« گفتگو با حسن داعی درباره فعالیتهای جاسوسی ملایان در خارج و در بین اپوزیسیون ایرانی در خارج | Main | سیب زمینی محصولی لازم برای ایران و خودکفایی تغذیه ای »

کوشش برای عدم تحریف معنای دمکراسی و انتخابات آزاد و غیره :آیا با دین میترایی میتوان به دمکراسی و سکولاریسم رسید؟

 

 

یک ایرانی که در انگلستان زندگی میکند ادعا میکند که با دین میترایی میتوان در ایران لائیسته و دمکراسی را پیاده کرد!! نمیدانم نظر شما چیست.من فکر میکنم این عقیده غلطی است. برایش نوشتم که منشا لائیسته و دمکراسی و حقوق بشر عقلانیت آزاد و رها و خود محور است که نوکر دین و ایدئولوزی نباشدو ماموریتش کشف حقیقت و رفاه و بقای همه انسانها باشد.شما حرف ملایان را میزنید که میگویند با اسلام ما میتوانیم مسایل بشری را حل کنیم وحالا شما با دین میترایی میخواهی مسایل ما را حل کنی و اصولا لائیسته بر ضد مقدس سازی است و شما دارید دین میترایی را مقدس میکنید.

 دشمنان عقلانیت آزاد و رها و خود محور ( و عقلانیتی که نوکر دین و اایدئولوژی نیست و ماموریتش کشف حقیقت و رفاه و بقای همه آدمیان است) ارتجاعی و ضد انسان و ضد ایران و ضد خردورزی هستند میخواهد در هر لباسی باشد مسلم باشد یا ایران باستانگرا و غیره

مثلا این آدم ایران باستانگرا دین زرتشتی را دین خردورزی و هموار کننده دمکراسی در ایران مینامد:

مسلمین محمد و خرافات او را راه نجا ت ما عنوان میکنند و این باستانگرای ایرانی  هم ادیان ایران باستانی را راه نجات ایرانیان میداند و این ادیان ایران باستانی را  در برابر عقلانیت آزاد و رها و خود محور که نوکر دین و ایدئولوزی نیست قرار میدهد تا عقلانیت را با همراهی تبلیغات مسلمین در جامعه ایرانی تعطیل کنند.این فرد از زرتشتی بعنوان خرد ورزی دفاع میکند در صورتی که دین زرتشتی با قبول سیستم کاست های اجتماعی و تقسیم کردن مردم تا ابد و نسل در نسل کاملا ضد عقلانی و ضد بشری بوده است .سیستم کاستهای اجتماعی در زمان ساسانیان بر قرار بوده است:جامعه‌های کاستی-در این‌ جوامع نوعی قشربندی جامد و راکد وجود دارد.به‌طوریکه پایگاه اجتماعی افراد از بدو تولد تا پایان عمر تغییر اساسی پیدا نمی‌کند و در واقع پایگاه اجتماعی فرد براساس پایگاه‌ خانواده‌اش از همان زمان تولد تعیین‌شده‌ است

 نظام بستهء طبقاتی در گذشته بسیار بود.از جمله مصر باستان،ایران‌ دورهء هخامنشی،اشکانی و ساسانی را می‌توان‌ نام برد.مثلا در حکومت ساسانی مردم به دو طبقه«اشراف»و«عامه»تقسیم می‌شدند.

اشراف که از امتیازات بسیاری برخوردار بودند خود مشتمل بر سه طبقه بودند:

الف:موبدان،روحانیون زرتشتی بوده و ادارهء آتشکده‌ها و امور دینی جامعه را به عهده‌ داشتند.

ب:جنگاوران،فرماندهان سپاه بودند و رئیس آنها سپهسالار نام داشت و امور دفاعی‌ و شرکت در جنگها در ردهء فرماندهی به عهدهء آنان بود.

ج:دبیران،کارمندان دولت بوده و وظیفهء نگهداری حسابها و امور اداری دیگر دولت‌ به عهدهء آنان بود و رئیس این طبقه دبیران‌ مهشت‌ ẓMaheshtẒ نام داشت.

دومین طبقه عامّهء مردم بودند که خود مشتمل بر دو طبقه بود:

الف:کشاورزان،در قراء و روستاها ساکن‌ بودند و کار اصلی آنها زراعت و...بود.

