آزادی ایران

شگفتی از نتايج انتخابات در ايران
يونس شاملی

انتخابات دهمين دور انتخابات رياست جمهوری ايران برگزار شد و نتيجه برآمده از آن تمامی خوش باوران سياسی را در بهت و حيرت فرو برد. محمود احمدنژاد نماد عينی عوامفريبي، خرافات و عقب ماندگی برنده نمايش انتخابات دهمين دور انتخابات رياست جمهوری اعلام شد. جالب توجه اينکه نتايج آراء اعلام شده انتخابات حتی نامزدهای بازندهء رياست جمهوری را نيز به شگفتي، حيرت و واکنش واداشته است.

مير حسين موسوی حتی قبل از اعلام نهايی شمارش آرا، پيروزی قطعی خود را طی يک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد. وی بعد از اعلام نتايج آرا، شگفت زده، واکنش نسبتا غيرمتعارفی از خود نشان داد و طی بيانيه ايی انتخابات را "شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سيما" توصيف کرد.

تعداد قليل آرا داده شده به مهدی کروبی برای همه حيرت انگيز بود. وی طی بيانيه ايی گفته است "دهمين دوره رياست جمهوری چنان مضحک و شگفت است که در بيان و بيانيه نمی آيد". وی همچنين به بازی خوردن خويش در انتخابات نيز طی بيانيه مذکور مهر تاييد زده و می نويسد:" شگفتا که مشارکت ملت به ابزار تحکيم دولت تبديل شد". ‌

جالب توجه تر اينکه هم ميرحسين موسوی و هم مهدی کروبی بيانيه هايی در اعتراض به تقلب و جعل در انتخابات را صادر کرده اند. مهدی کروبی در بيانيهء اعتراضی خود به نتايج آراء مينويسد که:" در مقابل اين مهندسی و تنظيم ناشيانه رای ملت سکوت نخواهم کرد" و مير حسين موسوی بعد از اعلام نتايج آراء می نويسد: "ضمن اعتراض شديد به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان روز انتخابات هشدار می دهم که تسليم اين صحنه آرايی خطرناک نخواهم شد."

اما با اندکی توجه به تاريخ انتخابات رياست جمهوری بويژه از هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوری در ايران شگفتی و حيرت همچنان ويژگی عمده اين انتخابات بوده است. من در مقاله "ماهيت انتخابات در جمهوری اسلامی" در چند هفته پيش، زير عنوان "سورپرايز در انتخابات" شگفتی و حيرانی نتايج انتخابات را چنين توضيح داده ام: " يکی ديگر از ويژگيهای انتخابات در جمهوری اسلامی سورپرايزها و يا شوکهای سياسی است که از نتيجهء انتخابات عايد مردم می گردد. در نهمين دور انتخابات رياست جمهوری مهدی کروبی گفته بود؛ من فقط دو ساعت خوابيدم و بعد از بيداريم متوجه شدم که احمدی نژاد نفر اول انتخابات شده است!

در هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوری رقيب اصلی علی اکبر ناطق نوري، محمد خاتمی بود. تمامی شواهد، دلايل و قرائن حکايت از پيروزی ناطق نوری داشت. اما يکباره غيرمحتمل ترين کانديدا يعنی محمد خاتمی با 20 مليون رای به رياست جمهوری رسيد! و اين پيروزی از سوی اغلب تشکلها و شخصيتهای سياسی جامعه فارس ايران به نام مردم آگاه ايران ثبت شد!

در دوره دوم رياست جمهوری خاتمی انتقادات و سرزنشها از اينکه وی شخصی سست عنصری بوده و اعتماد به نفس کافی ندارد دامنهء بيشتری گسترد. انتقادات از خاتمی به گونه ايی دامن گسترده بود که انتظار برآمدن شخص راديکالتری نسبت به خاتمی در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری می رفت. اما علی رغم تمامی انتظارات، يکباره محمود احمدی نژاد با گرايشی بشدت عقب مانده و باز در عين حال غير محتمل ترين کانديدا از صندوقهای رای انتخابات رياست جمهوری ايران، پيروزمندانه بيرون آمد!

