تحليل گر گاردين:عمليات نظامی غرب عليه ايران شروع شده ولی اعلام نشده است 
Friday, December 9, 2011 at 11:44PM
افشا

 

 از افشا

بی بی سی نوشته است(در سایتش) که

 

بنابراین تا زمانی که سلطه بیگانه از بین نرفته و خطری هم از سوی حاکمین ایرانی وابسته آنان را تهدید نکند حمله ای در کار نخواهد بود.اگر تمایل به بالا آمدن گروه احمدی نژاد یا اصلاح طلبان باشد این سیاستهای مماشاتی هم چنان ادامه خواهد یافت.

http://efsha.squarespace.com/blog/2009/9/16/968384534225.html

 

به هر حال خمینی را هم این نیروهای غربی با حمایت رسانه ای و مالی و غیره رهبر کردند.خمینی نوکر جهانخواران سرمایه و مزدور ضد ایرانی
http://efsha.squarespace.com/blog/2009/8/21/928544643554.html

 

________________________________

تحليل گر گاردين:عمليات نظامی غرب عليه ايران شروع شده ولی اعلام نشده است
بی بی سی

روزنامه گاردين چاپ لندن، در شماره روز پنجشنبه ۸ دسامبر ۲۰۱۱ خود نوشته که عمليات نظامی غرب عليه ايران شروع شده است هر چند شايد علنا اعلان نشده باشد.

شيموس ميلن، نويسنده اين مقاله با عنوان "جنگ عليه ايران آغاز شده است" می نويسد: "تعداد شواهدی که نشان مي‌دهد جنگ مخفی آمريکا و اسرائيل عليه ايران، با حمايت بريتانيا و فرانسه، از هم اکنون آغاز شده، روز به روز افزايش مي‌يابد. حمايت مخفيانه از گروه‌های مخالف کم کم به تلاش برای کشتن دانشمندان ايراني، استفاده از جنگ افزار سايبري، حمله به تاسيسات موشکي، و کشتن يکی از فرماندهان ايرانی از جمله اين شواهد است."


نويسنده مقاله گاردين مي‌نويسد که هر چند که اين حملات مستقيما تائيد نشده‌، اما در کنار سر تکان دادن‌ها و چشمک زدن‌های تاييدآميز منابع اطلاعاتی و رساندن داستان‌های خصمانه‌ در مورد ايران به دست رسانه‌ها� که عجيب‌ترين آن‌ها طرح ترور سفير عربستان سعودی در آمريکا بود � قدرت‌های غربی هم فشاری بيشتر برای افزايش تحريم‌ها عليه برنامه هسته‌ای ايران وارد می کنند.

نويسنده مقاله ادامه مي‌دهد که تصميم بريتانيا به پيشگام شدن برای اعمال تحريم عليه تمام بانک‌های ايران و تحت فشار قرار دادن اتحاديه اروپا برای تحريم صنعت نفت ايران، منجر به حمله عده‌ای به سفارت بريتانيا در تهران در هفته گذشته و متعاقبا اخراج ديپلمات های ايرانی از لندن شد.

او مي‌نويسد که اين نمونه به خوبی نشان مي‌دهد که چنين مناقشه‌ای چگونه مي‌تواند به سرعت ابعاد بزرگتری به خود بگيرد؛ همانطور که سرنگون کردن يک هواپيمای جاسوسی آمريکا در خاک ايران در اوايل هفته نشان داد. آنچه که يک مقام اسرائيلی آن را "نوع جديدی از جنگ" توصيف کرده، مي‌تواند تبديل به جنگی از نوع قديمي‌تر آن بشود که می تواند برای همه خطرناک باشد.

نويسنده می افزايد که ماه گذشته مقامهای وزارت دفاع بريتانيا به روزنامه گاردين گفتند که چنانچه آمريکا اجرای طرح حمله به ايران را جلو بياندازد، (که به عقيده آنها همينطور خواهد شد)، در آنصورت از "نيروی نظامی بريتانيا درخواست کمک می کند و اين کمک را دريافت هم خواهد کرد."


