نگاهی به ترانههای اعتراضی دوره پيش از انقلاب و امروز
نگاهی به ترانههای اعتراضی دوره پيش از انقلاب و امروز
صدای آلمان : بين ترانههای پيش از انقلاب و ترانههای کنونی تفاوتهای چشمگيری ديده ميشود و دراين فاصله تحولات بزرگی در سبک، زبان و محتوای ترانههای اعتراضی به وجود آمده است. مشخصهها و تفاوتهای ترانههای اين دو دوره زمانی چيست؟
چند مصرع از ترانهی �خون ارغوانها�:
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوانها؛ تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کرانها؛ که در خون خستگان، دلشکستگان، آرميده توفان؛ به آيندگان نگر، در زمان نگر، بردميده توفان؛ قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارتدهندگان را؛ که لبخند آزادي، خوشهی شادي، با سحر برويد.....
"خون ارغوانها" يکی از ترانههای دورهی انقلاب است، از گروه آفتابکاران. اين ترانه با لحن حماسی خود پر از جملههای شورانگيز در اعتراض به فضای بستهی سياسی حاکم بر آن دوره است. چه خاطراتی با گوش دادن اينگونه ترانهها در ذهن تداعی ميشود؟ شايد تصوير عدهای از دانشجويان که با چهرهای مصمم و ارادهای محکم در کوه و کمر پيادهروی ميکنند. يا تصوير جوانی که به دليل اعتراض خود به وضعيت سياسي، ناچار است زندگی مخفی در پيش گيرد، در حالی که هر لحظه کابوس ميلههای زندان، شکنجه و اعدام او را دنبال ميکند. اين تصاوير شايد بتواند نشانگر درهمتنيدگی مبارزهی سياسی با موسيقی در اين دوران باشد.
اعتراض پشت پردهی نمادها
گيرايی اين ترانهها را ميتوان متأثر از سه عامل زبان، موسيقی و محتوا دانست. محمود خوشنام، کارشناس موسيقي، تمرکز ترانههای اعتراضی پيش از انقلاب را بيشتر روی محتوای شعر اين ترانهها ميداند تا روی موسيقی آن. وی شعر اين ترانهها را شاخهای از شعر نوی ايران ميداند. خوشنام در اين باره ميگويد: , پيش از انقلاب، همانطور که در شعر نو هم قالب را شکستند و هم محتوا را عوض کردند، در ترانهها هم کوشيدند همين کار را انجام دهند. از اين رو به زبان عاميانهتری روی آوردند و در عين حال از همين زبان برای پروراندن نمادهايی استفاده کردند تا بتوانند از زير تيغ سانسور به راحتی رد شوند.,
به گفتهی محمود خوشنام، بسياری از اين نمادها، مانند شب، جنگل و سحر، به صورت مشترک با معانی بخصوصی برای بيان انتقاد، بکار گرفته ميشدند. اما به عقيدهی اين کارشناس موسيقی ميزان اين نمادپروری در برخی موارد بيش از حد بوده است. وی ميگويد که در دوران پيش از انقلاب سانسور وجود داشت، اما در حدی نبود که "هر روز جمعه به جای بارون، خون بباره" که جملهای است از ترانهی " جمعه"، سرودهی شهيار قنبری و با صدای فرهاد .
امروز، هدف پيامدادن نيست
شرايط محدود و بستهی اجتماعی و سياسی در آن دوره ايجاب ميکرد که ترانهسرايان در پوشش نمادها پيام خود را انتقال دهند. ترانههای امروز از چه روشی برای بيان پيامها استفاده ميکنند؟ شاهين نجفی سراينده و خوانندهی ترانههای رپ در اين باره ميگويد: ,الان به اين تز نزديکتر هستيم که نويسنده يا مؤلف به عنوان �دانای کل� پشت کار نمينشيند تا نصيحت کند و پيام دهد. از همين جا داستان ما با چيزی که در گذشته انجام ميشده، تفاوت پيدا ميکند. بحث، بحث يک انسان معمولی است که نظر خود را نسبت به دنيای اطرافش بازگو ميکند، حتی کار به جايی ميرسد که خودش را هم نقد ميکند. من شخصا ميتوانم اين را در يک جمله خلاصه کنم: اعتراض به آنچه که هست و آرزوی آنچه که نيست.,
چند مصرع از ترانهی �ما مرد نيستيم�:
مثل اون دختری که پردشو دوخته، و اون که پول نداشت تو آتيش سوخته، مثل مادرم با اون زندگی زوري، زنی که خلاصه شد تو قابلمه و قوري، کسی تا حالا نتونسته ببينه بدنشو، کسی از سر نتونسته بگيره روسريشو، ...
اين ترانه با عنوان "ما مرد نيستيم"، حدود يک سال پيش پس از قرار گرفتن در سايت يوتيوب بازتاب وسيعی پيدا کرد. اين ترانه کار مشترک شاهين نجفی و گروه تپش ۲۰۱۲ است که در آلمان فعاليت ميکنند. خواننده و سرايندهی آن شاهين نجفی است که در شعر خود به صراحت دست روی مشکلها و وضعيت زنان در ايران ميگذارد. نجفی در بارهی محتوای ترانههای امروز ميگويد: , امروز در رپ، راک و پاپ به زندگی واقعی و چيزی پرداخته ميشود که در زندگی عادی مردم قابل رؤيت است. ما خصوصا در رپ مشخصا در مورد مسائل صحبت ميکنيم. من شخصا تلاش ميکنم که فاکتورهای شاعرانه را در زندگی عادی و سخت غمگين وارد کنم.,
تحول بيان انتقادی
ترانههايی که خارج از ايران توليد ميشوند، نسبت به توليدات داخلي، از صراحت بيشتری در انتخاب واژهها برخوردار هستند، از جمله بخاطراينکه خطراتی مانند سانسور آنها را تهديد نميکند. محمود آزادي، يکی از فعالان سياسی از پيش از انقلاب و علاقهمند به موسيقی در هر دو دوره، يکی از دلائل ديگر اين صراحت و همينطور تحول در عرصهی ترانههای اعتراضی را مربوط به فضايی ميداند که ترانه در آن ساخته ميشود. او همچنين تأکيد ميکند که در دههی پنجاه شمسی موج عظيمی از مهاجران فرهنگی و هنری وجود نداشت. در صورتی که هم اکنون با کميت بالايی از اين پديده مواجه هستيم که زبان جديدی آفريده است. آزادی ميگويد: ,هنرمند خارج از کشور ميتواند پرخاشجويانهتر خودش را مطرح کند، بخصوص که تحتتأثير محيط زيست و محيط اجتماعی موجود درآن قرار دارد و از آن الهام ميگيرد.,
امروزه اينترنت راه را برای هنرمندان ايرانی در داخل و خارج باز گذاشته که در کوتاهترين زمان کارهای خود را به گوش مردم برسانند. اين فرصت بسيار مناسبی است تا اين ترانهها بدون مميزی شدن به سرعت بين مردم پخش شوند. در صورتی که در گذشته، بدليل عدم وجود اين امکان، زبان اين ترانهها شاعرانه و غيرمستقيم بود.
نويسنده: آيدا آذرنوش
تحريريه: کيواندخت قهاری
10 اردیبهشت 1388 02:42
Reader Comments