دموکراسی کارگری آلترناتيو دموکراسی بورژوايی سبز سکولار
از افشا
پايه اوليه دموکراسي را بايد عقل دانست اصول حقوق بشر که حق آزادي بيان ، انتخاب حکومت، انتخاب کار و شغل، برابري انسانها در حقوق اجتماعي و عدم تبعيض سياسي، قومي و عقيدتي و...شامل ميشود از نظر بنده عقلي است.و اگر به عقلانيت اصول حقوق بشر اعتقاد نداشته باشيم ميتوان حقوق بشر را هم پايه ديگر دموکراسي ناميد.منظور از عقل عقلی است زمینی و مادی که ماموریتش کشف حقیقت و جستجوی منافع همه بشریت امروز و آینده است؛ بنابراین دموکراسی بمرزی نمیتواند محدود بماند و هر جا که انسانی موجود است لازم است حکومت دموکراتیک هم موجود باشد یعنی دموکراسی محدوده فقط ملی ندارد و باید جهانی باشد و گر نه ممکن است منافع همه بشریت را بر نیاوردهمانطور که عرض شد حقوق بشر و در نگاه کلی تر عدالت که حقوق بشر حداقل عدالت در حکومت دموکراتیک است.عدالت از نظر من منشا عقلی دارد البته عقلی که در پی حقیقت و منافع همه بشریت امروز و آینده است.پس بزبان ساده تر دموکراسی دو پایه دارد: عقل و عدالت
|
بالاترين | || | دنباله | || | فيس بوک |
نظر شما
: نوشین
: 1
نام | ||
ای-میل | ||
03:36 28 مهر 1389 |
||
قصد پاسخ دادن به دوستان خشن دکتر را ندارم .این دوستان نیز مانند خود ایشان دچار توهمی شده اند که فکر می کنند خود در راس هرم هستی قرار دارند . اما واقعیت این گونه نیست.من زنم و با زنان آزادی خواه بسیاری تماس دارم من دارای دهها مقاله هستم و بدون تحقیق صحبت نمی کنم . این آقای دکتر عزبز شما بارها و به دفعات برخوردهای بدی در مواجهه با من و دوستانم داشته که نمی شود گفت ایشان دشمن خونی فمینیسم مدرن و اسلامی هستند ما با تلاش فراوان از حضرت آیت الله صانعی بزرگوار فتواهای مکتوبی در راستای اعاده ی حقوق بدیهی زنان گرفتیم مانند حق طلاق و ارث و ... اما وقتی که این دست آورد کم مانند را با جناب قراگوزلوی خودبین در میان گذاشتیم ایشان پوزخندی زدند و بلافاصله با چسباندن برچسب لیبرال تمام تلاش را مسخره کردند. انگار از د ماغ فیل افتاده اند. آقای صبوری! جناب شیرازی!
|
: نوشین
: 2
نام | ||
ای-میل | ||
03:36 28 مهر 1389 |
||
من شما را نمی شناسم و نمی دانم در کجا زندگی می کنید اما من و آقای قراگوزلو که در ایران هستیم و با مشکلات از نزدیک مواجهیم نیازی به این همه تئوری بافی نداریم. مشکل ما سنت های پوسیده جاهلی است و تا زمانی که مدرن نشویم کماکان در بر همین پاشنه خواهد چرخید. ماجرا از یک بحث گذشته و از جانی دکتر عزیز شما و دشمن خونی ما جایی را به خصومت با جنبش سبز داده است. اگر به سخن رانی شنبه همین هفته دکتر مرتضی محیط گوش داده باشید خواهید فهمید که من چه می گویم. شما چپ ها حتی خودتان را نیز له می کنید ما از شما چه توقعی داریم. لطفا به سایت های مدرسه فمینیستی و تغییر برای برابری مراجعه کنید تا به عمق انسانی مواضع ما پی ببرید .برای شما آرزوی موفقیت و برای محمد قراکوزلو امید لطافت در نظریه های بی ربطش دارم.
|
: يک دوست
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:20 28 مهر 1389 |
||
می دانيد چرا بعضی ها امثال محسن سازگارا ها را به عنوان رهبر يا شاخص جنبش معرفی می کنند؟
يا برای اين که بتوانندحرف های حسين شريعتمداری و اژه ای و جنتی و ولی فقيه و سعيد مرتضوی را در مورد آمريکايی بودن جنبش، تاييد کنند. و يا برای اين که هماهنگ شدن خودشان با آن ها را که به منظور در امان بودن و بی دردسر و بدون پرداخت هزينه، ,انقلابی ترين مرد جهان, شدن انجام می گيرد، با رنگ و لعاب پرولتری بپوشانند! اينان دوستان طبقه کارگر نيستند. دوستان طبقه کارگر، طبقه کارگر را سپر بی عملی خود، و دستمايه دکان دونبش عوامفريبی (عوام روشنفکر، روشنفکر عامی) نمی کنند. دوستان طبقه کارگر می دانند که راه طبقه کارگر ايران برای تحقق آرمان های خود، از مسير نفی ديکتاتور و ديکتاتوری، و استقرار حداقل های دموکراسی می گذرد. |
: علی
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:17 28 مهر 1389 |
||
آقای صبوری سلام ! شما که با این همه حرارت از کمونیسم و کارگر دفاع می کنید آیا می دانی حزب کمونیست کارگری از اسرائیل پول می گیرد و استراتژی اش برای چذب هوادار آزادی سکس است؟
این چه کمونیت وکارگری است که مردم و کارگران گرسنه اند اما آقایان در لندن و واشنگتن و وو از اسراییل حمایت می کنند . من البته میدانم که آقای قراگوزلو مخالف این جماعت است و فقط به طرح نظرات مستقل خود می پردازد اما فکر نمی کنید که حالا وقت آن رسیده که به جای چوب زدن به جسد استالین و مائو و انور خوجه فکری هم به حال کسانی کنید که سوسیالیسم وکمونیسم را با آزادی سکس مساوی گرفته اند . چرا به مسایل گریبانگیر خودمان نمی پردازید و به عمق تاریخ می زنید . از آقای قراگوزلو - ضمن تشکر - می خواهیم که سیاستهای آمریکایی ، انگلیسی حزب کمونیست کارگری را نقد کنند . این انتظار از روشنگری هم میرود که به این بحث مهم وقت بیشتری اختصاص دهد . این آقایان و خانم های کمونیسم کارگری " ضد کارگر " در حال حاضر هم تریبون های زیادی مانند تلویزیون دارند و هم دهها سایت. پس به نظر من این فرقه در حال حاضر انگل جنبش کارگری شده است. |
