انقلاب اسلامی : در جامعه ای که مردم در باره زندگی جمعی و فردی خود صاحب نقش نباشند، لاجرم چماقداران صاحب نقش اول می شوند: حزب چماقداران که بر ﺁن " حزب الله " نام نهادند، از ﺁغاز تا امروز :
|
از بدو تاسیس نظام ولایت فقیه توسط خمینی ، هواداران و خود او برای اینکه بتوانند، هر وقت لازم شد ، قانون را زیر پا بگذارند و سرکوبگری کنند و در همان حال خود را بی خبر نشان دهند گروهی را تشکیل دادند به نام حزب الله . این گروه زیر نظر ملایان حاکم و قاضی تشکیل و تحت امر و رهبری آنان بود . جالب اینجاست که برای قانون شکنی ، مسئولین اجرای قانون این گروه قانون شکن را تشکیل داده بودند. در ابتدای انقلاب، از جمله کسانی که حمایت کامل از این گروه بعمل می ﺁورد، بهشتی بود . هم بعنوان عضو شورای انقلاب و هم بعد، بعنوان رئیس شورایعالی قضائی و رئیس دیوان کشور. او بارها در حمایت از این گروه سخنرانی کرد . از حامیان دیگر، هاشمی رفسنجانی در مقام ریاست قوه مقننه بود . خود او یکی از بانیان این گروه بود . سومی موسوی اردبیلی بود . تا بهشتی زنده بود، دادستان کل بود و با کشته شدن او، به ریاست قوه قضائیه رسید . جالب تر اینکه هر رییس قوه قضاییه ای که بر سر کار آمد از این گروه حمایت کرد تا جایی که شیخ محمد یزدی برخی از افراد این گروه را وارد قوه قضاییه کرد و به ﺁنها مقام داد . این گروه در شهرها نیز بنا به دستور امام جمعه یا حاکم شرع شهر، تشکیل و شرارتهای مورد نظر او را انجام می داد . فرماندهی کل گروههای حزب الله را ملاها بر عهده داشتند و فرماندهی ضربت را نیروهای نظامی ، به همین دلیل بود که برخی ها بر این گروه حزب ملا نام نهادند . بنا بر سابقه، مراجع چماقدار می داشتند . آیت الله بروجردی در قم چماقداری داشت به نام علی لره که از روحانیون وابسته به او بود . او از اهالی لرستان بود به همین نام معروف شده بود . هر زمان نیاز می شد ( برای مثال ، در مورد بیرون کردن نواب صفوی و فدائیان اسلام از قم ) این ، روحانی با گرفتن چوبی بلند ، مأموریت انجام می داد . کسی هم مانع کار وی نمی شد زیرا همه او را به خوبی می شناختند و می دانستند حامی دارد . آیت الله شریعتمداری نیز چماقداری داشت به نام شیخ غلامرضا که در میان روحانیون قم معروف بود . او روحانی ای بود تنومند و قلدر که بسیاری از روحانیون قم از او حساب می بردند . در ماجرای تشکیل حزب خلق مسلمان و قال و مقالی که بپا کرد، او رهبری حمله به برخی از روحانیون و مراکز را در قم بر عهده داشت .البته ، در درگیری ها میان حزب خلق مسلمان با حزب جمهوری اسلامی ، به وسیله چماقداران شیخ محمد یزدی ،مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و دستگیر شد . باز هم در شهر قم ، شیخ محمد یزدی را می بینیم که چماقداری معروف داشت به نام حاج غلام که در خاطرات خود از او یاد کرده است . هر زمان که شیخ محمد نیاز به ایجاد اغتشاش و درگیری و یا سرکوب نیروهای مردمی و یا مبارزان را داشت کافی بود که به چماقدار خود دستور بدهد تا او هم بدون اندیشه هر کاری را که شیخ می خواست به انجام برساند . شیخ محمد یزدی در خاطرات خود می نویسد : هر زمان که می خواستیم حاج غلام کار مورد نظر ما را انجام دهد کافی بود به او بگوییم جان امام در خطر است . در آن زمان دیگر حاج غلام قابل کنترل نبود و بدون هیچ سئوالی به دنبال انجام کاری می رفت که ما گفته بودیم . با آمدن خمینی به تهران و فاش شدن ماهیت او و فریبکاریهایش ( زیر ولایت با جمهور مردم است زدن که خود تعهد بود و... ) ، برای اینکه بتواند استبداد روحانیت را مطلقه کند ، علاوه بر قوای سرکوب " رسمی " ، به گروههای چماقدار نیز نیاز پیدا کرد . در ابتدای انقلاب برای حمله به برخی از مکانها از جمله شهر نوی تهران نیز برخی از روحانیان گروه چماقدار تشکیل داده بودند. اما آن گروه مقطعی ایجاد شده بود ولی گروهی که بعدها به نام حزب الله تشکیل شد کاملا سیاسی و اعتقادی بود . با تصویب خمینی این گروه تشکیل شد . کار سرپرستی این گروه جدید را افرادی مانند جنتی و یزدی و بهشتی و هاشمی رفسنجانی عهده دار بودند . این گروه شبکه ای کامل را در سراسر کشور تاسیس کرد . در هر شهر یکی از چماقداران برجسته فرماندهی عملیات را بر عهده داشت . در برخی از شهرها که فاقد چماقدار توانا بود، هر زمان می شد، از تهران به وسیله اتوبوس به آن شهر نیرو اعزام می شد . ازجمله چماقداران معروف در تهران می توان به هادی غفاری اشاره کرد که زمانی برای خودش اسم و رسمی کسب کرده بود. ولی بعدها به دلیل بد اخلاقی جنسی و مالی از کار بر کنار شد و جای خود را به دیگرانی از جمله حسین الله کرم واحمدی نژاد و حاج داوود و ده نمکی و محتشم و عبداللهی و زمردیان و ... داد در قم نیز مسئولیت چماقداری بر عهده حجت الاسلام سردار ذوالنور بود . مسئولیت چماقداری در شهر اصفهان نیز به دست حجت الاسلام کمیل کاوه بود. این گروه که برای فرار از بدنامی چماقداری، نام حزب الله را بر خود نهاد بود در ابتدا برای اینکه بتواند در زمانهای مورد نیاز دست به قانون شکنی بزند، با آموزش های رییس دیوان عالی کشور و یاری دادستان کل کشور راه اندازی شد و در بسیاری از تبهکاریها، بدان خاطر که از سوی همان کسانی حمایت می شدند که قوه قضاییه را در اختیار داشتند، از تعقیب قضائی مصون بود . * انواع تبهکاریها که حزب الله مأمور انجامشان می شد : ● حمله به کتابفروشی ها و آتش زدن آنها . از ابتدای انقلاب این نیروها به دلیل مخالفت مسئولین نظام با چاپ و انتشار برخی از کتابها با توجه به اینکه به لحاظ قانونی نمی توانستند مانع از چاپ آنها شوند به این نیروی مزدور خود دستور حمله به کتابفروشی ها را صادر می کردند و این کار تا دوره خاتمی کما بیش ادامه داشت . اما در دوره احمدی نژاد، بلحاظ این که خود چماقداران به مسئولیت در وزارت ارشاد رسیده اند و مانع از انتشار هر نوع کتاب مخالفی می شوند دیگر نیازی به حضور آنها در برابر کتابفروشی ها و حمله و آتش زدن کتابها نیست . ● حمله به دختران و پسران به دلیل نوع پوشش : یکی از کارهای مهم آنان که گویا در برخی مواقع مورد اعتراض خود خمینی و برخی از روحانیون نیز واقع شده بود اما مسئولین اهمیتی به آن اعتراضات نمی دادند حمله