از افشا
راه نجات ایران بر پایی حکومتی دمکراتیک بر اساس ارزشهای حقوق بشری و رفتن بسوی خود کفایی علمی و اقتصادی است.راه حل مسئله ملی از طریق دمکراسی ممکن است .اگر ملت ایران با فدرالیسم موافقت داشته باشد فدرالیسم زیر را پیشنهاد میکنم
ما مسایل زیادی در ایران داریم که اینمسایل سبب استبداد و دیکتاتوری وو عقب ماندگی کشور شده است.زندگی ما با کمبودهای زیادی همراه است که سبب نا امیدی برای جوانان و رنج و درد برای والدین آنهاست.انسان ایرانی برای گذران حداقل معیشت خود مسئله ها دارد و دچار مشکلات بسیاری است.از نظر من این مسایل از دو ریشه عمده پدید آمده است .ریشه اول همان باور های ضد حقوق بشری است و ریشه دوم درد های ما اقتصاد دلالی بر اساس واردات و ضدیت با تولیدات اقتصادی در داخل کشور است یعنی عملا حکومتهای ما در نود سال اخیر با تولیدات اقتصادی ضدیت کرده اند و بدلالی و واردات دامن زده اند
در مورد ریشه اول دردها لینک زیر میتواند توضیح بیشتری را عرضه کند
http://efsha.squarespace.com/blog/2011/7/2/774975790655.html
در مورد ریشه دوم دردهای ایرانیان لینک زیر توضیحات بیشتری را عرضه میکند
خائنان به ایران و امنیت تغذیه ای کشور و دشمنان تولیدات ملی را بشناسید
میبینید که رئیس جمهور کشور میگوید سیب زمینی نکاریم بجایش آب را صادر کنیم و با واردات نیازهای خود را بر آورده بکنیم
تا زمانی که ما ریشه های درد را نخشکانیم قادر نخواهیم بود که بدمکراسی و یک فدرالیسم دمکراتیک برسیم.مسئله این گونه نیست که بگوییم مثل ایالات متحده آمریکا عمل میکنیم و فدرالیسم در ایران بر قرار شود.ما با موانع ملی ؛ دینی و فرهنگی و اجتماعی برای این مقصود درگیر هستیم.
با توجه به این این ریشه های درد در تمام استانهای ما و در بین تمام اقوام ایرانی وجود داردبدون خشکاندن این ریشه های عقب ماندگی و استبداد زا هیچ قومی قادر به ایجاد حاکمیت دمکراتیک و نه حتی حاکمیت غیر استبدادی نخواهد بود.یعنی بدون خشکاندن این ریشه های درد فدرالیسم قومی تعمیق استبداد در کشور خواهد بود و احتمالا به تجزیه ایران هم خواهد کشید
بنابراین خشکاندن این ریشه های درد یک پیش نیاز برای برقرار قدرالیسم همسو با دمکراسی و حقوق بشر است.اگر در ایران حکومتی دمکراتیک و بر اساس ارزشهای حقوق بشری تشکیل شود وکشور هم بسمت خود کفایی علمی و اقتصادی یا اقتصاد تولیدی پیش برود فدرالیسمی که من پیشنهاد میکنم یک فدرالیسم فرهنگی و زبانی خواهد بود و نه فدرالیسم مبتنی بر خاک و خون که سبب جنگ و کشتار در مناطق چند قومی مثل شهرهایی از استان آذربایجان غربی و خراسان و تهران خواهد بود.در فدرالیسمی که من پیشنهاد میکنم هر کس قومیت و زبان خودش را انتخاب خواهد کرد و تمام اقوام و زبانهایشان در ایران رسمی خواهد بود .بر اساس نظر کارشناسان و تصویب قانون اگر تعدادی (مثلا پنجاه هزار تن)از هر قومیت یا زبانی در هر نقطه ای از ایران زندگی میکنند حق خواهند داشت بودجه دولت برای تاسیس مدارس ابتدایی بزبان قومی خودشان داشته باشد.تحصیل بزبان غیر قومی فارسی برای همه ایرانیان اجباری خواهد بود و هر ایرانی باید یک زبان قومی دیگری علاوه بر زبان قومی خود فراگیرد مثل آموزش عربی در حال فعلی یا در زمان شاه انجام میشد.برای هر ایرانی محدودیتی برای زندگی در هر نقطه ای از ایران بر قرار نخواهد شد.هر کس حق دارد هر قدر که میخواهد برای اعتلای زبان قومی و یا زبان فارسی از اموال خود خرج کند و هیچ کس نمیواند وی را محدود کند
با درود به هدف مقدس رزمندگان و جانبازی این مبارزان در راه حق
______________________________________
پیام چهار فعال عرب ایرانی پیش از اجرای حکم اعدام
فعالان محلی یک فیلم ویدیوئی از 4 زندانی سیاسی عرب که اخیرا در اهواز اعدام شدند بر روی یوتیوب منتشر کردند.
