پان ایرانیستها - عوامل ارتجاع ایرانی
Thursday, May 8, 2014 at 11:03PM
افشا

شاه در کنار چماقداران خود

 

 

در این نوشته در باره پان ایرانیسیم مطالبی مینویسم

از نظر من نیروی پان ایرانیست در ایران متعلق به نیروهای ارتجاعی جامعه بوده است

اصولا علم کردن ناسیونالیسم در برابر مدرنیته (حقوق بشر و دمکراسی و سکولاریسم همسو با آن ) یک حرکت ارتجاعی است که هیتلر و موسولینی و رضا شاه در عمل انجام دادند

 

چگونه ارتجاع ایرانی را بشناسیم

http://efsha.squarespace.com/blog/2012/12/2/367559730153.html

 

مثلا در زمان شاه بعد از کودتای بیست و هشتم مرداد 1332 وی بطور دیکتاتورانه کشور را اداره میکرد.حالا مثلا پان ایرانیست امروزی چه میگوید:

محسن پزشک پور خدمتگزار ملت بود

مصدق ضد شاه بود و جبهه ملی را اراذل و اوباش تشکیل میدادند .دکتر فاطمی و داریوش فروهر چاقو کش بودند

مثلا اینها نمیدانند که محسن پزشک پور اگر نوکری شاه را نمیکرد نمیتوانست بنمایندگی مجلس آن هم بعد از کودتا برسد.

مینویسدکه :

بله پان ايرانيست ها خواهان اصلاح حكومت و نه انقلاب و تغيير حكومت بودند ولي پيروان احمق مصدق كه راه مصدق را هم نفهميده بودند خميني را خورشيدي خواندند كه از غرب طلوع كرده است.

به اینها باید گفت :

پان ایرانیست و پانهای دیگر با پوشاندن مسایل کشور و بخاک و خون چسبیدن فقط افکار ارتجاعی و بینشهای در عمل ضد ملی خود را توسعه میدهند.نجات ایران در بر پایی حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری و اقدام این دولت دمکراتیک برای رفع عقب ماندگی های علمی و اقتصادی کشور است

چرا بدون تشکیل یک جبهه قوی دمکراسی نمیتوانیم از شر استبداد رها بشویم

http://efsha.squarespace.com/blog/2013/5/20/053911867558.htm

 

نژاد پرستی و ضد یهود بودن پان ایرانیست ها در سالهای دهه سی خورشیدی

 

من هوا خواه مصدق نیستم.راه نجات ایران برای من مشخص است  که دمکراسی و حقوق بشر و رفع عقب ماندگی های علمی و اقتصادی است..منتها مصدق بدمکراسی از شاه بیشتر نزدیک بود و خمینی بهمان میزان از دمکراسی نسبت بشاه دور است.از این بابت بمقایسه آنها دست زدم

در مورد مصدق و اقداماتش باید گفت:هر قانونی لازم الاجرا نیست مثلا اپارتاید و یا کشتن محارب در قانون ملایان.اینها ضد بشری هستند.مصدق را باید در ظرف زمانی خودش سنجید.او از دیکتاتوری پهلوی چه میخواست بیرون بیاورد.این را با خمینی مقایسه کنید که شاه را رو سفید کرد. نه این که با ماندالا مقایسه کنید. تنها قانون مقدس تکریم انسان و زندگی اوست .هر حرکتی که به اینجا بینجامد درست است.اگر کسی قوانین ضد بشری ملایان را ببحث بکشد و مقابله کند کارش درست است اگر چه ضد قانونی باشد

به هر حال جالب است که مخالفین پان ایرانیستها همان مخالفین سلسله پهلوی است و نمیتوان وابستگی پان ایرانیستها را به شاه و دیکتاتوری آنان رد کرد.نیروهایی که ارتجاعی بوده اند.از نظر اینان دکتر فاطمی و فروهر

چاقوکش و اراذل و اوباشند و جبهه ملی خائن هستند چون از مصدق طرفداری کرده اند

آيا وقت آن نرسيده است که واژه ها را از تحریف بشوئيم و معنای واقعی و رخت خودشان را تن شان کنيم؟ نوشته : امیر ش 

این ادعا را در تکثیر نوشته های فیس بوکی بنام این نویسنده کرده اند با هم بخوانیم

......................................................
آنچه از وقایع امرداد ماه 1332 سخنی به میان نمی آید؛ این است که اوباشان و ارازل حزب توده و جبهه ملی بیش از روز 28 امرداد چه کرده اند. هیچ جا سخن از چاقو کشی و آدم کشی داریوش فروهر نیست این مدعیان دمکراسی چرا به ملت ایران نمی گویند که داریوش فروهر برای مخالفت با اندیشه دیگر جز آدم کشی راهی نمی دانسته و قرار نبوده راه دیگر برود و الا برای حفظ دولت ملی چرا باید با چاقو کشی و آدم کشی همراه باشد؟ نکند مصدق السلطنه از اینکه آزادی داده بود که مانع کسی نشوند تا هر کسی که خواست بر علیه او بنویسد و سپس افراد چماق بدست خود را از جمله اله کرم های آن روز یعنی داریوش فروهر و دکتر حسین فاطمی و امثال آنها را بجان شان بیدازند همین کاری که جمهوری اسلامی نیزدر دو مرحله سال های 1358 و سپس پس از طرح دوم خرداد انجام داد. جالب اینجاست که چقدر تشابه در رفتار مصدق السلطنه و ولایت فقیه زياد است. به درستی مشخص می شود که هر دو از یک فرماندهی واحدی يعنی دولت فخیمه انگلستان هدایت شده و می شوند

...................................

