« رامين آقازاده چهارمين قربانی کهريزک معرفی شد | Main | ضرب و شتم همسر احمدخمينی توسط طلاب حامی ولی فقيه »

رژيم ديگر حتی تحمل اظهار نظر "خواص" اش را هم ندارد

:رژيم ديگر حتی تحمل اظهار نظر "خواص" اش را هم ندارد
روشنگری: سرمقاله تهران امروز به تذکر وزارت ارشاد به 15 روزنامه انتقاد کرده است. چيزی که در اين انتقاد جالب توجه است, وضع پريشان کودتاچيان و وحشت مرگی است که به آن دچار شده اند؛ چنان وحشتی که ديگر حتی انتقاد "خواص" جمهوری اسلامی را؛ يعنی همان کسانی را که خامنه ای تهديد کرده است تا شفاف و غيردوپهلو حرف بزنند, ندارند و همين "خواص" وقتی حرف می زنند, و روزنامه ها حرف هايشان را منتشر می کنند, از وزارت ارشاد تذکر می گيرند.
اين نشان می دهد که درخواست شان از "شفاف" حرف زدن, بيان واقعا شفاف ديگاههای "خواص" حکومت نيست, بلکه بيان واقعا شفاف تسليم مطلق شان در برابر اراده فراقانونی ولايت مطلقه فقيه است. در واقع می گويند بياييد يکی پس از ديگری رسما بگوييد غلط کرديم که گفتيم در انتخابات تقلب و کودتا کرده ايد, حق رای مردم را خورده ايد, به دختران و پسران جوان در کهريزک تجاوز جنسی کرده ايد. غلط کرديم که گفتيم احمدی نژاد اقتصاد ايران را به خاک سياه نشانده و هر چه هست به دست مشتی پاسدار و نظامی قاچاقچی داده و سهم ما را نداده و خودش را صاحب ارتباط با امام زمان هم دانسته.
سرمقاله تهران امروز:


روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "در باب تذكر "به قلم سيدجواد سادات رضوى آورده است:‏وزارت ارشاد در اقدامى كم‌سابقه به 15 روزنامه سراسرى از جمله تهران‌امروز بابت چاپ سخنان آقايان خاتمى رئيس‌جمهور سابق، روحانى دبير سابق شوراى عالى امنيت ملي، عضو كنونى مجمع تشخيص و مجلس خبرگان رهبرى و مطهرى نماينده اصولگراى كنونى مجلس تذكر داده است. تهران‌امروز اين تذكرات را چندان وارد نمي‌داند بلكه به دلايلى كه گفته خواهد شد آنها را قابل انتقاد مي‌داند:
1 - در طول هفت ماه گذشته و حوادث تلخ پس از انتخابات اكثر فرمايشات، رهنمودات و تاكيدات مقام معظم رهبرى پيرامون عدم سكوت نخبگان و خواص در شرايط فتنه بوده است. به تبع چنين خواسته درستي، سه نفر از نخبگان و خواص نكاتى را مطرح كرده‌اند و روزنامه‌ها نيز به چاپ آن اقدام نمودند و سپس مورد «تذكر» وزارت ارشاد واقع شدند. سوال اين است كه اگر اين سه‌ نفر جزو خواص و نخبگان نيستند پس چه كسى خواص و نخبه محسوب مي‌شود؟ و اگر روزنامه‌ها اجازه چاپ مطالب اين خواص را ندارند پس اين افراد چگونه مواضع خود را به گوش ملت برسانند و فاصله خود را با دشمنان عيان سازند؟ چرا روزنامه‌ها بايد به دليل چاپ مطالب خواصى كه به تعبير مقام معظم رهبرى «براى شفاف‌سازى مواضع خود بايد به ميدان بيايند» تذكر بگيرند؟ اگر مواضع اين خواص خلاف انتظارات ما بود چاپ آن لزوما به معنى نقض قانون نيست بلكه نقض توقع و انتظارماست.
رهبر فرزانه انقلاب بارها از خواص خواسته‌اند كه سكوت نكنند و تاكيد فرمودند: «هر كس هر چه مي‌فهمد را بگويد» اين آقايان هم درك خودشان را مي‌گويند نه دركى كه لزوما ديگران انتظار دارند. ضمن آنكه هيچ‌يك از اين آقايان در هيچ دادگاه صالحه‌اى در اين كشور ممنوع‌السخن نشده‌اند و هيچ مرجع قانونى نيز به رسانه‌ها اعلام نكرده كه براى چاپ سخنان اين افراد محدوديتى يا ممنوعيتى وضع شده است. تازه اگر اين سخنان از نظر معاونت مطبوعاتى ايرادى داشته چرا روز قبل از انتشار توسط روزنامه‌ها به خبرگزاري‌هايى كه اين خبرها را روى خروجي‌شان قرار داده بودند گفته نشده تا خبر خود را اصلاح كنند و روزنامه‌ها نيز دچار مشكل نشوند؟ يا آنكه به روزنامه‌ها اطلاع داده شود كه از آن اخبار استفاده نكنند؟ آيا اينها قصورات وزارت ارشاد نيست؟
2 - معاونت مطبوعاتى وزارت ارشاد تذكر داده‌اند كه چرا به نقل از آقاى روحانى فضاى كشور را فاقد آزادى بيان توصيف كرده‌ايد. آفتاب آمد دليل آفتاب، اگر محدوديتى براى بيان وجود ندارد پس اين تذكرات براى چيست؟‌ مگر مقام معظم رهبرى بارها تاكيد نفرمودند كه دشمن در صدد پيروزى در جنگ نرم است؟ و مگر اصلي‌ترين ابزار جنگ نرم رسانه‌هاى استكبارى نيستند كه محتوا را براساس خواسته و اغراض خودشان هدايت و مديريت مي‌كنند؟
و مگر با محدود ساختن شريان‌هاى اطلاعاتى به رونق تريبون‌هاى خارج‌نشين كمك نمي‌كنيم؟
و مگر اين رونق باعث پيروزى احتمالى آنها در جنگ نرم نمي‌شود؟ پس چرا بايد با اعمال محدوديت بيشتر ناخواسته در جهت منافع دشمنان مردم حركت كنيم؟ در شرايط «فتنه» تنها روشنگرى است كه مي‌تواند به غبارزدايى وضعيت وخيم جامعه كمك كند و اين با محدوديت‌هاى غيراصولى صورت نمي‌گيرد. وقتى چاپ صحبت افرادى همچون خاتمي، روحانى و مطهرى در روزنامه‌هاى داخلى تخلف محسوب مي‌شود طبيعى است كه رسانه‌هاى خارجى فرمانده افكار عمومى جامعه خواهند شد و عليه منافع ملى ما اقدام خواهند كرد. هدف جنگ نرم تصرف قلب افراد و سيادت بر ذهن‌هاست اما نه با «زور» بلكه با «اقناع». براى قانع كردن افراد نمي‌شود به آنها چيزى را «ديكته» كرد. بلكه بايد فرد را در كشمكش بين «طاغوت» و «الله» مديريت كرد. حركت پدافندى در آفند جنگ نرم اعمال محدوديت نيست بلكه رجحان آزادى است و هيچ آلترناتيو ديگرى هم ندارد. در فضاى گفت‌وگوى آزادانه نخبگان است كه مي‌شود ابتكار عمل را از دست دشمن گرفت و برنده جنگ نرم شد و آنگاه به تاكتيك «اقدام در زمين دشمن با قواعد خودى» روى آورد.
