منشا و هویت ژنتیکی ایرانیان1
امروزه با استفاده از علم ژنتیک ما قادریم بدانیم که هویت ژنتیکی ما چیست و پدر و مادر اولیه ما در چه منطقه ای زندگی میکرده است.این موضوع از اواخر دهه قرن اخیر میلادی اوج گرفته است و امروزه چند شرکت علمی هستند که این آزمایش ها را برای عموم در ازای پرداخت پول انجام میدهند. برای کشف منشا مادری و پدری با دوازده شاخص ژنتیکی حدودا در زمان فعلی 230 دلار آمریکایی هزینه دارد.
در ابتدا اطلاعات مختصری از موضوع را لازم است یاد آوری کنم تا موضوع بهتر فهمیده شود.
بغیر از DNA اصلی (هسته سلول) که حامل ژنهای ساختاری انسان میباشد و مارپیچ مانند میباشد، دیاناِ میتوکوندری یا ژن مخصوص میتوکندی( mtDNA ) هم موجود میباشد که حلقه مانند هست و در داخل میتوکوندری ( mitochondrial ) است میتوکندری ها بخشی از یک سلول بدنی هستند و در داخل سفیده یا بخش غیر هسته ای سلول قرار دارند میتوکندری ها مسئول تولید و رساندن انرژی به سلولها میباشند.این کشفی تازه است حدودا سه دهه قبل کشف شده است و ژن میتوکندریایی فقط از مادر بفرزند به ارث میرسد. از دهه ۸۰ قرن بیستم میلادی موضوع تحقیقات و پژوهشهای علمی است. با اینکه mtDNA دارای مقدار بسیار کمی از ژنها میباشد، اما در مقابل ژنهای هسته سلول فواید بسیاری برای پژوهش تاریخ توسعه نوع بشر دارد. برخلاف دیاناِ هستهای که نیم از مادر و نیم دیگر از پدر به ارث میرسد و همیشه ترکیبات تازه بوجود میآید، mtDNA فقط از خط مادری به ارث میرسد. ترکیبات اینجا فقط توسط تغییر ناگهانی ( mutation ) بوقوع میپیوندد و تراکم و وقوع این تغییرات سریعتر از تغییرات DNA هست. بخاطر همین میشود در تحلیل mtDNA تغییرات ژنتیکی جدید را هم مورد بررسی قرار داد. چونکه تغییرات تقریبا با سرعت ثابت در mtDNA جمع میشوند، میتوان با دانستن این سرعت، طرز تغییرات را بدست آورد وهم چنین قدمت تغییرات امروزه موجود در صفات ارثی بشر را حساب کرد. مثلا حساب کرد که چه زمانی دو قوم از هم جدا شدند یا حتی دو شخص کی یک جده مشترک داشتند (چنین حساب کردند که دو قوم یهود و عرب واقعا قبلا یک قبیله بودند و در یک آزمون با ۵ فرد با ملیتهای مختلف پیدا شد که دو نفر -یک بومی آمریکا و یک یونانی- ۳۰هزار سال پیش جده مشترک داشتند و یک دخترش به غرب و دیگری به شرق مهاجرت
کرده است.).
در حالیکه فرزند در هسته سلول ژنهای والدین را دارا میباشد، اما فقط ژنهای دیاناِ میتوکوندری را از مادر به ارث میبرد. دیاناِ میتوکوندری اسپرم که انرژی برای حرکت مستقل آن میرساند، هنگام باروری به همراه دم اسپرم بعد از دخول در تخم، حل میشود. تابحال از لحاظ ژنتیکی تشخیص برخلاف این داده نشده است. اگر هم میتوکوندری اسپرم باقی بماند، سهمش در مقایسه با میتوکوندری تخم آنقدر کم هست که میتوان نادیدهشان گر فت
محققین زیست شناسی ( molecular biologist ) آمریکایی rebecca cann ، mark stoneking و allan wilson در سال ۱۹۸۷ تحقیقات خود را بنام ” دیاناِ میتوکوندری و سیرتکامل بشر” را نشر کردند که در مباحثه درمورد مهد بشر نوین تأثیر گذاشت. این دانشمندان روی mtDNA ۱۴۷ زن از آسیا، اروپا، آفریقا، استرالیا و گینه جدید تحت تحقیقات کردند و mtDNA های مشابه را در یک نسبنامه قرار دادند. این نسبنامه دو شاخه اصلی داشت، در یکی فقط آفریقاییها موجود بودند و در دیگری بقیه، منجمله آفریقایی. دانشمندان از احیای این نسبنامه حساب کردند که منشاء ژنهای میتوکوندری بشر آفریقا میباشد.