:
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:16 28 مهر 1389 |
||
سلام من تصمیم نداشتم نظری راجع به مقاله این آقا بنویسم ولی خواستم در حمایت از نظر (نوشین)
و کسی که به نظر ایشان انتقاد کرده بنویسم.متاسفانه در پشت نقاب چهرهٔ این آدمها یک دیک چینی خوابیده است. آیا این جامعه یی است که آنها نویدش را میدهند که همه را تحقیر کنند چون با آنها هم عقیده نیستند |
:
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:10 28 مهر 1389 |
||
نام ایران بر کشور عزیزتان هم به پیشنهاد هیتلر نام گذاری شد
عبود مگر مجبوری از خودت اختراع کنی؟ |
: عبود به نوشین عزیز
:
نام | ||
ای-میل | ||
15:08 27 مهر 1389 |
||
شما اشتباه میکنید ایرانیها ی از نحله فکری شما که شدیدا تحت تاثیر میدیای سرمایهداری هستید در دهه 40 بشدت به هینلر سمپاتی داشتند اگر چه رضا خان توسط انگلیسیا گمارده شد اما بخا طر طرفداری از هیتلر تبعید شد کاشانی و زاهدی همینطور به هیتلر سمپاتی داشتن نام ایران بر کشور عزیزتان هم به پیشنهاد هیتلر نام گذاری شد
|
: شیرازی
: یک
نام | ||
ای-میل | ||
14:08 27 مهر 1389 |
||
سرکار نوشین خانم با درود
جنابعالی مانند بقیه انسانی آزاده هستید و بهر کسی مایلید رای بدهید - بنده در نوشتارهایم توصیه ای برای اینکار بکسی نکرده ام. نوشتار بند! ه صرفا تکیه بر رخدادهای گذشته و تجربه عملی از این رویدادهاست. اگر بنا باشد ما از روبدادهای گذشته بی اطلاع باشیم و از آنها درسی نگیریم نهایتا تمام نلاشها بیهوده و مانند کوبیدن آب در هاون است. نتیجه آن اینست که هر کس که میخواسته عملا و خالصانه به میهن خدمت کند با تحریک آخوند کشته شده و بعد هم آه و فغان کردند اما حاضر بکسب تجربه نبودند. در تاریخ جدید اولین خادم حقیقی روانشاد امیر کبیر بود که با تحریک و واسطه آخوندی به آن طرز فجیع شهید شد |
: شیرازی
: دو
نام | ||
ای-میل | ||
14:08 27 مهر 1389 |
||
الباقی مانند روان شادان احمد کسروی تا مصدق کبیر والخ... را براحتی میتوان تفحص و بررسی کرد تا به دنائت و خباثت و توحش ارباب دین از قبیل ملا تا امامش پی برد. سخن دراینستکه با اینهمه تجربیات تلخ و هولناک و دیدن توحشات مرگ آور و جنایت بر انگیز آخوندی و ارباب دینی مردم میهن ما استعداد خارق العاده ای را بمنصه ظهور رسانیده اند که در تمام طول 1400 سال تاریخ خفت بار اسلامی همیشه و بدون استثنا به این اراذل دلبسته اند و با انتخاب و پیروی از این جانیان بالفطره توحش و مرگ و نابودی برای خود به ارمغان آورده اند. اینها حقایق و رخدادهای تاریخیست حال هرکه دوست دارد فبول کند یا نکند ویا از این حقایق تجربه کسب کند یا نکند حقیقت حقیقت است. والسلام
|
: احمد صبوری
: 1
نام | ||
ای-میل | ||
11:04 27 مهر 1389 |
||
نوشین گرامی.اندکی متأسفم کردید که کامنت شما کوچکترین ربطی به مطالب علمی فشرده جدی نویسنده ندارد. با وجود اینکه شما هم مثل باقی منتقدین سوسیالیزم طوطی وار از آنچه بنام سوسیالیزم به توسط جانوران وحشی مثل استالین و پول پت رخ دادسوء استفاده می کنید تا طبیعت برتری جوی خود را ارضاع کنید. متأسفم:. یک از آنکه نمی فهمید که امثال هیتلر ما حصل بحران سرمایه داری هستند. در بحران توده ها منطق از دست داده دنبال غیر منطقی ترین جریانات راه می افتند اگر هیتلر نبود در فقدان جنبش کارگری توانمند جنایتکار دیگری جای وی را می گرفت .بنابر این روزولت را جدای از هیتلر بررسی نکنید این ها در یک امتدادند
|
: احمد صبوری
: 2
نام | ||
ای-میل | ||
11:04 27 مهر 1389 |
||
نظامی که روزولت آنرا نمایندگی می کرده می توانسته چپ و راست کودتا کند می توانسته اگر لازم شد از مخربترین جنگ افزارها استفاده کند می توانسته آزادیخواهان را در استادیوم ورزشی جمع کند و قصابی کند می توانسته 10 روز معادل تمام مواد منفجره مصرفی در جنگ دوم سر ویتنامی ها بمب بریزد تنها برای بقای مناسبات سرمائه داری. شگفت زده نشوید اگر روزی در آمریکا جانوری مثل هیتلر قدرت گیرد همانگونه که این محصول مدیریت بوش و ریگان است کم رابطه با اوباما و کلینتون هم نخواهد بود چرا که تناق ضی در نظام سرمایه داری است که هر از گاهی خارج از کنترل می شود و برای نجات خود بجای منهدم کردن خود توده ها را فریف داده بجان ضعیفترین گروه های اجتماعی می اندازد.