به نظر ميرسد جمهوری اسلامی حتی رقابت ميان برگزيدگان خود را که از صافی شورای نگهبان گذشته اند را نيز برنمی تابد و در واقع آن کسی پيروزمندانه از صندوقهای رای بيرون می آيد که رهبران اصلی رژيم، مُهر انتخاب آن را قبلاً کوبيده اند."

نتايج آراء دهمين دور انتخابات رياست جمهوری نيز بازنويسی همان سناريوی بهت انگيز و سياهی است که ظاهراً عنوانش انتخابات است. انتخاباتی که مهدی کروبی به درستی در بيانيهء اعتراض خود نوشت:"شگفتا که مشارکت ملت به ابزار تحکيم دولت (احمدی نژاد) تبديل شد". (پارانتز از من است)

علی رغم تمامی مسائل در پروسه انتخابات، اما يکی از برجستگی ها آن نامزدهای بازنده اين انتخابات است، که همگی از شخصيتهای درونی نظام جمهوری اسلامی اند. شخصيتهايی که نتايج آراء اعلام شده را؛ مهندسی آرا، مضحک، تنظيم ناشيانه آرا ملت و تخلفات آشکار نامش نهادند. اما سيد علی خامنه ايي، نتيجه اين انتخابات را طی بيانه ايی تثبيت کرد و با اين بيانيه ادعاهای نامزهای بازنده انتخابات را مردود دانست و حتی آنان را به همکاری با محمود احمدی نژاد دعوت کرد!

برداشتهای اوليه از پروسه دهمين دور انتخابات رياست جمهوری در ايران، به اجرا درآمدن دوباره سناريوی فريب مردم بود. سناريويی که، شگفتی نامزدهای بازنده آن از نتايج انتخابات، نشان از آن داشت که در انتخابات اين دوره خود کانديداهای رياست جمهوری نيز قربانی اين فريب بزرگ بوده اند.

علنی شدن هرچه بيشتر گرايشات متضاد درونی رژيم و بيشتر شدن شکاف ميان اين جناحبنديها، جنبه ديگری است که در پروسه دهمين دور انتخابات رياست جمهوری در ايران بيش از پيش بروز کرد. تضادهايی که می تواند زمينه های بازشدن فضا سياسی در دوره پيش رو را فراهم تر سازد.
2009-06-13

23 خرداد 1388 18:58

تقلب بزرگ شما را به جنبش همگانی می خواند
ابوالحسن بنی صدر

پيام ابوالحسن بنی صدر به مردم ايران

تقلب بزرگ شما را به جنبش همگانی می خواند

هموطنان!

آن بخش از شما مردم ايران که تحريم را رأی دادن به الغای ولايت مطلقه فقيه دانستيد و آن بخش از شما ايرانيان که بدين خاطر در دادن رأی شرکت کرديد که گمان برديد، بر ضد ولايت مطلقه فقيه رأی می دهيد، اينک در موقعيتی يکسان قرار داريد: در برابر رژيمی قرار داريد که حاکميت را غصب کرده و برای مردم، بر حاکميت، ولو به اندازه يک ارزن، حق قائل نيست. از اين رو، تقلب بزرگ را بر خود ,مشروع, می سازد و می کند.