به دختران و پسرانی بود که حزب اللهیان ﺁنها را مورد ضرب و شتم قرار می دادند. این نوع سرکوب گری تا به حال نیز ادامه دارد . همین کسانی که امروز در لباس قانون دست به این کار می زنند و تحت عنوان امنیت اجتماعی دختران و پسران را با صورتی خونین دستگیر می کنند همانهایی بودند که از سالهای ابتدای انقلاب تا سالها بعد در پوشش نیروهای چماقدار حزب اللهی به دختران در خیابانها حمله می کردند و آنان را کتک می زدند. احمدی نژاد باید به خاطر داشته باشد زمانیکه مسعود ده نمکی در خیابان ولی عصر دختران را با کتک روسری دار می کرد او نیز همین کار را در خیابانهای نارمک انجام می داد اما در این روزها با توجه به اینکه همه آن چماقداران وارد نیروی انتظامی و بسیج سپاه پاسداران شده اند دیگر نیازی به آن گونه برخوردها نیست و به راحتی کتک زدن ها را قانونی کرده اند و توسط نیروی انتظامی و بسیج انجام می دهند . به تازگی، نیروی انتظامی و بسیج برای اینکه مبادا دستشان به نامحرم بخورد - و این مسئله برای برخی از مراجع مشکل ایجاد کرده است - ، تصمیم گرفتند برخی از زنان چماقدار را به نام گردانهای عاشورا و الزهرا مأمور کتک زدن کنند . احمدی نژاد هزینه آنها را از صندوق ذخیره ارزی می پردازد . ناگفته نماند که جمعیت ایثارگران، که احمدی نژاد از جمله اعضای رده بالای آن است، صحنه گردان اصلی است و اصلا طرح امنیت اجتماعی را این گروه تهیه و بر انواع دیگر سرکوب افزوده است . قوه قضاییه و قاضی مرتضوی نیز از آنان حمایت کامل می کند . ● حمله به سخنرانی ها و اجتماعات مردمی : یکی از کارهای این گروه چماقدار حمله به اجتماعات مردم بود و هنوز نیز هست . اوائل انقلاب ، دستور حمله را بهشتی و هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و جنتی و دیگر سران چماقدار صادر می کردند . کار را از حمله به گروههای چپی شروع کردند. بعد نوبت به مجاهدین رسید. در سال 60، به مردم هوادار رییس جمهوری حمله می کردند . بعدها که ورق برگشت و خامنه ای رهبر فرید حزب الله شد، به نیروهای طرفدار هاشمی رفسنجانی و بعد نیز به گروههای طرفدار آقای خاتمی حمله می کردند . در قم، حتی برادر خامنه ای، هادی خامنه ای را نیز مورد تعرض قرار دادند. کسی نیز از چماقداران نپرسید : چرا دست به این کار میزنید . قدرت این گروه چماقدار بدانحد است که در ماجرای حمله به هاشمی رفسنجانی در قم ، خامنه ای حفظ ظاهر را نیز نکرد . تنها کاری که با آن افراد که از یاران مصباح یزدی بودند، کردند این بود که آنها را از قم به خارج از قم تبعید کنند . روزی احمد خمینی، در پی حمله این گروه به شهید لاهوتی، گفته بود : اگرنیروهای انتظامی و امنیتی بخواهند اینها را دستگیر کنند به راحتی می توانند این کار را انجام بدهند زیرا آنها می دانند که در خانه چه کسی چه رنگ گربه ای زندگی میکند .