صدور حکم اعدام عليه زندانی سياسی غلامرضا خسروی از زندانيان سياسی دهۀ 60
از افشا
ملایان ناحق قدرت سیاسی را تصاحب کرده اند دزد و مروج فساد و آدم کشی هستند .اینها باید بروند بجایهر مبارزی که بزمین بیفتد ده ها مبارز بر خواهند خاست.نجات ایران در بر پایی حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری و رفتن بسوی خودکفایی علمی و اقتصادی است
_________________________
صدور حکم اعدام عليه زندانی سياسی غلامرضا خسروی از زندانيان سياسی دهۀ 60
خلاصه ای از زندگينامه مبارزاتی زندانی سياسی غلامرضا خسروی که به اعدام محکوم شده است و 40 ماه است که در سلولهای انفرادی وزارت اطلاعات تحت شکنجه های قرون وسطايی قرار دارد ،جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و انتشار در رسانه ها در اختيار "فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران" قرار گرفته شده است. متن زنديگينامه مبارزاتی اين زندانی سياسی به قرار زير می باشد:
غلامرضا خسروی سوادجاني، فرزند قلي، متولد 24/4/44 آبادان - متأهل و دارای يک فرزند پسر 15 ساله، متخصص عمليات جوشکاری و نصب تجهيزات صنعتي، ساکن اصفهان - فعاليتهای سياسی خود را از سال 57 با شرکت در راهپيماييها و تظاهرات و کارهای تبليغاتی عليه رژيم پهلوی شروع کرده و در ادامه پس از پيروزی انقلاب ضد سلطنتي، با توجه به آشنا شدن با سازمان مجاهدين خلق ايران ( در کوران انقلاب ) به اين سازمان پيوسته و در واحد دانشآموزی به فعاليتهای سياسي، اجتماعی و تبليغی افشاگرانه عليه ارتجاع و انحصار طلبی مرتجعان حاکم پرداخت.
تا اينکه در مرداد 60 در شهر کازرون دستگير شده و با تحمل 5 سال حبس در زندانهای سپاه پاسداران کازرون و عادل آباد شيراز، در سال 65 آزاد شد. دورانی که توأم با شکنجهها و فشارهای جسمی و روحی شديد آن دوران سياه قرون وسطايی بود.
پس از آزادی با ادامه تحصيل و اخذ ديپلم علوم تجربي، در کنکور ورودی دانشگاه قبول شد ولی در گزينش ارتجاعی دانشجو اجازه ورود به دانشگاه را پيدا نکرد و به خاطر سابقهی سياسی رد صلاحيت شده و از ادامه تحصيل در دانشگاه محروم گرديد و شرط وزارت اطلاعات برای پذيرش در دانشگاه در مقابل همکاری با آنها در دانشگاه را نپذيرفته و نهايتاً وارد بازار کار و کارگری گرديد. در اين عرصه روز به روز رشد کيفی چشمگيری داشت تا اينکه با گذشت چند سال کار و مطالعهی فنی و تخصصی و گذراندن دورههای آموزشی مختلف به يک کارشناس و متخصص متبحر در رشته جوشکاری و نصب تجهيزات صنعتی تبديل گرديد و در پروژههای متعدد صنعتی در سراسر کشور مشغول به کار بود که در تاريخ 5/12/86 در محدوده کارخانه مس سرچشمه رفسنجان توسط نيروهای وزارت اطلاعات کرمان دستگير و مورد ضرب و شتم واقع شده و به بازداشگاه اطلاعات کرمان منتقل و مورد بازجوييهای غيرانسانی قرار گرفت.
اتهام وارده به ايشان، جاسوسی و کمک مالی به مجاهدين خلق ميباشد در حالی که کليه فعاليتهای وی ارتباط با شبکه تلويزيونی سيمای آزادی بوده و هيچگونه ارتباط تشکيلاتی با سازمان نداشته است.