در هشدارهای پياپی به شما مردم عزيز ايران يادآور شدم که روز 23 خرداد، روز روياروئی با واقعيت بسيار تلخ است. اينک شما رأی دهندگان سخت احساس فريب می کنيد. اما نه وقت خود سپردن به اين احساس و نه زمان هم آغوش شدن با غم و يأس است. ترديد نکنيد که

1 � اين انتخابات رسوا، دو شکست خورده داشت که يکی از آنها آقای خامنه ای مدعی ولايت مطلقه فقيه و ديگری آقای هاشمی رفسنجاني، همدست او در کودتای خرداد 1360 و جنايتها و خيانتها و فسادها است. ولايت مطلقه فقيه، بر فرض که تقلب بزرگ انجام نمی گرفت، باز بازنده بود. چرا که جمهور مردم ايران، از تحريم کنندگان و رأی دهندگان، مخالفت خود را با ولايت دروغ و دغل ابراز کرده اند.

2 � پيروز اين انتخابات وفا کنندگان به عهد خود با ولايت جمهور مردم و شما مردم ايران هستيد.

در هشدارها، تأکيد شد که از 23 خرداد به بعد، زمان از آن پيروز شوندگان، يعنی استواران بر حقوق مردم و شما مردم ايران هستيد. چرا که وجدان همگانی نه تنها نسبت به هدف که استقرار ولايت جمهور مردم است، بلکه بر روش که به جنبش همگانی روی آوردن بقصد رسيدن به اين هدف است، معرفتی شفاف پيدا می کند.


هموطنان!

نه وقت نا اميدی و غم که هنگام اميد و شادی است. چرا که اينک می دانيد ولايت مطلقه فقيه را نمی خواهيد و ولايت جمهور مردم را می خواهيد. اينک می دانيد که روش حق، عمل به حق است و نه وسيله زورآزمائی شدن در درون رژيمی که در مرکز خود، گرفتار شديد ترين تخاصم ها است. اينک می دانيد که حتی وقتی رژيم چهار مجرم را نامزد می کند، برای شما اختيار رأی دادن به يکی از آنها را نيز قائل نمی شود. چرا که شدت دشمنی در مرکز قدرت، دادن اين اختيار را ناممکن کرده است. اينک می دانيد چه کسانی با شما راست می گويند و انگيزه آنها نه قدرت و قدرتمداری که حقوق شما است. اينک می دانيد چه کسانی به شما راست نمی گويند. اينک می دانيد که نبايد خود دستيار رژيم در فريب خويشتن بگرديد. اينک می دانيد که رژيم ولايت مطلقه فقيه با حيات ملی تضاد آشتی ناپذير دارد و هرگاه بخواهيد در استقلال، در آزادي، زندگی کنيد، هرگاه بخواهيد بر ميزان عدالت اجتماعي، رشد کنيد، می بايد به جنبش همگانی روی آوريد. اينک می دانيد که توانائی داريد و اين توانائی را برای بازيافتن حقوق خود

می بايد بکار بريد.


جوانان ايران!

اين امر را که به خيابانها درآمديد و در فضای اميد و شادي، يکديگر را باز يافتيد و با يکديگر همداستان شديد، دليل بر توانائی قدرت شکن خويش بدانيد و آن را تمرين جنبش همگانی بشماريد و در تدارک اين جنبش برای استقرار حاکميت بر زندگی ملی و شخصی خويش شويد. تقلب بزرگ هم هدف و هم روش را بر شما آشکار کرد. حالا می دانيد که روش ناسازگار با حقوق شما که رأی دادن در عين علم به اين واقعيت که حق حاکميت از شما ستانده شده است، روش دستيابی به اين حق نيست. اين روش شما را به ,حداقل, خواستها نيز نمی رساند. پس ديگرگوش به صداهايی که از دهان قدرتمدارها و توجيه گران قدرت بيرون می آيند، مسپاريد. خويشتن را به عصبانيت و خشونت مسپاريد. احساس توانائی با احساس اميد و شادی و خون سردی همراه است و جنبش همگانی با خشونت زدائی همزاد است. با شفاف کردن هدف و روش همراه است. هدف را استقرار ولايت جمهور مردم بشناسيد و تمام اين حق را بخواهيد و به تدارک جنبش همگانی برخيزيد.


ايرانيان!