(نقل به مضمون ) بعدها ، احمد خمینی ، خود نیز، توسط بلند پایگان تعلیم دیده این گروه و به دستور خامنه ای و هاشمی رفسنجانی، کشته شد. این گروه به دستور پدر و دست اندرکاری خود او تشکیل شده بود و خود کرده را تدبیر نبود . در سالهای اول انقلاب ، تنها کسی که در برابر آنها ایستادگی کرد و حتی مردم را به مقابله با آنها فرا خواند وبه مسئولین هشدار داد که دست از حمایت آنها بردارند ، بنی صدر ، رییس جمهور منتخب مردم بود . در ماجرای 14 اسفند، زمانیکه آنها کار را ازحد گذرانده بودند و به مردم حمله کرده بودند از مردم خواست بدون خشونت ، سردسته هاشان را دستگیر و بقیه را از دانشگاه خارج کنند . در یک چشم بر هم زدن، تاج و تخت چماقداران بر باد رفت و سر کرده ها توسط مردم دستگیر شدند و معلوم شد که همه آنها از افراد کمیته و سپاه و دستگاه قضائی و مجلسی هستند که خمینی دستور داده بود با تقلب در انتخابات، حزب جمهوری اسلامی اکثریت نزدیک به اتفاق ﺁن را از ﺁن خود کند . رؤسا و حامیان چماقداران وقتی متوجه شدند که ماهیت " حزب الله " قلابی لو رفته و خود ﺁنها و سر دسته ها افشا شده اند و چون می دانستند که رئیس جمهوری از زد و بند ﺁنها با امریکائیها و اسرائیلی ها نیز ﺁگاه است ، به کودتای خزنده شتاب تمام بخشیدند . پس از کودتا ، کتاب " غائله 14 اسفند " را در 1000 صفحه باقی گذاشتند که مدرکی باقی ، از جمله در باره " حزب الله " سازی کودتاچیان است . مراجعه به کتاب غائله 14 اسفند که توسط قوه قضاییه، تحت سرپرستی موسوی اردبیلی نگارش و انتشار یافته است ، بر هر ایرانی که خواهان یافتن حقیقت چگونگی کودتا علیه منتخب مردم است؛ لازم است. این کتاب بخوبی کودتا بر ضد انقلاب و حق انتخاب مردم و منتخب مردم را شرح می کند . بهمین جهت ، کتاب پس از انتشار نایاب شد . اما ﺁنها که توانسته اند نسخه ای از کتاب را به دست ﺁورند، بجاست که در اختیار دیگران بگذارند تا مردم کشور سر از چگونگی کودتا در ﺁورند . ● حمله به نشریات : گروه حزب الله که توسط " رهبر " اداره می شد و می شود ، از جمله حمله به نشریات را عهده دار بود و هست . الا این که در حال حاضر، نشریه ای که بشود به ﺁن حمله کرد وجود ندارد . کار جدید جعل نشریه و نسبت دادن ﺁن به دانشجویان و جعل قول دگر اندیشان است . تا قبل از آمدن احمدی نژاد، حمله به نشریه ها ادامه داشت . اما از زمان بر سر کار آمدن چماقداران و استفاده از واواک و وزارت ارشاد و قاضی مرتضوی دیگر نیازی به حمله به دفتر نشریه ها نیست . در دوره خاتمی بود که خامنه ای، با " حکم حکومتی " دهها نشریه را یک شبه توقیف کرد . برخی از آنها برای همیشه کار خود را تعطیل کردند .
● حمله به مراجع و بیوت آنها : از کارهای ولایت پسندانه گروه چماقدار و حزب الشیطان که بنا روا بر خود " حزب الله " نام نهاده است ، حمله به بیت آیات عظام بوده است . کاری که در رژیم شاه انجام نشد . زیرا در ﺁن رژیم کسی جرات این کار را به خود نمی داد . ولی با دستور خمینی ، چند مرجع دینی ، ( ﺁیات الله شریعتمداری و قمی و صادق و محمد روحانی و شبیر خاقانی و... ) در خانه های خود توقیف شدند و مورد تعرض چماقداران نیز قرار گرفتند . پس او، این بار، به دستور خامنه ای ، حسینه منتظری مورد ایلغار قرار گرفت و خود او، در خانه اش ، بمدت 5 سال ، توقیف بود . حتی موسوی اردبیلی نیز از تعرض مصون