|
: احمد صبوری
: 3
نام | ||
ای-میل | ||
11:04 27 مهر 1389 |
||
دوم می فرمایید باید از موسوی حمایت کرد. موسوی نخست وزیر دورانی از ایران است که چندان بهتر از کره شمالی نبوده امام عزیزش فرمان شکستن قلم ها داد خم به ابرو نیاورد. امامش در جنگ ارتجاعیش صدها هزار را به کشتن داد اخمی نکرد. خودش و امامش هزاران نفر که بخش بزرگی از انها با مبارزه مسلحانه هم مخالف بودند را سلاخی کرد. با وقاحت نخست وزیر ماند. امامش فرمان قصابی 67 را صادر کرد چرت ! زد. اما بنظر من بزرگترین گناهش مثله کردن تمام دست آوردهای قیام بهمن است. حتی با این همه ضعف از نظر من وی بدتر از فرخ نگهدار نیست جرا که هر دو حافظان نظام نابرابری هستند هر دوی آنها مسئول زندگی اسفبار میلیون انسان زحمتکش هستند. هر دو کارگزاران سرمایه هستند هر دو دلسوز سرمایه داری هستند.
|
: احمد صبوری
: 4
نام | ||
ای-میل | ||
11:03 27 مهر 1389 |
||
سوم می فرمایید سوسیالیست ها چه برنامه ای برای آینده دارند می گوئیم هزاران سوسیالیست مرعوب سرمایه شده اند اگر همه آنهائی که خودشان را سوسیالیست می دانند و دنباله رو لیبرال ها شده اند حتی پس از قصابی دهه شصت بتوسط موسوی و کروبی و رفقا هنوز بزرگترین نیروی سیاسی ایران هستند. می گوئید تئوریتان را از قبل ارائه کنید می گوئیم در صدد امحاء مالکیت بر وسائل تولیدیم و بر قراری دموکراسی کارگران. می گوئید تجربه قبلی نشان داده که غیر قابل کنترل می شوید می گوئیم برای اینکه نشویم از آنجا که می دانیم خودمان نخستین قربانی خواهیم بود سرمایه داری دولتی را به زباله دان تاریخ می اندازیم و خواستار دموکراسی مشارکتی بی و اسطه خواهیم شد. می گوئید تاکتیکتان کو می گوئیم در ساخت جنبش و پیشروی آن تولید خواهد شد.
|
: احمد صبوری
: 5
نام | ||
ای-میل | ||
11:03 27 مهر 1389 |
||
میگویید چیزی است جدید می گوئیم آری از شکست های قبلی اموختیم. می گویید تاریخ تکرار نخو! اهد شد می گوئیم موافقیم . می گویید شما فقط یک شانس داشتید هدر دادید می گوئیم نا منصفیدبه سرمایه داری ده هافرصت دادید . همین بورژوازی ایران از مشروطیت تا حالا دارد شانس می گیرد یکی نگفت ملی نیست .
شما می خواهید دنبال موسوی بدوید می گوئیم مختارید ولی مطمئن هستیم که زمین خواهید خورد. می گوئید از محیط درس بگیریم به محیط بفرمائید از ما درس بگیرد. در ضمن مرتضی! محیط بهتر است پرونده جرمش در نیویورک علیه آن زن زحمتکش را ابتدا حل کند وی فاقد صلاحیت اخلاقی و انقلابی و تئوریک است. |
: صبوری
:
نام | ||
ای-میل | ||
11:49 27 مهر 1389 |
||
مجید گرامی قره گوزلو از جنبش جاری با انقاد از رهبری آن دفاع می کند. وی می گوید خلائق با هوش باشید جنبشتان را دارند بکجراهه می برند. می گوید بدون طرح خواسته های رادیکال مثل 100 سال گذشته در نهایت جنبش را از درون تهی می کنند. امثال سازگارا دعوایشان دعوای از جنس مایکروسافت-اپل است اینها درد زحمتکش ندارند سهم بیشتری از قدرت می خواهند وبس سر کارگر در نهایت بی کلاه می ماند.
|
: مجید
:
نام | ||
ای-میل | ||
10:06 27 مهر 1389 |
||
در اين کامنت های پس از مقاله سه موضوع دارد قاطی می شود .يکی تاکيد بر جنبه طبقاتی دمکراسی و تفاوت های بسيار زياد دمکراسی کارگری يا سوسياليستی با دمکراسی بورژوای&! #1740; است که من هيچ اختلافی در اين مورد با ديدگاه آقای قراگوزلو ندارم .دمکراسی بورژوايی در حتی بهترين نوعش ديکتاتوری اقليت سرمايه دار است .به دمکراسی آمريکا نگاه کنيد يک نفر ! 605;يلياردر مث&# 1604; رابرت مرداک صاحب فاکس نيوز و ده ها شبکه خبری و سرگرم کننده ديگر که می تواند با تکيه بر امکانات عظيمش برای هر کس که بخواهد و در جهت منافعش باشد تبليغ کند مقايسه کنيد با يک کا! رگر معدن .دمکراسی بورژوايی در آمريکا به اين دو نفر امکانات برابری برای انتخاب کردن و انتخاب شدن نمی دهد .کمپانی های بزرگ نفتی را ببينيد که چگونه به جان طبيعت افتاده اند و د! ;ولت های سرم 75;يه داری زير سبيلی رد می کنند .فاجعه زيست محيطی چند ماه قبل کمپانی بی پی را در خليج مکزيک به ياد می آوريد ؟آيا در صورت وجود يک دمکراسی سوسياليستی چنين فاجعه ای رخ می داد ؟ بنا &! #1576;راين من تا اين جا با آقای قراگوزلو موافقم . با انتقاد ايشان از افتادن رهبران جنبش سبز بدست سرمايه داری جهانی هم اختلافی ندارم .کيست که نداند کوس رسوايی امثال سازگارا ،نو! 585;ی زاده ، گنج ی نبوي، مهاجرانی و شرکا از هر بامی افتاده است .اختلاف من با نوشته های اقای قراکوزلو از آنجا آغاز می شود که ايشان نيروی اصلی در هيئت حاکمه را کنار می گذارد و شروع می کند به حم! 04;ه به رهبران اصلاح طلبی که خود زير ضرب سپاه هستند .در اتخاذ اين سياست ايشان با چماقداران منصور ارضی همسو می شود .اشکال اين جاست . سياست صحيح به نظر من حمايت از جنبش گسترده تود! ه ها عليه کل 40;ت نظام حاکم است .بايد بين جنبشی که در جريان است با به اصطلاح رهبران ليبرال و سازشکار تفاوت گذاشت .جنبش توده ها کليت نظام حاکم را بر خلاف ميل امثال موسوی و گنجی و سروش نشانه ر! فته است . اين جنبش ناراضيان طبقه متوسط نيست .جنبش توده های به جان آمده زحمتکش است که برای کسب نان و آزادی ميجنگند