 عوامل ارتجاعی د رایران از برقراری دمکراسی در کشور جلوگیری میکنند و از رفع عقب ماندگی های علمی و اقتصادی در کشور نگرانند.

بقای آنان در ادامه وضع موجود است وضعی که ادامه اش بنفع بیگانه و ضربه به ایران و ایرانی است.اینان با دامن زدن به احساسات ملی (خاک و خونی ) و احساسات دینی سعی در خواباندن عقلانیت مردم دارند و با بی حسی عقلی و بی هوشی مردم به چپاول ایران و خدمت ببیگانه بپردازند.اینان فرهنگ مردم را بر ضد خودشان بکار میگیرند و اگر در جایی ماندند و فرهنگ اجازه این کار نمیدهد با جعل و تحریف تاریخی کارشان را بپیش میبرند.

در نهایت هم کارشان بچماقداری در زمان شاه و نوع سازمان یافته لباس شخصی در حکومت ملایان میکشد

 این عوامل ارتجاع ایران و اقتصادیش را فدای سود خود و اربابان خودشان یا ارتجاع جهانی کرده اند و در این راه ملایان آن قدر تند رفته اند که شاه را هم رو سفید کرده اند

.ما در زمان قاجار در غذا که مسئله نداشتیم ولی حالا هم در غذا مسئله داریم و هم در صنعت.

گیرم ملایان هم ماشین صادر بکنند این صنعت واقعی نیست چیزی که مواد اولیه اش و طرحش و ساختش از خارج بیاید و در ایران بعلت کارگر ارزان مونتاژ شود که صنعت واقعی نیست .صنعت زمانی واقعی میشود که ما هم بتوانیم با علم و اقتصاد خود این کار را بکنیم نه این که از سال 1346 داریم ماشین مونتاژ میکنیم ولی از خودمان چیزی نداریم.مثلا کره این را در بیست سال طی کرد حالا از خودش چیزی دارد و اقتصاد کره پویا و سازنده است.شرط اول داشتن چنین اقتصادی حرکت حکومت بسمت دمکراسی و ازادی بیان است.چیزی که در دو رزیم ملا و شاه نداشته ایم.

اصولا با پان ایرانیسیم و دیگر پانها و ایدئولوزی های دیگر مسئله ایران راه حلی ندارد تنها راه نجات بخش  برای ایران در حکومت دمکراسی همسو با ارزشهای حقوق بشری است

 ایدئولوژی ناسیونالیسم و ایران گرایی و باستان گرایی به استبداد و فاشیسم رسیده است و در کنار ان ها ایدئولوزی اسلامیستی هم چنین بوده است.ما خودمان با باورهای ضد دمکراتیک و ضد حقوق بشری بستر ساز این استبداد و فاشیسم همراه آن بوده ایم که البته در جوار اقتصاد ضد تولیدی و دلالی بر اساس واردات ضربه جبران ناپذیری به کشور و فرهنگ وارد ارده ایم.این ایدئولوزیها با بضاعت فرهنگی و دینی و ملی  و اجتماعی ما فقط به بیراهه استبداد و حق کشی و آدم کشی منجر میشود.ما در ایران چاره ای بجز حکومتی دمکراتیک نداریم.در برابر ارزشهای دمکراتیک ارزشهای فدسی ملی و دینی نمیتوانند قد علم بکنند زیرا منجر به استبداد خواهد شد ولی این ارزشها تا زمانی که ضربه به دمکراسی و رفع عقب ماندگی علمی و اقتصادی کشور نزند ، مورد تایید میتواند باشد.با پذیرش ناسیونالیسم و یا اسلامیسم این خطر وجود دارد که دمکراسی نفی و استبداد حاکم شود ولی با پذیرش دمکراسی و سکولاریسم همسو با حقوق بشر دین و ناسیونالیسم سیویک میتواند در کشور باقی بماند.این که در کنار حکومت دمکراتیک دم از اسلام و ایران بعنوان بالاترین ارزش زدن باشد فقط نمایشی از نیروهای ارتجاعی است

چرا بدون تشکیل یک جبهه قوی دمکراسی نمیتوانیم از شر استبداد رها بشویم

http://efsha.squarespace.com/blog/2013/5/20/053911867558.html



Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.