آزادی ایران

اعتصاب غذای نسرين ستوده، در بند زنان زندان اوين
کلمه- زهرا صدر:رضا خندان، همسر نسرين ستوده، وکيل محبوس در بند زنان زندان اوين با اعلام خبر اعتصاب غذای وی در زندان می گويد: من امروز خيلی اصرار کردم که از اعتصاب غذا صرف نظر کند اما می گفت من هيچ کاری اينجا از دستم بر نمی آيد و آخرين راه اعتراض برای من همين اعتصاب غذا است. شما تصور کنيد يک وکيل لايحه ی دفاعيه ی خودش را که دادسرا خواسته محاکمه کند، ناچار شده روی يک دستمال کاغذی بنويسد و آن را هم ازش گرفته اند به عنوان يک کار غيرقانونی و از آن تاريخ ملاقات حضوری بچه ها را قطع کردند. من نگران همسرم هستم، او در حال حاضر هم از شدت ضعف و لاغری قيافه اش درست قابل شناسايی نيست برای کسانی که در اين مدت او را نديده اند چه برسد از اين به بعد.

خندان در گفتگو با کلمه تاکيد می کند: مشکل اصلی با نسرين ستوده همين پيگيری پرونده های فعالان سياسی بوده و است. آن ها از اينکه کسی پيگير اين پرونده هاست ناراحت بودند کما اينکه در بازرسی هايشان تعدادی از پرونده های ايشان را برده بودند. در حالی که اين کار خلاف قانون است و محتويات پرونده های قضايی محرمانه است و به هيچ وجه کسی حق دسترسی به آن را ندارد.

نسرين ستوده از ۱۳ شهريور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم ”اقدام عليه امنيت ملي، تبانی و تبليغ عليه نظام و عضويت در کانون مدافعان حقوق بشر“ به تحمل ۱۱ سال حبس تعزيري، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جريمه نقدی محکوم شده است.

فشارها بر اين وکيل زندانی که خود پيش از اين وکيل بسياری از زندانيان سياسی و دانشجويان دربند بوده است از طريق خانواده ی خود اتفاق جديدی نيست، تيرماه امسال گزارش شده بود که شعبه دوم دادياری دادسرای شهيدمقدس تهران با ارسال نامه های جداگانه به رضا خندان همسر و مهراوه دختر نسرين ستوده وکيل دادگستري، آنها را ممنوع الخروج کرده است. هيچ دليلی در برگه احضاريه ای که برای مهراوه و رضا خندان صادر شده برای صدور اين قرار ذکر نشده و می توان آن را بخش ديگری از اعمال فشار روانی بر روی زندانيان سياسی دربند ارزيابی کرد.

مهراوه خندان فرزند نسرين ستوده تنها ۱۲ سال ونيم دارد و مشخص نيست که به چه دليل با چنين محروميتی مواجه شده است. اين اولين بار است برای فرزند نوجوان يک زندانی سياسی قرار ممنوع الخروجی صادر می شود.

کلمه پيش از اين گزارش داده بود که رضا خندان همسر نسرين ستوده از دريافت احضاريه ای در زندان توسط همسرش خبر داده که بر اساس آن يکشنبه ۳۱ ارديبهشت بايد در شعبه ی يک دادگاه انتظامی وکلا حاضر شود. اما هفته ی پس از آن مخابره شد که ماموران تا ساعت پايانی جلسه و زمان رسيدگی دادگاه از اعزام او برای شرکت در دادگاه خودداری کردند.

تيرماه سال جاری نيز گزارش شد که مطابق احضاريه ای که از طرف شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا برای رسيدگی به تعليق پروانه وکالت نسرين ستوده در زندان ابلاغ شده بود وی بايد يکشنبه ۱۸ تير ماه در محل کانون وکلای مرکز حاضر می شد. اما علی رغم حضور قضات دادگاه انتظامی وکلا و حضور خانواده و دوستان نسرين ستوده، مسئولين از اعزام او برای چندمين بار متوالی به محل دادگاه خودداری کردند.

متن کامل گفتگوی کلمه با رضا خندان همسر اين زندانی سياسی را با هم می خوانيم:

همسر شما برای دومين بار دست به اعتصاب غذا زدند، درباره ی علت اين تصميم بفرماييد.