اگر ترديد داشتيد، اينک می بايد ترديد شما رفع شده باشد و تقلب بزرگ، با وجود دشمنی در مرکز قدرت فسادگستر به شما گفته است که اين رژيم ميرنده است. تقلب بزرگ به شما هشدار می دهد که نبايد در بيراهه مرگ با اين رژيم همراه شد. می بايد به راه زندگی باز گشت. هرگاه با واقعيت تلخ اين سان رويارو شويد، در دل، اميد و شادی می يابيد و بر می خيزيد و برای استقرار حاکميت خويش، روی به جنبش می آوريد.

دلهای شما پر از اميد و شادی و معرفت شما بر توانائی خود هرچه شفاف تر و عزم شما بر برخاستن، بازهم استوار تر باد.

23 خرداد 1388

معتمد شما ابوالحسن بنی صدر

23 خرداد 1388

از افشا

نجات ایران در دموکراسی متکی بر خرد جمعی و حقوق بشر بعلاوه خود کفایی علمی و اقتصادی است

*****************

بازی تمام شد!
تقی روزبه

taghi_roozbeh@yahoo.com
درمقابل چشمان بهت زده شهروندان ايران وجهان،نام کانديد نظرکرده خامنه ای وسپاه پاسداران ونهادهای سرکوب ومدافعين آنها با آرائی بيش ازدوبرابرآراء موسوی ازدرون جعبه های مارگيری بيرون کشيده شد.عليرغم آنکه هررأی دهنده ای خودکارشخصی به همراه آورده بود،اما آن "خودکارجادوئی" کارخود را کرد و نام احمدی نژاد ازدرون صندق ها بيرون کشيده شد!.رژيم حتا حوصله به مرحله دوم کشيدن شدن "انتخابات " را نداشت وتصميم گرفت که کار رادرهمان مرحله اول تمام کند.البته چنين اقدامی که بی شباهت به کودتای انتخاباتی تما عيار نبود،نمی توانست با تقلب های معمول تاکنونی صورت بگيرد. بهمين دليل با اعلام حالت فوق العاده،يعنی تعطيل پيامک ها که نقش مهمی درسازمان يابی و تبادل اطلاعات مردم درشرايط انحصاررسانه ای داشت،بااعلام مانوراقتداربرای باصطلاح حفظ امنيت آراء و آمادگی برای ممانعت ازاعتراضات وشورش های محمتل ،وبا ممنوع اعلام کردن هرگونه تجمع وتظاهرات وفيلترينگ اکثرسايت ها ورسانه های مخالف دولت، وبالاخره با حمله به ستادهای انتخاباتی کانديدهای رقيب احمدی نژاد؛ کودتای انتخاباتی خود را به انجام رساند وباين ترتيب جامعه رأی دهنده را درشوک بزرگی فروبرد!.اعلام آمادگی برگزاری جشن پيروزی توسط ميرحسين موسوی به يک شوخی تبديل شد.احساس تلخ بازی خوردن وسياه شدن يک احساس فراگيراست. والبته دراين ميان بکارگيری احتمالی ترفندهائی نظيروعده ووعيد تشکيل هيأت بررسی محتمل برای شکايات و... وغيره نيزچيری ازواقعيت کودتای صورت گرفته نمی کاهد. واگردراين ميان عاملی بازدارنده واثرگذار برای برگرداندن اوضاع به سيرعادی وجود داشته باشد جزقيام عليه کودتا و به خيابان ريختن مردم وبازی خوردگان وآنان که آرايشان به دروغ به نام محمود احمدی نژادخوانده شد وجود ندارد. کودتا را فقط باجنبش ضدکودتا می توان خنثی کرد.
و باين ترتيب دراين آزمون بزرگ يک بارديگرواين بارباشفافيت بيشتری معلوم شد:
-سپاه که حريفان احمدی نژاد را تهديد کرده بود که اجازه نخواهد داد انقلاب مخملين آنها پيروزشود،دست دردست خامنه ای درحال تدارک باصطلاح پروژه ضدکودتا بود.معلوم شدکه آن اعتمادبه نفس کذائی احمدی نژاد ومتحدين اش که چشم درچشم مردم دروغ های شاخدارتحويل آنان می دادند وحتا درايام اتنخابات هم ازفشاربه کارگران وفعالين و زندانيان سياسی وبستن روزنامه ها و.. دست نمی کشيدند، ازکجا آب می خورد.
-که رژيم تحمل رأی مردم را حتا اگر درمحدوده گزين کانديد تزيينی وبدلی خود رژيم-فردی هم چون موسوی- دربرابرکانديد اصلی را ندارد.
-معلوم شد نردبان عروج به قدرت نردبانی نيست که پس ازبالارفتن ازآن هم چنان وجودداشته باشد. آن نردبان سالها پيش شکسته وبرچيده شد.پس وجود نردبانی ازطريق انتخابات درجمهوری اسلامی توهم ودروغی بيش نيست
-ملعوم شد که برای ميزان تقلب رژيم حدواندازی نيست و اين استدلال که با شرکت گسترده می توان جلوی تقلب رژيم را گرفت وباهمين شبه استدلال گروه کثيری را به ميدان نمايش انتخاباتی کشاندند، نادردست بوده است.وآنچه که دردوم خرداد76 تکرارشد ديگرتکرارشدنی نيست.
معلوم شدکه تنها تضمين کننده دموکراسی وآراء مردم، قدرت مردم وسازندگان دموکراسی هستند. وبدون اعمال قدرت جمعی آنها هيچ رژيمی را نمی توان واداربه تمکين دربرابر تصميم مردم کرد.
-معلوم شدکه راه پائين کشيدن استبداد وقدرت مستقر،نه ازصندوق ها ی رأی تحت کنترل رژيم، بلکه ازطريق جنبش های اجتماعی-طبقاتی وازطريق انقلاب مردم می گذرد.
-اکنون زمينه وسيعی برای بوجود آمدن احساس بازی خوردگي،خيانت شدگی ونااميدی وسرخوردگی ناشی ازاين کودتای رژيم محل بروزپيداکرده است ونحوه برخورد با آن مساله مهمی است.

