ما پیروزیم چون بر حقیم
این وبلاگ سعی دارد مسایل کشور عزیزمان ایران را مورد بررسی قرار دهد و سرافرازی و رفاه ایران آرزوی من است. رسیدن به این آرزو بدون همراهی و تعاون ایرانیان بر اساس دموکراسی و حقوق بشر و خود کفایی علمی و اقتصادی ممکن نیست.برای آشنایی با عقاید بنده در این موارد میتوانید بنوشته های زیر کلیک بفرمایید توجه خواهید داشت که هر سرفصلی متشکل از پستهای زیادی است که میتوانید در پی خواندن نخستین پست بقیه را از همان صفحه اولی که خوانده اید پیګیری بفرمایید
لیستی از نوشته های قبلی
این وبلاگ از همکاری تمام خوانندگان استقبال میکند .نظرات همه مورد احترام است و سانسوری بجز کاربرد کلمات رکیک که در عرف ایرانی فحش و ناسزا و لودگی تصور میشود ندارد
مسایل موجود در جامعه ایران بر اساس عقل منطقی و آزاد و رها که نوکر دین و یا ایدئولوژی بخصوصی نیست بررسی میشود. بعقیده نگارنده عقلی که هدفش کشف حقیقت و رفاه و منافع جامعه انسانی امروز و آینده است بدمکراسی و عدالتی منتهی میشود که حداقل عدالتش حقوق بشر خواهد بود.
من با تمام کسانی که این عقل را برای سنجش رویدادها و ایجاد جامعه ای که روابط افرادش با هم بر اساس آن عقل و عدالت باشد همراه هستم و همه را هم به این عقل و عدالت دعوت میکنم
لطفا نظر خودتان را در مورد نوشته ها و اخبار بنویسید.بدون تبادل افکار و آرا نمیتوان بخرد جمعی و دانش بیشتر رسید
روزنامه اعتمادملی در محاصره
روزنامه اعتمادملی در محاصره
آفتاب: درپی گسترش اغتشاشها و اعتراضها به نتايج اعلام شده در سطح شهر تهران و از جمله ميدان هفت تير، روزنامه نگاران اين نشريه در محل کار خود حبس شدهاند.
به گزارش خبرنگار سياسی آفتاب، نيروهای لباس شخصی مجهز به اسلحههای سرد که بيسيم با خود به همراه دارند با استقرار در برابر درب روزنامه اعتمادملی متعلق به مهدی کروبی يکی از نامزدهای معترض به نتايج اعلام شده، از رفت و آمد عابران از برابر اين روزنامه و همچنين خروج روزنامهنگاران و کارمندان اين نشريه جلوگيری بعمل ميآوردند.
23 خرداد 1388 00:37
يادداشت ابطحی در مورد کودتای انتخاباتی وب نوشت
يادداشت ابطحی در مورد کودتای انتخاباتی
وب نوشت
گونيای که به جای کلاه بر سرمان رفت
ديروز و ديشب خيلی با هم فرق داشت. ديروز ايران شادمان بود که دارد سرنوشت خود را با تغيير شکل ميدهد. همه هم آمده بودند. ديشب اما شب تلخ شوکآوری شد. خبرها، مثل چهار سال پيش با اعلام زودرس خبرگزاری فارس و کيهان شکل گرفت. اول باور کردنی نبود. کمکم که خبرها جلو رفت خبرها داشت مثل يک کوه سنگين در برابر چشم کسانی که ديده بودند واقعيت اين نيست، رسمی ميشد. مهندس موسوی هم همزمان اعلام رسمی کرد که پيروز انتخابات است. اما اطلاعات رسمی بود که همچنان در دنيا مطرح بود و بدجوری روی اعصاب ملت ليز ميخورد. اينبار مسئله خيلی مهمتر از تقلب بود. خيليها اسم آن را کودتای سفيد ميگذارند. با ستادهای مختلف در تماس بودم. مگر ميشد خوابيد؟ دوبار رفتم پيش آقای کروبی يکبارش ساعت 2 بامداد بود. با دوستان مختلف در ستاد آقای موسوی صحبت ميکردم. همه شوک بودند. هروقت فرصت ميکردم به فيس بوک و فرندهای نگران آنجا سر ميزدم. دوستانی که اين بار انتخاب کرده بودند و نتايج را ميديدند و داشتند دقميکردند، ميخواستند حرفهای اميدوارکننده بزنم. من هم از اين خبرها نداشتم. شرايط سختی بود. ياوران آقای احمدينژاد عليرغم ممنوعيت تظاهرات، شهر را تسخير کرده بودند. دوسه ساعتی خوابيدم. صبحی به دفتر آقای خاتمی رفتم. از جلسهای آمده بود و در حال رفتن به جلسه مهم ديگری بود. بيانيه آقای موسوی را ديدم. خيلی صريح بود. بعد از آن به دفتر آقای کروبی رفتم. ايشان هم در حال نوشتن اين بيانيه بود. با بيبيسی فارسی هم گفتگوئی کردم. تحليل اين تقلب واضح را کردم. يکی از دوستان ميگفت در خيابان فردی را ديده که گفته اين بار به جای کلاه گونی بود که به سرمان رفت، مهندسی اين انتخابات خيلی هوشمندانه بود. از يک سو رکورد رای دادن در تاريخ انتخابات شکست. اينکه هميشه ميگفتند خاتمی در دور دوم بيشتر رای آورد هم بايد درهم ميريخت و احمدينژاد در اين مهندسی بايد رای بيشتری از خاتمی به دست ميآورد. مهندس موسوی و همه کسانی که همراهش بودند را هم ميخواستند، به پايان خط ببرند. ماجرای رای سيصد هزار نفری آقای کروبی هم بخش مهم اين سناريو بود. با اينکه آقای کروبی بيشترين کسی بود که يک مجموعههای ثابت رای داشت. اما به دليل اينکه ديگر کسی از اين شعارهای تند و مردممحورانه ندهد و اعلام کنند همه مخالفان و ناراضيان در کشور عددی نيستند، سقف سيصد هزار نفری را برايش در نظر گرفتند. اين در حالی است که اخبار رسيده از همه صندوقهای شهرستانها حداقل تساوی آقايان موسوی و احمدينژاد بود. اين بار اگر دوباره فراموش نکنيم، جريان غير دولتی و اصلاحطلب را بايد به اين نتيجه رسانده باشد که ديگر از طريق صندوقهای رای نميشود، به فکر اصلاح بود. انتظار ميرود کانديداها و به خصوص مهندس موسوی که خود را کانديدای پيروز اعلام کرده است و حرف بيجائی هم نزده است، تلاشهائی را که آغاز کردهاند به نتيجه برسد. ظاهرا ميخواهند تقاضای تجديد انتخابات کنند. اما نميدانم آيا امکان پذير هست يا نه؟ در هر حال اين شوک و بهت غير قابل توصيف جامعه ما را گرفته است. نسل جوانی که ميخواست خودش را در اين نظام تعريف کند دچار ياس تلخی شده است. موج مهاجرت در ذهن جوانان دوباره جدی ميشود و هزاران "چيز" ديگر. اما در عين حال دنيا با اين اتفاقات پايان نميپذيرد. سعی کنيد زمين نخوريم.
23 خرداد 1388 00:35
شمار واقعی آراء
شمار واقعی آراء, روشنگری.
برخی منابع اينترنتی ارقام زير را به عنوان شمار واقعی آراء منتشر کرده و منبع آن را درز توسط کارمندان وزارت کشور ذکر کرده اند. طبيعتا اين آمار تاييد شده نيست، اما از آنجا که آمار رسمی رژيم بنا بر شواهد متعدد دروغين ترين آمار منتشر شده است، به انتشار ارقام ديگررا که فقط ,گمان, واقعی بودن آن ميرود درج ميکنيم:
افراد واجد شرايط: 49،322،412
افراد شرکت کننده در انتخابات: 42،026،078
آرای باطله 138،716
مير حسين موسوی: 19،075،623
کروبی: 13،387،104
محمود احمدی نژاد: 5،698،417
محسن رضايی: 3،754،218
23 خرداد 1388 01:12
شکاف وسیع در بین جناحهای حکومت و تنگ تر شدن حلقه خودیها
برخورد با كودتاچيان، هاشمي و خاتمي سردمداران معركه، فاطمه رجبی
نحوه حضور، رفتار و گفتار، عقبه داخلي و خارجي، هزينه سرسامآور تبليغاتي، حاميان سگباز و اراذل و اوباش، همه و همه بيانگر آن بود كه اصلاحطلبي برانداز در پي يك كودتا، عليه ملت و نظام اسلامي است. قلبهاي مريض كه مغز عليلي هم به آن اضافه شده، جنگ رواني سهماهه را ايجاد و دامن زدند.