|
: نوشین الف
: یک
نام | ||
ای-میل | ||
03:43 27 مهر 1389 |
||
خطاب به دوستان جناب شیرازی و صبوری
با درود می خواستم از آقای شیرازی بپرسم اگر ما بخواهیم میان بد و بدتر به بد رای بدهیم کار بدی کرده ایم و از نظر شما مذموم است؟شما اگر در سالهای ابتدای دهه 40 بودید به جای روزولت و هیتلر کدام را بر می گزیدید؟ من به روزولت رای می دادم . در آمریکا هم اگر بودم به باراک اوباما رای می دادم مگر نه این که از بوش بهتر بود و هست؟ ما اگر بخواهیم از جنبش سبز و مهندس موسوی حمایت کنیم باید از آقایان ناصر زرافشان و محمد قراگوزلو اجازه بگیریم؟ |
: نوشین الف
: دو
نام | ||
ای-میل | ||
03:43 27 مهر 1389 |
||
اما جناب صبوری این کارگر شما و دموکراسی اش در کجا بالیده و روئیده ؟ لطفا یک نمونه نشان دهید . در کره شمالی مردم اجازه استفاده از موبایل ندارند . در چین فقط یک روزنامه دولتی --مانند روزنامه کیهان --- منتشر می شود در روسیه همه انقلابیون را قتل عام کردند و آخرش هم خود سقوط کردند مردم آلمان شرقی هزار هزار از دیوار برلین فرار می کردند و به آلمان غربی می رفتند. ما اگر به جای دموکراسی کارگری جناب قراگوزلو به دموکراسی لیبرال رای بدهیم به شما بر می خورد؟ شما که دموکراتیک عمل می کنید چرا برای پس گرفتن رای مردم از احمدی نژزاد اعتراض نکردید و حالا هم از کسی دفاع می کنید که پیش از انتخابات به شهادت چندین مقاله اش شمشیر را برای کروبی و خاتمی و موسوی از رو بسته بود و بعد از انتخابات نیز تا آن جا که توانسته مردم را ناامید کرده و خواه ناخواه در کنار سرداران سپاه ایستاده . به سخنرانی های مرتضی محیط درباره ایشان گوش کنید تا حساب کار دست تان بیاید.
آقای شیرازی ! جناب صبوری ! برای تان متاسفم . کمی منطقی و واقع بین باشید. |
: عبود
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:20 27 مهر 1389 |
||
يه جوري از اصلاح طلبان نام ميبرند گویی کسی نمیداند این اصلاحطلب روزی گستردگی جنایتش بمراتب از جنایتکاران فعلی بیشتر بوده مگه ابراهیم نبوی و سروش وسازگارا ابراهیم نبوی حجاریان بهزاد نبوی و امثالهم بنام اصلاح طلب معرفی نشدند این جنایتکارانی هم که اکنون در قدرت هستند که از خارج نیومدند روزی پیاده نظام این اصلاحطلبا بودند
|
: يک دوست ---- کامنت يک/ از سه
: کامنت يک/ از سه
نام | ||
ای-میل | ||
02:17 27 مهر 1389 |
||
يکی نوشته است که معلوم است چه قدر حرفه ای هستی. بله، کاملا درست است. من حرفه ای هستم. خيلی زياد. و از اين ماجرا ها بسيار ديده ام. بسيار ديده ام و تجربه کرده ام.
به عنوان مثال، از حدود سی و پنج سال پيش، شخصی را می شناسم به نام علی ميرفطروس، که به نظر من کاری که آقای قراگزلو می کند را بهتر بلد بود و هست. و عاقبتش را هم که همه می دانيم. از همان سی و پنج سال پيش تا همين امروز کار او جا درست کردن برای خود در مطبوعات و رسانه ها از طريق هتاکی و فحاشی و اتهام زنی به منتقدانش به وسيله ,صفر زن, هايش بود و هست. در خیلی از موارد، خودش هم با نامی ديگر وارد می شد و می شود و از خودش به عنوان صاحب نظری بی بديل ستايش می کرد و می کند. همراه با هرچه دلش می خواهد نثار کسی کردن که يک کلمه به او انتقاد کرده است. دوستان و پارتی های زيادی هم در رسانه ها داشت و دارد. چه در آن زمان که ,چپ, بود، و چه در اين زمان که راست است. |
: يک دوست ----- کامنت دو/ از سه
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:17 27 مهر 1389 |
||
جالب است که مدافعان ,ويژه, آقای قراگزلو در همه سايت ها غالبا با اسم کوچک و اسم خانوادگی امضا می کنند. اين طور طبيعی تر به نظر می آيد. نه؟
خوش باشيد آقای قراگزلو! نسرين ستوده ها، شيوا نظر آهاری ها، مادران عزادادار، اشکان ها و سهراب ها و محسن ها و ترانه ها يک مشت نئوليبرال آمريکايی يا فريبخورده بودند و هستند و برای همين است که آن ها را آزاد گذاشته اند ولی به جان شما افتاده اند. تهديد اصلی اين رژيم، آن ها نيستند. شما هستيد، در حاشیه امنتان که به بهای کمک به آمريکايی ناميدن آن ها و سرکوبشان به دست خامنه ای ها و احمد خاتمی ها و جنتی ها و سعيد مرتضوی ها، و به بهای ترويج انفعال و عدم حضور در جنبش، در قالب چپ نمایی برای خودتان فراهم آورده ايد. هم فال و هم تماشا! هم خيلی انقلابی و هم... |
: يک دوست ----- کامنت سه/ از سه
: کامنت سه/ از سه
نام | ||
ای-میل | ||
02:17 27 مهر 1389 |
||
حق با شماست. بگذاريم فعلا ديکتاتوری به کار خود ادامه دهد تا در سی سال آينده، جنبش مورد ادعای شما شکل بگيرد. در دل اختناق. همان طور که در سی سال گذشته شکل گرفته است.