-نبايد فراموش کنيم که مبادرت به چنين کودتائي، درعين حال نشاندهنده اوج فروماندگی رژيم دربرابر مردم وميزان تصلب شرائين اواست. درواقع هرچه که اميد وتوهم به تغييرازدرون کم رنگ تر شود، حلقه محاصره جمهوری اسلامی ازبيرون تنگ ترمی شود.
-اين کودتا شايد به يک تعبير دومين کودتا پس ازکودتای 28 مردادباشد. وبهمين دليل يک نقطه عطف تازه ای است درپوست انداری رژيم و ورود قطعی آن به مرحله نوينی از انحطاط وگنديدگی.زخم عفونت کرده ودردناکی هم چون گيرکردن استخوان در لای زخم راتنها می توان با جراحی علاج کرد.
-جنبش تحريم وجنش های اجتماعی هم اکنون موجود مهمترين اهرمی هستند که رويدادهای جاری حقانيت آنها را درپی به لرزنشستن تب 40 درجه ای و به پايان رسيدن "مستی توده ای" به اثبات رسانده است.وهمين زمينه مثبت وبرآمده ازآزمون تلخ،بسترمساعدی را برای تقويت آن فراهم ساخته می کند.بی شک درآزمون صورت گرفته موج بزرگی ازمردم وبويژه نسل جديد وارد عرصه سياست شدند واکنون يأس وسرخوردگی درآميخته با خشم دروجود آنان زبانه می کشد..بنابراين مقابله با يأس وسرخوردگی ودميدن شورواميدو حرکت ازطريق بازخوانی آزمون صورت گرفته وگشودن افق های جديدی برای پيشروی ويافتن راه های تازه دارای اهميت زيادی است.
-بی شک روسياهی برای ذغال ماند. به اصلاح طلبان و آنها که جنبش تحريم را تحت فشارقرارداده بودندتا ازطريق ذوب کردن يخ آن و جلب مشارکت آنان به بازی دربساط رژيم، وباتوهم عروج خود به قدرت،تنورانتخاباتی رژيم را داغ کنند.اکنون يک باردگيرمعنای سياست ورزی سترون آنها که گزين ميان بدو بدتربود نشان داده شد.
-ومهمترين درس آنکه يک بارديگرمعلوم شد درجمهوری اسلامی حتا برای انجام رفرم هم به انقلاب نيازهست.درجمهوری اسلامی دهه 80 حتا کسی مانند موسوی نخست وزيرموردتأييدخمينی ودوران جنگ وقتلهای دهه 60، متهم به انجام کودتای مخلمين است! بايد راه مستقل ومتکی برجنبش های اجتمای وطبقاتی را باتمامی مشکلاتش فراراه خويش قراردهيم. وراه رشد وتوسعه آنرا با مبارزات مستمرخويش هموارکنيم.
-رژيمی که دراوج انتخابات فعالان کارگری را دستگيروزندانی وشکنجه می کند معلوم بودکه مبنای ماندگاری خود را نه برمبنای رأی که برپايه های ديگری استوارساخته است.بااين وجود او مبادرت به بازی کثيفی کرد که تنها ازدست حکومت های به غايت عوام فريب وفاسد برمی آيد.او فقط می خواست دراوج انزوای خودتا آنجا که ممکن باشد،هم بيشترين تعداد مردم را ازطريق رقابت های کاذب رقبای برگزيده وامتحان پس داده ، به ميدان بکشد و هم درهمان حال رأی آنها را که برخلاف کانديد نظرکرده قدرت حاکم بود، به زباله دانی بريزد تابلکه ازاين طريق بتواند چندصباحی برای ادامه حيات نگين خود فرجه بقاء بيافريند.بديهی است که چنين رژيمی حتا يک دقيقه نيزتحمل کردنی نيست.آما خلأ جايگزين را که مردم با گوشت وپوست خود احساس می کنند تنها خود مردم بامبارزه ومصالح متعلق به خود وتنها بدست خودمی توانند پرکنند و نه درزيربيرق سبزوزرداين يا آن جناح! پس زنده باد جنبش رنگين کمان متعلق به کارگران وزحمتکشان وزنان وجوانان! آنها فقط بدست خويش می توانند خويشتن را آزادکنند.