هاشمي و خاتمي سردمداري معركه را بر عهده گرفتند، فرزندان هاشمي با راهاندازي سايتها و هتاكي و فحاشي مطابق با فرهنگ هاشمي عليه احمدينژاد جولان دادند و افرادي چون كرباسچي غارتگر و ديگران امدارسان كودتاي امريكايي البته از نوع «سبز لجني» گرديدند. اما امداد فاطمي آگاهي مردم خوداجو را صدچندان كرد و ولايتمداران با عزمي جزم، «احمدينژاد» را برگزيدند. برگزيدند تا اسلام بماند، انقلاب بماند، نظام اسلامي بماند، ولايتفقيه بالنده و متعالي بماند، مردم بمانند و ايران بماند.
خاتمي، هاشمي و مهرههاي آنان به ويژه موسوي فرتوت و بيانگيزه در راستاي اهداف براندازانه امريكا حركت كردند و مثل گذشته به مشتي اراذل و اوباش و البته سگبازان سبزپوش دل خوش نمودند و به آنها تكيه كردند. بيانيه غيرقانوني و براندازانه محمد خاتمي سرسپرده غرب در ساعات نيمهشب و اعلان دروغين پيروزي، همراه با بيانيههاي آشوبگرانه موسوي و كروبي نماد بارز مأموريت آنها در انجام كودتاي نافرجامي است كه با حضور چهل ميليوني مردم سركوب شده است.
زهرا رهنورد زني كه انديشه و عمل و علم و دين او در پرونده تحصيلياش به ارزيابي گذارده شد، در گفتوگو با رسانه ضدانقلاب بيبيسي ناتوان و نااميد آشوبگري را افتان و خيزان دنبال ميكند. همسر رفسنجاني بنا بر فرهنگ فرعوني اين خاندان مردم را به شورش خياباني دعوت كرد. فرق اين دو زن فرتوت چيست؟
به هر حال:
1. دستگيري سركردگان آشوبگري كه با صدور بيانيههاي غيرقانوني مجريان سرسپرده طراحان كودتا هستند، ضروري است.
2. افشاي پشت پرده ماجراي چهارساله مخالفان احمدينژاد، يعني دشمنان ملت و نظام اسلامي براي رسوايي هرچه بيشتر اين غارتگران و متجاوزان خودكامه، و سرنوشت كشور و ملت، امري حياتي است. پشت پردهاي كه گوشهاي از آن در ماجراي موسويان و نامه هاشمي افشا شد. 3. در اين مسأله، برخورد قاطع با هاشمي رفسنجاني به عنوان عامل اساسي فتنههاي اخير كه به وسيله نامه اخيرش عريان به صحنه آمد، اولويت اساسي دارد.
آخرين خبر: درگیری های تازه در تهران
آخرين خبر: درگیری های تازه در تهران
بر اساس گزارش های تازه از خیابان های عباس آباد و سعادت آباد خبر رسیده که مردم به خیابان ها ریخته اند. براساس همین گزارش نزدیکی های تجریش در خیابان ولیعصر هم درگیری به وجود آمده و به کوچه های زغفرانیه کشیده شده است. ظاهرا ماموران با موتور دنبال مردم هستند و صدای بوق و داد و فریاد و کتک خوردن از هر سو شنیده می شود. ساعت نزديک به دوازده شب هم در خيابان عباس آباد تهران تجمع مردم با شعارهايی در حمايت از ميرحسين موسوی گزارش شده و پليس نيز آن ها را مورد حمله قرار داده است. پیش از آن در حمله به جبهه مشارکت محسن میردامادی و تعداد دیگری از اعضای این حزب بازدادشت شدند.