غلامرضا خسروی در آبان ماه سال 87 در رفسنجان محاکمه و به سه سال حبس قطعی و سه سال حبس تعليقی محکوم شد که به دليل افشاگری در جلسه محاکمه عليه اعمال ضد انسانی وزارت اطلاعات مورد غضب واقع شده و مجدداً به سلولهای انفرادی منتقل و حکم صادره با فشار و اعمال نفوذ آنها مورد اعتراض دادستان رفسنجان قرار گرفت - البته در خارج از زمان و موعد قانونی و بعد از بيش از 30 روز - که پرونده به دادگاه تجديدنظر کرمان ارسال گرديد و سه سال تعليق نيز به حبس قطعی تبديل شد.
در همين زمان با وجود اينکه مدت يک سال تمام در سلولهای انفرادی زندان وزارت اطلاعات کرمان بود شکايتی ديگر عليه او در تهران از طرف وزارت دفاع اقامه گرديد و با تبانی و از طريق مجاری غيرقانونی توسط دادستان متخلف و جنايتکار وقت (سعيد مرتضوی و داديار شعبه يک امنيت، حيدريفرد) پرونده به تهران کشانده شد و وی نيز در بازداشتگاه بد نام و مخفی 64 متعلق به حفاظت اطلاعات وزارت دفاع در سلولهای انفرادی به مدت 9 ماه نگهداری شده و مجدداً تحت بازجوييهای طاقتفرسا و طولانی مدت قرار گرفت.
هرچند بازجويی از خانواده و همسر و فشارهای روحی و روانی و ايجاد رعب و وحشت در ميان آنها و سوء استفاده از صحبتهای آنان عليه خسروي، بازجوييهای تکراری و اتهامات دروغين و جعلی جاسوسی برای اسرائيل نهايتاً راه به جايی نبرد ولی پس از 4 ماه بازجويی بدون تفهيم اتهام، اتهام محاربه عنوان شده و در تاريخ 8/9/88 محاکمه توسط قاضی پيرعباسی انجام و رای به عدم صلاحيت دادگاه داده شد. اما باز هم نفوذ اطلاعات پرونده را به دادگاه تجديدنظر و ديوان عالی رژيم فرستاد و رای به نفع دستگاه اطلاعات صادر شد و دادگاه قبلی را مجبور به محاکمه دانست.
سری دوم محاکمه طی سالهای 88 و 89 منجر به صدور حکم اعدام در آذر ماه 89 گرديد که با گرفتن نقص توسط ديوان عالی رژيم به همان شعبه 26 عودت داده شد. اين روند همچنان ادامه داشت و بعد از چند ماه سرگردانی سپس محاکمه سری سوم آغاز شد که آن هم بعد از يک سال در آذر ماه 90 منجر به صدور مجدد حکم اعدام توسط قاضی پيرعباسی گرديد.
قابل ذکر است که در تمام اين مدت غلامرضا خسروی در سلولهای انفرادی بند 240 زندان اوين نگهداری ميشد (20 ماه)، با اعمال محدوديتهای شديد از سوی دادگاه، ممنوعيت ملاقات ( 2 ملاقات در سال)، نداشتن حق تلفن، هواخوری بسيار محدود و ...
در اين پرونده از آنجايی که برای صدور حکم اعدام مدارک لازم وجود نداشت در دادگاه به مسائل مربوط به سالهای 60 تا 65 متوسل شدند که فقط براساس گزارش وزارت اطلاعات بوده و بابت آنها طی اين ايام بازجويی هم صورت نگرفته بود.
لازم به ذکر است غلامرضا خسروی به دليل عدم همکاری با وزارت اطلاعات در زمينه مصاحبه تلويزيونی و يا نوشتن نامه و اعترافاتی عليه مجاهدين خلق، مدت 40 ماه در سلولهای انفرادی نگهداری شد.
زندانی سياسی غلامرضا خسروی
دی ماه 1390
گزارش فوق به سازمانهای زير ارسال گرديد:
کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بين الملل
http://hrdai.net
info@hrdai.net
http://hrdai.blogspot.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193
استفاده از گزارشهای فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران تنها با ذکر منبع مجاز است
Reader Comments