در این فیلم طه ، عباس و عبدالرحمن حیدری که سه برادر بودند و دوست آنها علی شریفی از سازمان های حقوق بشری و بویژه احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل خواسته بودند برای توقف حکم اعدام آنها تلاش کنند اما قبل از منتشر شدن پیام حکم آنها اجرا شد.
این فیلم که در محل بازداشت آنها ضبط شده و توسط فعالان محلی به بیرون درز کرده است چهار فعال اهوازی را در کنار هم نشان می دهد ؛ ابتدا علی شریفی پیام خود را می خواند و سپس طه حیدری نیز پیام مشابهی می فرستد.
آنها در این پیام تاکید کردند به صورت مسالمت آمیز علیه تبعیض و سیاست هایی که نظام علیه مردم عرب به کار می گیرد تظاهرات کرده بودند اما با حکم محاربه خدا و پیامبر و فساد فی الارض مواجه شدند.
علی شریفی تاکید کرد به همراه دوستانش در تظاهرات مسالمت آمیز 15 آوریل 2005 شرکت کرده بود و پس از آن هر ساله در سالگرد این حادثه شرکت می کرد.
شریفی گفت:" نیروهای امنیتی با سلاح گرم ، گازهای سمی و اشک آور به ما حمله کردند .با چشم خود شاهد کشته و زخمی شدن چند تن از جمله یونس و یوسف شموسی بودم."
او گفت: ما مخالف تروریسم و خشونت از هر طرفی که باشد هستیم. ما حقوق ملت خود را به شکل مسالمت آمیز و از طریق برگزاری تظاهرات پیگیری کردیم. ما بی گناه هستیم و اتهام محاربه با خدا و پیامبر و فساد فی الارض و حکم اعدام در دادگاهی غیرعادلانه بر ما تحمیل شد."
شریفی افزود:" مطالبات ما مسالمت آمیز بود و خواستار رسیدن به حقوق سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ملت خود بودیم اما به اعدام محکوم شدیم."
این فعال سیاسی در پایان گفت:" ما از مرگ نمی ترسیم و به هر چه خدا بخواهد قانع هستیم."
طه حیدری دیگر فعال سیاسی اعدام شده نیز در پیام خود گفت:" من از ساکنان منطقه ملاشیه در اهواز هستم و دو فرزند دارم. در 20 آوریل 2011 بازداشت شدم و سه ماه را در زندان اطلاعات سپری کردم. در سلول های تاریک در حالی که چشم بند بر روی چشمانم بود متحمل شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی شدم."
او گفت:" به همراه برادرانم و دوستانم در انتفاضه 15 آوریل که قیام گرسنگان ، پابرهنه گان و مظلومان بود ، شرکت کردیم. ما علیه فارسی سازی منطقه و تبعیض قیام کردیم و هنگامیکه تجمع مسالمت آمیز برگزار کرده بودیم توسط نیروهای رژیم بازداشت شدیم."
او افزود:" من و برادرانم و دوستانم تهدید شدیم در صورتی که از همکاری واعتراف به هر چه بر ما دیکته شده سرباز زنیم با مرگ روبه رو خواهیم شد."
حیدری افزود:" با حضور احمدی نماینده دادستانی شکنجه شدیم و او ما را به اعدام تهدید کرد سپس شعبه 4 دادگاه انقلاب به ریاست مرتضی کیاستی ما را به اعدام محکوم کرد."
او به نمایندگی از دوستانش گفت:" ما ساکن یک محله بسیار فقیری هستیم که دهها هزار نفردر آن زندگی می کنند. در حالی که بزرگترین شرکت صنایع فولاد ایران در مقابل ما قرار دارد اغلب کارگران آن از خارج از اهواز استخدام می شوند. با این وجود محله ما از بالاترین سطح فقر ، بیکاری ، گسترش مواد مخدر و پایین ترین سطح رفاه مدنی ، اجتماعی و بهداشتی رنج می برد."
وی گفت:" نصیب ما از چاه های نفت و گاز چیزی جز دود نیست. رژیم همچنین مسیر آب رودخانه های منطقه را به سمت مناطق فارس نشین منحرف کرد و به این ترتیب کشاورزی منطقه نابود شد. شرکت های استعماری نیشکر نیز بقیه زمین ها و آب ها را تصاحب کردند."
گفتنی است خبر اعدام این چهار فعال در 18 ژوئن گذشته به خانواده های آنها در اهواز ابلاغ شد.
اتحادیه اروپا ، بریتانیا ، آلمان و همچنین سازمان های حقوق بشری مختلف از جمله سازمان عفو جهانی و دیده بان حقوق بشر اجرای این حکم را محکوم کرده بودند.