نماند . سالها بود که خمینی جانشینی داشت به نام منتظری که قائم مقام رهبری بود . دو کار ، کارش را ساخت : یکی پرده برداشتن از معامله پنهانی با حکومت ریگان ( بخشی از اطلاعات که در پاریس توسط بنی صدر در اختیار رسانه های امریکائی و اروپائی قرار گرفت، توسط نزدیکان منتظری برای او فرستاده شده بود ) و دیگری اعتراض به کشتار زندانیان . این دو کار، به ایران گیتی ها حالی کرد اگر خمینی بمیرد و منتظری رهبر شود، دولت ﺁنها نیز پایان می پذیرد . این شد که کار او را ساختند . نخست مورد عتاب خمینیش قرار دادند و سپس او را مجبور به کناره گیری از قائم مقامی کردند . بعد از خمینی ، به بهانه تذکر به خامنه ای که تو سواد نداری دم از مرجعیت مزن و استقلال حوزه قم و روحانیت را محترم بشمار، به دستور خامنه ای و تحت نظر شیخ محمد یزدی و جنتی و فلاحیان، به سرکردگی ذوالنور، به خانه او حمله کردند . قصد داشتند در خانه اش ، با عمامه خودش به دارش بکشند . اما مخالفت برخی از مراجع مانع کارشان شد . " حجت الاسلام " ذوالنور فرماندهی لشکر امام صادق سپاه پاسداران را نیز بر عهده دارد . اخیرا صحبت از حمله به خانه و شخص آیت الله صانعی می شود . زمینه را حسین شریعتمداری ایجاد کرده است . اما هنوز خامنه ای دستور حمله به وی را صادر نکرده است. زمینه صدور مجوز وجود دارد . برای چماقداران حزب اللهی فرقی نمی کند مرجعی که مورد حمله قرار می گیرد چه کسی است و چه رتبه و درجه ای در میان مراجع دارد . " رهبر " و سردسته ها هر دستوری به ﺁنها بدهند، اجرا می کنند . این روزها ، مشاهده می شود که امثال مصباح یزدی و خوشوقت و جنتی و ... در فکر حذف برخی از آیات عظام هستند و به زودی باید منتظر حمله به خانه های ﺁنها شد . ولو حمله انجام نگیرد، پراکندن خبر در این باره، اثر خود را در تحمیل سکوت به مراجع قم می کند . در این میان، جنب و جوشهای مجتبی خامنه ای که به قول پدر غیر مجتهدش ، مجتهد است را نباید نادیده گرفت . چه کسی می گوید کاری را که احمد خمینی نتوانست او نتواند بکند یعنی جانشین پدرش شود ؟ فعلا که به جای پدرش ، رتق و فتق امور را می کند . اگر خامنه ای بمیرد و هاشمی رفسنجانی زنده بماند، مجتبی روزگاری صد بار بدتر از احمد خمینی پیدا می کند . مگر این که پیشاپیش ، کودتائی شود و مجلس خبرگان در دست " بیت رهبری " چون موم شود .
● حمله به سینماها و آتش زدن آنها : از جمله فرمان ها یی که رهبران چماقداران به ﺁنها می دهند ، حمله به سینماهائی است که در آنها، فیلمی برخلاف نظر آنها به نمایش در آمده باشد . در دوران انقلاب ، ﺁنها نیز که دست به جنایت هولناک ﺁتش زدن سینمای رکس آبادان زدند، رهبرانی از نوع رهبران حزب الله داشتند بعد از انقلاب، بی تقصیرها را به جای خود، اعدام کردند . حزب الله سالها بود که به بسیاری از سینماها حمله می کرد و مردمی را که برای تماشای فیلم به سینما رفته بودند، مورد ضرب وشتم قرار میدادند . آخرین آنها حمله به سینماهایی بود که فیلم مارمولک را به نمایش گذاشته بودند . دستور حمله به این سینماها را جنتی، مارمولک بزرگ، صادر کرده بود .