در ادامه مقاله گاردين آمده است که صرف نظر از هدف مقامات وزارت دفاع، که مي‌تواند آرام کردن افکار عمومی و يا هشدار دادن به آنها باشد، بيان اين موضوع خود دارای اهميتی فوق العاده است: نيروی نظامی بريتانيا موافق است که به حمله بی دليل آمريکا به ايران کمک کند.

شيموس ميلن در ادامه مقاله مي‌نويسد شواهد قابل اعتمادی که نشان دهد ايران به دنبال توليد سلاح هسته‌ای است، وجود ندارد.

در ادامه مقاله گاردين آمده است که همانگونه که پيش از آغاز جنگ عليه عراق گفته مي‌شد، اين بار هم قوي‌ترين ادعاها در رابطه با ايران بر اساس "اطلاعات سری" از طرف کشورهای غربی مطرح مي‌شود. اما حتی جيمز کلپر، رئيس اطلاعات ملی آمريکا هم تصديق کرده که شواهد حاکی از آن است که ايران برنامه خود برای توليد سلاح هسته‌ای را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده و هنوز از سر نگرفته است.

به نوشته آقای ميلن، ماجرا در کل بيشتر شبيه داستان "آليس در سرزمين عجايب" است. ايران، که می گويد برنامه‌ای برای توليد سلاح هسته‌ای ندارد، در ميان کشورهايی قرار دارد که خود سلاح هسته‌ای دارند: آمريکا، که در کشورهای همسايه يعنی افغانستان و عراق نيرو دارد و در سراسر منطقه هم دارای پايگاه‌های نظامی است، و همچنين اسرائيل، روسيه، پاکستان و هند.

آقای ميلن در ادامه مقاله مي‌نويسد: "البته ايران يک کشور ديکتاتوری است، هر چند که به اندازه کشورهايی مانند عربستان سعودی سرکوبگر نيست. ايران در ۲۰۰ سال گذشته به هيچ کشوری حمله نکرده است اما خود در دهه ۱۹۸۰ توسط عراق و با حمايت قدرت‌های غربی مورد تهاجم قرار گرفت. اين در حاليست که آمريکا و اسراييل در طی ۱۰ سال گذشته به ۱۰ کشور يا اراضی خارج از خاک خود، حمله کرده اند. بريتانيا هم به مدت بيش از يک قرن، خاک ايران را اشغال کرده، دولت‌های آن را برکنار کرده و از اين کشور بهره برداری کرده است. پس در اينجا، چه کسی ديگری را مورد تهديد قرار می دهد؟"

روزنامه گاردين مي‌نويسد ايهود باراک، وزير دفاع اسرائيل، اخيرا گفت که اگر او از رهبران ايران بود، "احتمالا" خواهان توليد سلاح هسته‌ای مي‌بود. اين ادعا که ايران برای "هستی اسرائيل" خطرناک است، هيچ واقعيت ندارد. "حتی اگر ايران توانايی توليد سلاح هسته‌ای را به دست آورد، همانطور که به اعتقاد عده‌ای آرمان واقعی اين کشور است، باز هم در موقعيتی قرار ندارد که به کشوری حمله کند که بيش از ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای دارد و از طرف قوي‌ترين نيروی نظامی جهان حمايت مي‌شود."


به عقيده نويسنده مقاله، "حمله آمريکا و اسرائيل به ايران، مناقشه ای منطقه‌ای را به يک توفان آتشين جهانی تبديل خواهد کرد. ايران قطعا در پاسخ، مستقيما و با کمک متحدانش به اسرائيل، آمريکا و کشورهای عربی متحد آمريکا در حاشيه خليج فارس حمله خواهد کرد، و مانع از عبور ۲۰ در صد از نفت صادراتی جهان از طريق تنگه هرمز خواهد شد. صرف نظر از کشتار و ويراني‌های ناشی از اين جنگ، تاثير آن بر اقتصاد جهان غير قابل تصور خواهد بود."

در ادامه مقاله روزنامه گاردين آمده است که عقل و منطق حکم مي‌کند که چنين اقدام خصمانه‌ای نبايد صورت بگيرد.

