راستي اگر روزي اين ملت با خبر شود كه در بيت شما نسبت به عكس امام چه جسارتي شده است مي‌دانيد با آن بيت چه خواهند كرد؟! شما مداحي و ثناگويي را نكوهش كرده ايد! آيا ممكن است توضيح بفرماييد كه منظور شما چه مي‌باشد. تا آنجا كه ما مي‌دانيم در صدا و سيما خطبه هاي نماز جمعه، نطق قبل از دستور و در قطعنامه ها جز از امام و حضرتعالي از هيچ مقامي مدح و ثنايي نمي شود و مداحي از امام از باب "فاما بنعمت ربك فحدث " و "من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق " وظيفه هر مسلمان است و ما چه بخواهيم و چه نخواهيم امت حق شناس ايران از اين وظيفه هرگز سر باز نخواهند زد. هرچند ممكن است باند آدمكشان را خوش نيايد.

۶ - شما هميشه در برخورد با مسئولان و مقامات قضايي از عفو زندانيان گروهكي سخن مي‌گوييد و آزادي آنان را مي‌خواهيد. با وجود آنكه بارها براي شما ثابت شده است كه بسياري از آنان به سبب اصرار و پافشاري شما مورد عفو قرار گرفتند و آزاد شدند و با شناسايي بيشتر از پاسداران و بسيجيان دست به آدمكشي و ترور زده و خون عزيزان ما را ريخته اند، ليكن هرگز اين گونه رويدادها در موضع شما در پشتيباني از زندانيها ي گروهكي تغييري پديد نياورده است . اين موضع شما براي ما سئوال برانگيز است ما مطمئن هستيم كه عناصر مرموز بيت، در اين موضع گيري شما نقش اساسي دارند.

۷ - شما در سخنرانيهاي خود روي اين نكته بارها تاكيد داريد كه برخي از شعارهايي كه داديم غلط بوده، تند روي بود، موجب رميدن افكار جهاني شد! حتي در ديدار با هيئت فلسطيني سفارش كرديد كه اشتباهي را كه ما مرتكب شديم شما تكرار نكنيد، شعار نابودي اسرائيل را سر ندهيد. بايد اين نكته را يادآور شويم كه استكبار جهاني براي منحرف كردن مسير يك انقلاب، نخست از اين راه وارد مي‌شود كه به برخي از سردمداران انقلاب بباوراند كه قاطعيت و انعطاف ناپذيري و ايستادگي روي آرمانهاي انقلاب غير عملي و موجب انزواي كشور انقلابي در جهان مي‌شود! و مي‌كوشد افكار جهاني را به شكل لولوي سر خرمن، در برابر چشمان مسئولان انقلاب پيوسته به رژه وادارند. غافل از آنكه، افكار جهاني را مشتي زراندوزان بي وجدان، رفاه طلبان بي درد و انسانهاي تهي از انسانيت مي‌سازند و آنانكه در كشورهاي مقتدر و استكباري هنوز از انسانيت تهي نشده اند، خود از بسياري حقوق محرومند و در معادلات جهاني نقشي ندارند. مسئولان نظام جمهوري اسلامي بايد بكوشند شعارها و آرمانهايي را دنبال كنند كه مورد پشتيباني امت قهرمان پرور ايران است و خانواده هاي معظمي در راه تحقق آن آرمانها بهترين عزيزان خود را فدا كرده اند و هرگونه كمبود، كاستي و ناراحتي را در راه پيشبرد آرمانهاي مقدس انقلاب تحمل مي‌كنند و مسلما هيچگاه از آرمانهاي مقدس خود دست نمي كشند و به آن پشت نمي كنند. آري ما بايد بكوشيم شعارها و آرمانهايي را كه امت اسلامي در راه پياده كردن آن قربانيها داده، رنجها برده و مي‌برد حفظ كنيم و جامه عمل بپوشانيم . نه آنكه براي خوشايند بي تفاوتها، رفاه طلبها، سرمايه داران و سوداگران اروپا و آمريكا به شعارهاي اسلامي -انقلابي پشت كنيم و آنرا غير عملي بخوانيم .