ولی پرسشم را از روشنگری تکرار می کنم: آيا اين نوشته ها موضع رسمی شماست؟ قبلا که اين چنين نبوده است. حالا اگر اين چنين شده است به هر حال موضع شما، هم برای خودتان، هم برای من، و هم برای هر کسی که به آزادی بيان اعتقاد دارد، محترم است. موفق باشيد. |
: رزمنده طبقه کارگر
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:15 27 مهر 1389 |
||
یل و دلاور یعنی قراگوزلویعنی زرافشان. یعنی همه انسانهائی که فریب موسوی وکروبی و خاتمی را نخوردند. من تا حد لیسانس درس خوانده ام و رشته ام تجربی ست و خیلی از این بحثهای تئوریک را نمی فهمم ولی خدا وکیلی همون قسمت اول را چند دفعه خوندم و کلی حال کردم و به مادر قراگوزلو درود فرستادم . شیرتان حلال که مثل شیر در برابر سرمایه داری رفسنجانی و خاتمی و کروبی ایستاده ایو مهدی هاشمی در حال حاضر با میلیارد ها دلار پاپائی در انگلستان مشغول واحد زدن برای دانشگاه آزاد است. شما گفتی و ما هم باور کردیم . آقا جان سیر نمی شوی؟ رانت خواری تا کی؟ مردم با هزاران بدبختی شهریه بچه های خود را تامین می کردند و دانشگاه آزاد شهر ری شده بود پاتوق سبزها . مثل همه جاهای دیگر.
|
: صبوری
:
نام | ||
ای-میل | ||
12:05 26 مهر 1389 |
||
نقش قره گوزلو را یکی از این حضرات با نقش حزب توده در سال 60 معادل مکند. خلائق منگید و مست. این دعوت به انقلاب کارگری می کند آن می گفت برای رژیم جاسوسی کنید. فشرده کلام قره گوزلو این است که اگر دموکراسی تام و تمام می خواهید جنبش کارگری را محور قرار دهید. چراشنیدن کارگر بعضی ها را چنین بیخواب می کند. بر خوردها نشان می دهد که لیبرال های ایران همانگونه که با رانت سرمایه دار شده اند توان شرکت در هیچ رقابتی را ندارند
|
: مجید
:
نام | ||
ای-میل | ||
12:33 26 مهر 1389 |
||
این موضع گیری آقای قراگوزلو ، مرا به یاد موضع گیری حزب توده در سال های 59-60 می اندازد .در آن سال ها وقتی روحانیت به رهبری خمینی می رفت تا قدرت را یکپارچه کند و از شر لیبرال های نهضت آزادی راحت شود ، حزب توده تمام نیرویش را علیه لیبرال ها ، مجاهدین و چپ های انقلابی متمرکز کرده بود .روحانیت حاکم از این سیاست حزب توده کمال استفاده را کرد . وقتی هم که از شر اپوزیسیون راحت شد به سراغ حزب توده و اکثریت رفت . در حال حاضر حزب توده و اکثریت به سبز های لیبرال پیوسته اند و آقای قراگوزلو در جایگاه کیانوری سال های 60 نشسته است .سپاه ازاین تئوری بافی های آقای قراگوزلو و صغری کبری کردن ها کمال استفاده را می کند .در همین مقاله فوق راه برای امثال جنتی که تهمت کمک مالی را مطرح می کنند باز شده است .
|
:
: 1
نام | ||
ای-میل | ||
12:33 26 مهر 1389 |
||
جای تاسف است که در یکی از کامنت ها منتقدی نیافتم که از صفحه سه به بعد مقاله نکته ای قابل نقد یافته باشد. نویسنده تاریخ تحول دموکراسی را دوره می کند رابطه دیالکتیکی دموکراسی و آزادی را توضیح می دهد وثابت می کند دموکراسی اگر اعمال سیاست اکثریت بر اقلیت باشد آنگاه دموکراسی کارگری (اغلب مخالفان مفهوم مارکسیستی کارگر را نمی فهمند و آنرا با مفهوم رایج مخدوش می کنند.) دمکراسی گروه بزرگتری از انسانها می باشد. فردی اعتراض می کند که این خیال بافی ها چیست. حتی اگر به زعم آن حضرت دموکراسی که نه از آزادی بهره جوئی و استثمارکه از آزادی برابری دفاع می کند رویائی است آیا الآن رویائی فکر کردن گناه است یا اصلآ رویائی فکر کردن محکوم است؟
|
:
: 2
نام | ||
ای-میل | ||
12:32 26 مهر 1389 |
||
اگر فردی مثل قره گوزلو معتقد است که ما به انتهای تاریخ نرسیده ایم و هنوز راه درازی داریم که طی کنیم در شگفتم چرا این مطلب جماعتی را عصبی می کند.آیا این عصبیت نشان از اثر گفته های قره گوزلو ندارد؟ ندیدم این سینه چاگان سبز توضیح دهند که آیا با برابری موافقند یا فکر می کنند فعلآ زود است از آن صحبت کرد.اگر انسان را برابر نمی دانند که من با آنها صحبتی ندارم مشتی نژادپرست هستند وبس ولی اگر به برابری انسان اعتقاد دارند اما معتقند رسیدن به این هدف زمان میبرد آنگاه واضح توضیح دهند برنامه آنها برای ایجاد جامعه برابر چیست. قره گوزلو ثابت می کند علیرغم نتایج اسفبار سرمایه داری دولتی روسیه بنام سوسیالیزم پروژه سوسیالیزم منسوخ شده نیست هر آنچه در جوامع سرمایه داری امروز ارزش انسانی دارد ما حصل جنبش سوسیالیستی و کارگری بوده. تجربه چند دهه اخیر نشان می دهد در غیاب جنبش کارگری قدرتمند سرمایه داری با حمله به دست آوردهای کارگری ماهیت وحشی ضد انسانی خود را نشان می دهند.
