« سوء قصد به جان دو فیزیکدان ایرانی در تهران | Main | رئيس سنای اردن:«ايران را بمباران کنيد»- سفيرسعودی:«سرمار را بکوبيد»- از اسناد ويکی ليکس »

آیا تجزیه یک کشور ذاتا بر ضد دمکراسی و بر ضد ارزشهای حقوق بشری است؟

اگر تجزیه طلبی بر اثر نیروهای ضد حقوق بشر و بلنتیجه نیروهای ضد دمکراسی باشد مثل نیروهای قوم گرای فاشیستی و یا تجاوز کشور های خارجی باشد ضد دمکراتیک و ضد سکولاریسم خواهد بود و غلط است.اما مواقعی وجود دارد که تجزیه کشور بر اثر نیروهای موافق حقوق بشر وموافق دمکراسی است است مثلا مورد چکسلواکی که دو ملت چک و اسلواک از همدیگر با صلح وارامش جدا شدند مورد مثبتی است زیرا موافق ارزشهای حقوق بشری و دمکراسی و برای جلوگیری از جنگ و خونریزی و با توجه به رای مردم بوده باشد نه تنها موافق سکولاریسم است بلکه مثبت هم است.این که ایرانیان ناسیونالیست  بطور ضمنی القا میکنند تجزیه شدن یک کشور بد است ممکن است نشان از تقدس خاک بطور نا خود آگاه در ذهنیت  آنها  باشد و این تقدس را بر ارزشهای حقوق بشری ارجحیت دادن نتیجه اش اعمال ضد حقوق بشری و غیر دمکرتیک و غیر سکولاریسم خواهد بود.
در ایران اگر ارزشهای حقوق بشری و دمکراسی بتواند در حکومت رعایت شود فکر نمیکنم که اکثریت هیچ یک از اقوام ایرانی بخواهند که کشور تجزیه شود.در غیر این صورت فعالان قومی با استناد بنبود حقوق اقوام میتوانند تجزیه طلبی را دامن بزنند مثلا تا کنون برای هم وطنان سربلند و سنی ما اجازه تاسیس مسجد در پتیتخت کشور خودشان داده نشده است و صد ها تبعیض دیگر به همراه این کار هنوز هم ادامه دارد که نیروهای فاشیست تجزیه طلب را تقویت میکند


 من نه با میهن دوستی مخالفم و نه با میهن پرستی مخالفم.حرف من این است که اصول حقوق بشر باید رعایت شود و به هر علتی چه تجزیه طلبی و یا میهن دوستی و یا  غیره.نمیتوان این حقوق افراد را نقض کرد.اگر کسی با توسل به تجزیه طلبی و یا میهن پرستی حقوق بشری افرادی را نقض بکند او نه تنها سکولار و دمکرات نیست بلکه ممکن است فاشیست هم باشد

این گفته هم با مواد پانزدهم و بیست و هشتم حقوق بشر مغایرتی ندارد

ماده پانزدهم میگوید که هر کس حق دارد تابعیتی داشته باشدو نمیتوان تابعیت او را خودسرانه لغو کرد.
اولا این موضوع بمعنای تابعیت تحمیلی نیست.یعنی من امروز تصمیم گرفته ام تابعیت افریقای جنوبی داشته باشم حق دارم بروم و از دولت افریقای جنوبی بخواهم که مرا به شهروند ی خودش بپذیرد. نه این که پدر و مادر من چون ایرانی بودند من باید تا ابد الدهر ایرانی بمانم. یعنی تابعیتی تحمیلی داشته باشم.

ماده ی 28

هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصه ی اجتماعی و بين المللی باشد که حقوق و آزادی های ذکر شده در اين اعلاميه را به تمامی تأمين و عملی سازد

 نوشته های من مخالفتی با این اصل حقوق بشر هم ندارد.

قوم پرستانی که در زمان حکومت دمکراسی با زور و با هزاران خیانت میخواهد تجزیه طلبی بکنند ضد سکولار هستند و هم چنین اگر میهن پرستی که حقوق بشری مردم و اصول دمکراسی را زیر پا بگذارد هم ضد سکولار است.
اگر میهن پرستی مطابق با اصول حقوق بشر باشد و مطابق با اصول دمکراسی باشد غیر سکولارو غیر دمکراتیک  نیست ولی اگر میهن پرستی و ارزشهای میهن پرستی بالاتر از ارزشهای سکولاریسم  و دمکراسی بنشیندغیر سکولار و غیر دمکراتیک  است.مثلا برای ثروتمند شدن کشور بکشور بیگانه دیگری حمله شود و مردم کشور بیگانه را فقط برای منافع مالی و قدرت طلبی بکشند غیر سکولار و غیر دمکراتیک  است.اما میهن پرستی که هیچ گاه خودش را بر تر از حقوق بشر واصول دمکراسی نداند خوب است و سکولار هم است
.


Posted on Monday, November 29, 2010 at 03:09PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>