 

 ۸ - شما مي‌فرماييد "هر كس بايد اعمال خود را محاسبه و اشتباهات خود را جبران كند... و در پي برطرف كردن نواقص و رفع اشتباهات بر آيند" البته پيشنهاد ارزنده و اسلامي است و همه وظيفه مندند به حساب خود برسند پيش از آنكه به حساب آنان رسيدگي شود ليكن بايد ديد حضرتعالي در اين زمينه چه گامي برداشتيد؟ اگر حضرتعالي نگاهي به گذشته هاي خود بكنيد و اشتباهات گذشته را دريابيد، شايد امروز بتوانيد در برخوردهاي خود جانب احتياط رعايت كنيد و به اين حقيقت برسيد كه ممكن است امروز نيز مانند ديروز در اشتباه باشيد. شما يك روز به كتاب شهيد جاويد تقريظ نوشتيد و روز ديگر با فشار نيروهاي منفي درصدد برآمديد كه آنرا رد كنيد و تو به نامه بنويسيد كه برخي از دوستان نگذاشتند كه هر دو كار اشتباه بود. شما شهيد قهرمان محمد منتظري را تحت تاثير گفته هاي ديگران، رواني خوانديد. در صورتي كه امام را هرچه تحت فشار قرار دادند تا كلمه اي عليه محمد به زبان آورد نپذيرفتند. و خدا مي‌داند كه ليبرالها و ملي گراها از اين اظهار نظر شما در باره او چه بهره برداريهاي سوء كردند و در مجلس شوراي اسلامي او را از قول شما ديوانه خواندند! شما عليرغم توصيه ها و تذكرات حضرت امام كه از نجف درباره مهدي ديد منفي داشت و نيز دوستان دلسوز، مهدي هاشمي را مسئوليت داديد و دست او را باز گذاشتيد و در نتيجه ديديد كه با بهره برداري سوء از امكانات به دست آورده به چه جناياتي در ايران و افغانستان دست زد و امروز نيز عليرغم هشدارها و رهنمودهاي حضرت امام و بيشتر دوستان وفادار و دلسوز، از پاكسازي بيت خود، خودداري مي‌ورزيد و در نتيجه مي‌بينيم كه اطرافيان و نزديكان شما برآنند كه شما را گام به گام از راه انقلاب جدا سازند و شما را نسبت به انسانهاي متعهد و فداكار و انقلابي بدبين سازند و آدمكشان و سرمايه دارها و ليبرالها را در‌ديد شما قهرمان مبارزه با آمريكا جا بزنند! شما ديگران را از يك دندگي و لجاجت منع مي‌كنيد ليكن خود در برابر اين همه دوستان ديرينه و خيل خيرانديشان كه از سالهاي متمادي و از دورانهاي بسيار گذشته آنان را مي‌شناسيد و به اخلاص و تعهد آنان ايمان داريد سرسختي نشان مي‌دهيد به گونه اي كه انگار همه آنان در مسير مخالف انقلاب حركت مي‌كنند و يا نمي فهمند و در اشتباهند و تنها چند نفري كه گرداگرد شما حلقه زده اند دلسوز انقلاب مي‌باشند و درست مي‌انديشند!

۹ - شما پيوسته به مسئولان گوشزد مي‌كنيد كه نيروها را كنار نزنيد، افراد كاري را حذف نكنيد. ليكن مي‌بينيم كه امروز برخي عناصر درست كار و متعهد از بيت شما كنار زده شده و يا منزوي گرديده اند و سعيد آيت‌الله زاده با اهانت از افرادي كه در باند نيستند كليد تحويل مي‌گيرد!!

 