|
:
: 3
نام | ||
ای-میل | ||
12:32 26 مهر 1389 |
||
در مورد جنبش سبز هم قره گوزلو معتقد است اتحادی نا نوشته از نیروهای بازار محور تشکیل شده اینها قصدشان روانکاری جرخ استثمار و طولانی کردن عمر روابط سرمایه داری است. من تا کنون ندیدم حتی موسوی و کروبی و خاتمی و عمله اکله اشان در غرب و اپوزیسیون لیبرال صحبتی یا کلمه ای علیه ر وابط نا برابر اقتصادی بیان کرده باشند. پس وی اتهام نمی زند حقیقتی تلخ را بیان می کند بعضی چنان آشفته می شوند که گویا وی بدروغ گفته مثلآ نگهدار سوسیالیست است .
|
: شیرازی
: بخش یک
نام | ||
ای-میل | ||
12:32 26 مهر 1389 |
||
جناب یکدوست چرا نمیتوان درک کرد که ایران یک آزمایشگاه نیست. زمانی که خمینی را عٌلم کردند همین اشتباه توده مردم بود که از دیکتاتوری وحشی بنام محمد رضا به دیکتاتور اثبات شده تاریخ یعنی آخوند پناه آوردند حالا مجددا به آخوند و سید پناه بردن و دفاع از جنبش آنان عملا میخواهند از چاه دربیایند و بچاه ویل بیفتند که دیگر نجاتی ازش متصور نیست. برادر من ایران 1400 سال است که یکسره سیر قهقرایی طی کرده باز مجددا دلبستن به آخوند و ملا و سید اراذل و اوباش همردیفشان تنها میتواند نادانی غیر قابل علاج یک ملت توسری خور را رسما به اثبات برساند.
|
: شیرازی
: بخش دو
نام | ||
ای-میل | ||
12:32 26 مهر 1389 |
||
من نمیدانم به غزعبلات خمینی در فرانسه آشنایی داری یانه اما اینرا بدان برای دفع یک نجاست - پناه بردن و تقویت یک گنداب دیگر بهترین نشانه عدم بلوغ فکریست و تکرار ت! جربه های تلž 2; گذشته که عملا اثبات شده به امید واهی سگ زرد بهتر از شغال است نمایانگر ژرفای حماقتی لاعلاج است. اگر امید بسته ای بر رهبران و هادیان جنبش سبز؟؟؟ بدان که عاقبتی خونینتر و هولناکتر در پیش داری. این درسی است که نجربه تاریخی 1400 ساله رسما و عملا اثبات کرده است. بنا بر این مرگ یکدفعه و شیون یکدفعه!
|
:
:
نام | ||
ای-میل | ||
11:09 26 مهر 1389 |
||
همیشه اشخاصی که باخود وحدتی در جهت گیری نیازهای جامعه پیدا نکرده و یا علل اصلی عقب ماندگی جامعه را نمی دانند، شروع به بافتن آسمان و ریسمان و از هردری سخن می گویند . به احتمال قوی آقای قره گزلو نیز جزع افرادی باشند که هرگز به وحدتی در خود به راه حل و تاًمین نیازهای جامعه اش نخواهند رسید. مطهری نیز خیلی مقاله و کتاب نوشت و گویا بیش از 500 جلد ولی کل کتابهایش به یک آسپرین هم نمی ارزد. یعنی در بیابان بدنبال آب گشتن و عاقبت به سراب رسیدن. جمهوری اسلامی دنبال همین افراد است که مردم را بدور خود بگرداند و تا بازار عوامفریبی اش را داغ نگه دارد و راهی به غیر از خود آخوندها نداشته باشد. وگرنه هر آدم بینایی می داند که دیکتاتوری و بخصوص دیکتاتوری ولایت فقیه خود مانع و سد هرگونه گشایش به آزادی و حرکت توده ها به سمت تعیین سرنوشت و حق حاکمیت جامعه و ثبات سیاسی و تضمین کننده پیشرفتهای اقتصادیست.
|
: به روشنگری
:
نام | ||
ای-میل | ||
11:48 26 مهر 1389 |
||
دوستان این ماجرای محسن سازگارا و موسسه دالاس چیست؟ راست است که موسس این موسسه خیزیه !!!؟ ب.ش است جنااست است که جناب دکتر سازگارا با آن لبخند ملیح به عضویت این موسسه در آمده و به این خاطر اظهار خرسندی و شادی کرده است ؟ اگر راست لطفا توضیح دهید تا خوانندگان تان ماهیت واقعی لیبرال ها را بشناسند. یک کاربر قدیمی.
|
: به یک دوست اکثریتی سبز
:
نام | ||
ای-میل | ||
11:47 26 مهر 1389 |
||
کامنت مشابه شما در دو سایت اخبار روز و روشنگری نشان می دهد که تا چه حد حرفه ای تشریف داری. آیا به نظر شما نقد سرمایه داری لیبرال خلاف است ؟ ایا شما اساسا چپ را قبول داری و یا مانند فرامرز خان آن را عقب مانده می بینی؟ وظیفه چپ نقد همه گرایشات سرمایه داری از جمله لیبرال و محافظه کا است شما که نقد لیبرال ها را برنمی تابی بردار و در نقد محافظه کاران بنویس. اصلا خوب است از این به بعد روشنگری مقالات اکبر گنجی و سازگارا را منتشر کند؟ مقالات فریدمن چطور است.؟ با درود به آقای شیرازی که یک کامنت درست و حسابی گداشته. بقیه که یا تعریف است یا تقبح و فحش؟ در ضمن شما که این همه دلت برای لیبرال ها می طپد بهتر است به سایت های کلمه و جرس مرجعه کنی ترا چه ره راه کارگر و روشنگری/ با سپاس از روشنگری که هنوز در دفاع ازکارگران و زحمتکشان راسخ ایستاده و نسبت به غوغای لیبرال ها جو گیر نشده. کاوه علمداری.
