آزادی ایران

ویدئوی زیر منطقه زلزله زده را پس از بیست ساعت بتصویر کشیده است

http://www.khabaronline.ir/detail/235457/society/events

 در روز گذشته بیست و یکم مرداد ماه 1391 زلزله ای قویتر از شش ریشتر در ناحیه هریس و ورزقان آذربایجان اتفاق افتاد که منجر به صدمات جانی فراوان و ویران شدن روستاهای بسیاری شد.این مردم بلا دیده احتیاج به کمک و مساعدت مردم و دولت دارند تا بتوانند  به لطف خدا بر غم عزیزان از دست رفته فایق آیند و ویرانی های ناشی از زلزله را جبران کنند.اما در این میان دولت و رسانه های صدا و سیما از کشته شدن یک نفر در اروپا خبر میدهد و خنده بازار براه انداخته است و دولت زودتر از موعد پایان عملیات امداد را اعلام داشته است در جایی که هنوز قربانیان زلزله زیر خروارها خاک زنده مدفون بودند.

با توجه به بایکوت خبری آذربایجان و خبرهای دائما متناقضی که از سوی مسئولین پخش می شود، این پرسش پیش می آید که چه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟!
رسانه های آلمانی با شگفتی گفته های نجار دال بر خاتمه عملیات تفحص را در کمتر از 24 ساعت پس از زلزله پخش می کنند! ابراز حیرت از این تصمیم و نیز گزارش شاهدان عینی از تلاش بازماندگان برای نجات جان عزیزان در زیرآوار مانده شان! کسی می داند چرا رژیم با زلزله آذربایجان چنین برخوردی دارد؟!

 دوستی میگفت

من فکر میکنم در ادامه ترس از اظهارات بین المللی بمثال آن که جنباط در لبنان گفت که شما اول بروید مشکلات داخلی تان را ( بحران مرغی) را حل کنید. اینها هم میکوشند٬ این زلزله را بی اهمیت و حل شده جلوه دهند

دوست دیگری فرموده است که

علاوه بر ترس بین المللی ترس داخلی هم بسیار وجود دارد.
این ها هر لحظه در ترس این هستند که ملت به خاطر گرانی و مشکلات در خیابان بریزند.
بدین خاطر سیاست درپوش گذاری خبری  و بی خبر نگه داشتن ملت را اجرا میکنند

دوست دیگری هم گفته است که

می خواهند پیش از نشست کشورهای عدم تعهد مثلا کشور را امن جلوه دهند؟ خوب الان که همه دنیا خبر داده اند! کسی رسانه های ایران را جدی نمی گیرد!
می خواهند چیزی را پنهان کنند و می ترسند جستجو ها مسائلی را آشکار کند؟ مثلا امکاناتی در زیر زمین و یا ...؟
قرار است با این کار در شرایط تحریم اقتصادی مانع ایجاد التهاب شوند ؟

به هر حال این سیاست خبری به هر علتی باشد غلط است کاخ سفید این زلزله را تسلیت گفته است ولی خامنه ای در دیدار عمومیش بعد از زلزله اصلا به زلزله اشاره نکرده است

...
فقط می دانم اینها نابکارند و در برابرشان جان و عزت انسان بی ارزشترین!

 ملت دلسوز و یاور ایران حتی خارج از استانهای آذربایجانی نشین برای کمک به زلزله زدگان حماسه آفریدند در زیر تصویری زیبا از اهدای خون مردم ایران برای هموطنان آذربایجانی دیده میشود  که عمق همبستگی ملی ما را بخوبی نشان میدهد واین صحنه ها نشانه ای از مخالفت مردم ما با حکومت مستبد و ضد ایرانی نیز هم است

امدادگران مردمی حاضر در مناطق زلزله زده آذربایجان از عمق فاجعه در این مناطق خبر می دهند. آمار ارائه شده توسط آنان تفاوت فاحشی با آمارهای رسمی ارائه شده توسط مسئولان دارد. در ارتباطی که با چند نفر از دوستان حاضر در محل که برای امدادرسانی به مردم آنجا رفته اند داشتم وضعیت را فاجعه بار گزارش میکنند.
در
روستاهای اطراف هریس اوضاع به مراتب وخیم تر است. تنها در دو روستای قره بلاغ و کناره بیش از 120 نفر کشته شده اند که توسط بازماندگان بدون انجام مراسم کفن و دفن به خاک سپرده شده اند..در مسیر با روستاهایی مواجه شده اند که مردم آن در طی 24 ساعت گذشته به آب دارو و غذا دسترسی نداشته اند و همچنان در شوک زلزله دیروز به سر می برند. گزارش می رسد در صورتی که امداد رسانی ها گسترش نیابد با فاجعه ای انسانی در این مناطق مواجه خواهیم شد. در تمامی روستاهایی که دوستانمان از صبح تا به حال رفته اند به طور میانگین 7 نفر در هر روستا تلفات داشته اند. عموم روستاها بیش از 50 درصد تخریب شده اند و مردم ترجیح می دهند در حاشیه روستاها به سر برند. لازم به ذکر است اهر 325 روستا، ورزقان 110 روستا و هریس بیش از 95 روستا دارد که به علت تعداد زیاد از یک طرف و پراکندگی، صعب العبور بودن، ناشناخته بودن از نظر مکانی برای غیر بومی ها و .. از نظر دیگر کار امدادرسانی به آنها با دشواریهای خاصی همراه هست و به اغلب روستاها در طی 24 ساعت گذاشته پای امدادگران هنوز نرسیده است و خود بازماندگان عهده دار امور هستند. در حاشیه روستاهای مسیر، مردم در حال دفن کشته شدگان به صورت جمعی هستند. آب و غذا و دارو مهمترین نیاز روستاییان در حال حاضر است. گسترش اطلاع رسانی ارائه آمارهای دروغ را متوقف می کند. نیاز به حضور بیشتر امدادگران کاملا احساس می شود