۱۰-     گفتن ندارد كه در نظام جمهوري اسلامي كمبودها و كاستيهايي وجود دارد كه برخي از آن از پيامدهاي انقلاب نوپا و جنگ تحميلي مي‌باشد و اجتناب ناپذير است و برخي نيز به سبب بي تجربگي و عدم كارآيي برخي از مسئولان به وجود آمده است و قهرا با تذكرات و راهنمايي هاي مشفقانه، همراه با ارائه طرح و برنامه مي‌توان آنرا برطرف ساخت . اما اين شيوه اي كه شما در پيش گرفته ايد كه ضعفهايي را كه اطرافيها و نزديكان در نظر شما بزرگ جل راه حلي ارائه دهيد، نه تنها شيوه اي سازنده و اصلاحي نيست بلكه از يك سو براي دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي خوراك تبليغاتي فراهم مي‌كند و از سوي ديگر نظام را زير سئوال مي‎برد و تضعيف مي‌نمايد. اين شيوه آنهايي است كه كنار گود نشسته اند و همه مشكلات كشور را يك روزه حل مي‌كنند. شما خوبست به جاي حمله به اين و آن، به ارشاد و راهنمايي بپردازيد و ضمنا به كارهايي كه خود انجام مي‌دهيد بنگريد تا دريابيد كه تا چه پايه اي در صحنه عمل موفق بوده ايد. آن بند ج كه در باره آن نتوان سخن گفت و اين نمايندگان شما در دانشگاه‌ها كه برخي از آنان مايه شرمساري و دور داشتن دانشجو از روحاني شده‌اند و ديگر مجالي براي شرح آن نيست . مادر پايان لازم مي‌دانيم كه راه امام و خط امام را به شما ياد آوري كنيم. ما بر اين باوريم كه حضرتعالي اگر به زندگي و راه امام عنايت بيشتري داشته باشيد و آنرا دريابيد و به كار بنديد در زندگي سياسي شما ۱۸۰ درجه دگرگوني پديد خواهد آمد و راه ديگري در پيش خواهيد گرفت. از ويژگي‌هاي برجسته و ارزنده امام اين است كه تاثير ناپذيرند و اين ويژگي‌ها معظم له را از بسياري خطرها مصون داشته است. در آن روزگاري كه در نجف اشرف، در غربت به سر مي‌بردند، نامه ها پيامها و فشارهاي همه جانبه بيشتر ياران و دوستان ايشان نتوانست معظم له را تحت تاثير قرار دهد و به پشتيباني از منافقين وادارد. و چنانكه در بالا اشاره شد در باره شهيد محمد نيز تلاشهاي فراواني شد تا امام كلمه اي عليه او بر زبان آورد و نيز درباره برخي از چهره هايي كه در محافل روشنفكري محبوبيتي داشتند و نيز پيرامون برخي گروهها و انجمنها كه متاسفانه امروز نيز در مراكز حساس جا خوش كرده اند، بارها تلاشهايي به عمل آمد تا از امام تاييدي بگيرند كه به سبب بيداري و هوشياري امام، همه آن تلاشها ناكام ماند و تاثيرناپذيري امام بر همگان ثابت و آشكار گرديد. موضع امام عليه مهدي هاشمي در نجف اشرف كه حتي به برادران روحاني نجف، اجازه تحصن و اعتصاب براي نجات جان او را نداد، آموزنده و پندآميز است (در اين زمينه آقاي انصاري كه در خدمت حضرتعالي انجام وظيفه مي‎كند و آقاي سيد حميد روحاني كه در اين نگارش سهيم است، مي‌توانند ديدگاه امام در باره مهدي در نجف را براي شما بازگو كنند.) ما اطمينان داريم كه حضرتعالي با الهام از تذكرات و رهنمودهاي حضرت امام بزرگوار، مي‌توانيد به بهترين شيوه اي در مقام اصلاح و پاكسازي بيت خود برآييد. عناصر ناباب را از درگاه خود برانيد و نزديكان را از دخالت در امور سياسي و اجتماعي خود منع كنيد. شما از اصلاحات فراوان سخن گفته ايد و رهنمود داده ايد ليكن هيچگاه به سبب جوسازيهاي برخي از اطرافيها و نزديكان نتوانستيد به اصلاح بيت خود دست بزنيد يعنی وه مي‌دهند، به دست مي‌گيريد و با بوق و كرنا به رخ مسئولان مي‌كشيد، بدون آنكه اساسا به شما فرصت انديشيدن در اين باره را نداده اند.

صداقت، درستي و سلامت نفس شما بر همگان آشكار است . ليكن آنچه كه شما را آسيب پذير ساخته است بيت و نزديكان شما و منابع خبر شما است كه متاسفانه ناسالم است . و اين منابع خبري ناسالم و برخي نزديكان ناصالح شما را به اشتباهات خطرناكي واداشته اند و دشمن را به شكل دوست و دوستان را دشمن در برابر شما به نمايش مي‌گذارند و عناصر ليبرال و منحرف مانند نهضت آزادي را به شما نزديك مي‌سازند. ما از اين نگرانيم كه اين روش و شيوه شما صبر برادران انقلابي و وفادار به شما را لبريز كند و آنرا به نگارش نامه اي سرگشاده و استفاده از رسانه ها ي گروهي براي پاسخگويي به جنابعالي و توضيح حقايق براي امت اسلامي، ناگزير سازد كه از آن به خدا پناه مي‎بريم . ما رسما اعلام مي‎داريم كه تا منابع خبري و تشكيلات دروني شما اصلاح نگردد، اين ره به تركستان است و هرگز نخواهيد توانست وظايف و مسئوليتهايي را كه در قبال اسلام و انقلاب اسلامي بر دوش داريد به درستي به پايان ببريد بلكه ممكن است خداي نخواسته به خود و اسلام و انقلاب زيانهاي جبران ناپذيري وارد كنيد. اين حقيقت را مي‌توانيد با مطالعه در زندگي برخي علما و مراجع گذشته كه در محاصره اطرافيها و نزديكان بوده اند به خوبي به دست آوريد كه قرآن مي‌فرمايد: لقد كان في قصصهم عبره لاولي الالباب .
والسلام عليكم و رحمه الله
مهدي كروبي - مهدي جماراني - سيد حميد روحاني
Posted on Saturday, March 29, 2014 at 12:08AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>