« مقابله با کودتاإ عيسی صفا | Main | امیر آباد منطقه جنگی پس از کودتای ولی فقیه »

ابراهیم نبوی ها و مهاجرانی ها دشمنان مردم ایران و عدالت

از افشا

امثال این آدم ضد حقوق بشر و ضد دمکراسی که در اول انقلاب با سفسطه  این که اکثریت ملت ایران مسلمانند و حکومت اسلامی میخواهند ولی در عمل  برای چپاول ثروت و قدرت سیاسی ملت ایران هجوم برده بودند و تا در حاکمیت بودند مجیز ملایان را میگفتند و وقتی هم که از دایره خودیها رانده شدند تا حلقه خودیها تنگتر بشود و خودیهای فعلی بیشتر بچاپند باز  هم از سفسطه دست نکشیدند و به تهییج مردم برای شرکت در انتخابات  کوشش کردند تا هم چنان به حقانیت سیاسی بیشتر ملایان کمک کنند تا امروز خامنه ای و احمدی نژاد با پر رویی بگویند چهل میلیون نفر بما رای داده اند ومردم  حکومت ما را تایید کرده اند.

این خودپرستان ضد حقوق بشر و دمکراسی این نوکران سرمایه داران جهانخوار و مجیز گویان حکومت دلال تولیدات غربی و بورژوازی کمپرادور آخوندی خجالت نمیکشند پس از این همه حمله و تهاجم علیه حقوق ملت میخواهند وانمود کنند که ملجا و پناه ملت و مردم هستند.قربانی خود را فریب میدهند و امروز هم بریشش میخخندند و فردا هم نوکری خود را برای همین حکومت اسلامی ادامه خواهند داد.ملت ما دوباره فریب خورد.این ملت اگر در خانه خود مینشست و پس از اتمام زمان قانونی رای گیری ببیرون از خانه میزد بهترین نمایش اقتدارش و نفی حکومت آخوندی بود .ملت ایران به امثال مهاجرانی ها و ابراهیم نبویها و ...اعتماد کرد و از سوراخی گزیده شد که قبلا خمینی و اعوانش ما را در سی سال پیش گزیده بودند.

تا ملت ایران  حداقل شعور متعارف را بکار نبرد نمیتواند مسایل خود را حل کند.ملایان دیکتاتور و آدم کش بودند و قدرت را با زور و آدم کشی کسب کرده اند.هیچ دیکتاتوری دیده نشده است که به انتخابات دمکرتیک پابند باشد چرا این ملت به این تعداد در این انتخابات شرکت کرد؟

باز هم دیر نیست تا زمانی که ملت بر اساس عقل و علم و خرد جمعی و بر اساس حقوق بشر و دمکراسی حرکت نکند این بلا بار ها بر سرش خواهد بارید.بیاییم از این رویداد درس بگیریم و بعد از این بر اساس خرد جمعی ؛حقوق  و اصول دمکراسی (عقل و عدالت ) حرکت کنیم و بر آن اساس تصمیم سیاسی بگیریم..


***************************

جشن فرخنده برای: جوانان ... عطاالله مهاجرانی، مکتوب

 

دوستی زنگ زد. صدایش می لرزید. بغضش ترکید. نتوانست رسا حرف بزند. اصرار داشت در یک جمله بگویم در ایران، در وطنمان چه اتفاقی افتاده است؟. گفتم، رهبری معظم تصمیم گرفتند حکومت اسلامی را جایگزین جمهوری اسلامی کنند. همه ما باید در این جشن فرخنده شرکت کنیم و از ژرفای دل و دیده شادمان باشیم..
این جوانانی که در خیابان های تهران و شهرستان ها کتک می خورند. با چهره های خونین بهت زده نگاه می کنند. آقای موسوی و کروبی و روحانیون مبارز که بیانیه می دهند ، گمان می کنند، می شود از جمهوریت نظام و رای ملت حمایت کرد. برای من مثل روز روشن است که 22 خرداد 1388 چهار ماه پس از سی سالگی انقلاب، عصر جمهوری در کشور ما به پایان رسید و آقای احمدی نژاد با تنفیذ ولایت مطلقه امر، آراء لازم را احراز کرد و پیروز شد. این پیروزی مبارک باد... البته هیچ جشنی بدون قربانی نمی شودو هر چقدر جشن بزرگتر باشد

قربانیان هم بزرگتر خواهند بود...

سی سال عد د تامل انگیزی است. هم در تاریخ اسلام و هم در تاریخ انقلاب ، امام خمینی هم به سی سال اشاره کرده اند...
در عصر حکومت اسلامی که با مانور اقتدار پلیس و نیروهای امنیتی آغاز شد؛ رای و صندوق رای با صندوق کاغذ باطله چه تفاوتی دارد...
دوستم صدای گریه اش بلند شد. تلخ گریست

بیست و دو  بهمن آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود و 22 خرداد ابتدای حکومت اسلامی...

Posted on Sunday, June 14, 2009 at 01:02PM by Registered Commenterافشا | CommentsPost a Comment

PrintView Printer Friendly Version

EmailEmail Article to Friend

Reader Comments

There are no comments for this journal entry. To create a new comment, use the form below.

PostPost a New Comment

Enter your information below to add a new comment.

My response is on my own website »
Author Email (optional):
Author URL (optional):
Post:
 
Some HTML allowed: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <code> <em> <i> <strike> <strong>