2009-06-13-23-03-88
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com/

23 خرداد 1388 18:01

:ماشين انتخاباتی دستگاه ولايت مطلقه فقيه,احمدی نژاد را برنده انتخابات تعيين کرد
ايسنا: شمارش آراى ‌٣٧ هزار و ‌٤٢٠ صندوق اخذ راى كه ‌٨٥/٨١ درصد تعداد صندوق‌هاست، نتايج زير از سوى ستاد انتخابات كشور اعلام شد.

به گزارش ايسنا تا ساعت ‌٤٥/٨ امروز از بين ‌٣٠ ميليون و ‌٥٠٦ هزار و ‌٤٢٢ راي، محمود احمدي‌نژاد ‌١٩ ميليون و ‌٧٦١ هزار و ‌٤٣٣ راى و ‌٧٧/٦٤ درصد آرا، مير حسين موسوى ‌٩ ميليون و ‌٨٤١ هزار و ‌٥٦ راي، ‌٢٥/٣٢ درصد آرا، محسن رضايى ‌٦٣٣ هزار و ‌٤٨ راي، ‌٠٧/٢ درصد آرا و مهدى كروبي، ‌٢٧٠ هزار و ‌٨٨٥ ، ‌٨٨/٠ درصد آرا را به خود اختصاص داده‌اند.

23 خرداد 1388 12:45