این فرضیه چونکه صفات ارثی زنان آفرقایی مختلفتر از زنان دیگر هست، استوارتر میشود. mtDNA آنها تغییرات ناگهانی بیشتری نشان میدهد و چنین استنباط میشود که ریشهء مشترک انها قدمت بیشتری از زنان بقیه قارهها دارد. و سرآخر قدمت این ریشه را ۲۰۰هزار سال حساب کردند.
در سالهای بعد و اخیر هم تحقیقات بسیاری روی mtDNA انجام شد که پژوهشها سه دانشمند فوق را تایید کردند. آنها هم به این نتیجه رسیدند که بیشترین اختلافات mtDNA در زنان آفریقایی دیده میشود. حتی توانستند نشان دهند که نوع ریشهای بشر در بقیه دنیا از چندی از انواع mtDNA آفریقاییها ساخته شده است.
نسلشناس ژاپنی زاتوشی هورای در اثری که سال ۱۹۹۵ نشر کرد هم به همین نتیجه رسید که آخرین اجداد مشترک بشر در آفریقا زندگی میکردند. او همهء ۱۶۵۰۰ مبناهای ( basis ) mtDNA هر یک انسان از آفریقا، اروپا و ژاپن، و برای اینکه بتواند سرعت تغییرات ناگهانی را بهتر تخمین بزند همچنین یک اورانگوتان، یک گوریل و دو شامپانزه را باهم مقایسه کرد. هورای بنا برین پایه قدمت اجداد مشترک بشر را ۱۴۳۰۰۰ سال حساب کرد. تخمینهای دیگران هم مابین ۱۰۰ تا ۲۰۰هزار سال میباشد و چنین همه ریشهء مشترک بشر امروزی نوین میشمارند.
آزمایشات روی دیاناِ-هستهای هم به نتایج مشابه رسیدند. sarah tishkoff آمریکایی هم در سال ۱۹۹۶ نشان داد که یک قسمت معلوم دیانا در کروموزوم (کروموسوم) I2 آفریقاییهایی که در جنوب صحرا زندگی میکنند متغیرتر از آفریقای شمالیها و غیرآفریقاییها هستند. در ضمن نقش جهانی تغییرات این قسمت کروموزوم نشان میدهد که همه مردم خارج از آفریقا منشا جوان (۱۰۰ تا ۲۰۰هزار سال، که در مقابل قدمت ۴ ملیارد سالگی جانداران در زمین جوان و نوین حساب میشود) مادون صحرایی دارند.
این با نتیجه نسلشناس ایتالیایی luca cavalli-sforza ، که روی بسیاری از گروه خون، پروتئین و انزیم ژنهای بیش از ۱۸۰۰ اقوام مختلف از همه نقاط جهان آزمایشات انجام داد، تطبیق میکند. فاصله ژنتیکی حساب شده از تکرار ژن مابین این جمعیت نشان دادند که تفاوتهای اعضای نژاد بشر آنقدر ناچیز هستند تا آنطور که در “مدل چند منطقهای”* فرض میشود، دورهء تکامل مدت مدیدی از همدیگر مستقل بوده باشند. درضمن پیدا کردند که بزرگترین فاصله ژنتیکی مابین آفریقاییها در یکطرف و بقیه جمعیت نقاط دیگر جهان در طرف دیگر موجود میباشد. بنا بر تخمین اسفورسا تفاوتهای صفات ارثی هنگام ۱۰۰هزار سال اخیر، وقتی کوچ تدریجی بشر نوین از آفریقا به بقیه نقاط دنیا شروع شد، بوقوع پیوستند. با اینکه تخمین زمان جدایی از روی تکرار ژن بدون در نظر گرفتن عواملی مانند مهاجرت و آمیزش اقوام حساب شد، نزدیکی زمان حساب شده از روی پژوهشهایmtDNA هست.