|
:
:
نام | ||
ای-میل | ||
11:45 26 مهر 1389 |
||
نا رفیقان سبز چگونه است تا دیروز نگران سطر بندی سایت نبودید یکهو قلبتان از این مزایای ویژه گرفت. چگونه است که به بی بی سی و صدای آمریکا اعتراض نمی کنید که شرط پخش صوت در آن پذیرش بازار آزاد دزدی است. تعداد مقالاتی که لغط مارکس یا کارگری یا سوسیالیسم در آن باشد در سایت ایران امروز لیبرال اکثریتی فتاپور صفر است. سایت پویا کلمه کمونیست را در 6 سال گذشته فقط در مقالات الهه بقراط پهلوی چی اجازه چاپ می دهند. دو سایت ایران امروز و گویا از روزنامه رستاخیز شاه ضد کمونیست تر هستند.این تنها تریبون چپ را هم به این شکل نمی خواهید.
|
: يک دوست
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:49 26 مهر 1389 |
||
اميدوارم که دوستان سايت روشنگری از من نرنجند و اين چند کلمه را به حساب احساس مسئوليتی بگذارند که من، خواننده هميشگی و مدافع هميشگی اين سايت، در خود حس می کنم. تع! ;داد سايت هايی از اين دست بسيار کم است و همه کسانی که دستی در کار دارند اين را می دانند.
انتشار مقاله های نوشته شده با ديدگاه های مختلف، کار بسيار خوبی است، و مقالات آقای قرا گزلو هم مشمول اين قاعده می شوند. اما روشنگري، دو ستون مجزا دارد که بر بالای يکی از آن ها، به درستي، تاکيد می کند که نقطه نظر های منتشر شده در آن ستون الزاما نقطه نظر سايت روشنگری نيست. م?! 3;نای ديگر وجود چنين ستونی با چنين توضيح درستي، اين است که روشنگری وقتی مقاله ای را در ستونی مخصوص، در بهترين محل، و در سمت راست بالای سايت خود منتشر می کند دارد نقطه نظر های خودش را اعلام می دارد. روی کلمه «مقاله» تاکيد می کنم، چون مثلا يک ترانه، يک شعر، يک بيانيه از کانون نويسندگان ايران به اين معنی نيست، بلکه به منظور جلب توجه بيشتر به آن کار است که بنا به دلايلي، بهتر است مورد توجه بيشتر قرار گيرد. آيا واقعا اين همه سم پاشی آقای قراگزلو نسبت به جنبشی که در جريان است، موضع گيری رسمی سايت شماست؟ و آيا واقعا مشکل امروز ما مبارزه با ديکتاتوری در کنار توده های حاضر در اين جنبش است، يا تبليغ «مرحله سوزانی» و برداشتن سنگ بزرگی که علامت نزدن است؟ به جای ديکتاتوري، مستمرا کسانی را که در حال حاضر دارند با اين ديکتاتوری می جنگند به زير ضرب بردن، البته برای اقای قرگزلو که در ايران به راحتی در حال کار و انتشار کتاب و بيا و برو هستند، حاشيه امن ايجاد می کند و کسانی که نسرين ستوده ها (از همراهان اين جنبش) را در زير شکنجه تا مرحله مرگ می برند، طبيعی است که دست و بال کسی را نبندند که او و امثال او و کل جنبشی را که عليه آن هاست در عمل به عنوان دشمن اصلی معرفی می کند. اين حاشيه امن&#! 1548; مبارکتان باد آقای قراگزلو! مر ا با شما سخنی نيست. اما با روشنگری چرا. آخر، روزگاری ما در اين ستون نوشته های پربار سوسن آرام را می خوانديم... |
: به فرامرز
:
نام | ||
ای-میل | ||
02:40 26 مهر 1389 |
||
این آقای قراگوزلو مثل روشنفکران عهد عتیق است که صد تا کتاب دور خودش می گذارد و از هر کدام یک پاراگراف را سرهم می کند. توان او همین است ولی طرفدارانش در خارج کشور این سایت را پر از تعریف و ستایش می کنند. این هواداران قبلا در سایت داب تهران آن شاهکار تاریخی را درست کردند و حالا هم سایت روشنگری را تبدیل کردند به محل دعواهای پنزاری!!!! آقای قراگوزلو نویسنده است و تقصیری ندارد. هواداران خارج کشورش یعنی .... و ..... که خیلی هم عصبی هستند حال خوبی ندارند. بابک
|
: محمود درویشی
:
نام | ||
ای-میل | ||
20:22 25 مهر 1389 |
||
دم آقای قراگوزلو گرم که خوب خوب خوب حال این سبزاللهی ها را می گیرد . ما که voa , bbc نداریم تا جواب نوری زاده و سازگارا را بدهیم این آقایان راه براه استالین را به باد فحش می گیرند که اعدام کرده است آقای محمدی که او را معاون سردبیر کیهان لندن معرفی می کنند کارش شده پادوئی خاتمی و موسوی. کلا جمع سلطنت طلبان و اصلاح طلبان در کنار چالنگی "عزیزم " جمع شده . راستی شما که برای سبزها یقه پاره می کنی بیا به ما بگو چرا هر کی از ایران خارج میشه زرتی میره زیر حمایت آمریکا و سایر امپریالیست هاو سرمایه داران.