نويسنده سپس می نويسد که تقريبا شکی نيست که دولت آمريکا بسيار محتاطانه در مورد حمله مستقيم به ايران فکر مي‌کند. اما در اسرائيل، ايهود باراک گفته است که برای دست زدن به چنين اقدامی کمتر از يک سال وقت هست، بنيامين نتانياهو، نخست وزير، از اتخاذ "تصميمی درست در زمان درست" صحبت کرده است.

آقای ميلن در پايان مطلب خود مي‌نويسد: "شايد اين حمله انجام نگيرد. شايد هدف از بحث‌ درباره اين جنگ، بيشتر ايجاد بی ثباتی باشد تا دست زدن به يک حمله تمام عيار. اما شکی نيست که کسانی در آمريکا، بريتانيا و اسرائيل هستند که نظر ديگری دارند. اشتباه در محاسبه، احتمال دارد که تعادل را به ضرر ايران برهم بزند. اگر با حمله به ايران شديدا مخالفت نشود، امکان دارد که اين حمله تبديل به بزرگترين جنگ خاور ميانه بشود."

18 آذر 1390

با توجه به‌ تمامی اینها می توان گفت كه خطر شعله ور شدن جنگ بین ایران و آمریكا، با همراهی و یا بدون همراهی اسرائیل، جدی تر از آن است كه عموما تصور می شود.

آنچه كه مسلم است قربانیان اصلی چنین جنگی در وهله اول تعداد بی شماری از مردم غیر نظامی...
ایران و ویران شدن همین مقدار محدود از زیر بناهای اقتصادی و مدنی در ایران، و در وهله دوم جنبش اجتماعی مردم ایران برای دموكراسی و عدالت اجتماعی خواهد بود.

جدی بودن خطر جنگ و عواقب دهشتناك آن برای مردم ایران لزوم مبارزه جدی و همه جانبه علیه جنگ را بیش از پیش آشكار می كند
جدی بودن این جنگ منوط به مصرف داخلی آن و منافع خارجیان است.در هر دوی این وضعیت مردم ایران با دشمنان خود روبرو هستند.هم ملایان با جناحهای مختلفش و هم خارجیان در تقابل با منافع ملت ایران هستند.این از دو ریا کاری بر میخیزد یکی این که خارجیان حمله کننده خود را منادی دمکراسی و حقوق بشر میدانند در صورتی که مثلا در خود آمریکا اگر حقوق بشر و دمکراسی رعایت شود هیچگاه پنجاه میلیون تن فاقد بیمه درمانی نخواهند بودو یا در ایران استبدادی را که بنام دین دزدی و آدم کشی میکند همگی میشناسیم بیشتر شدن فاصله ها بین فقیر و غنی در اروپا و آمریکا هم نشانی از عدم احترام محافل حکومتی به حقوق بشر و دمکراسی است مثلا میگویند که در آمریکا یکصد میلیون تن نزدیک و یا در زیر خط فقر زندگی میکنند.این هم پدیده ای جهانی است.ما باید این دشمنان اصلی حقوق بشر و دمکراسی را افشا کنیم و در گیر بازیهای سیاسی و نظامی آنان نشویم.اولین قدم نشان دادن دنائت و پستی کسانی است که ریا میورزند و سعی در فریب مردم دارند. با توسل به ارزشهای حقوق بشری و دمکراسی باید این غول را شکست دادو حکومتهای مهاجم به حقوق بشر و دمکراسی را هم رسوا کردمثلا حمله بوش به عراق یکی از این حمله هاست بویژه عملیاتش پس از سرنگونی صدام.//بنابر این این حمله به ایران را باید در داخل کل سیاستهای آدمخواران جهانی دید/آیا جهان میتواند خطر جنگ جهانی را پس بزند؟Thrid Wrold War crime against humanity

 
http://efsha.squarespace.com/blog/2011/10/5/thrid-wrold-war-crime-against-humanity.html
Article originally appeared on افشا (http://efsha.squarespace.com/).
See website for complete article licensing information.