همسر من از هفته ی گذشته به دليل شرايط سختی که خصوصا اخيرا شديدتر هم شده است تصميم داشت که دست به اعتصاب غذا بزند که من مفصل با ايشان صحبت کردم و ازش خواستم که فرصتی بدهد تا بتوانم با دادستانی صحبتی داشته باشم و پيگير نامه ای که خودش نوشته بود، برای رفع محدوديت ها، باشم. تا اين هفته هم صبر کرد اما خب وقتی در ملاقات امروز که اطلاع دادم که دادستانی پاسخی به پيگيری های من و نامه اش نداده، خبر داد که اعتصابش را شروع کرده است.

محدوديت ها دقيقا چه مواردی هستند و دليل دادستانی برای اعمال اين محدوديت ها چيست؟

ما از اول همواره مشکلاتی داشتيم درباره ی ملاقات ها و احضارها و تهديدها، خصوصا روی خانواده که طبعا حساسيت همسر من است و در حال حاضر مدتی است که اين فشارها بيشتر شده و تمرکز آن را بر روی بچه های ما گذاشتند. دخترم را ممنوع الخروج کردند و اخيرا از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تماس گرفتند در رابطه با آن ممنوع الخروجی ما را شفاها احضار کردند، که همسرم از اين هم خبر دار شد. از طرفی ملاقات های حضوری ما هم بيش از سه ماه است که توسط دادستانی قطع شده، ملاقات های کابينی ما را هم به روزهای چهارشنبه تبعيد کردند که مانند بقيه روزهای يکشنبه نباشيم تا اينگونه بتوانند ما را منزوی کرده و تحت کنترل داشته باشند. از سوی ديگر دختر من روزهای چهارشنبه ۴ ساعت درس رياضی دارد که منطقا نمی تواند هر هفته غيبت کند و از اول مهرماه فقط يک بار توانسته به ديدن مادرش بيايد. و وقتی که مهراوه نمی آيد رفتن ما بی او کمی سخت و تلخ است. اين درحالی است که مهد کودک نيما نيز در همان روزهای چهارشنبه، فعاليت فوق برنامه دارد و مديران مهد نيز با عدم حضور او در اين برنامه ها، مخالفت کرده اند. تقاضا کرديم که روز را تغيير بدهند، درخواست کرديم مثل بقيه يکشنبه باشد و يا هر روز ديگری غير از اين روز که مخالفت کردند. مشکل ديگر هم بحث تلفن است که ۱۸ ماه است تلفن های زندانيان سياسی قطع شده و اين بی خبری برای يک مادر در طول هفته آزار دهنده است.

فکر می کنيد اعتصاب غذا نتيجه دهد؟

نمی دانم. من امروز خيلی اصرار کردم که از اعتصاب غذا صرف نظر کند اما می گفت من هيچ کاری اينجا از دستم بر نمی آيد و آخرين راه اعتراض برای من همين اعتصاب غذا است. شما تصور کنيد يک وکيل لايحه ی دفاعيه ی خودش را که دادسرا خواسته محاکمه کند، ناچار شده روی يک دستمال کاغذی بنويسد و آن را هم ازش گرفته اند به عنوان يک کار غيرقانونی و از آن تاريخ ملاقات حضوری بچه ها را قطع کردند. من نگران همسرم هستم، او در حال حاضر هم از شدت ضعف و لاغری قيافه اش درست قابل شناسايی نيست برای کسانی که در اين مدت او را نديده اند چه برسد از اين به بعد.

اين فشارها چقدر به اينکه خانم ستوده خودشان وکيل هستند و پيش از پيگير پرونده ی فعالان سياسی و دانشجويان دربند بوده اند مربوط است؟

مشکل اصلی با نسرين ستوده همين پيگيری پرونده های فعالان سياسی بوده و است. آن ها از اينکه کسی پيگير اين پرونده هاست ناراحت بودند کما اينکه در بازرسی هايشان تعدادی از پرونده های ايشان را برده بودند. در حالی که اين کار خلاف قانون است و محتويات پرونده های قضايی محرمانه است و به هيچ وجه کسی حق دسترسی به آن را ندارد.

واکنش فرزندانتان را به خبر اعتصاب مادرشان چه بود؟

� بله� در حال حاضر به دلايلی که حتما برايتان قابل درک است نمی توانم در اين باره صحبت کنم