« روایت کریم سنجابی از نخست وزیری شاپور بختیار | Main | http://roozegardaily.com/pdf/90-05-09/09.pdfدروغ مقاله نویس »

آیا این فرهنگی است که به آن میبالیم

مرد صاحبخانه به دليل تاخير مستاجرش در پرداخت اجاره، کودک 4 ساله را به‌قتل رساند
آفتاب/ روزنامه شرق

مرد صاحبخانه به دليل تاخير مستاجرش در پرداخت اجاره، فرزند چهارساله ‌او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. پرونده اين مرد ديروز در اختيار قضات دادگاه کيفری استان تهران قرار گرفت تا جلسه محاکمه را برگزار کنند.
آفتاب: مرد صاحبخانه به دليل تاخير مستاجرش در پرداخت اجاره، فرزند چهارساله ‌او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. پرونده اين مرد ديروز در اختيار قضات دادگاه کيفری استان تهران قرار گرفت تا جلسه محاکمه را برگزار کنند.

گزارش اين قتل 22 تير سال‌جاری توسط اهالی يکی از خيابان‌های اسلامشهر به ماموران پليس داده‌ شد. آنها در تماس با مرکز 110 خبر دادند کودک چهارساله‌ای به نام پويا با ضربات چاقو زخمی شده و پدرش او را به بيمارستان برده است.

زمانی که ماموران به خانه موردنظر رسيدند ردخون پويای چهارساله را در حياط ديدند و با توجه به گفته‌های شهود متوجه‌ شدند ضارب مردی 74ساله به نام حسين است که پويا و خانواده‌اش به عنوان مستاجر در خانه او زندگی مي‌کردند. در حالي‌که تحقيقات در اين خصوص تازه آغاز شده بود از بيمارستان خبر رسيد پويا جان باخته ‌است. بنابراين حسين به جرم قتل بازداشت شد.

حسين با انتقال به اداره آگاهی مورد بازجويي‌ قرار گرفت و با اعتراف به کشتن پسر بچه گفت که برای گرفتن انتقام از پدر پويا اين کودک را قربانی کرده است. اين مرد گفت: مدت‌ها بود عباس و خانواده‌اش مستاجر من بودند. آنها هميشه دير کرايه مي‌دادند. عباس در همان محل خودمان کار مي‌کرد و من مي‌دانستم درآمد او چقدر است به همين دليل اصرار داشتم هرچه زودتر اجاره‌خانه‌ام را بدهد، اما او زير بار نمي‌رفت. چندبار به عباس گفتم کرايه خانه‌ام را بده ولی او جواب داد فعلا پول ندارم اما من مي‌دانستم دروغ مي‌گويد بعد متوجه شدم عباس مي‌خواهد من را بکشد و به همين دليل هم اجاره را نمي‌دهد.

متهم ادامه ‌داد: برای اينکه از جان خودم محافظت کنم مقداری قير داغ درست کردم و به سمت عباس رفتم وقتی عباس در را باز کرد و ديد که من با قير منتظرش هستم مرا به سمتی پرت و فرار کرد. البته من قير را پاشيدم اما روی عباس نريخت. به دنبال عباس رفتم اما نتوانستم او را بگيرم به همين دليل سراغ پويا رفتم. او در انتهای خانه نشسته‌ و خيلی ترسيده بود. من با چاقويی که همراهم بود او را زدم؛ فکر مي‌کنم دو ضربه چاقو به او زدم که هر دو به شکمش برخورد کرد. بعد هم از خانه فرار کردم.
حسين در ادامه‌ اعترافاتش گفت: بعد از اينکه پويا را زدم پشيمان شدم و تصميم گرفتم خودم را بکشم. به داروخانه رفتم دو بسته داروی نظافت خريدم و آن را خوردم اما فايده‌ای نداشت و فقط حالم کمی بد شد. دوباره به مغازه رفتم سم بخرم، فروشنده وقتی حال خرابم را ديد ترسيد و به من سم نفروخت. اينکه پويا کشته‌ شد تقصير من نبود خانواده پويا خيلی خانواده بدی بودند، اگر پدرش از دستم فرار نمي‌کرد، اين کار را نمي‌کردم.

در ادامه تحقيقات پدر پويا ادعای حسين را در مورد اجاره خانه رد کرد و گفت: حسين از من خواست اجاره‌اش را بدهم اما من به او گفتم چند روزی صبر کند؛ اين اتفاق هر ماه مي‌افتاد و مساله‌ای نبود که بخواهد ناراحت شود. چيزی که حسين را ناراحت کرد، اين بود که از من خواست برايش زنی خيابانی را به خانه بياورم، من هم قبول نکردم و چون زن خودم معتاد به کراک بود و برای مدتی ما را ترک کرده‌ بود، حال خوبی نداشتم و نمي‌خواستم زن ديگری را به خانه بياورم و دردسر شود.

عباس در ادامه گفت: نمي‌دانم حسين چرا آن روز ديوانه‌ شده بود. او در وسط حياط خانه قير داغ کرده بود تا من را بسوزاند؛ البته من خبر نداشتم. وقتی در را باز کردم ديدم سطلی پر از قير داغ در دستش است و فرار کردم. اصلا فکر نمي‌کردم سراغ پويا برود. آن موقع پسرم خواب بود و نمي‌توانست فرار کند. حسين مدتی بود که مرتب من را اذيت مي‌کرد و خواسته‌های نامعقولی داشت.

با توجه به اين اعترافات و گفته‌های شهود و بازسازی صحنه قتل، دادستان اسلامشهر

20 مرداد 1390 22:15
Posted on Friday, August 12, 2011 at 03:52AM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>