● حمله به روحانیون مخالف : هم در سالهای اول انقلاب ، جماعت روحانی نماهای قدرت طلب و مستبد ، بر مردم شناخته شدند . اینها کسانی بودند که خود را طرفدار " استبداد صالح " می دانستند و برای تشکیل " سلسله روحانیت " از هیچ جنایتی روی گردان نبودند . در برابر ﺁنها، روحانیونی نیز بودند که به استقلال و آزادی ایران و مردم فکر می کردند . روحانیونی که دغدغه آزادی ملت ایران را داشتند از جمله روحانیونی بودند که سالها در زندان به سر برده بودند و کسانی که در آرزوی استبداد بودند ازجمله کسانی بودند که با گروه فوق از قبل از انقلاب درگیری هایی را داشتند . به همین دلیل، از بعد ازپیروزی انقلاب، طرفداران استبداد ملاتاریا در تلاش برای حذف روحانیونی شدند که آزادیخواه بودند . ﺁزار این روحانیان بقصد راندنشان از صحنه سیاسی و تهدید کردنشان به توقیف توسط دادگاه انقلاب، از همان روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب، شروع شد . بعدها ، خمینی دادگاه ویژه روحانیت را تشکیل داد که همچنان تشکیل و مشغول سرکوب گری هر روحانی است که با استبداد بنام دین مخالفت کند . مستبدان برای اینکه بتوانند روحانیون مستقل را از میدان بدر کنند، نخست صلاح را در این دانستند که توسط گروه چماقدار معروف به حزب الله ﺁنها را مورد ضرب و شتم قرار دهند . زیرا آنها به سادگی نمی توانستند روحانیونی مانند حسن لاهوتی و طالقانی و علی تهرانی و آیت الله پسندیده و حتی نوه خمینی ، سید حسین خمینی ... را دستگیر و زندانی کنند . اولین هجوم آنها به روحانیونی بود که در خط انقلاب نبودند و یا اگر هم بودند زیاد نزدیک به آنها نبودند و بیشتر به خط و خطوط آیت الله شریعتمداری و آیت الله روحانی و ... نزدیک بودند . بعد از حمله به آنها حمله به روحانیون انقلابی شروع شد . حسن لاهوتی اولین آنها بود . نخست در رشت عرصه را بر او تنگ کردند و سپس ، برای فشار به او ابتدا در صدد دستگیری فرزندش بر آمدند. او خود را از روی بام ساختمان آلومینیوم خیابان جمهوری فعلی به خیایان انداخت و کشته شد. سرانجام، لاهوتی را به زندان اوین بردند و به دست لاجوردی جلاد اوین، سپردند . روزی بیش لازم نشد که از پایش درﺁورند و بگویند سکته قلبی کرد و مرد ! به قول شیخکی به اسم دعاگو از بازجو های اوین، " خوب شد که مرد وگرنه باید در دادگاه محاکمه می شد و به اعدام محکوم می گشت " ! در اوائل انقلاب ، محبوبیت طالقانی خمینی را رنج می داد . خمینی او را سدی در برابر خود می دید . برای شکستن این سد، توسط محمد غرضی و کمیته انقلاب اسلامی فرزند وی را دستگیر کردند . او قهر کرد و از تهران خارج شد . او را به قم نزد خمینی بردند و به اصطلاح از او استمالت کردند . مجاهدین انقلاب اسلامی نیز، در تهران، بر ضد او راه پیمائی کردند . هنوز " دادگاه ویژه روحانیت " تشکیل نشده، خمینی ری شهری را مأمور بازجوئی از شریعتمداری و گرفتن اعتراف تلویزیونی از او کرد . ری شهری که از جنایتکاران بنام است زیر فشار شریعتمداری را به اعتراف تلویزیونی مجبور کرد . بعد که " دادگاه ویژه روحانیت " تشکیل شد ، علاوه بر حمله به روحانیون ( نمونه حمله چماقداران به عبدالله نوری که وزیر کشور نیز بود ) برخی از آنها را ( از جمله عبدالله نوری و اشکوری و حتی موسوی خوئینی ها و... ) را توسط دادگاه فرمایشی " ویژه روحانیت " به زندان محکوم کردند . حمله به جلسات سخنرانی عبدالله نوری و محسن کدیور و محمد شبستری و موسوی خویئنی ها و حتی هادی غفاری که از چماقداران معروف و اولیه تهران بود ، تعطیل بردار نبود . حمله آنها روز به روز شدید تر می شد تا نوبت به آیت الله جوادی آملی رسید که سالها مبلغ ولایت فقیه بود رسید . پیش از او، مهدوی کنی نیز ضرب شصت حزب الله را چشیده بود . در این اواخر ، حجت الاسلام پروازی که زمانی از فرماندهان آنها بود و موسوی خویئنی ها - غیر از سابقه گروگانگیری، وقتی خمینی او را دادستان کل کرد، گفت : دوره قانون مداری سرﺁمد و زمان راه و روش مکتبی شد - و... نیز ، بمحض گشودن زبان به مخالفت، مورد حمله حزب الله قرار گرفتند . البته مهاجمان هیچوقت دستگیر و محاکمه نشدند . حتی زمانی که برادر " رهبر" در میان مردم و در مسجد مورد حمله قرار گرفت و کتک خورد، کسی از ﺁنها بازخواست نکرد . تنها مورد، مورد حمله به هاشمی رفسنجانی در قم است که حمله کنندگان محاکمه شدند . ﺁنها از یاران و شاگران مصباح یزدی بودند . تنها برخی از آنها برای مدتی از قم به شهرهای دیگر تبعید شدند .