ب:صنعتگران،غالبا ساکن شهرها بوده و مشاغلی غیر از آنچه که ذکر شد را به عهده‌ داشته و تولید و عرضه کالاهای دست‌ساز از مهمترین مشاغل آنها بود.

دو طبقهء اخیر از بسیاری حقوق اجتماعی و امتیازات طبقات ممتاز محروم بودند مثلا حق‌ تحصیل کردن و سوادآموزی نیز نداشتند.

.آیا این دین عقلانی است و خردورزی دارد؟

http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/481003

ودوست دیگری هم این مسئله زیر را عنوان کرده است

رضا پهلوی میگه انتخابات باید آزاد باشه،بنی صدر میگه انتخابات باید آزاد باشه،اپوزیسیون سکولار و لاییک میگن انتخابات باید آزاد باشه،اپوزیسیون جمهوریخواه میگه انتخابات باید آزاد باشه،احزاب چپ و راست داخل کشور میگن انتخابات باید آزاد باشه،موسوی و کروبی هم که زندانی هستند میگن انتخابات باید آزاد باشه،خاتمی میگه انتخابات باید آزاد باشه،رفسنجانی میگه انتخابات باید آزاد باشه، احمدی نژاد هم که مجری انتخابات هست در تلویزیون گفت انتخابات باید آزاد باشه، سپاه پاسداران هم گفته منظور ما از مهندسی منطقی و معقول اینه که امنیت انتخابات تامین بشه، خامنه ای هم گفته نظام جمهوری اسلامی 34 انتخابات برگزار کرده همش آزاد بوده!
من هم که حتی شهروند محسوب نمیشم معتقدم انتخابات باید آزاد باشه!
به نظر شما هیچ تفاهمی بالاتر از این میتونه وجود داشته باشه؟!!!!!.....

در جوابش نوشتم که

 

عزیزم از نظر اینها آزادی فرق میکند.مثلا اسلامیستهای ولایت فقیه ای میگویند آزادی همان است که رهبر بگویدغ؛ رضا پهلوی میگوید آزاد باشد وآزادتر از انتخابات ولایت فقیه هم است مثل زمان پدر و پدر بزرگش؛رفسنجانی هم میگوید انتخابات بایدآزاد باشد مثل زمانی که در قدرت بود و حرفش را میخواندند ؛ زمانی که نویسندگان را در راه سفر به ارمنستان دستور داده بود که راننده اتوبوس را در دره بیندازد و خودش هم ببیرون بپرد.از اینها بپرسید منظورشان از آزادی چیست؟خامنه ای از دمکراسی میگوید و دکتر معین هم میگفت دمکرات است و از اصول دمکراسیش این است معتقد به ولایت فقیه باشد!!کوشش میشود که همه چیز مخدوش و تحریف شود.طرف در انگلیس است و میگوید که با دین میترایی ما به دمکراسی و سکولاریسم میرسیم!!! این هم خودش یک نوع تحریف است و گیج کردن مردم است؛زیرا منشا دمکراسی و سکولاریسم عقلانیت آزاد و رها و خود محور است که نوکر دین و ایدئولوزی نباشدو ماموریتش کشف حقیقت و رفاه و بقای همه انسانها باشد.با این کارش عقلانیت را میپوشاند و به تحریک احساسات دامن میزند و اگر بگویی این نظر اشتباه است مینویسد شما با ایران و عظمت آن مخالفید!!!
  انتخابات آزاد در رژیمی که دمکرات نباشد و از سکولاریسم و حقوق بشر تمکین نکند امکان ندارد؛ آیا اینهایی که ادعا میکنند انتخابات آزاد میخواهند مقید به دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر هستند؟ وقتی که رابطه ها ی عقلی بین سکولاریسم و دمکراسی و انتخابات آزاد قطع شودو تحریک احساسات وطن پرستی و یا دینی و یا هر چیز دیگری اصل شده و مقدس شود اوضاع بیشتر خراب و مفاهیم مخدوش تر میشود
از این اوضاع مخدوش فقط مرتجعین و نامردان زمانه سود میبرند ودودش بچشم مردم میرود  

Posted on Wednesday, January 9, 2013 at 02:26AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>