تازگی تحقیقات مولکول حیاتی درمورد کروموزوم Y که از پدر به پسر به ارث میرسد، انجام شده است که نتایجش از فرضیه یک ریشه مشترک و نسبتا جدید در آفریقا حمایت میکند.
شجرهنامه انسان و میمون بر اساس تمامی رشتههای mtDNA . طول شاخهها، مقیاس فرقهای mtDNA هست.
منبع:
BROCKHAUS Mensch · Natur · Technik, Vom Urknall zum Mensch
* فرضیهای که بنا بر آن صدها هزار تا میلیون سال پیش بشر از همدیگر جدا و در نقاط مختلف سیرتکامل خود را پیمودند.
Reader Comments (4)
افشای عزیز: من بعضی از نوشته های علمی شما در باره دانش ÷نتیک را خواندم و از آنجائیکه همین موضوعات را از کتاب های انگلیسی مطالعه کرده بودم نوشته های شما را خیلی دقیق و علمی یافتم. من کمتر دز سایت های ایرانی به همچو نوشته های علمی بدردبخور برخورده بودم. من در پیامگیر سایت شوینسیت های فارس به آدرس سایت تان بر خوردم. نمیدانم در کجا هستید و پشتوانه تخصیلی تان در چه رشته ای است اما خیلی خوشحال می شوم که با همدیگر اشنا شویم. من در آمریکا هستم و رشته الکترونیک خوانده ام اما بعلوم زیستی و ÷نیک خیلی علاقه دارم. اگر امکان داشته باشد کتاب کوچکی به نام
Jacob's Legacy, A Genetic View of Jewish History
by Geneticist David B. Goldstein ( A Jewish himself)
را مطالعه کنیذ که برای فهم عمق نادانی دکتر مازیار اشرفیان بناب کمک می کند.
موفق و سلامت و سرفراز باشید
سهند
مرسی سهند عزیز من یک پزشک هستم و به الفبای ژنتیک هم واردم.ن.شته اشرفیان بناب یک نوشته ژورنالیستی بیش نیست که توسط ارتجاع پان ایرانیستی و فاشیست بشدت تکثیر شد من در سه پست در سری نوشته های ژنتیک خودم که این پست اولین آنهاست نظرات دکتر اشرفیان را نقد کرده ام.خود ایشان هم بعدا کوتاه آمده اند و میگویند که صد در صد ایرانیان آریایی تبار نیستند بلکه ممکن است پانزده در صد ایرانیان اریایی باشند که لازماست هاپلوگروه و یا هاپلوگروه های آریایی را اعلام کنند تا چنین ادعایی داشته باشند.تا کنون هم من ندیده ام کسی هاپلوگروه اریایی را اعلام کند در یک فرومی کسی هاپلوگروه آر را آریایی نامیده است
R1a1
اگر این هاپلوگروه اریایی باشد در بین بعضی از ترکان تا پنجاه در صد دیده شده است که درست بنظر نمی رسد قوم آریا قاعدتا موهوم مینماید
@sahand: shoma agar pezeshk boodid anghadr savad o motalee dashtid ke pan-iranist ro fashist nakhanid. Doctore bisavad nadide boodim
شما که ماشا اله سوادتان باید زیاد باشد بفرمایید چرا پان ایرانیست فاشیست نیست؟