●حمله به نمایندگان مجلس : گروه چماقداران حمله به نمایندگان مجلس را با وجود مصونیت آنها ، ازدوره اول مجلس، آغاز کرد. برخی از نمایندگان طرفدار بنی صدر، رییس جمهوری، و مهندس بازرگان را به شدت در شهرها و در تهران مورد ضرب وشتم قرار دادند . حتی سلامتیان مورد شلیک یکی از افراد گارد محافظ مجلس قرار گرفت و نزدیک بود کشته شود . غضنفرپور ، مدتها مخفی بود و بعد از دستگیری، در زندان ، شکنجه شد . بعد از کودتای خرداد 60، حمله به " نمایندگان " و ضرب وشتم ﺁنها کمتر شد . تا دروه خاتمی، تنها مورد نماینده کرج بود که به استبداد حاکم و جنایتکاریها و فسادهایش اعتراض کرد و درجا مورد ضرب و شتم قرار گرفت . در ریاست جمهوری خاتمی، بار دیگر حمله و کتک زدن " نمایندگان " مجلس از سر گرفته شد. باز هم هیچ مهاجمی دستگیر نمی شد و تنها به نمایندگان بود که اخطار داده می شد ، در سخنرانی ، جمله یا جمله هائی که " مردم " را عصبانی کند ، بر زبان نیاورید ! در همین دوره ، برای برخی ازنمایندگان پرونده نیز ساخته می شود و به دادگاه نیز کشانده می شوند . ﺁخر ترس حاکمان از افشای خیانتها و جنایتها و فسادها زیاد بود . در دوره مجلس هفتم ، هیچ حمله ای به هیچ نماینده ای صورت نمی گیرد. زیرا بسیاری از آنها که به نمایندگان حمله می کردند خود در حال حاضر در میان نمایندگان هستند . آیا کسی می تواند محبی نیا و زاکانی و فرهنگی و دورکی و با هنر و قدرت الله علیخانی و ... رانشناسد که زمانی خود از رهبران گروههای چماقدار بوده اند ؟ یادﺁوری این واقعیت که در دوره خاتمی، برخی از چماقداران با اسلحه دست به ضرب و شتم نمایندگان میزدند و حتی نماینده شورای شهر تهران آقای سعید حجاریان را با گلوله مورد حمله قرار دادند، بجاست . با ﺁنکه چند نفری را دستگیر کردند و بظاهر سیعد عسگری در زندان بود، اما در واقع، ﺁزاد بود و دوربین بدست ، خبرنگاری می کرد ! محاکمه ای قلابی نیز ترتیب دادند اما برای این که سازمان حزب الله و سازمان ترور شناخته نشود و کسی نداند ، خامنه ای در رأس ﺁن است و سازمان شاخه های متعدد دارد و... در قسمت دوم ، باورها و اندیشه ها و تقسیمات حزب الله شرح داده می شود . |
Posted
on Tuesday, May 13, 2008 at 02:29AM
by
افشا
View Printer Friendly Version
Email Article to Friend
Reader Comments