عباس فلاح باباجان نماینده اهر و هریس در مجلس نهم از تمامی مردم درخواست کرد که کمک های و نیازهای اولیه زلزله زدگان را به جای اینکه به هلال احمر بسپارند تا در آنجا خراب شود، به صورت اکیپ های خودجوش ، خودشان این کمک های اولیه را به دست مردم زلزله زده در روستاها برسانند.
این نماینده مجلس طی یک گفتگوی تلفنی با مسیح علی نژاد روزنامه نگار می گوید:: مجروحان با هر مصیبتی که بود به بیمارستان های تبریز منتقل شده اند ولی برای سکونت موقت این مردم که همه خانه و کاشانه شان از بین رفته نیاز ضروری به چادر، غذای گرم، غذای خشک، آب معدنی و چادر داریم. هیچ کمکی از بیرون به منطقه ما صورت نگرفته. از ادربیل کمک های محدودی رسیده که کفاف مشکلات ما را نمی کند.
روستاهای ما تله های خاک هستند و کسی زورش نمی رسد این تله های خاک را بلند کند و کشته شدگان را از زیر خاک بیرون بکشند. هنوز آوار برداری در روستاها تمام نشده، دویست تا خانه ویران شده چطور مردم می توانند این ویرانه ها را بردارند و ببینند عزیزان شان زیر این ویرانه ها هستند یا به تبریز رفته اند.
وی خطاب به کسانی که صدای او را می شنوند، گفت: ای مردم، آذری ها، خواهش می کنم به داد مردم ارسباران برسید. شما را به خدا به داد مردم روستاهای آذربایجان برسید اگر بازمانده های زلزله همینطوری بمانند دو روز دیگر می میرند.

یکی از دوستان وطن‌دوست و روزنامه‌نگاران سبز از پایتخت، در صفحه‌ی فیس‌بوک‌اش است: «... رفته بودم سازمان انتقال خون وصال و بسیار شلوغ بود. خودم 4 ساعت تو نوبت بودم. همه هم می‌گفتن که از فیس‌بوک باخبر شدن. خانمی که خون منو می‌گرفت به شوخی می‌گفت: "اگه من گیر بیارم اون کسی که تو فیس‌بوک اینو گذاشت..." گفتم: "خانم! همه اینایی که اینجا دراز کشیدن، رو فیس‌بوک شیر کردن ..." گزارشگر در شهر هم می‌گفت:"هر کی هم مصاحبه می‌کنه می‌گه از فیسبوک اومدم. ما باید چیو الان بفرستیم برای پخش؟!" فقط من موندم که تو آذربایجان زلزله اومده، چرا تو تهران موتور ضد شورش می‌چرخه؟!»

فاصله‌ی حاکمان غیرمردمی با جامعه مدنی، و شکاف حاکمیت اقتدارگرا و سرکوبگر و متکی به شخص رهبر با «ملت ایران»، از دیروز تاکنون، مجددا و به شکلی معنادار، محسوس شده است. سرزندگی «ملت» ایران و حس نوع‌دوستی ایرانیان و پویایی و قدرت‌نمایی سپهر عمومی در ایران، نقطه‌ی امیدبخش این رویداد تلخ (زلزله‌ی آذربایجان) و وضع نامطلوب (تداوم ساختار سیاسی استبدادی) است

ما به سازمانی مورد اعتماد همه نیاز داریم که بتواند این حمایت های مردمی را سازمان بدهد با کارهای فردی نمیتوان بدرد این مردم زلزله زده مرهمی بدردبخوری گذاشت بلکه با  کار سازمانی و هدایت شده میتوان گوشه ای از درد این مردم بلا دیده را کاست و برای ساختن ویرانی ها بکمک آنان شتافت.تنها راه مناسبی که بنظرم میرسد این است که بفامیل هایم از منطقه سکونتم (آمریکا)  زنگ بزنم تا معادل دویست و پنجاه دلار به زلزله زدگان کمک کنند 

 واقعا تاسف بار است که آقای احمدی نژاد و تیم همسو با ایشان در ونزوئلا ساختمانهای مطابق با استاندارد میسازد ولی در ایران زلزله خیز اصلا توجهی به مقاومت ساختمانها در برابر زلزله نمیشود.در هیچ کجای دنیا زلزله شش ریشتری این همه تلافات انسانی نخواهد داد الی ایران که بدست افرادی نظیر احمدی نژاد ها دارد ویران میشود

 زندگی در آذربایجان ادامه خواهد یافت و زمستان خواهد گذشت و رو سیاهی فقط برای حکومت ضد ایرانی خواهد ماند.در زیر به عکس پسر بچه ای توجه میکنیم که فردای زلزله بدنیا آمده است آن هم در بیمارستان صحرایی  

 گفته میشود ورزقان چهل در صد مس ایران را تامین میکند ولی یک بیمارستان ندارد فقط یک درمانگاه با دو پزشک دارد و درد آور تر این که  در ورزقان: تعداد امامزاده ۵۰، تعداد بیمارستان صفر 
   ؛ اهر: تعداد امامزاده ۴۱، تعداد بیمارستان یک