ديگر اينكه به مطبوعات تذكر داده شده است كه به نقل از حسن روحانى تصويرى غيرواقعى از شرايط اقتصادى كشور ارائه كرده‌اند و آمارى فاقد پايه كارشناسى عرضه شده است.
در اين رابطه سوال اصلى اين است كه آيا مطبوعات اجازه چاپ سخنان مقامات رسمى كشور را ندارند؟ حسن روحانى در حال حاضر نماينده مجلس خبرگان و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام است كه مقام اولش را به واسطه راى مردم و مقام دومش را به واسطه حكم رهبر معظم انقلاب دريافت كرده است. در عين حال حسن روحانى در رأس مركز تحقيقات استراتژيك نظام مجمع قرار دارد كه مركزى تحقيقاتى در حوزه‌هاى گوناگون اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگى و... است.
در اين ميان سوال اين است كه آيا مطبوعات سخنان اين مقام رسمى نظام جمهورى اسلامى را با تحريف منتشر كرده‌اند يا احيانا آمارهاى ارائه شده از سوى او را دست‌كارى كرده‌اند؟ اگر چنين است -كه نيست- آنگاه تذكر ارشاد قابل قبول بود اما ظاهرا ماجرا به گونه‌اى ديگر است چرا كه وزارت ارشاد معتقد است چون آمارهاى اين مقام رسمى اصالت ندارد، لذا مطبوعات نبايد آن را منتشر كنند. سوال اين است كه مطبوعات چگونه دريابند اين مقام رسمى كشور آمارى خلاف واقع ارائه داده است!‌ مگر غير از اين است كه سخنان وى پس از انتشار از سوى رسانه‌ها در معرض داورى قرار مي‌گيرد و مقامات رسمى دولت هم به آمارهاى او واكنش نشان مي‌دهند؟ كما اينكه مركز اطلاع‌رسانى دولت چنين واكنشى نشان داد و رسانه‌هاى گروهى هم آن را منتشر كرده‌اند.
در اين ميان اگر مركز تحقيقات استراتژيك هم مدعى شود اصالت سخنان حسن روحانى زير سوال رفته است آيا بايد به مطبوعات به‌خاطر انتشار جوابيه دفتر اطلاع‌رسانى رياست‌جمهورى هم تذكر داده شود؟ طبيعى است اگر چنين روندى در فضاى رسانه‌اى كشور حاكم شود و امكان درج نظر و سخنان مسئولان رسمى كشور هم محدود شود آنگاه معلوم نيست كه سرانجام نظام رسانه‌اى كشور به كجا ختم خواهد شد.
3 - خوب است وزارت ارشاد روشن كند كه نسبت به اظهارات اخير آقاى مشايى پيرامون پيامبران چه نظرى دارد؟ آيا آن صحبت‌ها را تاييد مي‌كند؟‌ اگر تاييد نمي‌كند چرا نسبت به انتشار آن توسط خبرگزاري‌ها واكنشى نشان نداد؟ آيا اين سخنان از نظر معاونت مطبوعاتى به معناى عدم عصمت پيامبران نيست؟ و آيا گفتن چنين سخنانى خلاف آموزه‌هاى جاودان اسلام، قرآن و رسول گرامى آن نيست؟ سكوت معاونت مطبوعاتى در اين زمينه چه معنايى دارد؟ آيا سخنان آقاى مشايى را تاييد مي‌كند يا تكذيب؟ اگر اين سخنان، صحبت‌هاى ناروايى است - كه هست - پس چرا بايد جواب آقاى مطهرى نسبت به آن روا نباشد؟ آنگاه به چه دليلى بايد به روزنامه‌ها بابت انتشار سخنان ايشان تذكر داد؟ ضمن آنكه تمام سخنان آقاى مطهرى پيش‌تر در مناظره با آقاى رسايى در راديو گفت‌وگو بيان شده و خبرگزارى فارس نيز همان را روى خروجى قرار داده بود و هيچ چيز تازه‌اى نداشت.
4 - انتظار اين بود كه با آغاز ماه پرشكوه بهمن كه تجلى وحدت ملى و انسجام اسلامى است معاونت مطبوعاتى وزارت ارشاد پيام‌آور وحدت و همدلى باشد نه تذكر و تنبيه، با اين وصف برخود وظيفه مي‌دانيم در اين ايام كه يادآور خون شهدا و امام(ره) شهداست هم خود و هم ديگران را به وحدت و همدلى براى ارتقاى كشور و بالندگى انقلاب دعوت كنيم.

3 بهمن 1388   


Posted on Saturday, January 23, 2010 at 08:13PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>