|
: شیرازی
: 1
نام | ||
ای-میل | ||
20:47 25 مهر 1389 |
||
آقای فرامرز شما آنچنان سخن میگویید که واقعا بجز مغلطه نمیتوان تداعی کرد. آقای قراگوزلو در مورد آنچه فرموده اید یعنی: (( لباس شخصی ها، دارودسته احمدی نژاد، امنیت! ی ها، آنها که در زندان ها به دختران و پسران جوان این مردم تجاوز می کنند ....)) چه بگویند؟ آیا اگر کسی در نوشتارش از این وحوش جانی و سخیف نامی نبرد دلیل سکوت یا تایید این اراذل و اوباش است؟ ایشان پندار خود را درمورد دمکراسی کارگری و الخ... در این نوشتار تبیین کرده اند و در هیچ کجا هم ادعای صحت برداشتشان را نکرده اند - آنوقت شما با چنین مغلطه گری بیدلیل و بیربط چنین مهملات برخورنده ای سرهم میکنید؟
|
: شیرازی
: 2
نام | ||
ای-میل | ||
20:47 25 مهر 1389 |
||
شما را تخصص تحصیلی و دریای تجارب زندگیتان بر آن داشته که دارای قدرت تشخیص روشنفگران عقب مانده؟؟؟ یا پبشرفته؟؟؟ شده اید؟
البته افرادی مانند سرکار هستند که بیمایگی های خود را با طرح دیدکاه های بیربط و موهن و اظهار فضل نداشته میکنند برای همین است که این کسان چون برای خود ابدا ارزشی قائل نیستند با چنین مهملاتی به شعور ع! زیزان مراجعه کننده به این صفحه نیز بی مهابا اهانت میکنند. اگر بنا بر این باشد که میهن بدست افرادی مانند سرکار اصلاح بشود دیگر نه از باغ اثری میماند و نه از باغبان؟! |
: مجید
:
نام | ||
ای-میل | ||
20:33 25 مهر 1389 |
||
آقای قراگوزلو اگر می خواهند یک مقاله جدی سیاسی بنویسند بهتر است ابتدا به این سوال پاسخ بدهند که "قدرت سیاسی در ایران در دست کیست؟"اصلاح طلبانی که در این مقاله این همه مورد حمله قرار گرفته اند از قدرت سیاسی به بیرون رانده شده اند .آقای قراگوزلو در هیچ کدام از مقاله هایشان نیروی اصلی ضد انقلابی حاکم را مورد حمله قرار نمی دهند .هیچگاه به سپاه پاسداران ، خامنه ای و احمدی نژاد اشاره ای نمی کنند.چنین موضعی را ما از آقای زرافشان هم می بینیم .حمله به اصلاح طلبان پرتاب شده به بیرون از قدرت سیاسی و باز گذاشتن دست ارتجاع هار. سپاه و شرکا .همراهی اصلاح طلبان ایرانی با سرمایه داری جهانی و ماهیت راست و ضد کمونیستی شان همواره مورد انتقاد چپ های ایران بوده است .ولی این موضع انتقادی نباید ما را به زیر عبای خامنه ای و سایه امن سپاه بفرستد .
|
: کریم ، صبا ، ناهید ، کوشیار، رکسانا
:
نام | ||
ای-میل | ||
19:35 25 مهر 1389 |
||
آقای فرامرز این روشنفکر پیشرفته سوپر مدرن خیلی انقلابی جانشین چگوارا یا درایران تشریف ندارند یا در توهمات هپروتی خود سیر وسیاحت میکنند یا اسیر و جوگیر صدای آمریکا و دلبری های بی بی سی شده اند
همه روزه در صف گاز و بانک و تاکسی و بیمارستان مردم ایران به احمدی نژاد و کهریزکش فحش و ناسزا میدهند و نیازی به رهنمودهای خردمندانه فرامرز خان نیست. مشکل اساسی اما در سیاست های مزورانه لیبرال هاست که می خواهند این جنبش را مصادره کنند و اگر کسی تا کنون این امر ساده را نفهمیده باشد با عرض پوزش خیلی کودن تشریف دارد . از روشنگری ضد لیبرالی محمد قراگوزلو متشکریم |
:
:
نام | ||
ای-میل | ||
15:59 25 مهر 1389 |
||
بستن این نوع خاصییتها به کارگران نه تنها جعلی و بی پایه است بلکه سوء استفاده از آنهاست .
این سوء استفاده توسط خرده بورژوازی شکست خورده انجام می شود. عاقبت این توهم زاییها تضعیف هر چه بیشتر موضع طبقه ضعیف در مقابل جریانات لیبرال است. |
: فرامرز
:
نام | ||
ای-میل | ||
14:06 25 مهر 1389 |
||
آقای قراگوزلو تمونه تیپیک روشنفکران عقب مانده است. درست در جایی و در زمانی که باید طرح های روشن اثباتی و راهکارهای عملی و اجرایی برای هدایت همین جریان فعلی نارضایتی توده ای در ایران به سمت یک نظام عمیقا دمکراتیک مبتنی بر خودحکومتی مردم داشت، ایشان دارد بحث های پا خورده دو دهه اخیر در مورد سوسیالیسم مارکسی را آنهم به شکلی ناشیانه و از نظر مفهومی دچار آشفتگی با چاشنی تند حمله به "سبزها" مطرح می کند. اگر این واپس ماندگی نیست پس چیست؟! ضمن این که برای من همیشه جای سوال بوده که این آقای قراگوزلو چرا فقط زمین نرم را بیل می زند؟ و به سبزها حمله می کند؟ لباس شخصی ها، دارودسته احمدی نژاد، امنیتی ها، آنها که در زندان ها به دختران و پسران جوان این مردم تجاوز می کنند جای انتقاد ندارند؟
|
: حمیده میر کاظمی
:
نام | ||
ای-میل | ||
11:02 25 مهر 1389 |
||
جناب دکتر عزیز! من از این کلمه دیکتاتوری بدم می آید حالا چه مارکسی باشد گه لنینی یا استالینی و یا راست آن بشود نازیسم و ریگانیسم. استدلال تئوریک شما را فهمیدم و از حسن نیت شما آگاهم ولی شما که ماشاالله از این همه اصطلاح متنوع استفاده می کنید نمی شود به جای عبارت دیکتاتوری از کلمه حاکمیت کارگران استفاده کنید. از تلاش خستگی ناپذیر شما تقدیر می کنم. شما چقدر انرژی دارید؟ ارادتمند قدیمی شما . حمیده.
|
: مینا
: minaa_mine77@yahoo.de
نام | ||
ای-میل | ||
11:01 25 مهر 1389 |
||
با درود
من آدم تئوریکی نیستم اما در این مدت از نوشته های استاد قراگوزلو کلی نکته جدید آموخته ام شاید بارزترین خصلت نوشته های ایشان زدن پنبه لیبرالیسم ایرانی و دفاع از کارگران و زحمتکشان است. برای جناب قراگوزلو آرزوی سلامتی و استمرار کارشان را دارم. با تشکر. مینا . کلن |
Reader Comments